الذاريات ٣٢
ترجمه
الذاريات ٣١ | آیه ٣٢ | الذاريات ٣٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«قَوْمٍ مُّجْرِمِینَ»: قوم لوط است.
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات
- اقسام آياتى كه در انفس انسان ها هست و بر يكتايى خداوند در ربوبيت دلالت مى كند
- وجوه مختلف در اينكه فرمود: ((و فى السماء رزقكم و ما تدعون ))
- احتمال اينكه مقصود از آسمان در آيه شريفه غيب باشد نيز ممكن است
- گفتارى درباره كافى بودن رزق براى روزى خواران
- داستان وارد شدن ملائكه ماءمور به هلاك ساختن قوم لوط ابراهيم (ع ) و آنچه بين ميزبان و ميهمانان گذشت
- آيتى كه خداوند با عذاب قوم لوط و هلاكتشان بر جاى گذاشت
- اشاره به هلاكت فرعون و لشكريانش و هلاكت عاد، ثمود و قوم نوح (ع )
- معناى آيه : ((و السماء بنيناها بايد و انا لموسعون ))
- (روايتى درباره آيات انفسى ، رزق ، يد داشتن خدا، و خلق زوجين از هر چيز و...)
- رواياتى از معصومين عليهم السلام در بيان ويژگيهاى خلقت خداوند
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ «31» قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ «32» لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ «33»
(ابراهيم) گفت: پس اى فرستادگان، كارى كه به دنبال آن آمدهايد چيست؟
گفتند: ما به سوى قومى ستمپيشه فرستاده شدهايم. تا (براى هلاكتشان) سنگهايى از گل بر آنان فرو ريزيم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ (32)
إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ: بسوى گروه گناهكاران، يعنى كافران، زيرا كفر سر همه گناهان است. مراد قوم حضرت لوط عليه السّلام است، يعنى ما را به جانب قوم لوط فرستادهاند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24» إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25» فَراغَ إِلى أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ «26» فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «27» فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ وَ بَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ «28»
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ «29» قالُوا كَذلِكَ قالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (30) قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (31) قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى قَوْمٍ مُجْرِمِينَ (32) لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ (33)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34) فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (35) فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (36) وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ (37)
ترجمه
آيا رسيد بتو خبر ميهمانان ابراهيم كه گرامى داشته شدگان بودند
وقتى كه وارد شدند بر او پس سلام كردند گفت سلام بر شما گروه ناشناختگان
پس آهسته روان شد بسوى اهل خود پس آورد گوسالهاى فربه
پس نزديك نمود
جلد 5 صفحه 66
آنرا بطرف ايشان گفت آيا نميخوريد
پس بدل گرفت از ايشان ترسى گفتند نترس و بشارت دادند او را به پسرى دانا
پس پيش آمد زنش با فرياد پس زد بر روى خود و گفت پيرزنى نازا
گفتند اينچنين گفت پروردگارت همانا او است درست كار دانا
گفت ابراهيم پس چيست كار شما اى فرستادگان
گفتند همانا ما فرستاده شديم بسوى گروهى گناهكار
تا فرو فرستيم و بيافكنيم بر آنها سنگهائى از گل
با آنكه نشان كرده شده باشد نزد پروردگار تو براى از حدّ در گذرندگان
پس بيرون برديم هر كه بود در آن از مؤمنان
پس نيافتيم در آن جز خانهاى از منقادان
و بجا گذاشتيم در آن علامت و نشانهاى براى آنانكه ميترسند از عذاب دردناك.
تفسير
خداوند متعال قصّه مهماندارى حضرت ابراهيم و تعقّب آن بعذاب قوم لوط را مكرّر ذكر فرموده براى تهديد كفّار مكه چون آثار باقيه آنرا در سفر مشاهده مينمودند و عبرت نميگرفتند چنانچه در سوره اعراف و هود و حجر مفصلا بيان شد و اينجا به پيغمبر خود ميفرمايد آيا قبلا رسيد بتو خبر ميهمانهاى عزيز و محترم حضرت ابراهيم جدّ امجدت يعنى مسلما رسيده است و ما براى اهتمام بذكر آن تجديد مينمائيم وقتى كه چند نفر از ملائكه مقرّب نزد خدا بر آنحضرت وارد شدند و سلام نمودند و حضرت بوجه احسن ردّ فرمود چون آنها گفته بودند سلاما يعنى سلام ميكنيم سلام نمودنى و حضرت جواب فرمود سلام يعنى سلام بر شما و جمله اسميّه براى دلالتش بر دوام و ثبوت آكد است و ضمنا اظهار فرمود كه شما را بجا نميآورم و براى آنكه آنها مانع از آوردن غذا نشوند مخفيانه نزد اهل بيت خود رفت و گوساله فربهى كباب كرده نزد ايشان حاضر فرمود و گفت چرا ميل نمىكنيد و گفتهاند آن زمان از مواشى جز گاو چيزى نداشت و آنها از خوردن امتناع نمودند و حضرت ترسيد مبادا قصد سوئى داشته باشند ولى اظهار نفرمود و آنها متوجّه شدند و عرضه داشتند نترس ما ملائكهايم و از جانب خدا آمدهايم براى عذاب قوم لوط و بشارت دادند آن حضرت را بولادت حضرت اسحق پيغمبر از ساره خاتون براى او پس ساره زوجه دائمه آنحضرت كه تا آن تاريخ نازا بود و پيرو يائسه شده بود اقبال بايشان نمود در
