يونس ٥٨

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۸ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)


ترجمه

بگو: «به فضل و رحمت خدا باید خوشحال شوند؛ که این، از تمام آنچه گردآوری کرده‌اند، بهتر است!»

|بگو: به فضل و رحمت خدا، بايد خوشحال شوند كه اين از آنچه مى‌اندوزند بهتر است
بگو: «به فضل و رحمت خداست كه [مؤمنان‌] بايد شاد شوند.» و اين از هر چه گرد مى‌آورند بهتر است.
بگو که باید منحصرا به فضل و رحمت خدا شادمان شوند (و به نزول قرآن مسرور باشند) که آن بهتر و مفیدتر از ثروتی است که می‌اندوزند.
بگو: [این موعظه، دارو، هدایت و رحمت] به فضل و رحمت خداست، پس باید مؤمنان به آن شاد شوند که آن از همه ثروتی که جمع می کنند، بهتر است.
بگو: به فضل خدا و رحمت او شادمان شوند، زيرا اين دو از هر چه مى‌اندوزند بهتر است.
بگو به فضل و رحمت خدا باید شادمانی کنند که این بهتر است از آنچه می‌اندوزند
بگو: پس بايد تنها به فضل خداى و بخشايش او شاد باشند، [كه‌] آن بهتر است از آنچه- از خواسته دنيا- فراهم مى‌آورند.
بگو: به فضل و رحمت خدا - به همین (نه چیز دیگری) - باید مردمان شادمان شوند. این بهتر از چیزهائی است که (از حطام دنیا) گرد می‌آورند (و روی همدیگر می‌گذارند).
بگو: «فقط به فضل و رحمت خدا، پس تنها به همین (بزرگْ‌فضیلت رحمت ربانی) باید مؤمنان شادمان شوند.» (هم)او از هر چه گرد می‌آورند بهتر است.
بگو به فضل خدا و به رحمتش پس بدین باید شاد شوند آن بهتر است از آنچه گرد می‌آرند


يونس ٥٧ آیه ٥٨ يونس ٥٩
سوره : سوره يونس
نزول : ٤ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَبِذالِکَ»: برای تأکید معنی است و از لحاظ ترکیبی بدل از (بِفَضْلِ اللهِ وَ بِرَحْمَتِهِ) می‌باشد. «هُوَ»: مرجع آن واژه (ذلِکَ) است. مراد از (فضل و رحمت) ایمان و قرآن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ «58»

بگو: (مؤمنان) تنها به فضل و رحمت خداوند شاد شوند، (نه به مال و مقام،) كه آن بهتر از هرچيزى است كه مى‌اندوزند.

نکته ها

با توجّه به شفا، موعظه و رحمت بودن قرآن كه در آيه‌ى قبل بود، ظاهر اين آيه آن است كه مراد از فضل ورحمت، همان تمسّك به قرآن باشد. به فرموده‌ى حضرت على عليه السلام: روز قيامت ندا مى‌دهند كه هر كشاورزى گرفتار آفتى مى‌شود، جز آنان كه در مزرعه‌ى قرآن كشتند، پس در زمين قرآن كشت كنيد. «فكونوا من حرثة القرآن» «1»

پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: «مَن هداه اللَّه للأسلام وعلّمه القرآن ثمّ شكى‌ الفاقة كتب اللَّه الفاقة بين عينيه الى يوم القيامة» هر كس را كه خداوند به نعمت اسلام و فهم قرآن مفتخر ساخت ولى او احساس بدبختى كند واقعاً بدبخت است و تا روز قيامت مهر بدبختى بر پيشانى او زده‌


«1». نهج‌البلاغه، خطبه 17.

