الرعد ٢
ترجمه
الرعد ١ | آیه ٢ | الرعد ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَفَعَ»: برپا داشت. برافراشت. مراد پدید آوردن و آفریدن است. «عَمَدٍ»: اسم جمع است و واحد آن را (عَمُود) و (عِماد) ذکر کردهاند. برخی هم آن را جمع میدانند و مفرد را (عَمُود) و (عِماد) میشمارند (نگا: هُمَزَه / . «تَرَوْنَها»: مرجع ضمیر (ها) واژه (السَّمَاوَاتِ) یا (عَمَدٍ) است. این جمله میتواند صفت (عَمَد) یا حال (السَّمَاوَاتِ) باشد. «بَغَیرٍ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا»: آسمانها را میبینید که خداوند آنها را بدون ستون آفریده است. آسمانها را آفریده و با ستونهای نامرئیِ قوّه جاذبه به هم پیوند داده است. یعنی دارای ستون بوده ولی ستونها را نمیبینید. «إِسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ»: (نگا: بقره / ، اعراف / ، یونس / / «سَخَّرَ»: مسخر گرداند. فرمانبردار کرد. «أَجَلٍ مُّسَمّیً»: سر رسید معیّن و مدّت مشخّص. مراد فرا رسیدن هنگامه رستاخیز است. «یُدَبِّرُ»: میگرداند. میچرخاند. «یُفَصِّلُ»: شرح میدهد. بیان میدارد (نگا: انعام / و ، یونس / .
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنَ رَبَّکُمُ اللَّهُ الَّذِي... (۹) أَ لَمْ تَرَ أَنَ اللَّهَ سَخَّرَ... (۶) وَ الشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ... (۲) وَ مِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَ... (۳)
تفسیر
- آيات ۴ - ۱، سوره رعد
- آهنگ كلى سوره : اثبات آيت بودن و حقانيت قرآن كريم
- مكى بودن سوره رعد و اشاره به اقوال ديگر در اين مورد
- معناى جمله : ((تلك آيات الكتاب )) و دلالت آن بر آيات كتاب طبيعت و كتاب وحى
- وجه دلالت آيه : ((الذى رفع السموات بغير عمد...)) بر وحدانيت رب و مدبر عالم ووجه آوردن قيد: ((ترونها))
- آيه شريفه : ((الذى رفع السموات ...)) در مقام اثبات وحدت خداى تعالى در ربوبيت است
- معناى تدبير و مراد از تدبير امر عالم (يدبّر الامر)
- معناى ((تفصيل آيات )) و مراد از اينكه مراد از آيات آيات تكوينى است يا آيات كتاب وحى
- برخى از نشانه ها و آيات تكوينى : ((هو الّذى مدّ الارض ...))
- معناى اينكه خداوند ميوه ها را ((زوجين اثنين )) قرار داد
- بيان طنطاوى در تطبيق (زوجين اثنين ) با نر و ماده بودن گياهان
- وجود اختلاف ، تنوع و تمايز در خلقت مستند به اختلاف اراده مسبب الاسباب عزوجل است
- بحث روايتى
نکات آیه
۱- خداوند برافرازنده آسمانهاست. (الله الذى رفع السموت)
۲- جهان آفرینش داراى آسمانهایى متعدد است. (رفع السموت)
۳- آسمانها، بر ستونهایى نامرئى بنا شده و برپا گشته است. (رفع السموت بغیر عمد ترونها) «عَمَد» جمع عمود و یا اسم جمع است و به معناى پایه هاست. جمله «ترونها» صفت براى عمد مى باشد. بنابراین «رفع السموت ...» ; یعنى، خداوند آسمانها را بدون پایه هایى که شما مشاهده اش کنید برافراشت. مفاد این جمله این است که پایه هایى وجود دارد، ولى شما نمى بینید.
۴- خداوند ، بر عرش (تمام هستى) تسلّط و فرمانروایى دارد. (ثم استوى على العرش) از معانى «استواء» تسلّط داشتن است و «ثم» براى تراخى رتبى مى باشد و این مفهوم را در جمله ارائه مى کند که مهمتر از برافراشته ساختن آسمانها ، این است که او بر عرش سلطه دارد.
۵- خورشید و ماه مقهور خدا و رام فرمان اویند. (سخر الشمس و القمر) «تسخیر» (مصدر سخّر) به معناى رام کردن و غلبه یافتن است.
