الأنعام ٤٤
ترجمه
الأنعام ٤٣ | آیه ٤٤ | الأنعام ٤٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مَا ذُکِّرُوا بِهِ»: آنچه بدان پند و اندرز داده شدند که بَأْسَآء در اموال و ضَرَّآء در ابدان بود. «مُبْلِسُونَ»: ناامیدان و سرگشتگان و غمگینان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ الَّذِينَ کَذَّبُوا بِآيَاتِنَا... (۰) فَذَرْنِي وَ مَنْ يُکَذِّبُ بِهٰذَا... (۰) وَ أَنْ لَوِ اسْتَقَامُوا عَلَى... (۰) إِنَ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَنْ... (۰)
تفسیر
- آيات ۵۵ - ۳۷، سوره انعام
- سبب اينكه مشركين به منظور عاجز ساختن پيامبر (ص ) درخواست معجزه از او كردندجهل به دو امر بوده است .
- وجه اشتراكى كه بين انسان و حيوانات ديگر وجود دارد و موجب تشابه انسان و حيوانات ديگر در مساءله (( حشر )) و بازگشت به خدا مى باشد، داشتن شعور است .
- پاسخ به چند سؤ ال در مورد حشر حيوانات غير انسانى و حشرامثال آسمانها و زمين و آفتاب و ماه و...
- تاءمل و دقت در (( مختار )) بودن بود و حالات نفسانيه اى كه به وسيله آن افعال اختيارى خود را انجام مى دهد.
- اختلاف فاحشى كه در مبادى (( اختيار )) و اسباب آن در انسان وجود دارد.
- مى توان گفت حيوانات هم تا اندازه اى مختار هستند و احتمالا به تكاليفى مناسب با افق فهم و اختيارشان مكلف هستند.
- چند احتمال در معناى (( كتاب )) در (( ما فرطنا فى الكتاب من شى ء )) .
- سخنان نادرستى كه در معناى آيه مربوط به (( امت بودن )) و (( محشور شدن )) حيوانات غير انسانى گفته شده است .
- نكته اى كه در توصيف مشركين به گنگى و كورى و كرى ، گاه به وصل و گاه به فصل ، وجود دارد.
- در شدائد و سختى ها، روى آوردن به خدا از فطريات بشر است .
- نكاتى چند كه از توضيحات قبلى روشن گرديد.
- بيان عدم منافات آيه مورد بحث با: (( و ما دعا الكافرين الا فىضلال )) .
- ابتلاء امم قبل از امت اسلام به (( باءساء )) و (( ضراء )) ، تا شايد در برابر خدا سرفرود آورند.
- تا زمانى كه شدت باءسا و ضراء باعث انقطاع از اسباب ظاهرى نشود فطرت توحيدىانسان مشرك بروز نمى كند.
- فساد اين گفتار كه امم سابق حتى در شدائد اضطرارآور زير بار توحيد نرفته اند!
- احتياج عليه مشركين به عجز شركاى ادعائى و بت هايشان از هردخل و تصرفى در عالم .
- مشركين ، همان ستمكارانند و جز به خاطر ظلمشان غذاب نمى شوند.
- مراد از: (( خزائن الله )) .
- مراد از نفى علم غيب (( و لا اعلم الغيب )) از لسان پيامبر (ص ).
- جمله : (( و لا اقول لكم انى ملك )) تعبير ديگرى است از: (( انما انا بشر مثلكم )) .
- فرق بين پيامبر(ص ) و ديگر مردمان ، مانند فرق بينا و نابينا است .
- وجه اينكه در جمله : (( و ليس لهم من دونه ولى و لا شفيع )) شفاعت ، بدون استثناء، نفىشده است .
- معناى جمله : (( و انذر به الذين يخافون ان يحشروا )) با توجه به اينكه مشركين موردخطاب در سوره انعام ، معتقد به حشر نبوده اند.