جلد 3 - صفحه 588

مى‌شود. سپس اين آيه را تلاوت نمود. «1»

و در روايت ديگرى فرمودند: به سراغ قرآن برويد تا زندگى‌تان زندگى سعيدان و مرگتان مرگ شهيدان باشد و از حسرتِ روز قيامت نجات يابيد، چرا كه قرآن، كلام خداوند رحمن و مانع و امانى از شرّ شيطان و سبب برترى و سنگينى ميزان است. «2»

در روايات، فضل و رحمت، به نبوّت و امامت تفسير شده است. «3» چنانكه فضل به نعمت‌هاىِ عامّ الهى و رحمت به نعمت‌هاى خاصّ خداوند تفسير شده است. «4»

پيامبراكرم صلى الله عليه و آله فرمود: اهل ايمان بدانند كه نعمت دين از همه‌ى اموال كافران بهتر است و بايد بدان شاد باشند. «5»

پیام ها

1- به قانونى همچون قرآن كه شفا، موعظه، هدايت و رحمت است افتخار كنيم كه از همه‌ى قوانين بشرى برتر است. «فَلْيَفْرَحُوا»

2- به نعمت ولايت شاد باشيم، نه به مال و مقام. «فَلْيَفْرَحُوا»

3- نعمت‌ها را از فضل الهى بدانيم، نه از خود تا شادى ما رنگ الهى بيابد و سبب فخر فروشى و تكبّر نگردد. «6» بِفَضْلِ اللَّهِ‌ ... فَلْيَفْرَحُوا

4- تنها نعمتى كه برخوردارى از آن بايد سبب شادمانى باشد، قرآن است.

بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ‌ ... فَلْيَفْرَحُوا (تقدّم‌ «بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ» نشانه‌ى انحصار است)

5- نعمت‌هاى مادّى، گاهى سبب فتنه و فساد شده و زود گذر است، ولى نعمت‌هاى معنوى، پايدار و سبب رشد است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ»

6- نعمت‌هاى معنوى، برتر از تمام نعمت‌هاى مادّى است. «خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» (كسى كه بهره‌اى از قرآن دارد، نبايد از تنگدستى خود و دارايى ديگران اندوهناك باشد.)


«1». تفسير نورالثقلين.

«2». بحار، ج 89، ص 19.

«3». تفسير نورالثقلين.

«4». تفسير الميزان.

«5». تفسير صافى.

«6». تفسير كبيرفخررازى.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 589

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (58)

قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ‌: بگو اى پيغمبر محترم به فضل الهى و نعم سبحانى جل جلاله. فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا: پس به هر يك از فضل و رحمت خدا هر آينه بايد خوشحال و مسرور شوند مردم، زيرا موجب رستگارى دنيا و آخرت، تمسك به اين دو باشد. مفسران را در اين فضل و رحمت اقوالى است.

1- در مجمع‌ «1» از حضرت باقر عليه السّلام مروى است كه «فضل الله» مراد رسول اللّه و «رحمته» على بن ابى طالب مى‌باشد صلوات الله عليهما.

2- ابو سعيد خدرى گفته: «2» مراد «فضل اللّه» قرآن و مراد «رحمته» آنكه ما را از اهل قرآن قرار داد.

3- نزد بعضى‌ «3» «فضل اللّه» ايمان و «رحمته» قرآن.

4- «فضل اللّه» اسلام و «رحمته» دين اسلام است در قلوب مسلمانان.


«1» مجمع ج 3 ص 117.

«2» همان مدرك‌

«3» اين قول قتاده و مجاهد است مجمع ج 3 ص 117.

ج5، ص 344

5- خالد بن معدان گفته «فضل اللّه» اسلام و «رحمته» ستر او باشد نسبت به معاصى.

6- «فضل اللّه» نعمتهاى ظاهره و «رحمته» نعمتهاى باطنه به بيان قوله تعالى‌ «وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً» «1».

7- ابو بكر رواق گفته: مراد «فضل اللّه» نعمآء الهى و «رحمته» آلاء باشد.

8- «فضل اللّه» توفيق، و مراد از «رحمته» عصمت و هر دو از باب لطف باشد نسبت به بندگان، كه آنچه نزديك به طاعت كند توفيق و آنچه دور نمايد از معصيت، عصمت خوانند.

9- مراد «فضل اللّه» ايمان و «رحمته» بهشت مى‌باشد.

10- در مجالس‌ «2»- از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم «فضل اللّه» نبوّة نبيّكم و «رحمته» ولاية علىّ بن ابى طالب قال بالنّبوّة و الولاية فليفرحوا.

