الفتح ١٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۴ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

ولی شما گمان کردید پیامبر و مؤمنان هرگز به خانواده‌های خود بازنخواهند گشت؛ و این (پندار غلط) در دلهای شما زینت یافته بود و گمان بد کردید؛ و سرانجام (در دام شیطان افتادید و) هلاک شدید!

|بلكه پنداشتيد كه پيامبر و مؤمنان هرگز به خانمان خود برنخواهند گشت، و اين [پندار] در دل‌هايتان زينت يافت و گمان بد برديد و مردمى هلاكت زده شديد
[نه چنان بود،] بلكه پنداشتيد كه پيامبر و مؤمنان هرگز به خانمان خود بر نخواهند گشت، و اين [پندار] در دلهايتان نمودى خوش يافت، و گمان بد كرديد، و شما مردمى در خور هلاكت بوديد.»
بلکه شما پنداشتید که رسول و مؤمنان به او (همه کشته می‌شوند و) به سوی (وطن و) اهل بیت خود دیگر بر نخواهند گشت و این خیال در دل شما به خطا جلوه کرد و بسیار گمان بد و اندیشه باطلی کردید و مردمی در خور قهر و هلاکت بودید.
[تخلف شما از جنگ، ربطی به اموال و خانواده تان نداشت] بلکه پنداشتید پیامبر و مؤمنان هرگز به کسان خود باز نمی گردند، و این پندار باطل در دل هایتان آراسته شد، و گمان بد بردید [که خدا پیامبر و مؤمنان را یاری نخواهد کرد] و شما [به سبب این پندار باطل و گمان بد] قومی نابودشدنی هستید.
يا مى‌پنداشتيد كه پيامبر و مؤمنان هرگز نزد كسانشان باز نخواهند گشت و دل به اين خوش كرده بوديد. پندار بدى داشته‌ايد و مردمى سزاوار هلاكت بوده‌ايد.
حق این است که گمان می‌کردید که پیامبر و مؤمنان هرگز به سوی خانواده‌هایشان باز نمی‌گردند، و این امر در دلهایتان آراسته جلوه داده شد، و بداندیشی کردید و قومی ورشکسته شدید
بلكه پنداشتيد كه پيامبر و مؤمنان هرگز به نزد كسان خويش باز نخواهند گشت و اين پندار در دلهاتان آراسته شد- به آن دلخوش شديد- و گمان بد برديد- كه پيامبر و ياران او هلاك شوند و دين اسلام برافتد- و مردمى هلاك‌شده گشتيد.
بلکه شما گمان می‌بردید که پیغمبر و مؤمنان هرگز به سوی خانواده‌ی خود برنمی‌گردند (و قطعاً قتل عام خواهند شد! آری) این (پندار غلط و این وسوسه‌های شیطانی) در دلهایتان آراسته گشته بود. و گمانهای بدی می‌کردید و مردمان تباه و بیسودی بودید.
«(نه چنان بوده.) بلکه پنداشتید که پیامبر و مؤمنان هرگز به خاندان خود برنخواهند گشت، و این (پندار) در دل‌هایتان نمودی زیبا یافته بود و گمان بد کردید. شما مردمی بس زیان‌بار بوده‌اید.»
بلکه پنداشتید که هرگز بازنگردند پیمبر و مؤمنان بسوی کسانشان هیچگاه و بیاراست این در دلهای شما و گمان بردید گمان بد را و شدید قومی تباه‌


الفتح ١١ آیه ١٢ الفتح ١٣
سوره : سوره الفتح
نزول : ٧ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَن یَنقَلِبَ»: هرگز برنمی‌گردد. «بُوراً»: (نگا: فرقان / )

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - سفر پیامبر(ص) و مؤمنان در جریان حدیبیه، سفرى پرخطر و بى بازگشت در نظراعراب متخلف (بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلى أهلیهم أبدًا)

۲ - سفر پیامبر(ص) و مؤمنان به سوى مکه قبل از حدیبیه، بدون همراهى خانواده هایشان * (بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلى أهلیهم) تعبیر «إلى أهلیهم»، این احتمال را تقویت مى کند که خانواده سپاه اسلام در مدینه باقى مانده و در سفر همراهشان نبوده اند.

۳ - ترس از مرگ، عامل اصلى تخلّف اعراب از همراهى پیامبر(ص)، در سفر حدیبیه (بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلى أهلیهم أبدًا)

۴ - اخبار خداوند از تصورات درونى اعراب متخلّف، نشانه اى از علم عمیق او به کردار بندگان (بل کان اللّه بماتعملون خبیرًا . بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول) از ارتباط این آیه با ذیل آیه قبل، مطلب بالا برداشت مى شود.

۵ - تحلیل متخلفان درباره سفر حدیبیه و بى فرجام بودن آن، متّکى بر محاسبات بشرى و نادیده گرفتن اراده الهى (بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلى أهلیهم أبدًا) از قرائن و زمینه هاى تاریخى، دشوارى این سفر قابل پیش بینى بود و متخلفان براساس همین معیارها، این سفر را بى فرجام مى دیدند; غافل از این که دعوت پیامبر(ص) به بن بست نخواهد رسید و حمایت الهى از آن حضرت دریغ نخواهد شد.

