الرحمن ٦٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۳۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

در آنها دو چشمه جوشنده است!

|در آنها دو چشمه جوشان است
در آن دو [باغ‌] دو چشمه همواره جوشان است.
در آن دو بهشت دیگر هم دو چشمه آب گوارا می‌جوشد.
در آن دو بهشت دو چشمه همواره جوشان و در حال فوران است.
در آن دو، دو چشمه همواره جوشنده هست.
در آن دو، دو چشمه فواره‌زن هست‌
در آنها دو چشمه جوشنده هست.
در آن باغها چشمه‌هائی است که قلقل کنان از زمین می‌جوشند.
در آن دو (باغ) دو چشمه‌ساران همچنان جوشانند.
در آنها است دو چشمه جوشان‌


الرحمن ٦٥ آیه ٦٦ الرحمن ٦٧
سوره : سوره الرحمن
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«نَضَّاخَتَانِ»: فوران‌کنان. قلقل‌کنان. از ماده (نَضْخ) به معنی فوران آب و جوشش آن از زمین است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ «66» فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ «67»

در آن دو باغ، دو چشمه جوشان است. پس كدام يك از نعمت‌هاى پروردگارتان را انكار مى‌كنيد؟

نکته ها

«دون»، گاهى به معنى غير است و گاهى به معناى پائين. لذا براى آيه‌ «وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ» دو معنا مطرح شده است:

الف) غير از آن دو بهشت، دو بهشت ديگر نيز هست.

ب) براى اولياى خدا، آن دو بهشت است كه گفته شد: وَ لِمَنْ خافَ‌ ... جَنَّتانِ‌ امّا براى مؤمنان عادّى دو بهشت ديگر است كه پايين‌تر از بهشت اولياى خداست. «1»

«مدهامة» از ريشه «دهم» و باب «ادهيمام» به معناى سياهىِ شديد است و در اينجا منظور باغ و بستانى است كه از شدّت سبزى به سياهى مى‌زند. «نضاخ» به معناى فوران كننده و جوشان است.

در حديث آمده است كه آب و سبزه و روى نيكو، نشاط و شادابى مى‌آورد. «2» شاعر اين حديث را به شعر در آورده است:

ثلاثةٌ يُذهبن عن قلب الحَزن‌

الماءُ و الخَضراءُ و الوجهُ الحَسن‌

سه چيز است كه حزن و اندوه را از قلب مى‌زدايد: آب، سبزى و سيماى نيكو.

در اين آيات هر سه مورد در ميان نعمت‌هاى بهشتى مطرح شده است: آب، «عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ» سبزى، «مُدْهامَّتانِ» و صورت زيبا. «كَأَنَّهُنَّ الْياقُوتُ وَ الْمَرْجانُ»


«1». تفسير برهان.

«2». بحار، ج 59، ص 144.

جلد 9 - صفحه 410

پیام ها

1- درختان بهشتى همواره سرسبز و شاداب هستند. «مُدْهامَّتانِ»، (رنگ سبز براى شاداب سازى محيط مفيد است)

2- قرآن به رنگ سبز، توجّه دارد. «مُدْهامَّتانِ»

3- بهترين لذت‌ها، لذّت مشاهده مناظر طبيعى است. «عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ»

4- آب، يك نعمت است و جوشش آن نعمتى ديگر. «عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ»

5- جوشش چشمه‌ها، «نَضَّاخَتانِ» همراه با جريان نهرها، «تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ»* و وجود آبشارها، «وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ» و تنوّع نهرهايى از شير و عسل و شراب و آب، نعمت‌هايى غير قابل وصف هستند. «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ (66)

نعمت 26- فِيهِما عَيْنانِ‌: در اين دو بهشت براى تشريفات دو چشمه‌


«1» تفسير برهان ج 4 ص 269. روايت 2.

