روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۵۵۴
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ الْمِيَاهِ وَ طُهْرِهَا وَ نَجَاسَتِهَا
و قال الصادق ع :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۵۵۳ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۵۵۵ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۵
امام صادق عليه السّلام فرمود: اسرائيليان (يهوديان) را چنين رسم بوده كه چون به يكى از آنان قطرهاى بول ميرسيد گوشتهاى خود را با قيچى مىبريدند، در صورتى كه خداوند عزّ و جلّ كار را بر شما امّت به توسّط احكامى كه وسعت آن باندازه فاصله زمين تا آسمان است، آسان ساخته، آب را برايتان پاككننده قرار داده است. حال بنگريد (از نظر شكر) چگونهايد؟ (و در چه شرايط آسان و بىرنجى بسر ميبريد). مترجم گويد: «اين خبر در لفظش تصرّف (نقل بمعنى غلط) شده است و در تفسير منسوب بعلىّ بن ابراهيم قمّى اين چنين آمده: «انّ الرّجل من بني اسرائيل اذا اصاب شيئا من بدنه البول قطعوه» يعنى اگر يكى از بنى اسرائيل بدنش ببول متنجّس مىشد ديگران از وى دورى مىگزيدند، ظاهرا اين حكم در روز شنبه كه روز به معبد رفتن (و عبادت) آنهاست معمول بوده و شخص مذكور بمعبد راه نمىيافت. و يكى از راويان مرجع ضمير بارز در «قطعوه» را درست نشناخته و آن را به بدن يا بول بازگردانده و خبر را نقل بمعنى كرده، و اين موجب شده كه شارحين در معنى خبر درمانده شوند، چون يهود چنين كارى را نمىكنند و نمىتوانند هم كه بكنند و بخوبى از لفظ واضح است كه تصرّف شده، و نيز معنى ندارد كه يكى از آنها ببول آلوده شود و ديگران گوشتهاى خود را بچينند». و اگر مارى در خمره آبى داخل شده و سپس بيرون آيد، بايد به اندازه سه كف (مشت) پر از آن بيرون ريخته شود و باقى آب مورد استفاده قرار گيرد، چه مقدار آب كم باشد يا زياد، هر دو يك حكم دارد. و استفاده از طنابى كه از موى خوك تهيّه شده در آب كشى از چاه مانعى ندارد. مترجم گويد: «ناپاك شدن آب به آنست كه نجاستى (و لو هر قدر كم) به آن سرايت كند و تا زمانى كه عين نجاست انتقال پيدا نكرده باشد، دليل بر نجس شدن شىء پاك نداريم. و صرف ملاقات نجس با چيزى، نجسكننده آن چيز نيست. و اگر ملاقات را منجّس بدانيم بايد نتوانيم با آب قليل تطهير كنيم، زيرا اوّل آب با شىء نجس ملاقات كرده، بعد آن را زائل و تطهير مىكند، پس معلومست كه سرايت و تعدّى شرط است، و موى خوك با اينكه باتّفاق فقهاء نجس است، بدليل اينكه سرايت نميكند، آب را نجس نميسازد و اگر سرايتى تصوّر شود آب يا هر چيز مرطوب ديگرى متنجّس خواهد شد و خبر بعد خود دليل ما است.»