التكوير ٧
ترجمه
التكوير ٦ | آیه ٧ | التكوير ٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«النُّفُوسُ»: جمع نَفْس، جانها و روانها. «زُوِّجَتْ»: جفت اصل خود گردانده شد، و به منشأ خویش، یعنی بدن درآورده شد. این آیه بیانگر این مطلب است که پس از مرگِ انسانها، جانها از پیکرها جدا میگردند و به گونه مستقلّی بسر میبرند، و پیکرها به خاکها تبدیل و جذب عناصر دیگر میشوند و شکلها و صورتهای ترکیبی جدیدی را پیدا میکنند، با نفخه دوم صور و به فرمان ربّ غفور، بار دیگر روانها وارد کالبدهای خود میگردند، و چشم به جهان نو میگشایند و تا ابد به گونه شگفتی زندگی مینمایند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ کُلِ أُمَّةٍ... (۰) وَ کُنْتُمْ أَزْوَاجاً ثَلاَثَةً (۱) احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَ... (۱)
وَ تَرَى الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ... (۰) وَ کُنْتُمْ أَزْوَاجاً ثَلاَثَةً (۱) فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا... (۰) وَ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا... (۰) وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9» وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»
و آنگاه كه درياها به جوش آيند. و آنگاه كه جانها جفت و قرين شوند. و آنگاه كه از دختر زنده به گور شده پرسيده شود. كه به كدامين گناه كشته شده است؟ و آنگاه كه نامههاى عمل گشوده شود. و آنگاه كه آسمان از جاى كنده شود. و آنگاه كه دوزخ شعلهور شود. و آنگاه كه بهشت (براى اهلش) نزديك آورده شود. هر كس بداند كه چه حاضر كرده است.
«1». انعام، 38.
«2». تفسير الميزان.
جلد 10 - صفحه 397
نکته ها
«سُجِّرَتْ» چند معنا شده است: 1. به جوش آمدن 2. به هم پيوستن 3. پُر و لبريز شدن درياها كه همه آنها طبيعى است، زيرا از يك سو كوهها از جا كنده شده و درياها به يكديگر متصل مىشوند و از سوى ديگر زمين لرزه شديد، گداختگى درون زمين را بيرون ريخته، آبها به جوش آيند و بخار شوند.
در قيامت، حوريان بهشتى به تزويج بهشتيان سعادتمند در آيد. چنانكه در آيات ديگر مىفرمايد: «وَ زَوَّجْناهُمْ بِحُورٍ عِينٍ» «1»* و جهنّميان دوزخى با قرينهاى شيطانيشان ازدواج مىكنند. چنانكه در آيهاى ديگر مىفرمايد: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ» «2» چنانكه امام باقر عليه السلام در تفسير آيه «وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ» فرمودند: اهل ايمان با همسران بهشتى و اهل دوزخ با شيطان قرين مىشوند. «3»
«موؤدة» به معناى دختر زنده به گور شده است. يكى از عادات بسيار بد جاهليّت اين بود كه به خاطر فقر يا احساس ننگ، گاهى دختران خود را زنده به گور مىكردند.
ولايت والدين بر فرزند محدود است و آنان حق گرفتن حقوق طبيعى فرزند همچون حقّ حيات را ندارند. پدر نمىتواند بگويد فرزند خودم است و حق دارم هر تصميمى راجع به او بگيرم، چنانكه مادر نمىتواند بگويد من نمىخواستم بچهدار شوم و حق دارم فرزند در شكم را سقط كنم.
پیام ها
1- دفاع از مظلوم، اسلام و كفر ندارد. با اينكه دختران زنده به گور شده مسلمان نبودند، ولى قرآن از حقّ آنان دفاع مىكند. «وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ»
2- دفاع از مظلوم، زن و مرد، كوچك و بزرگ و فرد و جمع ندارد، حتى از يك دختر كوچك بايد دفاع كرد. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
3- با سؤال، وجدانها را بيدار كنيد. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
«1». دخان، 54.
«2». زخرف، 36.
«3». تفسير الميزان.
جلد 10 - صفحه 398
4- ولايت پدر بر فرزند، شامل حق كشتن فرزند نمىشود. «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ»
5- بيم و اميد در كنار هم سازنده است. «الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ- الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ»
6- در قيامت، بهشت و دوزخ به اهلش نزديك مىشود. «الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ» (و در آيه 23 سوره فجر مىفرمايد: «وَ جِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ» در آن روز جهنّم آورده شود.)
7- اعمال انسان در دنيا ثبت شده و پرونده عمل هر كس در قيامت باز مىشود.
«وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7»
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ: و آنگاه كه نفسها جفت گردانيده شوند. يعنى هر كس را با مثل خود برانگيزانند، صالح را با صالح و طالح را با طالح. يا هر كس را با عمل خود جمع كنند يا همه را به شكل خود مقارنه دهند. كفّار و عصاة را به شكل اهل جهنّم و مؤمنان را به شكل اهل بهشت.
