التوبة ١٢٨
ترجمه
التوبة ١٢٧ | آیه ١٢٨ | التوبة ١٢٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِنْ أَنفُسِکُمْ»: از خود شما انسانها. یعنی انسان است و از لحاظ سرشت بشری همچون شما است (نگا: کهف /، فصّلت / . «عزیز»: سخت و دشوار. «عَنِتُّمْ»: رنج بردید. ناراحتی کشیدید. از ماده (عَنَت) به معنی مشقّت. «مَا عَنِتُّمْ»: رنج و مشقّتی که میبینید. واژه (ما) مصدریّه است. «حَرِیصٌ»: علاقهمند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ... (۱) رَبَّنَا وَ ابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً... (۲) لَقَدْ مَنَ اللَّهُ عَلَى... (۳) وَ اخْفِضْ جَنَاحَکَ لِمَنِ... (۱) لاَ تَمُدَّنَ عَيْنَيْکَ إِلَى مَا... (۱) وَ مَا مَنَعَ النَّاسَ أَنْ... (۳)
فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنِّي... (۰) وَ تَوَکَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ... (۲) بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمٰنِ... (۲)
تفسیر
- آيات ۱۲۹ - ۱۲۴، سوره توبه
- حال مؤ منين و منافقين در موقع نزول سوره قرآنى
- هيچ سوره قرآنى بى اثر در دلها نيست ، قلب سليم را ايمان و سرور مى افزايد و قلب مريض را رجس و ضلالت
- توصيف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله به اينكه نسبت به هدايت مردم حرص و اهتمام شديد دارد
- روايتى درباره نقض و تماميت ايمان و شدت و ضعف آن
- روايتى در مورد پاك بودن پدران پيامبر(ص ) از زنا
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ «128»
همانا پيامبرى از خودتان به سوى شما آمده است كه آنچه شما را برنجاند بر او سخت است، بر هدايت شما حريص و دلسوز، و به مؤمنان رئوف و مهربان است.
جلد 3 - صفحه 529
نکته ها
خداوند جز بر پيامبر اسلام، بر هيچ يك از پيامبران دو نام از نامهاى خويش را اطلاق نكرده است. «رَؤُفٌ، رَحِيمٌ»
توجّه به صفات رهبران آسمانى كه در اين آيه مطرح است و مقايسهى آنها با صفات ديگر رهبرانِ بشرى، لطف خدا را به بشر و لزوم اطاعت مطلق از اين گونه رهبران را نشان مىدهد.
پیام ها
1- رسولخدا برخاسته از ميان خود مردم است. «مِنْ أَنْفُسِكُمْ»
2- رسول خدا صلى الله عليه و آله غمخوار امّت است. «عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ»
3- رهبران اسلامى بايد در سختىها و گرفتارىها با مردم همدل و همراه باشند.
«عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ»
4- پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در هدايت و ارشاد مردم، سر از پا نمىشناسد. «حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ»
5- از عوامل تأثير كلام در ديگران، خيرخواهى، دلسوزى، مهربانى، بىتوقّعى و تواضع است. «عَزِيزٌ عَلَيْهِ، حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ، رَؤُفٌ رَحِيمٌ»
6- رهبر اسلامى تنها بر مؤمنان رئوف و رحيم است، نه بر همه كس، بلكه بر دشمن شديد و غليظ است. «بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (128)
بعد از ذم اهل كفر و نفاق و توعيد و تهديد ايشان به عقاب و عذاب خطاب به جميع مكلفين و بندگان مىفرمايد بر سبيل عموم با تأكيد به قسم.
لَقَدْ جاءَكُمْ: هر آينه براستى و درستى و بتحقيق به خدا قسم كه آمد شما را اى كافه مكلفان. رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ: پيغمبرى به حكم الهى از جنس شما در بشريت تا بواسطه جنسيت با او مخالطه كنيد و بر وجه سهولت افاده و استفاده نمائيد، يا آمد به سوى شما اى اعراب، رسولى از شما متكلم به لغت شما، يا از قبيله شما.
ابن عباس نقل نموده «1»: هيچ قبيلهاى در عرب نبود مگر آنكه حضرت
«1» مجمع ج 3 ص 86.