11- قمى‌ «3»- از حضرت باقر عليه السّلام «فضل اللّه» رسول اللّه و «رحمته» علىّ بن أبي طالب «فبذلك فليفرحوا» قال: فليفرح شيعتنا هو خير ممّا اعطوا اعدائنا من الذّهب و الفضّة. على بن ابراهيم قمى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده فرمود: فضل الهى رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و رحمت سبحانى على بن ابى طالب عليه السّلام پس به ايمان اين دو وجود مقدس، بايد خوشحال شوند شيعيان ما. او بهتر است از آنچه عطا شده دشمنان ما از طلا و نقره. و عياشى نيز به همين معنى از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام روايت نموده.

هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ‌: او بهتر است از آنچه جمع مى‌كنيد از اموال و حطام دنيا.

تنبيه- اگر گويند خداى تعالى در آياتى فرح را مذمت و نهى فرموده مانند


«1» سوره لقمان آيه 20.

«2» نور الثقلين ج 2 ص 308 حديث 86.

«3» تفسير قمى ج 1 ص 313.

ج5، ص 345

قوله تعالى‌ «لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ» «1» و در آيه قبل مدح فرموده جواب:

1- آنكه: فرح مذموم و منهى آن است كه از سركشى و نافرمانى باشد كه در اختيار ما باشد، اما آنچه به قصد و داعى نباشد از سرور نزد سببى، امر و نهى تكليف آن را شامل نيست.

2- فرح نزد الطاف سبحانى البته ممدوح باشد.

3- آنكه آنجا مطلق ذكر شده مذموم، و اينجا مقيد فرموده به قرينه مدح، و البته ممدوح باشد.

4- اولا فرح به لذات جسمانيه ناپسنديده است، و الّا خوشحالى و خرسندى به كمالات معنويه كه لذات روحانى است كمال شايستگى دارد، بلكه تعبير به لذت در جسمانيات مجاز است، زيرا لذت حقيقى وقتى است كه هيچگونه شايبه المى در آن نباشد، و تمام لذايذ جسمى دنيوى مشوب خواهد بود به انواع مكاره و تعب نفس در تحصيل مقدمات آن. ثانيا: لذات جسمانيه، حال حصول آن ممتنع البقا است، زيرا مثلا لذت غذا فانى شود به سيرى. ثالثا: لذات دنياى فانى هر چه التذاذش كثير باشد حسرت حاصله از خوف فوت آن اشدّ و اكثر باشد. رابعا: لذات جسمانيه دفع درد و مرض است، زيرا گرسنگى و تشنگى و شهوت تماما در واقع مرضى باشد كه طارى شود به خلاف لذات روحانيه و كمالات معنويه از ايمان و علم و عمل حقيقتا براى اهلش لذتى دارد كه دنيا و لذات آن به پاى آن نخواهد رسيد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ (57) قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ (58)

ترجمه‌

اى مردمان بتحقيق آمد شما را موعظه‌اى از پروردگارتان و شفائى براى آنچه در سينه‌ها است و هدايت و رحمتى براى گروندگان‌

بگو بفضل خدا و برحمت او پس باين بايد شاد شوند آن بهتر است از آنچه جمع ميكنند.

تفسير

خداوند عموم بندگان را مخاطب فرموده و منّت بر آنها نهاده براى نازل فرمودن كتابيكه مشتمل است بر موعظه و پند يعنى مبيّن است امورى را كه بايد از آنها احتراز و بآنها اقبال نمود و صلاح و فساد حال و مئال ايشان منوط بآنست و شفاء است براى امراض قلبيّه آنها از قبيل جهل و شك و شبهه و بخل و حسد و كينه و شقاق و نفاق و غيرها و هدايت و دلالت و راهنمائى است بحقّ و حقيقت و رحمت و نعمت و مغفرت است براى خصوص اهل ايمان چون غير ايشان مهتدى بهدايت قرآن نميشوند و مشمول رحمت رحيميّه نميگردند و قابليّت بهره بردارى از آنرا ندارند از امام صادق عليه السّلام روايت شده است كه قرآن شفاء است از امراض خاطرها و امور مشتبه و در حديث قدسى از كافى نقل شده كه شفاء است از القاء شيطان و قمّى ره بعد از ذكر آيه فرموده كه فرمود رسول اللّه و قرآن و ظاهرا مرادش امام صادق عليه السّلام است كه تفسير هدايت و رحمت را فرموده و چون همّت مردم دنيا بجمع مال و منال دنيوى مصروف است و دلخوشى آنها باين زخارف ناچيز بى‌ثبات و بقاء است خداوند دستور فرمود به نبى اكرم صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه بآنها بفرمايد اگر ميخواهند بچيزى دلخوش و مسرور و فرحمند باشند بفضل خدا و برحمت او باشند و ثانيا براى تأكيد بفرمايد پس باين‌


