هود ١٨
ترجمه
هود ١٧ | آیه ١٨ | هود ١٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأشْهَادُ»: جمع شَهید یا شاهِد، مثل أشْراف و شَریف، و أَصْحاب و صاحِب، گواهان. مراد پیغمبران (نگا: نساء / ) و مؤمنان (نگا: بقره / و فرشتگان (نبأ / ) و اعضاء بدن (نگا: نور / ) است. «أَلا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ»: هان! نفرین خدا بر ستمکاران باد. بدانید که نفرین خدا ستمکاران را دربر میگیرد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۴ - ۱۷، سوره هود
- معناى ((بينه )) و موارد اطلاق و استعمال آن
- بينه در آيه : ((افمن كان على بينه من ربه ...)) به معناى بصيرت الهى است و جملهمذكور منطبق بر رسول خدا (ص ) است
- معناى شاهد در: ((و يتلوه شاهد منه )) و اثر شهادت در اعتماد به مورد شهادت و ايمان بهآن
- اشاره به انطباق ((شاهد منه )) در آيه شريفه با امير المؤ منين (ع ) و وجوه ديگرى كهمفسرين درباره مراد از شاهد گفته اند
- قرآن چيز نوظهورى نيست و پيش از آن ، كتاب موسى (ع )نازل شده ، كتابى كه امام و رحمت بود
- خطاب به مشركين : اين شما هستيد كه به خدا افتراء مى بنديد
- توضيح : مراد از اينكه در قيامت مشركين بر پروردگارشان عرضه مى شوند
- تمامى منحرفين از راه حق ، ستمكار و مفترى بر خدايند
- مشركين و كفار با كفر خود و جز خدا را ولى گرفتن ، از قدرت و سلطه خداى تعالى وولايت او خارج نگشته اند و عذابشان دو برابر مى شود
- توضيحى درباره اينكه كفار آيات خدا را نمى بينند و انذارها و تبشيرها را نمى شنوند
- وجوه ديگرى كه مفسرين در معناى جمله : ((و ما كانوا يستطيعون السمع و ما كانوايبصرون )) گفته اند
- معناى خسران نفس و ضلال گم شدن متريات و مراد از اينكه كفار در آخرت ((اخسرون ))هستند
- معناى ((اجابت ))و مراد از اخبات مؤ منينى بسوى خدا
- وصف (واجتنبوا ربهم ) به طايفه خاصى از مؤ منين اشاره دارد.
- بحث روايتى
- روايات متعددى درباره انطباق جمله : ((افمن كان على بينه من ربه و يتلوه شاهد منه ))بر رسول خدا (ص ) و امير المؤ منين (عليه السلام )
- رد سخن مغرضانه صاحب المنار
- روايتى درباره معناى : ((واخبتوا الى ربهم )) ۲۹۲
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ «18»
و كيست ستمكارتر از آنكه بر خداوند دروغ مىبندد؟ آنان (در قيامت) بر پروردگارشان عرضه مىشوند و شاهدان (آن روز انبيا و فرشتگان) خواهند گفت: اينها همان كسانى هستند كه بر پروردگارشان دروغ بستند.
بدانيد، لعنت خدا بر ستمگران باد.
نکته ها
دادگاه قيامت، گواهان بسيار دارد:
الف: خداوند، كه شاهد بر همهى اعمال ماست. «إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» «1»
«1». حج، 17.
جلد 4 - صفحه 38
ب: پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله. «فَكَيْفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهِيداً» «1» چگونه است حال آنها در آن روز كه براى هر امّتى گواهى بياوريم و تو را گواه بر آنها قرار دهيم.
ج: امامان معصوم عليهم السلام. «وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ» «2» ما شما را امّت ميانه قرار داديم تا گواه بر مردم باشيد. طبق روايات مراد از امّت، امامان معصومند، زيرا ساير افراد امّت، از علم و عصمت لازم براى گواهى در آن روز برخوردار نيستند.
د: فرشتگان. «وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِيدٌ» «3» در قيامت همراه هر انسانى دو فرشته مىآيد، يكى او را سوق مىدهد و يكى شاهد بر اوست.