ج5، ص 243
رسالت صلّى اللّه عليه و آله رشته قرابتى با او داشت.
در جوامع: روايتى منقول از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و حضرت فاطمه سلام الله عليها «مِنْ أَنْفُسِكُمْ» (بفتح فاء كه افعل تفضيل مشتق از نفاسه) قرائت شده، يعنى نفيسترين و شريفترين شما هم در نسب و هم در حسب. و در اخبار آمده كه پدران آن حضرت بعضى انبياء بودند و بعضى اوصياء و بعضى ملوك.
و در منهج «1» از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه انّه من نكاح لم يصبه شىء من ولادة الجاهليّة. يعنى: پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از نكاحى متولد شده كه ولادت جاهليت به او نرسيده، يعنى آباى آن حضرت هيچ كافر نبودند.
و قتاده گفته: «2» حق تعالى او را شريفترين بندگان گردانيد تا كسى حسد بر نبوت او نبرد. ابن عباس «3» از آن حضرت نقل نموده كه فرمود: ما ولدنى من سفاح اهل الجاهليّة ما ولدنى الّا نكاح كنكاح الاسلام.
تنبيه- حق تعالى بر بندگان منت نهاده به آنكه پيغمبر از ايشان است، زيرا هرگاه مولد و منشأ او را شناخته باشند و در حين صغر و كبر مشاهده حال او كرده باشند و به صدق و امانت او عارف شده و بر چيزى كه موجب نقص و عيب او مطلع نگشته، پس سزاوار آنست كه به قبول و انقياد اقرب باشد. و با وجود اين صفت عالى و خصال كمالى، عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ: سخت و دشوار و ناگوار است بر او آنچه در رنج و زحمت افتيد بدان از كفر و ضلالت و به جهت آن معذب شويد، يعنى لطف و شفقت و مرحمت آن حضرت بر وجهى است كه نمىخواهد به سبب صدور عمل بدى از شما گرد و غبار اذيتى و بليتى بدان به شما رسد، و غضب الهى متوجه شما گردد؛ لذا پيوسته در صدد تزكيه شماست و
«1» منهج ج 4 ص 348.
«2» منهج ج 4 ص 348.
«3» مجمع ج 3 ص 86.
ج5، ص 244
همگى همت او مصروف است بر آنكه هيچ معصيتى از شما ظاهر نشود تا موجب ضرر شما شود، زيرا هر عمل بدى از كلى و جزئى، اثر و ضررى دارد كه متعاقب فاعل آن شود شخصا يا نوعا.
در كافى «1»- در ذيل حديثى حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: و انّ العمل السّىّء اسرع فى صاحبه من السّكين فى اللّحم. يعنى: بتحقيق كه عمل بد سريعتر است اثرش در صاحب آن از كارد در گوشت.
و چون رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله مخزن علوم ربانى و در غايت مرحمت و لطف بود نسبت به امت خود و ذرهاى صدمه و بلا را نخواسته، لذا اين همه تأكيد در متابعت شريعت و نهى از مخالفت نموده مانند پدر مهربانى كه اولاد را امر و نهى فرمايد به نظر عاقبت انديشى و خير خواهى. و بعضى در لفظ «عزيز» وقف كنند و آن را وصف پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله دانند، يعنى آن حضرت ارجمند و بزرگ قدر و غالب بر اعادى دين است. و معنى «ما عنتّم عليه» آنست كه بر او است آنچه بنمائيد و تدارك آن را به شفاعت خواهد نمود.
بنابراين اميدوارى بزرگى است، لكن چنين نيست كه شخص اتكال به آن كرده، تدارك اعمال بد خود را نكند و از قبايح توبه و انابه ننمايد، زيرا باعث اغراء به جهل، و ساحت قدس الهى منزه از آنست. و ايضا از جمله صفات آن پيغمبر، حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ: حريص است بر اسلام شما و اصلاح امورات و نيات شما. بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ: به مؤمنين از شما و غير شما مهربان است و بخشاينده. تقديم «رءوف» بر «رحيم» كه ابلغ است به جهت رعايت فواصل است، و ابلغيت آن به جهت آنست كه به معنى شدت رحمت مىباشد.