جلد 3 صفحه 28

موهبت عظمى بايد خوشحال باشند آن بهتر است از اموال دنيا كه جمع ميكنند و به و بال آن گرفتار ميشوند در مجمع و جوامع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه فضل خدا رسول اللّه است و رحمت او على بن أبي طالب عليه السّلام است و قمّى ره بر آن اضافه فرموده كه پس باين بايد خوشحال باشند شيعيان ما آن بهتر است از آنچه عطا شده است بدشمنان ما از طلا و نقره و عيّاشى ره اين مضمون را از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و در مجالس از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم روايت نموده كه فضل نبوّت نبى شما است و رحمت ولايت على بن أبي طالب عليه السّلام است پس باين نبوّت و ولايت بايد شيعيان خوشحال باشند آن بهتر است از آنچه جمع مينمايند اهل خلاف از اهل و مال و اولاد در دار دنيا و عيّاشى نيز قريب باين مضمون را از امام باقر عليه السّلام نقل نموده و معلوم است كه خيريّت مال دنيا در صورتى است كه صرف در محلّ خير شود و الاجز زحمت و خسارت و ندامت ثمرى ندارد و چون فضل و رحمت و محمّد و على عليهما الصلوة و السلام يك حقيقت و نور واحدند از آن دو وجود مبارك بكلمه ذالك و هو كه اسم اشاره و ضمير مفرد است تعبير شده است و اينكه از اوصاف مذكوره در آيه اوّل براى قرآن صفت اخيره كه مخصوص به اهل ايمان است تكرار شده براى اهتمام بآن و اشاره بآنستكه استفاده از قرآن بدون توسّل بذيل عنايت على عليه السّلام و آل اطهار او ممكن نيست و قابل فرح و سرور، نعيم دائم است كه اختصاص بشيعيان دارد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قُل‌ بِفَضل‌ِ اللّه‌ِ وَ بِرَحمَتِه‌ِ فَبِذلِك‌َ فَليَفرَحُوا هُوَ خَيرٌ مِمّا يَجمَعُون‌َ (58)

بفرما بمؤمنين‌ ‌که‌ بفضل‌ خداوند و برحمت‌ ‌او‌ ‌پس‌ باين‌ بايد خشنود باشند ‌اينکه‌ بهتر ‌است‌ ‌از‌ آنچه‌ جمع‌آوري‌ ميكنند ‌از‌ مال‌ و منال‌ و رياست‌ و عدّه‌ و عدّه‌ و اولاد و احفاد.

اخبار بسياري‌ داريم‌ ‌از‌ اصبغ‌ ‌بن‌ نباته‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ و ‌از‌ ابي‌ حمزه‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌، عياشي‌ كليني‌ ‌از‌ حضرت‌ رضا ‌عليه‌ السّلام‌، ‌إبن‌ بابويه‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌از‌ پدرش‌ ‌از‌ جدش‌ ‌عليهم‌ ‌السلام‌ تفسير فرموده‌اند بنبوت‌ ‌رسول‌ [ص‌] و وصايت‌ امير المؤمنين‌ [ع‌] ولايت‌ ‌آن‌ بزرگوار و ولايت‌ ‌محمّد‌ و آل‌ ‌محمّد‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ باختلاف‌ مضامين‌، و البته‌ معلوم‌ ‌است‌ ‌که‌ بزرگترين‌ فضل‌ و رحمت‌ الهي‌ ايمان‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌

جلد 9 - صفحه 411

افضل‌ مصاديق‌ ‌است‌ منافي‌ ‌با‌ عموم‌ ‌آيه‌ نيست‌ چون‌ ‌بين‌ حكماء و متكلمين‌ و علماء اختلاف‌ شد ‌که‌ بالاترين‌ نعم‌ الهي‌ چيست‌ بعضي‌ گفتند نعمت‌ وجود زيرا ‌اگر‌ معدوم‌ ‌بود‌ هيچ‌ نداشت‌، بعضي‌ گفتند نعمت‌ عقل‌ زيرا فيوضات‌ ‌از‌ بركت‌ عقل‌ ‌است‌ لكن‌ تحقيق‌ اينست‌ ‌که‌ ايمان‌ ‌است‌ زيرا وجود ‌غير‌ مؤمن‌ و عقل‌ بدون‌ ايمان‌ نبودش‌ بمراتب‌ بهتر ‌از‌ ‌بود‌ ‌او‌ ‌است‌.