- برحذر داشتن رسول خدا(ص ) از راندن مؤ منين فقير، كه خواست امتياز طلب هاى ثروتمندبود.
- نظر راغب اصفهانى در مورد معناى (( وجه )) در: (( وجه الله )) ، (( وجه ربك )) وامثال آن .
- مراد از (( وجه الله )) ذات خدا نيست ، بلكه هر چيزى كه به خدا انتساب دارد و نيز آنچه كه بنده از خداى خود انتظار دارد، وجه خدا مى باشد.
- معناى جمله : (( ما عليك من حسابهم من شى ء و ما من حسابك من شى ء )) .
- فاصله طبقاتى بين مردم امتحانى الهى است .
- كرامت و عزت ، با شكر كه همانا توحيد است همراه مى باشد و تفاوت هاى مادى ، امتحان است .
- چند روايت درباره توبه كه از آيه : (( و اذا جائك الذين يؤ منون ... )) استفاده مى شود.
- چند روايت درباره (( قدريه )) و توضيحى در مورد حديث معروف : (( قدريه مجوس اين امت است )) .
- چند روايت در مورد سنت (( املاء )) و (( استدراج )) و مهلت دادن خداوند به كفار در دنيا.
- رواياتى پيرامون درخواست اشراف و اغنياء از پيامبر(ص ) كه فقراء را از خود دور كند،و نهى خداوند از اين عمل .
- توضيحى درباره روش تطبيق ، در تفسير آيات قرآن و روايات شاءن نزول ، و اشاره به اينكه اين روايات ، قابل اعتماد نيستند.
نکات آیه
۱- گشوده شدن تمامى درهاى نعمت به روى مردم، در پى بى تفاوتى و فراموشکارى آنان نسبت به هشدارها و تذکارهاى الهى (فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شىء) جمله «فتحنا علیهم ابواب»، به قرینه «فرحوا بما»، به معناى باز شدن درهاى نعمت است. زیرا شادمانى آدمى غالباً از نعمت و آسایش حاصل مى شود.
۲- ضرورت به یاد داشتن برهه هاى دشوار زندگى (فأخذنهم بالبأساء و الضراء ... فلما نسوا ما ذکروا به) مراد از «ما ذکروا»، به قرینه آیه قبل، همان سختیها و خسارتهایى است که براى متذکر شدن به مردم وارد مى شود و لحن توبیخ گونه آیه بیانگر مطلب فوق است.
۳- به یاد داشتن برهه هاى دشوار زندگى، مانع غفلت از یاد خدا (فلما نسوا ما ذکروا به)
۴- گشوده شدن درهاى نعمت به روى کسانى که حتى در سختیها تضرع نمى کنند، جریان یافتن سنت استدراج الهى است. (فأخذنهم بالبأساء و الضراء ... فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شىء) سنت استدراج اصطلاحى است برگرفته از آیه «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون» (اعراف / ۱۸۲). از مصادیق جریان استدراج همین آیه مورد بحث است که درهاى نعمت الهى به سوى تکذیب کنندگان آیات گشوده مى شود (فتحنا علیهم) تا آن زمان که عذاب الهى آنان را در بر گیرد.
۵- استدراج نتیجه فراموش کردن خداوند، پس از توجه به او در سختیها و شداید (أغیر اللّه تدعون ... فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شىء)
۶- دشواریهاى زندگى و رفاه و گشایش در آن، در اختیار خداوند است. (فأخذنهم بالبأساء و الضراء ... فتحنا علیهم أبوب کل شىء) چون گشایش در زندگى و معیشت (فتحنا) و سختى و تنگنا (فأخذناهم)، هر دو با ضمیر «نا» به خداوند نسبت داده شده است، معلوم مى شود که هر دو حالت با اراده خداوند صورت مى پذیرد.
