الجاثية ٢٥
ترجمه
الجاثية ٢٤ | آیه ٢٥ | الجاثية ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَیِّنَاتٍ»: روشن. مستدلّ. حال (آیات) است. «مَا کَانَ حُجَّتَهُمْ إِلاّ أَن قَالُوا ...»: واژه (حجّت) خبر (کَانَ) و جمله (أَن قَالُوا) اسم آن است. گفتار بیاساس ایشان را (حجّت) نامیدن، کنایه از این است که آنان دلیلی جز بیدلیلی ندارند.
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۷ سوره جاثيه
- مراد از رحمت خداوند و اختصاص آن به گروه خاصى در اين آيه
- توضيح اينكه بد كاران نه در حيات و نه در ممات با مؤ منان صالح العمل برابر نيستند
- احتجاج براى اثبات معاد با استناد به حق و عدالت
- ابطال پندار كفار در يكسان دانستن مرگ نيكوكار و بدكار
- حقيقت عبادت اطاعت كردن است
- معناى ((اله )) گرفتن ((هوى ))
- مفاد جمله : ((و اضله الله على علم )) و بيان عدم منافات بين ضلالت و علم
- معناى سخن منكران معاد: ((ما هى الا حياتنا الدنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا الا الدهر)) واشاره به چند قول در معناى اين آيه
- گفتار برخى مفسرين كه مراد آيه را نتاسخ و ثنى ها دانسته اند و نقد گفتار آنان
- معنا و تفسير آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون )) وتوضيحى درباره كتابت اعمال
- اقوال ديگر مفسرين در تفسير اين آيه
- چند روايت در ذيل آيه : ((افراءيت من اتخذ الهه هويه )) و ((و ما يهلكنا الا الدهر))
- روايات و توضيحاتى درباره كتابت و استنساخاعمال در ذيل آيه : ((هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ...))
نکات آیه
۱ - ارائه دلایل آشکار، بر حقانیت معاد از سوى پیامبر(ص) (و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا ... و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت)
۲ - معاد، داراى دلایل روشن و متعدد (ءایتنا بیّنت )
۳ - اتمام حجت الهى بر مشرکان، در زمینه حقانیت معاد و حیات اخروى (و قالوا ما هى إلاّ حیاتنا الدنیا ... و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت )
۴ - بهانه جویى مشرکان، در قبال دلایل روشن وحى بر معاد (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت ما کان حجّتهم إلاّ أن قالوا ائتوا)
۵ - مشرکان، بى اعتقاد نسبت به دلایل عقلى و روشن معاد و خواهان مشاهده حسى امور (و ما یهلکنا إلاّ الدهر ... ما کان حجّتهم إلاّ أن قالوا ائتوا بابائنا) درخواست زنده شدن پدران، در حقیقت ناشى از روحیه حسّ گرایى مشرکان است. مفاد آیه قبل (مایهلکنا إلاّ الدهر) نیز تأیید و گواهى بر این مدعا است.
۶ - روش وحى، تبیین حقایق با منطق و دلیل روشن و نه الزاماً ارائه نمودهاى حسّى (و إذا تتلى علیهم ءایتنا بیّنت ... قالوا ائتوا بابائنا) از این که خداوند، پس از بیان دلایلى روشن، به درخواست مشرکان مبنى بر ارائه نمودهاى محسوس ترتیب اثر نداده است، مطلب یاد شده قابل برداشت است.
۷ - محدود ساختن راه شناخت به حسّ، روش غیر علمى (و ما لهم بذلک من علم إن هم إلاّ یظنّون ... ما کان حجّتهم إلاّأن قالوا ائتوا بابائنا)
۸ - حقانیت معاد از نظر مشرکان، منوط به زنده شدن پدران آنان در برابر دیدگانشان (قالوا ائتوا بابائنا إن کنتم صدقین)
موضوعات مرتبط
- حقایق: روش تبیین حقایق ۶
- حیات: حقانیت حیات اخروى ۳
- خدا: اتمام حجت خدا ۳
- شناخت: راههاى شناخت ۷; شناخت حسى ۷
- محمد(ص): نقش محمد(ص) ۱
- مشرکان: اتمام حجت بر مشرکان ۳; احیاى اجداد مشرکان ۸; بهانه جویى مشرکان ۴; حس گرایى مشرکان ۵، ۸; عقیده مشرکان۸; مشرکان و معاد ۴، ۸
- معاد: تعدد دلایل معاد ۲; حقانیت معاد ۳; دلایل عقلى معاد ۵; دلایل معاد ۱، ۴، ۸; وضوح دلایل معاد ۲
- وحى: نقش وحى ۶