جلد 5 صفحه 67
حاليكه از شوق فرياد ميكرد و با دست بصورت يا با انگشتان به پيشانى خود ميزد و از امام صادق عليه السّلام در مجمع راجع باين قسمت نقل نموده كه اقبال نمود در حالى كه در ميان جماعتى بود چون صرّه بمعناى جماعت هم ميباشد و قمّى ره علاوه فرموده كه پس پوشاند صورت خود را و ظاهرا زدن از روى تعجّب و پوشاندن از باب حيا باشد در هر حال پس از اقبال بملائكه گفت چگونه من اولاددار ميشوم با آنكه پير زنى نازا ميباشم و آنها گفتند خدا اين طور فرموده و افعال او بر طبق حكمت است و مصلحت بندگانرا بهتر ميداند و هر چه بفرمايد حق است و واقع خواهد شد و حضرت ابراهيم فرمود كار مهمّ شما فرستادگان خدا چيست كه جمعا در اين حدود آمدهايد عرضه داشتند ما براى عذاب قوم لوط كه مرتكب جرم بزرگى ميباشند فرستاده شديم و ضمنا مقرّر شد كه قبلا خدمت شما برسيم و سلام و بشارت را عرضه داريم و مأموريّت ما آنستكه آنها را بسنگى كه از گل ساخته و متحجّر شده و بدست قدرت الهى براى سر آنها نشان كرده شده نيست و نابود نمائيم چون آنها بكلّى از حدّ خودشان تجاوز نمودهاند پس خدا ميفرمايد ما حكم كرده بوديم بخروج هر كس كه اهل ايمان و تقوى باشد از آن آباديها كه قوم لوط منزل داشتند ولى نيافتيم يعنى نيافتند مأمورين ما در آن قرى جز يك خانوار كه لوط و دو دخترش بودند از كسانيكه منقاد و مطيع اوامر ما شدند و باقى گذارديم در آنحدود آثار منازل ويران شده را براى عبرت و تنبّه كسانيكه از عذاب خدا ميترسند نه اشخاص بىباك بىفكر كه از همه چيز غافلند و بالاخره بجزاى خود خواهند رسيد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا إِنّا أُرسِلنا إِلي قَومٍ مُجرِمِينَ (32)
گفتند ما را خداوند فرستاده براي هلاكت قوم مجرمين که قوم لوط باشند و جرم آنها علاوه از تكذيب لوط اعمال سيئه داشتند که اعظم آنها لواط بود که سابقه نداشت و در مجالس اخراج ريح ميكردند که منكر تعبير شده چنانچه ميفرمايد.
أَ تَأتُونَ الفاحِشَةَ ما سَبَقَكُم بِها مِن أَحَدٍ مِنَ العالَمِينَ إِنَّكُم لَتَأتُونَ الرِّجالَ شَهوَةً مِن دُونِ النِّساءِ اعراف آيه 78 و 79 و ميفرمايد وَ تَأتُونَ فِي نادِيكُمُ- المُنكَرَ عنكبوت آيه 28 که در خبر از حضرت رضا (ع) است فرمود:
(يتضارطون في المجالس من غير حشمة و لاحياء)
و از حضرت صادق است
(ان حل الازار في الصلاة و الحذف بالحصي و مضغ الكندر في المجالس و علي ظهر الطريق من عمل قوم لوط)
و در بعضي اخبار بخل از صفات قوم لوط بود و او منشأ اينکه عمل شنيع شده.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 32)- فرشتگان پرده از روی مأموریت خود برداشته، و به ابراهیم «گفتند: ما به سوی قوم مجرمی فرستاده شدهایم» (قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلی قَوْمٍ مُجْرِمِینَ). قومی که علاوه بر فساد عقیده گرفتار انواع آلودگیها و گناهان مختلف
ج4، ص545
زشت و ننگینی هستند
نکات آیه
۱ - توضیح فرشتگان به حضرت ابراهیم(ع)، درباره مأموریت خود به سوى قومى مجرم (قالوا إنّا أُرسلنا إلى قوم مجرمین)
۲ - حضور فرشتگان به محضر ابراهیم(ع)، قبل از ایفاى مأموریت خود در نابودى قوم لوط (قال فما خطبکم أیّها المرسلون . قالوا إنّا أُرسلنا إلى قوم مجرمین) مفسران این مأموریت را - به قرینه «لنرسل» - بعد از حضور یافتن ملائکه در منزل ابراهیم(ع) دانسته اند. البته آیات مربوط به قوم لوط در سوره هود مؤید همین معنا است.
۳ - قوم لوط، مردمى مجرم و مستحق کیفر (قالوا إنّا أُرسلنا إلى قوم مجرمین) مراد از «قوم مجرمین» - که فرشتگان مأمور شدند تا کیفرشان دهند - قوم لوط است.
۴ - جامعه مجرم، در معرض انتقام الهى و نابودى (قالوا إنّا أُرسلنا إلى قوم مجرمین) بیان هشدار دهنده و هدایت قرآنى، با ذکر رسالت فرشتگان به سوى مجرمان، پیامدار معناى یاد شده است.
۵ - تحقق اراده الهى در نظام جهان، از طریق عوامل و وسایط (إنّا أُرسلنا إلى قوم مجرمین) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که خداوند در تحقق اراده خویش بى نیاز از فرشتگان است; اما براى مجازات قوم لوط، فرشتگان را گسیل داشته است.
موضوعات مرتبط
- ابراهیم(ع): قصه ابراهیم(ع) ۱، ۲; مسؤولیت مهمانان ابراهیم(ع) ۱، ۲
- خدا: زمینه انتقام خدا ۴; مجارى اراده خدا ۵
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۵
- قوم لوط: جرم قوم لوط ۳; کیفر قوم لوط ۳; هلاکت قوم لوط ۲
- گناه: آثار اجتماعى گناه ۴
- گناهکاران: زمینه هلاکت گناهکاران ۴
- مجرمان :۳
- ملائکه: ملائکه عذاب ۲