۶- آسمانها ، عرش ، خورشید و ماه تا سرآمدى معیّن در حرکتند. (کل یجرى لأجل مسمًّى) مضاف الیه محذوف از کلمه «کل» ضمیرى است که به «السموت»، «عرش»، «شمس» و «قمر» باز مى گردد. «مسمّى» یعنى مشخص و معین. «اجل» در لغت به معناى مدت و نیز به معناى پایان مدت آمده است. برداشت فوق بر اساس دومین معناست. گفتنى است که بر این مبنا «لام» در «لأجل» به معناى «إلى» خواهد بود.
۷- حرکت آسمانها ، عرش ، خورشید و ماه براى سپرى شدن مدت معین شده براى حیات دنیاست. (کل یجرى لأجل مسمًّى) برداشت فوق بر این اساس است که «لأجل» به معناى مدت باشد. بر این اساس «لام» در «لأجل» به معناى غایت و هدف است.
۸- عمر آسمانها و خورشید و ماه (جهان آفرینش) محدود و تمام شدنى است. (کل یجرى لأجل مسمًّى)
۹- خداوند تدبیر کننده امور هستى است. (یدبر الأمر)
۱۰- تدبیر امور عالم تنها درخور برافرازنده آسمانها ، سلطه دار عرش ، و اختیاردار خورشید و ماه است. (الله الذى رفع السموت ... یدبر الأمر) در ترکیب «الله الذى ...» دو وجه گفته شده است: ۱- «الله» مبتدا و «الذى» صفت آن است و جمله «یدبر الأمر» خبر براى «الله». ۲- «الله» مبتدا و «الذى» خبر آن است. برداشت فوق از هر دو وجه استفاده مى شود، اگرچه بنابر وجه دوم دلالت آیه بر برداشت فوق صریح تر و روشن تر است.
۱۱- آفرینش آسمانهاى متعدد و رفیع ، تسخیر خورشید و ماه ، از نشانه هاى توان و اقتدار خدا و یکتایى او در تدبیر هستى است. (یفصّل الأیت) جمله هاى «الله الذى رفع السموت ...» حاکى است که متعلق «آیات» اقتدار خداوند ، سلطه او بر هستى و تدبیر آفرینش است ; یعنى: «یفصل الأیات الدالة على قدرته و ...».
۱۲- خداوند ، موجودات هستى را ممتاز و جدا از یکدیگر قرار داد تا هر یک آیت و نشانى بر قدرت و یکتایى او در تدبیر هستى باشد. (یفصّل الأیت) مراد از «الأیات» (نشانه ها) مى تواند موجودات هستى از قبیل آسمانها، زمین، گیاهان و ... باشد و مى تواند مراد از آن آیات قرآنى باشد. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است. گفتنى است که بر این مبنا «تفصیل» (مصدر یفصّل) به معناى جداسازى و ممتاز قراردادن است.
۱۳- قرآن ، بیانگر نشانه ها و دلایل اقتدار خداوند و روشن گر تدبیر او بر امور جهان است. (یدبر الأمر یفصّل الأیت) در برداشت فوق «الأیات» به آیات قرآنى تفسیر شده است. گفتنى است که بر این مبنا مقصود از تفصیل (جداسازى) تبیین کردن و به روشنى بیان نمودن است.
۱۴- خداوند ، رب و پروردگار همه انسانهاست. (لعلکم بلقاء ربکم توقنون)
۱۵- نظام هستى (برافراشته بودن آسمانها ، رام بودن خورشید و ماه به فرمان خدا و حرکت آنها) دلیل و آیتى بر ربوبیت خداوند (الله الذى رفع السموت ... لعلکم بلقاء ربکم توقنون) چون خداوند در ابتداى آیه با جمله «الله الذى ...» توصیف و معرفى شد، ظاهر آن بود که در جمله «لعلکم ...» نیز «لعلکم بلقاء الله» آورده شود. این تعویض ; یعنى، آوردن «ربکم» به جاى «الله» مى رساند که مقصود اصلى از توصیف «الله» به ویژگیهاى یاد شده، اثبات ربوبیّت اوست.
۱۶- همه انسانها با خداوند ملاقات خواهند کرد و به او خواهند رسید. (لعلکم بلقاء ربکم توقنون)
۱۷- برپایى قیامت ، اصلى که باید به آن یقین و اطمینان داشت. (لعلکم بلقاء ربکم توقنون) «لقاى پروردگار» کنایه از برپایى قیامت است ; زیرا در آن صحنه است که ربوبیت خدا براى انسانها ملموس و محسوس مى شود و آن را به عین الیقین درمى یابند.