تبصره- بدانكه حق تعالى هيچ پيغمبرى را در يك موضع به دو اسم اختصاص نداده مگر پيغمبر ما صلّى اللّه عليه و آله را، و در حق ذات احديت خود فرموده «إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ»* «2» و در شأن آن حضرت فرمود:
«1» ج 2 ص 272 حديث 16.
«2» سوره بقره آيه 143.
ج5، ص 245
«بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ». وجه ديگر براى تفضيل آن حضرت بر انبياى سلف آنكه: يحيى بن جعده روايت كرده كه هر كس آيتى از قرآن نزد عمر بن خطاب آوردى ثبت ننمودى، تا دو شاهد بر آن شهادت دادى مگر اين آيه كه مردى نزد او آورد فى الحال بنوشت و گفت: شاهد در اين نخواستم. به خدا قسم كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله چنين بود و گويند اين آخر آيتى است از قرآن كه نازل شد و اين سوره آخر سورهاى است كه به يك مرتبه نازل شد. در مجمع فرمايد: رءوف است بر مطيعين و رحيم است بر مؤمنين، يا رءوف است به اقرباى خود و رحيم است به اولياى خود، يا رءوف است به هر كه آن حضرت راى ديده، و رحيم است نسبت به هر كه درك حضور آن سرور راى نكرده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (128) فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (129)
ترجمه
هر آينه بتحقيق آمد شما را پيغمبرى از خودهاتان كه دشوار است بر او رنج كشيدن شما حريص است بر صلاح شما بگروندگان با رأفت و رحمت است
پس اگر رو گرداندند پس بگو كافى است مرا خدا نيست خدائى مگر او بر او توكّل نمودم و او است
جلد 2 صفحه 641
پروردگار عرش بزرگ.
تفسير
قمى ره فرموده من انفسكم يعنى مانند شما است در خلقت و قرائت ميشود من انفسكم بفتح فاء يعنى از نفيسترين و شريفترين شما و در جوامع اين قرائت را نقل نموده كه نسبت به پيغمبر (ص) و حضرت زهرا (ع) دادهاند و بعضى گفتهاند مراد آنستكه از جنس شما است يعنى نبىّ عربى است و بعضى گفتهاند يعنى از جنس شما بشر است و ملك نيست در هر حال در مقام امتنان است كه از خود شما است و با شما سنخيّت دارد ميتوانيد با او مأنوس شويد و از اخلاق و رفتارش كسب كمال و معرفت نمائيد و بر حسن سابقهاش اطلاع پيدا كنيد و موجب مزيد اطمينان شما باقوالش شود و اينكه ملاحظه ميكنيد آنحضرت سعى و كوشش فوق العاده دارد كه شما اسلام قبول نمائيد براى آنستكه خيلى سخت و دشوار و ناگوار است بر او رنج و مشقّت و زحمت شما در دنيا و آخرت و ميخواهد شما را بعزت و سعادت و سلامت و كرامت دارين برساند باين جهت حريص است با سلام شما كه نميخواهد يكنفر كافر در دنيا باشد و از منافع دنيوى و اخروى دين او محروم گردد و باهل ايمان مخصوصا رأفت و رقّت و رحمت شديد دارد و مهربان و غمخور و دلسوز آنها است ميخواهد مردم را از وادى ضلالت بشاهراه هدايت واصل نمايد و اهل ايمان را بحسب مراتب بكمال لايق خودشان برساند و از آفات مصون فرمايد و با اينهمه آيات واضحات باز اگر از قبول ايمان اعراض نمودند بگو كافى است مرا خدا براى نگهدارى از شرّ دشمنان و غلبه دينم بر اديان اميدوار باويم و از كسى جز او باك ندارم و بغير او امرم را واگذار نميكنم او خداوند ملك عظيم است چنانچه در توحيد از امام صادق (ع) نقل نموده كه مراد از عرش ملك است و تحقيق معنى عرش در ضمن تفسير آية الكرسى گذشت و از بعضى روايات استفاده مىشود كه مخاطب در آيه اول ائمه اطهارند و پيغمبر (ص) از ايشان است و ناگوار و شاقّ است بر او رنج و مشقّت ايشان و اهتمام دارد بحفظ حقوق ايشان و در رأفت و رحمت آنحضرت بر ايشان اهل ايمان با ايشان شريكند و در ثواب الاعمال و عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه هر كس سوره انفال و سوره برائت را در هر ماه بخواند هرگز نفاق در قلب او داخل نميشود و از شيعيان امير المؤمنين (ع) است و عياشى اضافه فرموده كه در روز قيامت از مائدههاى بهشتى با شيعيان او مىخورد تا فارغ شوند مردم از حساب و گفته شده است سوره برائت
