فَاصْدَع

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۵۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (Added word proximity by QBot)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

آیات شامل این کلمه

«فَاصْدَعْ» از مادّه «صدع» در لغت به معناى «شکافتن به طور مطلق»، و یا شکافتن اجسام محکم است، و از آنجا که با شکافتن چیزى، درونش آشکار مى شود، این کلمه به معناى اظهار و افشا و آشکار کردن آمده است. و به درد سر شدید هم «صداع» مى گویند، به خاطر این که گویى مى خواهد سر را از هم بشکافد!

ریشه کلمه

قاموس قرآن

شكافتن. «صَدَعَهُ صَدْعاً:شَقَّهُ» چنانكه در مجمع ذيل آيه 43 روم و در مفردات و صحاح گفته است. صديع به معنى صبح است به اعتبار شكافته شدن. [حجر:94]. يعنى مأموريت خويش راآشكار كن و از مشركين اعراض نما. آشكار كردن چيزى نوعى شكافتن است در اقرب گويد «صَدَعَ الْاَمْرَ: كَشَفَهُ». [روم:43]. يعنى آن روز مردم متفرق و پراكنده مى‏شوند كه‏آن شكافته شدن اجتماع است در مجمع فرموده «تَصَدّعِ الْقَوْمُ:تَفَرَّقُوا» همچنين است [حشر:21]. يعنى مى‏ديدى كه كوه از ترس خدا خاشع و شكاف بردارنده است . [واقعة:19]. يعنى از شراب بهشتى سر درد نمى‏گيرند و مست نمى‏گردند. به عقيده راغب سر درد را به طور استعاره صداع گويند گوئى سر از درد شكافته مى‏شود [طارق:11-12]. صدع ظاهراً به معنى مفعول است. يعنى سوگند به آسمان كه برگرداننده و زمينى كه خاصيت شمافته شدن را دارد و تا روئيدنى‏ها از آن برويد.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...