هود ٨٦
ترجمه
هود ٨٥ | آیه ٨٦ | هود ٨٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَقِیَّةِ اللهِ»: مراد سودی است که پس از به تمام و کمال پرداختن پیمانه و ترازو برای مؤمن میماند. اعمال صالحه و ثواب معنوی (نگا: کهف / ، مریم / ). طاعت و عبادت خدا و انتظار پاداش آن. «حَفِیظٍ»: مراقب احوال و افعال. نگهدارنده از بزهکاریها و زشتکاریها.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۹۵ - ۸۴، سوره هود
- مبعوث شدن شعيب (ع ) به سوى قوم خود، و رساندن پيام : خدا را پرستش كنيد و كمفروشى نكنيد!
- بيان اهميت معادلات و مبادلات مالى در حيات اجتماعى انسان ، و آثار سؤ كم فروشى
- سودهاى حاصل از كم فروشى و تضييع حقوق ديگران براى مؤ منين ، خير بشمار نمىرود. بلكه بهره خدايى و رزق حلال (بقية اللّه ) براى مؤ منان بهتر است
- استناد قوم شعيب (ع ) به : آزادى فكر و انديشه ، سنن ملى و مالكيت شخصى ، در رد دعوتآن حضرت
- چند نكته
- جواب شعيب (ع ) به اتهامى كه قومش با او زدند كه تو مى خواهى آزادى ما را سلب كنى
- توضيحى در مورد آزادى انسان و اينكه حيات اجتماعى انسان ، آزادى هاى فردى را محدودمى كند
- نشانه صدق مصلحان الهى اينست كه چيزى از پيش خود نمى گويند و خود بدانچه مىگويند عمل مى كنند. بنابراين سالب آزادى ديگران نيستند
- گفتارى پيرامون آزادى انسان (آزادى تكوينى و تشريعى و بيان اينكه آزادى انسانمتاءثر مى شود از: اسباب و علل ، و حيات اجتماعى و مدنى )
- هشدار شعيب (ع ) به قوم خود، از رسيدن عذاب
- هشدار شعيب (ع ) بعد از درماندن در مقابل او، به او گفتند: تو را ضعيف و بى ياور مىبينيم ، و او را تهديد به قتل كردند!
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات مربوط به شعيب (ع ) و قوم او)
- روايتى درباره توفيق الهى و توضيح مراد از آن
- گفتارى پيرامون داستان شعيب (ع ) و قوم او در قرآن كريم .
- شعيب ، سومين پيامبر عرب
- ۲- شخصيت معنوى شعيب (ع )
- ۳- نظر تورات درباره آن حضرت
نکات آیه
۱- منافع به دست آمده از کسب و تجارت عادلانه و بدون اجحاف ، منافعى حلال و نیکوست. (بقیّت الله خیر لکم) سخن از مبادله و رعایت قسط در معاملات ، مى تواند قرینه بر این باشد که مراد از «بقیت» (باقى مانده) سودهایى باشد که از معاملات و مبادلات عادلانه براى فروشندگان باقى مى ماند.
۲- منافع حلال و به دست آمده از تجارتهاى عادلانه و خالى از ظلم و اجحاف ، عطاى الهى است. (بقیّت الله خیر لکم) برداشت فوق ، از اضافه شدن «بقیّت» به «الله» استفاده مى شود.
۳- تنها اهل ایمان ، نیکویى منافع حلال و عادلانه و نادرست بودن منافع حرام و ظالمانه را باور خواهند کرد. (بقیّت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین) چون خیر بودن منافع حلال و عادلانه مشروط به ایمان نیست; یعنى، چه جامعه مؤمن باشد و چه نباشد، قسط و عدالت براى آنان خیر است، گفته شده «إن کنتم مؤمنین» شرطِ باور کردن و فهمیدن است; یعنى، اگر مؤمن شوید، مى فهمید که منافع حلال خیر است و گرنه باور نخواهید کرد.
۴- خیر بودن منافع حلال و تجارتهاى عادلانه و سعادت آفرینى معارف و احکام الهى ، از تعالیم شعیب(ع) به مردم خویش (یقوم ... بقیّت الله خیر لکم)
۵- خیر و سعادت امتها ، در ایمان و باور به معارف الهى و عمل به احکام دین است. (بقیّت الله خیر لکم) برخى از مفسران مراد از «بقیّت الله» را اطاعت از خدا و برخى مقصود از آن را احکام و معارف دانسته اند. برداشت فوق، براساس این نظریه است.
۶- شعیب(ع)، به مردم مدین ابلاغ کرد که هرگز درصدد اجبار آنان به پذیرش تعالیمش نخواهد بود. (و ما أنا علیکم بحفیظ) «حفیظ» به معناى مراقب و نگهبان است و چون به «على» متعدى شده، معناى تسلط نیز در آن اشراب شده است. بنابراین «و ما أنا...»; یعنى، من موظف نیستم از سر جبر شما را از اعمال ناروا باز دارم و به اعمال شایسته سوق دهم.
۷- پیامبران ، مأمور به واداشتن مردم و اجبار آنان به پذیرش معارف و احکام الهى نیستند. (و ما أنا علیکم بحفیظ)
روایات و احادیث
۸- «عن الباقر(ع): ... نحن والله بقیة الله فى أرضه ...;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است: ... به خدا سوگند ما «بقیة الله» در زمین هستیم».
موضوعات مرتبط
- ائمه(ع): مقامات ائمه(ع) ۸
- احکام: ۱
- انبیا: محدوده مسؤولیت انبیا ۷
- ایمان: آثار ایمان ۵; ایمان به تعالیم دین ۵
- بقیّة اللّه: مراد از بقیّة اللّه ۸
- تجارت: احکام تجارت ۱; حلّیت منافع تجارت ۱; خیریت تجارت حلال ۴; عدالت در تجارت ۱، ۲; منافع تجارت ۲
- تکلیف: آثار عمل به تکلیف ۵
- حلالها: ۱
- خدا: عطایاى خدا ۲
- خیر: عوامل خیر ۵
- دین: خیریت تعالیم دین ۴; نفى اکراه در دین ۶، ۷
- سعادت: عوامل سعادت ۴، ۵
- شعیب(ع): آزادى در شریعت شعیب(ع) ۶; تعالیم شعیب(ع) ۴، ۶
- مؤمنان: درک مؤمنان ۳; عقیده مؤمنان ۳; فضایل مؤمنان ۳; مؤمنان و تخلفات اقتصادى ۳
- منافع: خیریت منافع حلال ۳، ۴; منافع حلال ۱، ۲; نادرستى منافع حرام ۳
منابع
- ↑ بحارالأنوار ، ج ۶۹ ، ص ۱۸۸ ، ح ۹; بحارالأنوار ، ج ۴۶ ، ص ۳۱۲ ، ح ۱.