جلد 2 صفحه 642
آخر سوره است كه بر پيغمبر اكرم نازل شده و اين دو آيه آخرين آيات نازله از آسمان است و بكلمه العظيم كلام خداوند عظيم ختم شده است و الحمد للّه اولا و آخرا و الشكر على آلائه باطنا و ظاهرا در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه پيغمبر (ص) فرمود خداوند عطا فرمود بمن سور طول را بجاى تورية و مئين را بجاى انجيل و مثانى را بجاى زبور و فضيلت داد مرا بمفصّل شصت و هشت سوره كه آن شاهد بر ساير كتب است پس تورية كتاب موسى (ع) است و انجيل از آن عيسى (ع) و زبور از آن داود (ع) است فيض ره فرموده در تفسير اين الفاظ اختلاف شده و اقرب بصواب و جامعترين آنها بسور كتاب آنستكه طول مانند صرد هفت سوره اول قرآن باشد بعد از فاتحه بنابر آنكه انفال و برائت يك سوره باشند چون آندو بتمامى در باب جنگها نازل شده و قرينتين ناميده شدهاند و مئين از بنى اسرائيل تا هفت سوره باشد و مسمّى باين اسم شده براى آنكه هر يك از آنها قريب يكصد آيه است و مفصّل از سوره محمّد تا آخر قرآن باشد و باين اسم ناميده شده براى زيادى فواصل آن و مثانى بقيّه سور است كه از مئين كمتر و از مفصّل زيادتر است گويا آنكه طول اولا مبادى قرار داده شده و توالى آن مثانى آن و مئين ثانيا مبادى فرض شده و توالى آن مثانى براى آنست و باين مناسبت حقير جلد دوم روان جاويد را بآخر سور طول ختم نمودم و اينكه در ترجمه آيات مراعات پارهاى از قوانين زبان فارسى نشده بملاحظه آن بوده كه معناى هر لغتى در محل خود براى خواننده معلوم شود چون نيل باين مقصود اهم از مراعات آن قوانين بوده است و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لَقَد جاءَكُم رَسُولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزِيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم حَرِيصٌ عَلَيكُم بِالمُؤمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ (128)
هر آينه بتحقيق آمد شما را رسولي از جنس شما با كمال عزت و قدرت بر او آنچه را که بر شما زحمت و سختي بود و حريص بود بر شما که بتواند هدايت كند و بمؤمنين که هدايت شدند بآنها رءوف و مهربان بود.
لَقَد جاءَكُم رَسُولٌ مِن أَنفُسِكُم اگر خطاب بتمام بشر است پيغمبر هم از جنس بشر است، و اگر خطاب بطائفه عرب است پيغمبر هم عرب است و منطبق ميشود با آيه شريفه وَ ما أَرسَلنا مِن رَسُولٍ إِلّا بِلِسانِ قَومِهِ ابراهيم آيه 4، و اگر بخصوص قريش است يا خصوص عشيره پيغمبر هم از آنها است که فرمود وَ أَنذِر عَشِيرَتَكَ الأَقرَبِينَ شعراء آيه 214.
عَزِيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم عناء سختي و شدت است و مخصوصا در دوره بعثت اينکه قريش و مشركين در سختي شديدي بودند قتال و جدال و خونريزي رواج داشت فقر و قحطي و ذلت آنها را فرو گرفته بود دوره جاهليت بود از حق و حقيقت بويي بمشام آنها نرسيده بود حضرت با كمال عزت و شوكت و قدرت تمام اينکه ابتلائات را از آنها برداشت، ذليل بودند عزيز شدند، فقير بودند غني شدند با يكديگر دشمن بودند دوست شدند.