ه: زمين. «يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَها» «4» در قيامت زمين اخبار خود را بازگو مىكند
و: وجدان. «اقْرَأْ كِتابَكَ كَفى بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيباً» «5» نامهى عملت را بخوان و خود قضاوت كن كه با تو چه برخورد شود.
ز: اعضاى بدن. «يَوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَ أَيْدِيهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ» «6» روز قيامت زبان و دست و پا به سخن آمده و عليه انسان گواهى مىدهند.
ح: زمان. امام سجّاد عليه السلام در دعاى ششم صحيفه مىفرمايد: «هذا يومٌ حادثٌ جديد و هو علينا شاهدٌ عتيد» امروز روز جديدى است كه در قيامت گواه اعمالى است كه در آن انجام مىدهيم.
ط: عمل. «وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً» «7» در قيامت اعمال انسان تجسّم يافته و در برابر او نمودار مىشوند.
سؤال: قرآن در مورد گناهان بسيارى كلمهى «أَظْلَمُ» را بكار برده است، در حالى كه بزرگترين ظلمها بايد يكى باشد، نه چند تا؟
پاسخ: گرچه اين تعبير در پانزده مورد بكار رفته است، امّا همهى آنها مربوط به انحرافات
«1». نساء، 41.
«2». بقره، 143.
«3». ق، 21.
«4». زلزال، 4.
«5». اسراء، 14.
«6». نور، 24.
«7». كهف، 48.
جلد 4 - صفحه 39
فكرى اعم از شرك، افترا، كتمان حقّ و جلوگيرى از راه و ياد خداست. بنابراين بزرگترين ظلمها، ظلم فكرى و فرهنگى و اعتقادى است.
قرآن در اين آيه و چند آيهى بعد، سيما و سرنوشتِ شخص افترازننده بر خداوند را چنين بيان مىكند: ظالمترين افراد است، از الطاف الهى محروم است، به قيامت ايمان ندارد، حقائق را تحريف مىكند، راه خدا را مىبندد، نه در دنيا قدرت فرار از سلطهى الهى را دارد و نه در قيامت ياورى، عذابش چند برابر، عمرش بر باد رفته، كوششهايش تباه گشته و نفس و جان باخته است.
پیام ها
1- افترا بر خداوند، بزرگترين ظلمهاست. نويسندگان و گويندگان مذهبى، مراقب گفتار و نوشتار خود باشند. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ»
2- بزرگى و زشتى ظلم، بستگى به متعلّق آن دارد. «أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ»
3- در قيامت پردهها كنار مىرود و امرى پنهان نمىماند. «يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ»
4- در قيامت گواهان بسيارى شهادت خواهند داد، پس مراقب كار خود باشيم.
«وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ «18»
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً: و كيست ظالمتر، يعنى هيچكس ستمكارتر نيست از كسى كه افترا كند و نسبت دهد بر خداى تعالى دروغى را از انكار وحى و اثبات شريك و ساختگى بودن قرآن. أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ: آن گروه افترا كنندگان عرضه خواهند شد در موقف بر محضر پروردگار، به اين وجه كه تمام خلائق آنها را ببينند و اعمالشان را سؤال و ايشان را بر آن مجازات نمايند. وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ: و مىگويند گواهان، مراد حفظه اعمال و كرام الكاتبين يا پيغمبر براى هر امتى يا شهداى هر عصرى از ائمه معصومين «2» يا اعضاء و جوارح ايشان شهادت دهند كه: هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ:
اين جماعت كسانيند كه از فرط عناد و انكار، دروغ گفتند بر پروردگار خود. يا تكذيب نمودند رسل الهى را و نسبت دادند به ساحت كبريائى سبحانى، ناشايستگىها. أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ: آگاه باشيد لعنت و دورى از درگاه قرب حق است بر كافران. اين تهويل عظيم است از آنچه احاطه كند آنها
«1» تفسير مجمع البيان ج 3 ص 150.
«2» مدرك اخير.