جلد 12 - صفحه 436

باشد، نَضَّاخَتانِ‌: جوشنده بر وجهى كه در وقت جوشيدن سنگ ريزه‌ها و ريگها كه در اطراف آن بوده باشد بر هوا اندازد به جهت فوران، و اين اشاره است بر تفاوت مراتب ميان دو بهشت، و دلالت مى‌كند بر قلت مرتبه اين دو چشمه نسبت به دو چشمه كه قبل از اين گذشت، و بر اين قياس است آنچه بعد از اين است. از ابن عباس نقل است كه اين دو چشمه از اصل بهشت بجوشند از مشك و عنبر و كافور براى اولياى خدا و اين چهار بهشت براى خائفان است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ مِنْ دُونِهِما جَنَّتانِ (62) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (63) مُدْهامَّتانِ (64) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (65) فِيهِما عَيْنانِ نَضَّاخَتانِ (66)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (67) فِيهِما فاكِهَةٌ وَ نَخْلٌ وَ رُمَّانٌ (68) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (69) فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ (70) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (71)

حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِي الْخِيامِ (72) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (73) لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ (74) فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (75) مُتَّكِئِينَ عَلى‌ رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَ عَبْقَرِيٍّ حِسانٍ (76)

فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ (77) تَبارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلالِ وَ الْإِكْرامِ (78)

ترجمه‌

و فروتر از آن دو بهشت دو بهشت ديگر است‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آن دو از شدّت سبزى و خرّمى بسياهى رسيده‌اند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو است دو چشمه كه فوّاره آبند

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آن دو است ميوه و درخت خرما و انار

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

در آنها زنانى هستند خوش خوى خوب روى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

آنان زنان سفيد پوستى هستند بازداشت شدگان در خيمه‌ها

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

دست درازى نكرده است بآنها


جلد 5 صفحه 122

آدمى پيش از آنان و نه جنّى‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

با آنكه تكيه‌كنندگانند بر بالشهاى سبز و بساطهاى قيمتى و نگارين از اجناس خوب‌

پس بكدام يك از نعمتهاى پروردگارتان انكار ميورزيد

با خير و بركت شد نام پروردگارت كه صاحب بزرگى و عظمت وجود و مكرمت است.

تفسير

كلمه دون بمعناى غير و نزديك و فروتر استعمال ميشود و در اينجا بعضى از مفسرين گفته‌اند غير آن دو بهشت كه در آيات سابقه بيان و توصيف شد براى اهل تقوى و خوف از خدا دو باغ ديگر است براى تنزّه و تفريح ايشان غير از آن دو باغ كه بمنزله بيرونى و اندرونى آنان بود و بعضى گفته‌اند اين دو باغ پست تر از آن دو است براى آنكه مقامات اهل تقوى متفاوت است عالى مسلّط بر دانى است و دانى از حال عالى باخبر نيست و بعضى گفته‌اند آن دو باغ در عالم آخرت است و اين دو باغ در عالم برزخ در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه دو باغ تمام ابنيه و اثاثيه آن از طلا است و دو باغ تمام ابنيه و اثاثيه آن نقره است و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه نگوئيد بهشت يكى است خدا ميفرمايد و من دونهما جنّتان و نگوئيد يكدرجه است خدا ميفرمايد درجات بعضها فوق بعض جز اين نيست كه تفاضل افراد بأعمال است و بآنحضرت عرض كردند كه مردم از ما تعجّب ميكنند كه ميگوئيم بعضى از ما از جهنّم بيرون ميآيند و ببهشت ميروند و بما ميگويند پس آنها با اولياء خدا خواهند بود در بهشت فرمود خدا ميفرمايد و من دونهما جنّتان چنين نيست قسم بخدا نميباشند با اولياء خدا و قمّى ره از آن حضرت نقل نموده كه پرسيدند از قول خداوند و من دونهما جنّتان فرمود دو بهشت سبز و خرّم است در دنيا كه اهل ايمان متنعّمند در آن دو تا فارغ شوند از حساب خداوند هم در آيه بعد به سبزى و خرّمى آن دو تا بحدّيكه نزديك بسياهى شده تصريح فرموده و آنكه در آن دو دو چشمه آب است كه فوران دارند از زمين و بعدا جريان پيدا ميكنند و در آن دو باغ از هر نوع ميوه فراوان است و درخت خرما و انار بسيار است چون خرما غذا است و آب انار مشروب است و اين دو نوع ميوه اختصاص بتفكّه ندارند و بر ساير ميوجات مزيّت دارند در خير و بركت لذا مخصوص بذكر شده‌اند و در آن باغها كه براى اهل ايمان و تقوى مقرّر شده زنهاى خوش اخلاق خوب‌