حَرِيصٌ عَلَيكُم با كمال جديت و سرعت شما را هدايت فرمود بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحِيمِ إِذا جاءَ نَصرُ اللّهِ وَ الفَتحُ وَ رَأَيتَ النّاسَ يَدخُلُونَ فِي دِينِ اللّهِ أَفواجاً بِالمُؤمِنِينَ رَؤُفٌ رَحِيمٌ دو صفت از صفات حميده حق را براي رسولش
جلد 9 - صفحه 340
فرمود چنانچه فرمود إِنَّ اللّهَ بِالنّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ بقره آيه 138.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 128)- آخرین آیات قرآن مجید: این آیه و آیه بعد که آخرین آیاتی است که بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نازل شده است، و با آن سوره برائت پایان میپذیرد، در واقع اشارهای است به تمام مسائلی که در این سوره گذشت.
نخست روی سخن را به مردم کرده، میگوید: «پیامبری از خودتان به سوی شما آمد»! (لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ).
«مِنْ أَنْفُسِکُمْ» (از خودتان) اشاره به شدت ارتباط پیامبر صلّی اللّه علیه و آله با مردم است، گویی پارهای از جان مردم و روح جامعه در شکل پیامبر صلّی اللّه علیه و آله ظاهر شده است.
پس از ذکر این صفت به چهار قسمت دیگر از صفات ممتاز پیامبر صلّی اللّه علیه و آله که در تحریک عواطف مردم و جلب احساساتشان اثر عمیق دارد اشاره کرده، نخست میگوید: «هر گونه ناراحتی و زیان و ضرری به شما برسد برای او سخت ناراحت کننده است» (عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ).
و به شدت از رنجهای شما رنج میبرد.
دیگر این که: «او سخت به هدایت شما علاقهمند است» و به آن عشق میورزد (حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ).
سپس به سومین و چهارمین صفت اشاره کرده، میگوید: «او نسبت به مؤمنان رءوف و رحیم است» (بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ).
بنابراین هرگونه دستور مشکل و طاقت فرسایی را میدهد- حتی گذشتن از بیابانهای طولانی و سوزان در فصل تابستان، با گرسنگی و تشنگی، برای مقابله با یک دشمن نیرومند در جنگ تبوک- آن هم یک نوع محبت و لطف از ناحیه او
ج2، ص268
و برای نجات شما، از چنگال ظلم و ستم و گناه و بدبختی است.
نکات آیه
۱ - امتنان الهى بر مردم به خاطر فرستادن پیامبرى از خودشان به سوى آنان (لقد جاءکم رسول من أنفسکم)
۲ - پیامبر(ص) از میان خود انسانها و داراى خصلتهاى طبیعى یک انسان (رسول من أنفسکم) تعبیر «من أنفسکم» به جاى «منکم» مى تواند اشاره به این جهت باشد که نه تنها پیامبر(ص) از میان شماست ; بلکه او برخوردار از نفس و روح انسانى همانند دیگران است.
۳ - امتنان الهى بر مؤمنان به خاطر انتخاب فردى دلسوز، رؤوف و مهربان از میان آنان براى پیامبرى (لقد جاءکم رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم)
۴ - رنج و گرفتارى امت، مایه رنج و تأثر شدید پیامبر(ص) بود. (رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم)
۵ - دلبستگى عمیق پیامبر(ص) به امت و اشتیاق شدید وى به هدایت آنان (رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم)
۶ - پیامبر(ص) نسبت به مؤمنان، بسیار رؤوف و مهربان بود. (رسول من أنفسکم ... بالمؤمنین رءوف رحیم)
۷ - هم دردى با انسانها و اشتیاق به سعادتمند شدن آنان و داشتن رأفت و محبّت، از خصلتهاى والا و ارزشمند (عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم)
۸ - لزوم برخوردارى رهبران از احساس هم دردى نسبت به انسانها و سعادت خواهى براى آنان و داشتن رأفت و رحمت عمیق (رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم) برداشت فوق به دلیل این است که خداوند پیامبر(ص) را به عنوان یک رهبر الهى به داشتن این صفات تمجید کرده است.