جلد 6 - صفحه 44
را از عظم عذاب و الم عقاب در روز حساب به جهت ظلم ايشان به نفس خود به كذب و افتراى بر خداوند متعال.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ «18» الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَ يَبْغُونَها عِوَجاً وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ كافِرُونَ «19» أُولئِكَ لَمْ يَكُونُوا مُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَ ما كانَ لَهُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِياءَ يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ «20» أُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «21» لا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْأَخْسَرُونَ «22»
ترجمه
و كيست ستمكارتر از آنكه افترا بست بر خدا دروغ را آنگروه عرضه داشته ميشوند بر پروردگارشان و گويند گواهان اين جماعت آنانند كه دروغ بستند بر پروردگارشان آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمكاران
آنانكه باز ميدارند از راه خدا و ميخواهند آنرا كج و آنان بآخرت آنها كافرانند
آنگروه نباشند عاجز كنندگان در زمين و نباشد مر ايشانرا از غير خدا دوستان افزوده ميشود براى آنها عذاب نبودند كه بتوانند شنيدن را و نبودند كه به بينند
آنگروه آنانند كه زيان كردند جانهاشان را و گم شد از آنها آنچه بودند كه افترا مىبستند
ناچار همانا آنها در آخرت آنانند زيانكارتران.
تفسير
ستمكارترين خلق كسى است كه دروغى را نسبت بخدا دهد چون با خالق و منعم خود خيانت نموده و بر خود و خلق ظلم كرده است و ذكر اين معنى بصورت سؤال براى وضوح جواب و ابلغيّت آن در افاده مراد است و اين اشخاص را در يكى از مواقف قيامت در پيشگاه الهى حاضر مينمايند براى مؤاخذه و ائمّه اطهار و انبياء عظام كه مبلّغ و حافظ احكام الهى ميباشند شهادت بخيانت و دروغ آنها ميدهند و لعنشان ميفرمايند كه نتيجه آن بعد از رحمت است و محتمل است جمله الا لعنة اللّه على الظّالمين ابتداء كلام الهى باشد و بعدا توصيف فرموده آنها را بآنكه مردم را از راه حق باز ميدارند به القاء شبهات و تهييج شهوات و منع از خيرات و مقصود آنها آنستكه دين خدا و راه حقّ را كج معرّفى نمايند و عيب و نقصى
جلد 3 صفحه 72
براى آن در انظار مردم اثبات نمايند لذا آيات الهى را تحريف و تأويل مينمايند چنانچه يهود اوصاف پيغمبر آخر الزمان را از تورات تغيير دادند و سبب بروز اين اعمال بى اعتقادى بعالم آخرت است والا كسيكه معتقد بدار جزائى باشد پيرامون اين امور نميگردد لذا ضمير «هم» براى افاده تأكيد مكرّر شده است و اينها نميتوانند خدا را هيچگاه از عذاب خودشان عاجز كنند چون در دنيا نميتوانند از ملك الهى خارج شوند و دوستان و ياورانى ندارند كه اگر خداوند بخواهد آنها را عذاب فرمايد بتوانند از آنها دفاع نمايند و در آخرت عذاب آنها دو چندان يا بيشتر خواهد بود از ساير كفّار چون اينها هم خودشان كافر شدند و هم مردم را كافر نمودند و استطاعت شنيدن كلمات حقّه و مواعظ حسنه و براهين واضحه و ديدن آيات بيّنات و معجزات ظاهرات را ندارند چون گوش شنوا و ديده بصيرت آنها بواسطه انغمار در شهوات و توجّه بزخارف دنيا و اعراض از ذكر و فكر كر و كور شده يا بقدرى متعصّب در طريق باطل و لجوج و عنود و حسودند كه نميتوانند به حرف حقّ گوش بدهند و حق را به بينند و اوصاف آنرا مشاهده نمايند اين قبيل اشخاص خسارت جانى نمودند كه گوهر گرانبهاى عقل و روح و عمر خودشان را فاسد نمودند و آنچه پيدا كردند در دنيا بخيال خودشان از دولت و ثروت و رياست از دستشان رفت و جز حسرت و ندامت براى آنها باقى نماند ناچار در آخرت هم در زمره كفّارى هستند كه خسارت آنها از ساير كفار زيادتر است عيّاشى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آن كفّار چهار نفر پادشاه از قريش بودند كه پى در پى سلطنت كردند فيض ره فرموده كه مراد از چهار پادشاه آن سه نفر و معاويه ميباشند و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از اشهاد ائمّه اطهارند و قمّى ره فرموده اشهاد ائمّه عليهم السلام و ملعون كسانى هستند كه ظلم نمودند بر آل محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و غصب كردند حقّ ايشانرا و باز داشتند مردم را از راه خدا كه امامت است و منحرف نمودند آنرا بغير اهلش و آنها استطاعت و قدرت نداشتند كه فضائل امير المؤمنين عليه السّلام را بشنوند و منقرض و فانى شدند و معلوم است كه مراد بيان مصاديق واضحه است.