جلد 5 صفحه 123

روئى هستند كه در دنيا با معرفت و صلاح و ايمان زندگانى نمودند و آنها آنجا از حور العين جميل‌ترند چنانچه در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم و در كافى از امام صادق عليه السّلام و در فقيه از آن حضرت اين معانى بتفريق و ترتيب نقل شده و بعضى گفته‌اند آنها در آخرت بشوهرهاى خودشان در دنيا از اهل تقوى مسترد ميشوند اگر طرفين طالب باشند و قمّى ره نقل فرموده كه آنها دخترانى هستند كه روئيده شده‌اند در اطراف شط كوثر هر زمان كه يكى از آنها گرفته شود ديگرى بجاى او ميرويد و در كافى از امام صادق عليه السّلام اين معنى تأييد شده است و ظاهرا غير از زنان قاصرات الطرف كه در آيات سابقه ذكر شد زنانى در باغهاى بهشتى هستند كه در نهايت خوبى از سفيدى ميباشند و در خيمه‌هائى از درّ و ياقوت و مرجان تحت نظر دربانانى از ملائكه جاى دارند و بيرون نميآيند و هر روز براى كرامت خدا بر اهل ايمان آنها را براى ايشان حاضر و تسليم مينمايند چنانچه از روايت كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود و ظاهرا اينها همان خيرات حسانند و محتمل است غير آنها باشند و در هر حال دست احدى از جنّ و انس قبل از شوهرشان در بهشت بآنها نرسيده و غير قاصرات الطرفند و گفته‌اند لذا اين جمله تكرار شده است ولى ظاهر از اين جمله آنست كه اين صفت زنان بهشتى است نه دنيوى و اگر خيرات حسان زنان دنيوى باشند اينها غير از آنهايند و بنابراين تقدير كلام آنست كه در آن باغها حوريان مقصورات در خيام هستند و نميتوان گفت آنانكه خيرات حسانند حورانند كه مقصورات در خيام ميباشند و حقير ترجمه را مبنى بر ظاهر نمودم و محتمل است كه اينها همان قاصرات الطرف باشند و اينها همه اوصاف حور العين بهشتى باشد چنانچه قمّى ره در تفسير حور مقصورات في الخيام نقل فرموده قريب بهمان معنى را كه در ذيل قاصرات الطرف از او نقل شد و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه خيمه يك درّه است كه طول آن در آسمان شصت ميل است و در هر زاويه از آن اهلى است براى مؤمن كه نمى‌بينند آنرا ديگران و نيز از آنحضرت نقل فرموده كه مرور نمودم در شبى كه مرا بآسمان سير دادند بنهرى كه محفوف بود بقبه‌هاى مرجان پس از آن ندا رسيد بمن السّلام عليك يا رسول اللّه پس گفتم اى جبرئيل‌


