روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۵

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۵ توسط Move page script (بحث | مشارکت‌ها) (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۵ را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۵ منتقل کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)


آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الْعِشْرَة

عده من اصحابنا عن احمد بن محمد بن خالد عن النوفلي عن عبد العظيم بن عبد الله بن الحسن العلوي رفعه قال :


الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۴ حدیث الکافی جلد ۲ ش ۲۲۵۶
روایت شده از : حضرت محمد صلی الله علیه و آله
کتاب : الکافی (ط - الاسلامیه) - جلد ۲
بخش : كتاب العشرة
عنوان : حدیث حضرت محمد (ص) در کتاب الكافي جلد ۲ كِتَابُ الْعِشْرَة‏ بَابُ الْجُلُوسِ‏
موضوعات :

ترجمه

کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۵۵۹

از ابى حمزه ثمالى، گويد: من ديدم على بن الحسين (ع) نشسته و يكى از دو پا را روى ران ديگر نهاده، گفتم: مردم از اين نشستن بدشان آيد و گويند: اين نشستن پروردگارى است، در پاسخ فرمود: من خود از دل تنگى چنين نشستم و پروردگار را دلتنگى نيست و چرت و خواب او را فرانگيرد.

مصطفوى‏, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۴۸۲

عبد العظيم بن عبد اللَّه در حديث مرفوعى (كه سند را بمعصوم عليه السّلام رسانده) حديث كند كه فرمود: پيغمبر (ص) سه جور مى‏نشست: ۱- سر پا مى‏نشست و آن اين گونه است كه ساقهاى پا را از زمين بلند كند و دو زانو را در ميان دو دست خود حلقه وار بگيرد (و رانها را بشكم چسباند) و بشانه پاها را ببندد ۲- و گاهى دو زانو مى‏نشست ۳- و گاهى يك پا را خم ميكرد و پاى ديگر را روى آن ميانداخت، و هرگز ديده نشد كه آن حضرت (ص) چهار زانو بنشيند.

محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۷۵۳

چند نفر از اصحاب ما روايت كرده‏اند، از احمد بن محمد بن خالد، از نوفلى، از عبد العظيم بن عبداللَّه بن حسن علوى كه آن را مرفوع ساخته، گفت كه: پيغمبر صلى الله عليه و آله سه قسم مى‏نشست: يكى قُرْفَصاء، و آن، اين است كه ساق‏هايش را راست و برپا كند، و به دست‏هايش رو به آنها آورد، و دستش را در ارشش «۱» سخت و محكم كند «۲»، و دويم بر زانوهايش بر سر پا مى‏نشست، چنان كه مترافعين در نزد قاضى و حاكم مى‏نشينند، و آن را دوزانو مى‏گويند، و سيم يك پا را دونه «۳» مى‏كرد و پاى ديگر را بر بالاى آن مى‏گسترد، و هرگز آن حضرت عليه السلام ديده نشد كه چهارزانو نشسته باشد. __________________________________________________

(۱). ارش، به ساعد دست گويند.
(۲). و در بعضى از لغات چنين بيان كرده كه قرفصاء- به ضمّ يكم و فتح سيم-، زانو به خود كشيدن در نشستن، و دست‏ها به زير زانو درهم افكندن [است‏]. (مترجم)
(۳). يعنى يك پا را خم كرده و زير پاى ديگر مى‏نهاد.


شرح

آیات مرتبط (بر اساس موضوع)

احادیث مرتبط (بر اساس موضوع)