۶ - حرکت در مسیر تکلیف الهى، درپى دارنده امدادهاى خداوند و غیرقابل تحلیل با محاسبات بشرى* (إنّا فتحنا لک فتحًامبینًا ... بل ظننتم أن لن ینقلب الرسول و المؤمنون إلى أهلیهم أبدًا) خداوند، صلح حدیبیه را «فتح مبین» نام داده و در این آیه تحلیل اعراب متخلف را، تحلیلى نادرست معرفى کرده است; از این نکته استفاده مى شود که سفر حدیبیه، طبق محاسبات ظاهرى مى توانسته خطرآفرین باشد; ولى اراده الهى به حمایت از دین و پیامبر(ص) از این سفر پرخطر، فتحى مبین را پدید آورده است.

۷ - متخلفان از سفر حدیبیه، شیفته تحلیل غلط خود درباره آن سفر (بل ظننتم ... و زیّن ذلک فى قلوبکم) برداشت بالا بنابراین نکته است که «ذلک» اشاره به پندار و تحلیلى باشد که از تعبیر «ظننتم أن لن ینقلب...» استفاده مى شود; یعنى، این تحلیل در نظرشان زیبا جلوه کرده و خود شیفته آن گردیدند.

۸ - تصوّر، شیفتگى نسبت به ترسیم و تحلیل هاى ذهنى خود، زمینه لغزش در محاسبات (بل ظننتم ... و زیّن ذلک فى قلوبکم)

۹ - اعراب متخلف از دعوت پیامبر(ص)، بدگمان به خداوند و فرجام مؤمنان (بل ظننتم أن لن ینقلب ... و ظننتم ظنّ السوء) پندار بد اعراب، یا از آن جهت بوده که گمان مى کردند خداوند، پیامبرش را یارى نخواهد کرد - و این بدگمانى به خدا است - و یا از آن جهت بوده که آینده اى تیره براى مؤمنان در ذهن خود ترسیم کرده بودند.

۱۰ - اعراب متخلف از دعوت پیامبر(ص)، مردمى بى خاصیت و بى ارج در نظر خداوند (و کنتم قومًا بورًا) «بوراً» در اصل به معناى شدت کساد است و در این آیه، کنایه از بى خاصیت و بى ارزش بودن مى باشد.

۱۱ - جامعه بى فرهنگ بدوى، زاینده انسان هاى بى ارج و مسؤولیت گریز* (و کنتم قومًا بورًا) برداشت بالا با توجّه به این نکته است که در این مجموعه آیات، به جاى هر عنوان دیگرى، تعبیر «الأعراب» مطرح شده و این تعبیر مى تواند مشعر به علیت باشد. هم چنین واژه «کنتم» حکایت از دیرینه اى طولانى دارد و «قوماً» اشاره به حیثیت اجتماعى مى تواند داشته باشد و واژه «بوراً» نیز به معناى بى خاصیتى و بیهودگى است.

۱۲ - پندارها و نگرش هاى غلط، تباه کننده شخصیت و ارج انسانى (و ظننتم ظنّ السوء و کنتم قومًا بورًا) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که ظن سوء، زمینه جمله بعد باشد; یعنى، از آن زمان که بدگمان شدید به فساد و تباهى کشیده شدید.

موضوعات مرتبط

  • ارزیابى: زمینه لغزش در ارزیابى ۸
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۲، ۳
  • انسان: انسان هاى بى شخصیت ۱۱
  • بادیه نشینان: سوءظن بادیه نشینان ۹; منشأ تخلف بادیه نشینان ۳
  • بادیه نشینى: آثار بادیه نشینى ۱۱
  • بینش: آثار بینش غلط ۱۲
  • تحلیل: زمینه تحلیل غلط ۸
  • ترس: ترس از مرگ ۳
  • تکلیف: آثار عمل به تکلیف ۶
  • حدیبیه: بى شخصیتى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۱۰; بینش متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۱; تحلیل غلط متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۵، ۷; ترس متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۳; خطر مسافرت به حدیبیه ۱; رازهاى متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۴; سوءظن متخلفان از مسافرت به ۹; غفلت متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۵; فرجام مسافرت به حدیبیه ۱، ۵; علایق متخلفان از مسافرت به حدیبیه ۷
  • خدا: زمینه امدادهاى خدا ۶; سوءظن به خدا ۹; علم خدا به اعمال ۴; علم غیب خدا ۴; نشانه هاى وسعت علم خدا۴
  • شخصیت: آسیب شناسى شخصیت ۱۱، ۱۲; عوامل تباهى شخصیت ۱۲
  • صلح حدیبیه: قصه صلح حدیبیه ۲، ۳
  • علایق: علاقه به تحلیل غلط ۸
  • غفلت: غفلت از اراده خدا ۵
  • فرهنگ: آثار بى فرهنگى ۱۱
  • مؤمنان: خانواده مؤمنان ۲; سوءظن به فرجام مؤمنان ۹; مسافرت مؤمنان به مکه ۲
  • محمد(ص): خانواده محمد(ص) ۲; مسافرت محمد(ص) به مکه ۲
  • مسؤولیت: زمینه فرار از مسؤولیت ۱۱

منابع