از ابن عباس مروى است كه در اين وقت مؤمنان به سه صنف شوند: اصحاب ميمنه، اصحاب مشئمه، مقرّبون. «3»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ «1» وَ إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ «2» وَ إِذَا الْجِبالُ سُيِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْعِشارُ عُطِّلَتْ «4»
وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ «5» وَ إِذَا الْبِحارُ سُجِّرَتْ «6» وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ «7» وَ إِذَا الْمَوْؤُدَةُ سُئِلَتْ «8» بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ «9»
وَ إِذَا الصُّحُفُ نُشِرَتْ «10» وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَتْ «11» وَ إِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ «12» وَ إِذَا الْجَنَّةُ أُزْلِفَتْ «13» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما أَحْضَرَتْ «14»
ترجمه
وقتى كه خورشيد نورش در هم پيچيده شود
و وقتى كه ستارگان تيره گردند
و هنگاميكه كوهها كنده و پراكنده گردد
و وقتى كه شتران ده ماهه آبستن فرو گذارده شوند
و وقتى كه حيوانات وحشى جمع كرده شوند
و وقتى كه درياها مبدّل بآتش افروخته گردد
و وقتى كه افراد انسان با مناسب خود جفت شود
و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد پرسش گردد
كه بچه گناه كشته شده است
و وقتى كه نامههاى اعمال منتشر گردد
و وقتى كه آسمان كنده و زائل شود
و وقتى كه جهنّم افروخته گردد
و وقتى كه بهشت نزديك كرده شود
بداند هر كس آنچه را حاضر نموده است.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره مباركه شدائد و اوضاع بپا شدن قيامت را بيان فرموده باين تقريب كه وقتى كه نور آفتاب پيچيده بهم شود و در آفاق منبسط نگردد چون تكوير بمعناى پيچيدن و دور زدن است و قمّى ره نقل فرموده كه مراد رفتن نور آفتاب است و وقتى كه ستارهها كدر و بىنور گردند و قمّى ره نقل فرموده برود نورشان و كوهها كنده و پراكنده شود و قمّى ره نقل فرموده كه سير ميكنند چنانچه خدا فرموده گمان ميكنى آنها را كه جامد است و حال آنكه مرور مينمايند مانند مرور ابر و وقتى كه ناقههائى كه ده ماه از مدّت آبستنى آنها
جلد 5 صفحه 350
گذشته باشد كه گفتهاند نفيسترين اموال عرب است مهمل و بدون چراننده گذارده شود و قمّى ره نقل فرموده كه شتر معطّل ماند وقتى كه مردم بميرند و كسى نباشد كه بدوشد آنرا و وقتى كه حيوانات وحشى صحرا جمع كرده شوند يا مبعوث شوند براى مجازات چون گفتهاند خداوند انتقام حيوان بىشاخ را از شاخدار ميكشد و داد مظلوم را از ظالم هر چه باشد ميستاند چون بآنها بقدرى شعور داده كه ميفهمند كار بدى كردهاند و وقتى كه درياها همه مبدّل بآتش افروخته گردد چنانچه قمّى ره نقل فرموده و بعضى گفتهاند درياهاى شيرين و شور بيكديگر متصل و از هم پر ميشوند و فاصله از بين ميرود و يك دريا ميگردد چون سجر بمعناى پرى است و وقتى كه افراد انسان جفت كرده شوند اهل بهشتشان با حور العين و اهل دوزخشان با شياطين چون با هر يك از آنها شيطانى است كه قرين او است چنانچه مستفاد از نقل قمّى ره و فرمايش امام باقر عليه السّلام است و وقتى كه دختر زنده بگور شده مورد سؤال واقع شود كه بچه گناهى كشته شده است چنانچه قمّى ره نقل فرموده كه عرب دختران را براى غيرت ميكشتند و روز قيامت پرسيده شود كه بچه گناه كشته شده و اين براى ملامت و اتمام حجت بر مرتكب قتل است كه مجازات شود و در مجمع از صادقين عليهما السّلام نقل نموده كه مودّة بفتح ميم و و او قرائت فرمودهاند و آنكه مراد رحم و قرابت است و از قاطع سؤال از سبب قطع آن ميشود و از چند روايت معتبر استفاده ميشود كه سؤال ميكنند از مودّت ذى القربى كه خدا واجب فرموده چرا بآن عمل ننموده و صاحبان آنرا كشتيد و وقتى كه نامههاى اعمال بندگان منتشر و بدست صاحبانشان داده شود و وقتى كه آسمان از جا كنده و زائل گردد مانند پوست كه آنرا از بدن حيوان كنده و زائل ميكنند و وقتى كه آتش جهنّم افروخته شود بشدّت و وقتى كه بهشت نزديك شود باهل ايمان با نعم بىپايان در چنين وقت و روزى هر كس هر عمل خير و شرّى در دنيا از او صادر شده در برابر چشم خود مشاهده مينمايد كه در صحيفه اعمال او مكتوب و در خارج مجسّم است بتفصيلى كه مكرّر ذكر شده از تجسّم اعمال و آثار وضعيّه آن در آخرت و عالم مثال نعوذ باللّه من هذا المئال و متوجّه ميگردد كه آن