جلد 3 صفحه 73
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعرَضُونَ عَلي رَبِّهِم وَ يَقُولُ الأَشهادُ هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلي رَبِّهِم أَلا لَعنَةُ اللّهِ عَلَي الظّالِمِينَ «18»
و كيست ظالمتر از كسي که افتراء بزند بر خداوند از راه كذب اينها را عرضه ميدارند بر پروردگارشان و ميگويند شهداء روز قيامت که اينها هستند که که دروغ بستند بر پروردگار خود آگاه باشيد لعنت و بعد از رحمت خداوند بر ظالمين است.
وَ مَن أَظلَمُ گفتيم ظلم سه قسم است: ظلم بنفس بارتكاب معاصي، ظلم بغير باذيت و آزار مسلمين و منع حقوق آنها، ظلم بدين بشرك و كفر بانبياء و اولياء و اينکه قسم اشدّ اقسام ظلم است چنانچه ميفرمايد إِنَّ الشِّركَ لَظُلمٌ عَظِيمٌ لقمان آيه 12.
مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً افتراء دروغ بستن بغير است بخصوص بخدا و كذبا تأكيد است يعني اينکه دروغ محض است و الّا در معناي افتري دروغ هست چنانچه ميفرمايد وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدنا عَلَيها آباءَنا وَ اللّهُ أَمَرَنا بِها قُل إِنَّ اللّهَ لا يَأمُرُ بِالفَحشاءِ اعراف آيه 27.
أُولئِكَ يُعرَضُونَ عَلي رَبِّهِم اشاره بيوم الحشر است که ملائكه عذاب آنها را ميآورند در پيشگاه عظمت پروردگار وَ يَقُولُ الأَشهادُ جمع شاهد است و شهداء روز قيامت بسيار هستند:
1- انبياء و ائمه اطهار عليهم السلام فَكَيفَ إِذا جِئنا مِن كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَ جِئنا بِكَ عَلي هؤُلاءِ شَهِيداً نساء آيه 45، و در زيارت جامعه
شهداء يوم القيمة
2- ملائكه حفظه اعمال، كرام الكاتبين، رقيب و عتيد ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلّا لَدَيهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ في آيه 17. 3- اعضاء و جوارح انسان شَهِدَ عَلَيهِم سَمعُهُم وَ
جلد 11 - صفحه 27
أَبصارُهُم وَ جُلُودُهُم بِما كانُوا يَعمَلُونَ فصّلت آيه 19. 4- ملائكه آسمانها و زمين که مشاهده كردند. 5- قرآن مجيد. 6- زميني که روي او عمل شده.
7- زماني که در آن زمان عمل كردند مثل شهر صيام و غيره، و از همه بالاتر و مهمتر ذات اقدس ربوبي عالم السرّ و الخفيّات در دعاء كميل
(و كلّ سيّئة امرت باثباتها الكرام الكاتبين الّذين وكّلتهم بحفظ ما يکون مني و جعلتهم شهودا عليّ مع جوارحي و كنت انت الرقيب عليّ من ورائهم و الشاهد لما خفي عنهم و برحمتك اخفيته الدعاء.
) هؤُلاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلي رَبِّهِم مقول قول اشهاد است و اينکه جمله شامل جميع طبقات كفار و مخالفين و مذاهب باطله ميشود زيرا مشركين گفتند وَ اللّهُ أَمَرَنا بِها كذب علي اللّه است، يهود و نصاري و مجوس و ساير فوق گفتند دين ما بر حق است و از جانب خدا است كذب علي اللّه است، مخالفين گفتند خلفاء ثلاثه بر حق هستند و دين خدايي است بلكه اهل بدعت که چيزي بر دين افزوده كردند و منكر ضروري چه ضروري دين و چه ضروري مذهب باشد تمام كذب علي اللّه است فقط طبيعي که منكر خدا است دروغي نسبت بخدا نميدهد زيرا خدايي معتقد نيست و عصات شيعه هم ميگويند خدا نفرموده ما مخالفت و معصيت او را ميكنيم.
أَلا لَعنَةُ اللّهِ عَلَي الظّالِمِينَ جمع محلي بالف و لام افاده عموم دارد مخصوص با ظلم نيست ظالم بنفس و ظالم بغير و ظالم بدين را شامل ميشود و مصداق اتمّ ظالمين در حق آل محمّد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم هستند که هم ظلم بدين كردند و چه اندازه مردم را در ضلالت انداختند و هم ظلم بنفس خود كردند خود را در اشدّ عذاب انداختند حتي گفتند
(النار و لا العار)
و اشاره بهمين كلمه دارد فرمايش حضرت ابي عبد اللّه عليه السّلام
(ازالموت خير من ركوب العاري و العار خير من دخول الناري
)
بمعني اينكه شهادت براي من گواراتر است از اينكه زير بار ذلت پسر مرجانه و هند جگر خوار
جلد 11 - صفحه 28
بروم و بر شما عار گواراتر است از اينكه از كشتن من صرف نظر كنيد و خود را در عذاب آتش نيندازيد، و هم ظلم بآل عصمت عليهم السلام که فروگذار نكردند هر چه توانستند اللهم العنهم جميعا.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 18)- زیانکارترین مردم: در تعقیب آیه قبل که سخن از قرآن و رسالت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله به میان آمده، در سلسله آیات (18 تا 22) سرنوشت منکران، و نشانهها، و پایان و عاقبت کارشان را تشریح میکند.
ج2، ص334
نخست میفرماید: «چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ میبندد» (وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی اللَّهِ کَذِباً).
یعنی نفی دعوت پیامبر راستین در واقع نفی سخنان خدا و آن را به دروغ نسبت دادن است، اصولا تکذیب پیامبر، تکذیب خداست.
سپس آینده شوم آنها را در قیامت چنین بیان میکند که: «آنها در آن روز به پیشگاه پروردگار (با تمامی اعمال و کردارشان) عرضه میشوند» و در دادگاه عدل او حضور مییابند (أُولئِکَ یُعْرَضُونَ عَلی رَبِّهِمْ).
«در این هنگام شاهدان اعمال (گواهی میدهند و) میگویند: اینها همان کسانی هستند که بر پروردگار بزرگ و مهربان و ولی نعمت خود دروغ بستند» (وَ یَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذِینَ کَذَبُوا عَلی رَبِّهِمْ).
سپس با صدای رسا میگویند: «ای لعنت خدا بر ستمگران باد!» (أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَی الظَّالِمِینَ)
نکات آیه
۱- دروغ بستن به خداوند، بزرگترین ظلم است. (و من أظلم ممن افترى على الله کذبًا)
۲- حرمت بدعت گذارى در دین و انتساب امرى خود بافته و دروغین به خداوند (و من أظلم ممن افترى على الله کذبًا)
۳- ستمگرى داراى مراتب (و من أظلم ممن افترى)
۴- آنان که به خدا دروغ بسته اند ، در قیامت به پیشگاه او احضار مى شوند. (أُولئک یعرضون على ربهم)
۵- خداوند ، پروردگار همگان و مدبر امور ایشان است. (على ربهم)
۶- کیفر و مجازات ستمگران ، پرتوى از ربوبیت خداوند است. (أُولئک یعرضون على ربهم)
۷- در قیامت ، گواهانى متعدد بر ستمگرى ستمکاران و دروغ بافى افترازنندگان به خدا ، شهادت خواهند داد. (و یقول الأشهد هؤلاء الذین کذبوا على ربهم) «أشهاد» جمع شاهد و به معناى گواهان است.