قُل‌ بِفَضل‌ِ اللّه‌ِ فضل‌ الهي‌ بسيار بزرگ‌ ‌است‌ وَ اللّه‌ُ ذُو الفَضل‌ِ العَظِيم‌ِ حديد ‌آيه‌ 29 و برحمته‌ رحمت‌ الهي‌ وسعت‌ دارد ‌کل‌ شيئي‌ وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ اعراف‌ ‌آيه‌ 155، لكن‌ ‌اينکه‌ فضل‌ و رحمت‌ مخصوص‌ باهل‌ ايمان‌ ‌است‌ شامل‌ ‌غير‌ مؤمن‌ نيست‌ نه‌ ‌از‌ جهت‌ كوتاهي‌ فضل‌ و رحمت‌ بلكه‌ ‌از‌ جهة موانع‌ و سدود ‌است‌ ‌که‌ ‌خود‌ ايجاد ميكنند مثل‌ شمس‌ عالمتاب‌ ‌اگر‌ كسي‌ مانعي‌ و سدّي‌ ‌بين‌ ‌خود‌ و شمس‌ قرار داد ‌از‌ تابش‌ نور شمس‌ محروم‌ ميشود و لذا ‌بعد‌ ‌از‌ جمله‌ وَ رَحمَتِي‌ وَسِعَت‌ كُل‌َّ شَي‌ءٍ ‌در‌ همين‌ سوره‌ اعراف‌ ميفرمايد فَسَأَكتُبُها لِلَّذِين‌َ يَتَّقُون‌َ وَ يُؤتُون‌َ الزَّكاةَ وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآياتِنا يُؤمِنُون‌َ و بهمين‌ بيان‌ مفاد اخبار مذكوره‌ ظاهر ميشود.

فبذلك‌ باين‌ فضل‌ و رحمت‌ فَليَفرَحُوا ‌پس‌ بايد خوشنود و فرحناك‌ باشند ايماني‌ ‌که‌ باعث‌ سعادت‌ دارين‌ و نجات‌ ‌از‌ مهالك‌ نشأتين‌ ميشود چيست‌ باعث‌ ‌اينکه‌ گونه‌ موهبت‌ شود و البته‌ ايمان‌ ‌تا‌ ولايت‌ ‌اينکه‌ خاندان‌ نباشد تحقق‌ پيدا نميكند هُوَ خَيرٌ مِمّا يَجمَعُون‌َ ‌از‌ زخارف‌ دنيا ذهب‌، فضّة، جواهرات‌، املاك‌ و و و زيرا تمام‌ اينها سدّ راه‌ ‌است‌ و مانع‌ سعادت‌ و بالاخره‌ ثبات‌ و بقايي‌ ندارد ‌با‌ هزار حسرت‌ و ندامت‌ بايد گذاشت‌ و رفت‌ و فردا حساب‌ دارد دانك‌ و دينار

(‌في‌ حلالها حساب‌ و ‌في‌ حرامها عقاب‌ و ‌في‌ شبهاتها عتاب‌)

(يسئل‌ مما اكتسبت‌ و فيما انفقت‌)

412

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 58)- در این آیه برای تکمیل این بحث و تأکید روی این نعمت بزرگ الهی یعنی قرآن مجید که از هر نعمتی برتر و بالاتر است، می‌فرماید: «بگو: ای پیامبر! این مردم به فضل پروردگار و به رحمت بی‌پایان او (و این کتاب بزرگ آسمانی که جامع همه نعمتهاست) باید خشنود بشوند» نه به حجم ثروتها و بزرگی مقامها و فزونی قوم و قبیله‌هاشان (قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا).

زیرا «این سرمایه از تمام آنچه آنها برای خود گردآوری کرده‌اند بهتر و بالاتر است» و هیچ یک از آنها قابل مقایسه با این نیست (هُوَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ).

