الأنبياء ٢٢

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۵ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

اگر در آسمان و زمین، جز «اللّه» خدایان دیگری بود، فاسد می‌شدند (و نظام جهان به هم می‌خورد)! منزه است خداوند پروردگار عرش، از توصیفی که آنها می‌کنند!

|اگر در زمين و آسمان غير از خداى يگانه خدايان ديگرى مى‌بود، قطعا زمين و آسمان تباه مى‌شد. پس منزّه است خدا- صاحب عرش- از آنچه وصف مى‌كنند
اگر در آنها [=زمين و آسمان‌] جز خدا، خدايانى [ديگر] وجود داشت، قطعاً [زمين و آسمان‌] تباه مى‌شد. پس منزّه است خدا، پروردگار عرش، از آنچه وصف مى‌كنند.
اگر در آسمان و زمین غیر از خدای یکتا خدایانی وجود داشت همانا خلل و فساد در آسمان و زمین راه می‌یافت، پس (از نظم ثابت عالم) بدانید که پادشاه ملک وجود خدای یکتاست و از توصیف و اوهام مشرکان پاک و منزه است.
اگر در آسمان و زمین معبودانی جز خدا بود بی تردید آن دو تباه می شد؛ پس منزّه است خدای صاحب عرش از آنچه [او را به ناحق به آن] وصف می کنند.
اگر در زمين و آسمان خدايانى جز اللّه مى‌بود، هر دو تباه مى‌شدند. پس اللّه، پروردگار عرش، از هر چه به وصفش مى‌گويند منزه است.
اگر در آن دو خدایان متعددی جز خداوند [یگانه‌] بود، تباه می‌شدند، خداوند صاحب عرش از توصیف آنان منزه است‌
اگر در آن دو- آسمان و زمين- خدايانى جز خداى يكتا مى‌بود هر آينه هر دو تباه مى‌شدند. پاك و منزه است خداى، پروردگار عرش، از وصفى كه مى كنند.
اگر در آسمانها و زمین، غیر از یزدان، معبودها و خدایانی می‌بودند و (امور جهان را می‌چرخاندند) قطعاً آسمانها و زمین تباه می‌گردید (و نظام گیتی به هم می‌خورد. چرا که بودن دو شاه در کشوری و دو رئیس در اداره‌ای، نظم و ترتیب را به هم می‌زند). لذا یزدان صاحب سلطنت جهان، بسی برتر از آن چیزهائی است که ایشان (بدو نسبت می‌دهند و) بر زبان می‌رانند.
اگر در آن دو [:زمین و آسمان] جز خدا، خدایانی (دیگر) بودند ، ناگزیر (این خدایان و زمین و آسمان) تباه می‌شدند. پس منزّه است خدا، پروردگار عرشِ (فرماندهی) از آنچه توصیف می‌کنند.
اگر می‌بود در آنها خدایانی جز خدا هر آینه فاسد می‌شدند پس منزه است خدا پروردگار عرش از آنچه می‌ستایند


الأنبياء ٢١ آیه ٢٢ الأنبياء ٢٣
سوره : سوره الأنبياء
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِلاّ»: غیر از (نگا: هود / ). «الْعَرْشِ»: تخت سلطنت جهان. کنایه از عزّت و قدرت و فرماندهی است (نگا: أعراف / ). موجود ناشناخته‌ای که انسان به حقیقت آن پی نمی‌برد (نگا: حاقّه / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- تعدد خدا در جهان آفرینش، محال و غیر ممکن است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) برداشت یاد شده با استفاده از «لو» امتناعیه در «لوکان» است.

۲- تعدد خداوند در جهان هستى، موجب فساد، فروپاشى و متلاشى شدن نظام آن است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) «فساد» در مقابل «صلاح» قرار دارد و معناى آن خروج از حد اعتدال است (مفردات راغب). گفتنى است فساد و صلاحِ هر چیزى متناسب با خود آن چیز خواهد بود و فساد آسمان ها و زمین، به معناى متلاشى شدن نظم کنونى و فروپاشى انسجام و پیوستگى آنها است.

۳- نظم و هماهنگى در جهان آفرینش، دلیلى است بر وحدانیت خداوند. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) برداشت یاد شده مبتنى براین است که «إلاّ» به معناى «غیر» باشد; یعنى، اگر غیر خداوند، خدایان دیگرى در جهان بود، نظم کنونى جهان متلاشى مى شد. مفهوم و پیام این سخن این است که نظم کنونى جهان، تنها به اراده خدا و دلیل بر وحدانیت او است.

