يس ١٩
ترجمه
يس ١٨ | آیه ١٩ | يس ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«طَآئِرُکُمْ»: شوم و نحوست شما. بدبختی و تیرهروزیتان (نگا: نمل / ، اعراف / . «أَئِن ذُکِّرْتُمْ»: آیا اگر پند داده شدید و خدا و نیکیها و بدیها را به شما گوشزد کردند؟ جواب شرط محذوف است و تقدیر چنین است: أَئِن ذُکِّرْتُمْ، تَلَقَّیْتُمُ التَّذْکِیرَ وَ الإِنذَارَ بِالْکُفْرِ وَ الإِنکَارِ؟ «مُسْرِفُونَ»: اسراف پیشگان، متجاوزین از حدّ در طغیان و کفر و معاصی.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَإِذَا جَاءَتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُوا... (۳) قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِکَ وَ بِمَنْ... (۴)
قَالُوا اطَّيَّرْنَا بِکَ وَ بِمَنْ... (۶) أَيْنَمَا تَکُونُوا يُدْرِکْکُمُ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۳ - ۳۲ سوره يس
- انذار و تبشير كسانى كه سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم به منظور اتمام حجت ورسيدن آنان به كمال شقاوت است
- وجه اينكه در نقل تكذيب پيامبران توسط مشركين فرمود: قالوا ما انتم الا بشر مثلنا و ماانزل الرحمن من شى ء
- معناى جمله : طائركم معكم كه رسولان ع به مكذبان خود گفتند
- سخن درباره مردى كه جاء من اءقصى المدينه
- استدلال تفصيلى بر توحيد و نفى آلهه در اين دو آيه
- دو حجت و برهان عليه مشركين ، در سخن مردى كه اقصاى مدينه آمد: و مالى لا اعبد الذىفطرنى ...
- توضيحى راجع به جنت در آيه قيلادخل الجنة و اينكه خطاب كننده كيست
- موارد استعمال وصف مكرم اكرام شده در آيات قرآن
- هلاك شدن قوم مكذب با صيحه اى واحده
- حسرت و ندامت بر مردى است كه رسولان الهى را استهزاء كرده اند
- رواياتى درباره داستان فرستادگان عيسى ع و مؤ منى كه مردم را به پيروى آن رسولان دعوتت كرد و...
- رواياتى كه مى گويد صديقين سه افضل وافضل آنان على بن ابى طالب ع است
نکات آیه
۱ - پیامبران مردم انطاکیه، بدبختى و زندگى شوم آنان را ناشى از عمل کرد خود مردم دانستند، نه ناشى از تذکرات شان به آنان (قالوا طئرکم معکم أئن ذکّرتم) همزه در جمله «أئن ذکّرتم» براى استفهام است و فعل مجزوم «ذُکِّر» فعل شرطى است که خبر آن مقدر مى باشد و تقدیر آن، یا «أتشأمون بالتذکر إن ذکرتم» و یا «أتتوعدون إن ذکرتم» است. برداشت یاد شده براساس تقدیر نخست مى باشد.
۲ - مردم انطاکیه، به دلیل شوم دانستن تذکّرات پیامبران شان، مورد سرزنش ایشان قرار گرفتند. (قالوا طئرکم معکم أئن ذکّرتم)
۳ - مردم انطاکیه، به جهت تهدید کردن پیامبران شان به سنگسار شدن و شکنجه، مورد سرزنش ایشان قرار گرفتند. (قالوا طئرکم معکم أئن ذکّرتم)
۴ - تذکر و بیدارباش دادن، از وظیفه هاى پیامبران مردم انطاکیه بود. (أئن ذکّرتم)
۵ - مردم انطاکیه، مردمى اسرافگر و گزافکار بودند. (بل أنتم قوم مسرفون)
۶ - اسراف گرى و گزافکارى مردم انطاکیه، موجب بدبختى و ابتلاى آنان به سرنوشت شوم بود. (قالوا إنّا تطیّرنا بکم ... قالوا طئرکم معکم أئن ذکّرتم بل أنتم قوم مسرفون) «بل» در آیه شریفه، براى اضراب و اعراض از مطلب گذشته است; یعنى، وجود پیامبران و دعوت آنان - على رغم ادعاى مردم انطاکیه - موجب بدبختى آنان نیست; بلکه اسراف گرى آنان سبب چنین سرنوشت شومى شده است.
۷ - اسراف گرى و گزافکارى در زندگى، موجب بدبختى و ابتلا به سرنوشت شوم (قالوا طئرکم معکم ... بل أنتم قوم مسرفون)
۸ - تذکر و بیدارباش دادن و مبارزه با اسراف گرى و گزافکارى در زندگى، از برنامه هاى پیامبران الهى (أئن ذکّرتم بل أنتم قوم مسرفون)
۹ - کفر و مخالفت با پیامبران، اسراف است و کافران مسرف اند. (أئن ذکّرتم بل أنتم قوم مسرفون) توصیف مردم بى ایمان و مخالف پیامبران الهى به اسرافگر، گویاى حقیقت یاد شده است.
موضوعات مرتبط
- اسراف: آثار اسراف ۷; مبارزه با اسراف ۸
- انبیا: بینش انبیاى انطاکیه ۱; تطیر به انبیا ى انطاکیه ۲; تهدید انبیاى انطاکیه ۳; رسالت انبیاى انطاکیه ۴; رسالت انبیا ۸; سرزنشهاى انبیاى انطاکیه ۳; کفر مخالفت با انبیا ۹; نقش انبیاى انطاکیه ۱; هشدارهاى انبیا ۸; هشدارهاى انبیا ى انطاکیه ۴
- انطاکیه: آثار اسرافگرى اهل انطاکیه ۶; اسرافگرى اهل انطاکیه ۵; تطیر اهل انطاکیه ۲; تهدیدهاى اهل انطاکیه ۳; سرزنش اهل انطاکیه ۲، ۳; عوامل شقاوت اهل انطاکیه ۶; منشأ شقاوت اهل انطاکیه ۱
- شقاوت: عوامل شقاوت ۷
- عمل: آثار عمل ۱
- کافران: اسرافگرى کافران ۹
- مسرفان :۹