جلد 5 صفحه 124

اينها كيانند گفت اينها دخترانى از حور العين ميباشند كه از خدا اذن گرفتند بشما سلام كنند و خدا بآنها اذن داده پس آنها گفتند ما هميشه زنده‌ايم و نمى‌ميريم و هميشه ما تازه جوانيم يائسه نميشويم زنهاى مردهاى كراميم پس قرائت فرمود حور مقصورات في الخيام و بنابراين محتمل است وجه تكرار اهتمام بشأن اين وصف باشد و تأكيد و تقرير و تثبيت آن در اذهان كه معمول در كلام الهى و بلغا است و مكرّر اشاره بآن شده و اهل بهشت تكيه و استناد دارند بر بالشها و مخدّه‌هاى سبز از پارچه‌هاى قيمتى و نگارين بسيار خوب اعلا كه ظاهرا آن سبزى از جلاء آنها و انعكاس مدهامّتان توليد شده چون رفرف بوساده و بالش و بساط اطلاق شده و عبقرى بپارچه‌هاى منقوش نوظهور اعلاى قيمتى اطلاق ميشود و اينجا مقصود جنس است و لذا موصوف بجمع شده و رفارف خضر و عباقرى نيز نادرا قرائت شده و در مجمع آنرا از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده است و اينجا خيلى مناسب است تكرار شود پس كدام يك از نعمتهاى خدا را انكار مينمائيد و نام خداوند برتر و بالاتر از هر نام و پرخير و بركت است چه رسد بذات مباركش كه داراى جلال و مبرّى از نقص و صاحب اكرام و انعام و احسان بر بندگان است و ذو الجلال برفع نيز قرائت شده و بنابراين صفت اسم است باعتبار مسمّى و قمّى ره در اين آيه از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ما جلال خدا و كرامت اوئيم كه اكرام فرموده است خداى تعالى بندگان خود را بطاعت ما و محبّت ما و در كافى از جابر بن عبد اللّه نقل نموده كه چون پيغمبر سوره الرّحمن را قرائت فرمود بر مردم آنها ساكت شدند و چيزى نگفتند پس پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جن از شما بهتر جواب دادند وقتى كه اين سوره را براى آنها قرائت نمودم چون من وقتى ميگفتم فبأى آلاء ربّكما تكذّبان آنها ميگفتند لا بشى‌ء من آلاء ربّنا نكذّب و در ثواب الاعمال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كسيكه بخواند سوره الرّحمن را و بگويد بعد از هر فبأى آلاء ربّكما تكذبان لا بشى‌ء من آلائك رب اكذّب چه شب بخواند و چه روز پس بميرد شهيد مرده و اخبار در فضيلت و ثواب اين سوره خصوصا در شب و روز جمعه بسيار است و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم آنرا عروس قرآن خوانده چنانچه در مجمع از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده اين فضيلت را و از امام صادق عليه السّلام فضائل ديگرى را كه آنجا مفصّلا ذكر شده و الحمد للّه رب العالمين‌


جلد 5 صفحه 125

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فِيهِما عَينان‌ِ نَضّاخَتان‌ِ (66) فَبِأَي‌ِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبان‌ِ (67)

نضخ‌ بمعني‌ جوشيدن‌ ‌است‌ ‌اينکه‌ دو چشمه‌ مي‌جوشد ‌از‌ زمين‌ مثل‌ فوّاره‌ ‌که‌ جوشش‌ دارد و بلند مي‌شود و باعث‌ صفاي‌ قصور و جنّات‌ مي‌شود بعضي‌ گفتند ‌از‌ ‌اينکه‌ دو چشمه‌ مشك‌ و عنبر و كافور خارج‌ مي‌شود بعضي‌ گفتند انواع‌ خيرات‌ بيرون‌ مي‌آيد و اللّه‌ العالم‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 66)- در این آیه به توصیف دیگری پرداخته، می‌گوید: «در آنها دو چشمه جوشنده است»ِیهِما عَیْنانِ نَضَّاخَتانِ)

نکات آیه

۱ - وجود چشمه هاى همیشه جوشان در باغ هاى بهشت (فیهما عینان نضّاختان) «نضّاختان» وصف براى «عینان» است; یعنى، دو چشمه اى که داراى جوشش و فوران است.

۲ - زیبایى فزاینده مناظر بهشت، با فوران آب چشمه ها (فیهما عینان نضّاختان)

۳ - تأثیر چشمه هاى جوشان، در طراوت و شادابى انسان ها (فیهما عینان نضّاختان) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که آیه شریفه، در سلسله آیاتى قرار دارد که درصدد برشمردن نعمت هاى روح بخش و طراوت آفرین بهشتى است.

موضوعات مرتبط

  • بهشت: جوشش چشمه هاى بهشت ۱; زیبایى جوشش چشمه هاى بهشت ۲; منظره هاى بهشت ۲; نعمتهاى بهشت ۱; ویژگیهاى باغهاى بهشت ۱
  • چشمه: آثار روانى جوشش چشمه ۳
  • نشاط: عوامل نشاط ۳

منابع