۷- خدافراموشان، شادمان از فراوانى نعمت و رفاه و آسایش خویش و غافل از سنت استدراج (فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شىء حتى إذا فرحوا بما أوتوا)
۸- فراوانى و رفاه و آسایش همواره نشانه لطف و عنایت الهى نیست. (فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبوب کل شىء حتى إذا فرحوا)
۹- عذاب ناگهانى غافلان از خداوند و هشدارهاى او، در اوج شادمانى و رفاه و آسایش (فلما نسوا ما ذکروا به ... أخذنهم بغتة)
۱۰- جریان یافتن سنت استدراج پس از اتمام حجت الهى (فلما نسوا ما ذکروا به ... أخذنهم بغتة) «ما ذکروا» شامل همه مواردى مى شود که مى بایست موجب تنبه و بیدارى مى شد و تعبیر دیگر آن «اتمام حجت» است.
۱۱- خدافراموشان، داراى چهره هایى مأیوس و اندوهبار به هنگان نزول عذاب الهى (فلما نسوا به ... فإذا هم مبلسون) ابلاس به معنى ناامید و متحیر شدن است. (قاموس اللغة). ابلاس به حزن و اندوهى گفته مى شود که از شدت سختى بر کسى عارض شود. (مفردات راغب).
۱۲- برخى از امتهاى گذشته پس از فراموش کردن خدا و هشدارهاى او گرفتار عذاب ناگهانى خداوند شدند. (و لقد أرسلنا إلى أمم من قبلک ... فلما نسوا ... أخذنهم بغتة فإذا هم مبلسون)
روایات و احادیث
۱۳- إن النبى (ص) قال: إذا رأیت اللّه یعطى العباد ما یسألون على معاصیهم إیاه فإنما ذلک استدراج منه لهم ثم تلا: «فلما نسوا ما ذکروا به فتحنا علیهم أبواب کل شىء».[۱] رسول خدا (ص) فرمود: هر گاه دیدى خداوند على رغم معاصى بندگان، آنچه را از او بخواهند به آنان مى دهد، این استدراج (نزدیک شدن تدریجى عذاب) خداست بر آنان، سپس آن حضرت آیه «فلما نسوا ... » را تلاوت کرد.
موضوعات مرتبط
- امتها: عذاب امتهاى پیشین ۱۲
- خدا: اتمام حجت خدا ۱۰ ; اختصاصات خدا ۶ ; بیخاعتنایى به هشدارهاى خدا ۱ ; سنّتهاى خدا ۴ ; عذابهاى خدا ۱۱ ; عطایاى خدا ۱۳ ; نشانه هاى لطف خدا ۸ ; هشدارهاى خدا ۹
- ذکر: آثار ذکر سختى ۳ ; اهمیت ذکر سختى ۲ ; ذکر خدا ۳ ; ذکر سختى ۵
- رفاه: سرور از رفاه ۷
- زندگى: رفاه در زندگى ۶، ۸ ; مشکلات زندگى ۶
- سختى: تضرّع در سختى ۴
- سنتهاى خدا: سنّت استدراج ۴، ۱۰، ۱۳ ; عوامل سنّت استدراج ۵ ; غفلت از سنّت استدراج ۷
- عذاب: ناگهانى ۹، ۱۲
- غافلان: آسایش غافلان ۹ ; اندوه غافلان ۱۱ ; رفاه غافلان ۹ ; سرور غافلان ۷، ۹ ; عذاب غافلان ۹، ۱۱، ۱۲ ; یأس غافلان ۱۱
- غفلت: موانع غفلت ۳
- فراموشى: آثار فراموشى خدا ۵ ; فراموشى خدا ۱۱ ; فراموشى هشدارهاى خدا ۱، ۱۲ ; کیفر فراموشى خدا ۱۲
- نعمت: سرور از وفور نعمت ۷ ; وفور نعمت ۱، ۴، ۸
منابع
- ↑ تفسیر طبرى، ج ۵، ص ۱۹۴ ; الدر المنثور، ج ۳- ، ص ۲۷۰.