۱۸- اعتقاد و باور جزمى انسانها به معاد و لقاى خداوند ، از هدفهاى قرآن در بیان نشانه هاى قدرت و تدبیر خدا و سلطه او بر هستى است. (یفصّل الأیت لعلکم بلقاء ربکم توقنون) برداشت فوق ، ناظر به این معناست که مراد از «الأیات» آیات قرآنى باشد.
۱۹- دقّت در موجودات هستى و نظام آنها ، درپى دارنده باور به قیامت است. (الله الذى رفع السموت ... یفصل الأیت لعلکم بلقاء ربکم توقنون) برداشت فوق ، ناظر به این معناست که مراد از «الأیات» آیات تکوینى از قبیل برافراشته شدن آسمانها و ... باشد.
۲۰- توان خداوند بر آفرینش هستى و تدبیر امور آن ، دلیل توانایى او بر ایجاد قیامت است. (الله الذى رفع السموت ... یفصل الأیت لعلکم بلقاء ربکم توقنون)
۲۱- شناخت خداوند و صفات او ، موجب یقین آدمى به معاد است. (الله الذى ... لعلکم بلقاء ربکم توقنون)
روایات و احادیث
۲۲- «عن أبى الحسن الرضا(ع) ...[فى قوله تعالى] «بغیر عمد ترونها»... فقال ثَمّ عمد و لکن لاترونها ;[۱] از امام رضا(ع) [درباره سخن خداوند ]«بغیر عمد ترونها» روایت شده است که فرمود: در آن جا ستونهایى است ولیکن شما آنها را نمى بینید».
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ۲; ترفیع آسمان ها ۱، ۳، ۱۰، ۱۱، ۱۵; حرکت آسمان ها ۶، ۱۵; خلقت آسمان ها ۱۱; ساختار آسمان ها ۳; ستون آسمان ها ۳، ۲۲; عمر آسمان ها ۸; فلسفه حرکت آسمان ها ۷
- آفرینش: آثارمطالعه در آفرینش ۱۹;حاکم آفرینش ۴، ۱۸;خلقت آفرینش ۲۰; قانونمندى آفرینش ۶; محدوده عمر آفرینش ۸; مدبر آفرینش ۹، ۲۰،۱۰
- آیات آفاقى: ۱۲، ۱۵ اجل: اجل مسمّى ۷، ۸
- انسان: مربى انسان ها ۱۴
- ایمان: ایمان به قیامت ۱۹; ایمان به لقاءالله ۱۸; ایمان به معاد ۱۸; زمینه ایمان ۱۹
- توحید: نشانه هاى توحید ربوبى ۱۱، ۱۲
- خدا: آثار تدبیر خدا ۲۰; آثار خدا شناسى ۲۱; آثار قدرت خدا ۲۰; اختصاصات خدا ۱۰; استیلاى خدا بر عرش ۴; افعال خدا ۱; تدبیر خدا ۹; حاکمیت خدا ۴; دلایل تدبیر خدا ۱۵; ربوبیت خدا ۱۴; قدرت خدا ۲۰; قهاریت خدا ۵; نشانه هاى تدبیر خدا ۱۱، ۱۲، ۱۳، ۱۸; نشانه هاى حاکمیت خدا ۱۸; نشانه هاى قدرت خدا ۱۱، ۱۳، ۱۸
- خورشید: انقیاد خورشید ۵، ۱۵; تسخیر خورشید ۱۱; حاکم خورشید ۱۰; حرکت خورشید ۶، ۱۵; عمر خورشید ۸; فلسفه حرکت خورشید ۷
- دین: اصول دین ۱۷
- عرش: حاکم عرش ۱۰; حرکت عرش ۶; فلسفه حرکت عرش ۷ قرآن: اهداف قرآن ۱۸; تعالیم قرآن ۱۳
- قیامت: حتمیت قیامت ۱۷; دلایل حتمیت قیامت ۲۰
- لقاءالله: حتمیت لقاءالله ۱۶
- ماه: انقیاد ماه ۵، ۱۵; تسخیر ماه ۱۱; حاکم ماه ۱۰; حرکت ماه ۶، ۱۵; عمر ماه ۸; فلسفه حرکت ماه ۷
- موجودات: فلسفه تمایز موجودات ۱۲
- یقین: عوامل یقین به معاد ۲۱; یقین به قیامت ۱۷
منابع
- ↑ تفسیرقمى ، ج ۲ ، ص ۳۲۸ ; نورالثقلین ، ج ۲ ، ص ۴۸۰ ، ح ۵.