۸- اعمال آدمیان در دنیا ، تحت نظارت شاهدان و گواهانى از ناحیه خداوند ، قرار دارد. (یقول الأشهد هؤلاء الذین کذبوا على ربهم)
۹- شاهدان اعمال در محضر خداوند ، علیه آنان که به خدا دروغ بسته اند ، گواهى خواهند داد. (أُولئک یعرضون على ربهم و یقول الأشهد هؤلاء الذین کذبوا على ربهم)
۱۰- ستمگران در قیامت ، از رحمت خداوند محروم و به لعنت او گرفتار خواهند شد. (ألا لعنة الله على الظلمین)
۱۱- کسانى که به خداوند دروغ مى بندند ، از رحمت خداوند محروم و به لعنت او گرفتار خواهند شد. (هؤلاء الذین کذبوا على ربهم ألا لعنة الله على الظلمین)
۱۲- گواهان اعمال در قیامت ، دورى ستمگران از رحمت الهى را به همگان اعلام مى کنند. (ألا لعنة الله على الظلمین)
۱۳- گواهان اعمال ، از کارگزاران صحنه قیامتند. (و یقول الأشهد ... ألا لعنة الله على الظلمین)
روایات و احادیث
۱۴- «عن رسول الله(ص): ... وأما الکافر فیقرأ ذنوبه على رؤوس الأشهاد ، «هؤلاء الذین کذبوا على ربّهم ألا لعنة الله على الظالمین»;[۱] از رسول خدا(ص) روایت شده است که فرمود: ... اما کافر پس گناهان او در ملأ عام و در حضور گواهان خوانده مى شود: اینانند کسانى که به پروردگار خود دروغ بستند. آگاه باشید لعنت خدا بر ستمکاران باد».
موضوعات مرتبط
- احکام: ۲
- افترا: احکام افترا ۲; حرمت افترا به خدا ۲; ظلم افترا به خدا ۱
- انسان: مدبر انسان ها ۵
- بدعت: احکام بدعت ۲; حرمت بدعت ۲
- خدا: ربوبیت خدا ۵; نشانه هاى ربوبیت خدا ۶
- دین: آسیب شناسى دین ۲
- رحمت: محرومان از رحمت ۱۰، ۱۱، ۱۲
- ظالمان: کیفر ظالمان ۶; گواهى علیه ظالمان ۷; لعن اخروى ظالمان ۱۰; لعن بر ظالمان ۱۴; محرومیت اخروى ظالمان ۱۰، ۱۲
- ظلم: بزرگترین ظلم ۱; مراتب ظلم ۱، ۳
- عمل: گواهان عمل ۸، ۹، ۱۲، ۱۳; گواهان عمل و ظالمان ۱۲; نقش اخروى گواهان عمل ۱۳
- قیامت: کارگزاران قیامت ۱۳; گواهان در قیامت ۷، ۱۲، ۱۳
- کافران: افشاى کافران ۱۴; لعن بر کافران ۱۴
- گواهى: گواهى در محضر خدا ۹
- لعن: مشمولان لعن ۱۰، ۱۱، ۱۴
- محرمات: ۲
- مفتریان بر خدا: ۱۴ گواهى علیه مفتریان بر خدا ۷، ۹; لعن مفتریان بر خدا ۱۱; محرومیت مفتریان بر خدا ۱۱; مفتریان بر خدا در قیامت ۴
منابع
- ↑ الدرالمنثور ، ج ۴ ، ص ۴۱۳.