جلد 5 صفحه 351
صحيفه و صورت و شكل و هيئت را خودش براى خود تهيّه و حاضر نموده بارتكاب اعمال و اكتساب اخلاق و اين جمله جواب دوازده شرط است كه راجع باوضاع دنيا و آخرت در روز قيامت ذكر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَت «7»
بعضي گفتند: مراد اينكه تمام در محشر مجتمع ميشوند، بعضي گفتند: ارواح با ابدان مجتمع ميشوند يعني زنده ميشوند، بعضي گفتند: مؤمنين با حور العين مقرون ميشوند و كفار با كفار محشور ميگردند که يك طرف آنها سنگ كبريت و يك طرف شيطاني بسته ميشود که ميفرمايد: وَ مَن يَعشُ عَن ذِكرِ الرَّحمنِ نُقَيِّض لَهُ شَيطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ- الي قوله تعالي- فَبِئسَ القَرِينُ زخرف آيه 26 و 27.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 7)- بعد از ذکر شش تحول عظیم که از مقدّمات رستاخیز است به نخستین طلیعه آن روز بزرگ اشاره کرده، میفرماید: «و در آن هنگام که هر کس با همسان خود قرین گردد» (و اذا النفوس زوجت).
ج5، ص420
صالحان با صالحان، و بدکاران با بدکاران، اصحاب الیمین با اصحاب الیمین، و اصحاب الشّمال با اصحاب الشّمال، بر خلاف این دنیا که همه با هم آمیختهاند، گاه همسایه مؤمن، مشرک است، و گاه همسر صالح، ناصالح ولی در قیامت که یوم الفصل و روز جدائیهاست این صفوف کاملا از هم جدا میشوند.
نکات آیه
۱ - انسان ها در قیامت، به دسته هاى مختلف تقسیم خواهند شد. (و إذا النفوس زوّجت) سیاق آیات، دلالت دارد که آنچه پیش از این آیه آمده بود، «اشراط الساعة» و حوادثى بود که در آستانه قیامت رخ مى نمود. از این آیه به بعد حوادثى آمده است که در قیامت رخ خواهد داد. «زوج» در اصل به معناى صنف و نوع از هر چیز است. (لسان العرب)
۲ - هر انسانى در قیامت، براساس کردار دنیوى خود، هم نشینى مناسب خواهد یافت. (و إذا النفوس زوّجت) از جمله معانى «زوج» فردى است که داراى قرین باشد (لسان العرب). تناسب حکم و موضوع در این مورد، گویاى آن است که انسان مؤمن، هم نشینى نظیر حورالعین خواهد یافت و غیر مؤمن، با شیطان هاى هم ردیف خود همراه خواهد شد.
روایات و احادیث
۳ - «عن نعمان بن بشیر سمعت رسول اللّه(ص) یقول: «و إذا النفوس زوّجت» قال: هما الرجلان یعملان العمل، یدخلان الجنّة و النار;[۱] از نعمان بن بشیر روایت شده که گفت: از رسول خدا(ص) شنیدم که این آیه را قرائت مى فرمود: «و إذا النفوس زوّجت» و فرمود: آنان دو مردى هستند که هر دو یک عمل را انجام مى دهند و همراه هم داخل بهشت یا جهنم مى شوند».
۴ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله «و إذا النفوس زوّجت» قال: أمّا أهل الجنّة فزوّجوا الخیرات و الحسان و أمّا أهل النار فمع کلّ إنسان منهم شیطان;[۲] از امام باقر(ع) در تفسیر قول خداوند «و إذا النفوس زوّجت» روایت شده که فرمود: اهل بهشت با زنان زیبا و نیکو خلق ازدواج مى کنند و اما اهل آتش، با هر انسانى از آنان شیطانى[ قرین] است».
موضوعات مرتبط
- ازدواج: ازدواج با همسران بهشتى ۴
- انسان: اقسام اخروى انسان ها ۱; انسان ها در قیامت ۱
- بهشت: همنشینان بهشت ۳
- بهشتیان: ازدواج بهشتیان ۴
- جهنم: همنشینان جهنم ۳
- جهنمیان: همنشین جهنمیان ۴
- شیطان: همنشینى با شیطان ۴
- عمل: آثار دنیوى عمل ۲; آثار عمل ۳
- قیامت: ملاک همنشینى در قیامت ۲