۹ - روى گردانى منافقان از پیامبر خیرخواه، دلسوز و مهربان، نشانه پلیدى و بیماردلى آنان (الذین فى قلوبهم مرض ... صرف اللّه قلوبهم ... لقد جاءکم رسول من أنفسکم ... بالمؤمنین رءوف رحیم)
۱۰ - توجّه به خصلتهاى والاى پیامبر(ص)، زمینه ساز سر نهادن انسانها به اطاعت او (لقد جاءکم رسول من أنفسکم ... بالمؤمنین رءوف رحیم) برداشت فوق بر این اساس است که هدف خداوند از بیان صفات والاى پیامبر (ص) و تذکر آنها به انسانها، گرایش دادن آنان به حق پذیرى و اطاعت از آن حضرت است.
۱۱ - رنج و اندوه پیامبر (ص) از مشکلات مسلمانان، در عین فراخوانى آنان به جنگ با دشمنان و تحمل سختیهاى نبرد (رسول من أنفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم) با توجّه به اینکه در آیات قبل، سخن از جنگ تبوک و مشکلات توان فرساى آن بود و پیامبر(ص) مؤمنان را به شرکت در آن فرمان داده بود، یادآورى خصلتهاى پیامبر(ص) در پایان این بخش، مى تواند اشاره به برداشت فوق باشد.
روایات و احادیث
۱۲ - از على (ع) روایت شده که در ضمن ادله اثبات افضلیت رسول خدا(ص) بر سایر انبیا فرمود: « ... و لقد کان ارحم الناس و أرأفهم فقال اللّه تبارک و تعالى: «لقد جائکم رسول من أنفسکم ... بالمؤمنین رؤف رحیم » ;[۱] به تحقیق رسول خدا (ص) دلسوزترین و مهربان ترین مردم بود. پس خداى تبارک و تعالى فرمود: براى شما پیغمبرى از خودتان آمد که ... با مؤمنان دلسوز و مهربان بود».
موضوعات مرتبط
- ارزشها: ۷
- اطاعت: زمینه اطاعت از محمّد(ص) ۱۰
- جنگ: جنگ با دشمنان ۱۱ ; دعوت به جنگ ۱۱
- خدا: امتنان خدا ۱، ۳
- ذکر: فضایل محمّد(ص) ۱۰
- رهبرى: رأفت رهبرى ۸ ; رهبرى و سعادت مردم ۸ ; سعادت خواهى رهبرى ۸ ; صفات رهبرى ۸ ; مسؤولیت رهبرى ۸ ; مهربانى رهبرى ۸
- سعادت: ارزش سعادت خواهى ۷
- صفات ارزشمند: ۷
- مؤمنان: امتنان بر مؤمنان ۳
- محمّد(ص): بشر بودن محمّد(ص) ۲ ; خاستگاه محمّد(ص) ۱، ۲، ۳ ; دعوتهاى محمّد(ص) ۱۱ ; دلسوزى محمّد(ص) ۳، ۴ ; رأفت محمّد(ص) ۶ ; صفات محمّد(ص) ۲ ; عوامل رنج محمّد(ص) ۴، ۱۱ ; فضایل محمّد(ص) ۱۲ ; محمّد(ص) و مؤمنان ۶ ; محمّد(ص) و مسلمانان ۵ ; محمّد(ص) و مشکلات مسلمانان ۱۱ ; معرضان از محمّد(ص) ۹ ; مهربانى محمّد(ص) ۳، ۶، ۱۲ ; هدایتگرى محمّد(ص) ۵
- مسلمانان: آثار رنج مسلمانان ۴ ; دعوت از مسلمانان ۱۱
- منافقان: منافقان و محمّد (ص) ۹ ; نشانه هاى بیماردلى منافقان ۹ ; نشانه هاى پلیدى منافقان ۹
- مهربانى: ارزش مهربانى ۷
منابع
- ↑ ارشاد القلوب، ج ۲، ص ۴۰۷ ; بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۳۴۲، ح ۳۳.