۴- هیچ قدرتى جز خداوند، قادر به اداره منظم و منسجم جهان نیست. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) خداوند، وجود چند خدا را - که در امور جهان دخالت داشته باشند - نفى فرموده و موجب فساد نظم جهان دانسته است. این فسادآورى ممکن است به خاطر این باشد که خدایان دیگر، قادر به اداره جهان و سامان بخشیدن به آن نباشند.

۵- اصول و مبانى تعالیم اسلامى، متکى بر برهان و استدلال است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) آیه شریفه - که در مقام وحدانیت خدا و ربوبیت انحصارى او است - از مهم ترین استدلال ها و براهین عقلى استفاده کرده است. برخى از دانشمندان کلام، از آن به عنوان «برهان تمانع» یاد کرده اند.

۶- نظم و هماهنگى در هر کارى، نیازمند به وحدت در مدیریت و رهبرى است. (لو کان فیهما ءالهة إلاّاللّه لفسدتا ) برداشت یاد شده با انتزاع از مورد آیه به دست مى آید; زیرا علت فساد و متلاشى شدن جهان، بر اثر چندگانگى در الوهیت و ربوبیت، نسبت به هر امر منسجم و هماهنگى قابل تسرّى و انطباق است و آسمان ها و زمین خصوصیتى ندارند.

۷- خداوند یگانه، از توصیف ها و پندارهاى مشرکان منزّه و مبرّا است. (لو کان فیهما ءالهة ... فسبحن اللّه ربّ العرش عمّا یصفون )

۸- عرش (مرکز اداره هستى)، تنها تحت تدبیر و ربوبیت الهى است. (ربّ العرش ) «عرش» به معناى تخت پادشاهى و فرمان روایى است و در رابطه با خداوند اشاره به مرکز اداره جهان است. گفتنى است چون در صدر آیه وجود شریک و معبود دیگرى نفى شده است، انحصار تدبیر عرش در خداوند به دست مى آید.

۹- عظمت و اهمیت عرش الهى در میان موجودات زمینى و آسمانى (فسبحن اللّه ربّ العرش )

۱۰- خداوند، مالک و صاحب اختیار عرش (مرکز اداره هستى) است. (فسبحن اللّه ربّ العرش ) برداشت یاد شده مبتنى بر یکى از معانى «ربّ» (مالکیت و صاحب اختیار) است.

۱۱- ربوبیت و تدبیر خداوند بر عرش (مرکز اداره جهان)، دلیل یگانگى او و نبودن شریک و معبود دیگرى در عالم هستى است. (لو کان فیهما ءالهة ... فسبحن اللّه ربّ العرش عمّا یصفون ) «ربّ العرش» صفت براى اسم جلاله (اللّه) است. توصیف خداوند به این صفت - پس از نفى معبودها و خدایان دیگر در عالم مى تواند بیانگر این نکته باشد که صفت «ربّ» و تدبیر امور، تنها در انحصار خداوند است و شریکى براى او نیست.

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: عوامل فساد آفرینش ۲; عوامل نابودى آفرینش ۲; مرکز تدبیر آفرینش ۱۰; منشأ نظم در آفرینش ۴; هماهنگى آفرینش ۳
  • اسلام: منطقى بودن اسلام ۵
  • برهان: برهان نظم ۳
  • توحید: توحید افعالى ۴; دلایل توحید ۳، ۱۱
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۳، ۴
  • خدا: مالکیت خدا ۱۰; مرکز تدبیر خدا ۸; مرکز ربوبیت خدا ۱۱
  • رهبرى: آثار وحدت رهبرى ۶
  • شرک: دلایل رد شرک ۱۱
  • عرش: آثار تدبیر عرش ۱۱; اهمیت عرش ۹; عظمت عرش ۹; مالک عرش ۱۰; مدبر عرش ۸; نقش عرش ۸
  • عقیده: برهان در عقیده ۵
  • مدیریت: آثار وحدت مدیریت ۶
  • مشرکان: بینش غلط مشرکان ۷
  • معبود: آثار تعدد معبود ۲; استحاله تعدد معبود ۱
  • نظم: برهان نظم ۳; عوامل نظم ۶

منابع