نکات آیه

۱ - قرآن، مظهر فضل خداوند و جلوه رحمت اوست. (یأیها الناس قد جاءتکم موعظة من ربکم ... قل بفضل اللّه و برحمته)

۲ - تنها نعمتى که برخوردارى از آن، باید مایه خوشحالى و شادمانى مؤمنان باشد، قرآن است. (قد جاءتکم موعظة من ربکم ... قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا)

۳ - نعمت بهره مندى مؤمنان از قرآن، نعمتى است بهتر و با ارزشتر از تمام داراییها و مال و منال دیگران. (قد جاءتکم موعظة من ربکم ... قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون) در عود ضمیرهاى فاعلى در «یفرحوا» و «یجمعون» سه احتمال است: الف) هر دو ضمیر به «الناس» برگردد. ب) هر دو ضمیر، عاید به «المؤمنین» باشد. ج) ضمیر اول راجع به «المؤمنین» و ضمیر دوم به «الناس» باشد. برداشت فوق مبتنى بر احتمال سوم است.

۴ - قرآن، نعمتى است که مؤمنان با بهره مندى از آن، نباید از تنگدستى خود و دارایى و اندوخته هاى مادى دیگران، اندوهناک باشند. (قد جاءتکم موعظة من ربکم ... فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون)

۵ - بهره مندى از فضل و رحمت الهى، از تمام اندوخته هاى مادى بهتر است. (قل بفضل اللّه و برحمته ... هو خیر مما یجمعون)

روایات و احادیث

۶ - از رسول خدا (ص) روایت شده است: «من هداه اللّه للاسلام و علّمه القرآن، ثم شکا الفاقة کتب اللّه الفقر بین عینیه إلى یوم یلقاه ثم تلا النبى (ص): « قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون» من عرض الدنیا من الأموال ;[۱] کسى را که خداوند به اسلام هدایت کرده و قرآن را به او آموخته و پس از آن [آن شخص ]از تنگ دستى شکوه کند، خداوند فقر را تا قیامت در پیشانى او مى نویسد. سپس رسول خدا (ص) این آیه را تلاوت فرمود: «بگو به فضل و رحمت خدا باید خوشحال باشند که این از تمام آنچه جمع مى کنند، بهتر است» و مراد از «آنچه جمع مى کنند» اموال و بهره زیباست».

۷ - «عن ابى حمزة عن ابى جعفر (ع) قال: قلت: « قل بفضل اللّه و برحمته فبذلک فلیفرحوا هو خیر مما یجمعون» فقال: الاقرار بنبوة محمّد (ص) و الایتمام بامیرالمؤمنین (ع) هو خیر مما یجمع هؤلاء فى دنیاهم ;[۲] از ابوحمزه نقل شده که گفت: [در حضور امام باقر (ع) این آیه را تلاوت کردم ] « قل بفضل اللّه ...» امام فرمود: اقرار به نبوت محمّد (ص) و اقتدا به امیرالمؤمنین (ع) بهتر است از چیزهایى که اینان در دنیاى خود جمع مى کنند».

موضوعات مرتبط

  • اطاعت: اهمیّت اطاعت از امام على (ع) ۷
  • امکانات مادى: ارزش امکانات مادى ۵
  • ایمان: اهمیّت ایمان به محمّد (ص) ۷
  • ثروت اندوزى: بىارزشى ثروت اندوزى ۷
  • خدا: اهمیّت رحمت خدا ۵; اهمیّت فضل خدا ۵; نشانه هاى رحمت خدا ۱; نشانه هاى فضل خدا ۱
  • فقر: موجبات فقر ۶
  • قرآن: اهمیّت قرآن ۲; فضیلت قرآن ۲، ۳; ویژگیهاى قرآن ۱، ۴
  • کفران: آثار کفران ۶
  • مؤمنان: عوامل سرور مؤمنان ۲; مؤمنان و قرآن ۲، ۴
  • نعمت: اهمیّت نعمت قرآن ۳، ۴; نعمت قرآن ۲

منابع

  1. الدرالمنثور، ج ۴، ص ۳۶۸; مجمع البیان، ج ۵- ، ص ۱۷۸.
  2. تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۲۴، ح ۲۹; نورالثقلین، ج ۲، ص ۳۰۸، ح ۸۸.