الإسراء ١١١

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۹ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

و بگو: «ستایش برای خداوندی است که نه فرزندی برای خود انتخاب کرده، و نه شریکی در حکومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلّت، (حامی و) سرپرستی برای اوست!» و او را بسیار بزرگ بشمار!

و بگو: ستايش خداى را كه نه فرزندى گرفته و نه در فرمانروايى شريكى دارد و نه از زبونى او را ياورى بوده، و او را به بزرگداشتى تمام بزرگ دار
و بگو: «ستايش خدايى را كه نه فرزندى گرفته و نه در جهاندارى شريكى دارد و نه خوار بوده كه [نياز به‌] دوستى داشته باشد.» و او را بسيار بزرگ شمار.
و بگو: ستایش مخصوص خداست که نه هرگز فرزندی برگرفته و نه شریکی در ملک خود دارد و نه هرگز عزت و اقتدار او را نقصی رسد که به دوست و مددکاری نیازمند شود، و پیوسته ذات الهی را به بزرگترین اوصاف کمال ستایش کن.
و بگو: همه ستایش ها ویژه خداست که نه فرزندی گرفته و نه در فرمانروایی شریکی دارد و نه او را به سبب ناتوانی و ذلت یار و یاوری است. و او را بسیار بزرگ شمار.
بگو: سپاس خدايى را كه فرزندى ندارد و او را شريكى در مُلك نيست و به مذلت نيفتد كه به يارى محتاج شود. پس او را تكبير گوى، تكبيرى شايسته.
و بگو سپاس خداوندی را که نه فرزندی برگزیده و نه در جهانداری شریکی دارد و نه از سر ناچاری دوستی دارد، و او را چنانکه باید و شاید بزرگ بشمار
و بگو: سپاس و ستايش خدايى راست كه فرزندى نگرفت و او را در پادشاهى و فرمانروايى شريكى نيست و او را يار و كارسازى از خوارى و ناتوانى نيست. و او را به بزرگى بستاى بزرگداشتى در خور.
بگو: حمد و سپاس خداوندی را سزا است که برای خود فرزندی برنگزیده است و در فرمانروائی و مالکیّت (جهان) انبازی انتخاب ننموده است و یاوری به خاطر ناتوانی نداشته است. بنابراین او را چنان که باید به عظمت بستا (و زبان به بزرگواریش بگشا).
و بگو: « هرستایش (شایسته) برای خداست که نه فرزندی برگرفته و نه برای او در جهان‌داری شریکی بوده و نه برایش سرپرستی از (روی) خواری بوده است.» و او را بزرگ بدار، بزرگ‌داشتنی (شایسته).
و بگو سپاس خداوندی را که برنگرفت فرزندی و نبودش شریکی در پادشاهی و نیستش سرپرستی از زبونی و بزرگ دار او را بزرگ داشتنی‌


الإسراء ١١٠ آیه ١١١ الإسراء ١١٢
سوره : سوره الإسراء
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَلِیٌّ»: سرپرست. یار و مددکار. «مِنَ الذُّلِّ»: به خاطر خواری و ناتوانی. برای رهائی از حقارت.


تفسیر

نکات آیه

۱- پیامبر(ص)، موظف به ستایش خدا و منحصر دانستن همه ستایشها به ذات یکتاى او (و قل الحمد لله) الف و لام «الحمد» براى استغراق (شمول و فراگیرى) و لام «لله» براى اختصاص است.

۲- تعلیم شیوه ستایش به انسانها از سوى خداوند (و قل الحمد لله الذى لم یتخذ ولدًا)

۳- معبود هستى، واجد همه ارزشها و کمالات و فاقد هر نقص و نیاز (و قل الحمد لله) اختصاص داشتن همه ستایشها به خدا، مستلزم این است که همه ارزشهاى ستایش برانگیز در او جمع بوده و در نهایت نقص و نیاز در او راه نداشته باشد.

۴- بازگشت همه ستایشها براى هر موجود، به حمد و ستایش خداى یکتا و بى همتاست. (و قل الحمد لله) مخصوص بودن همه ستایشها به ذات یکتاى خداوند، در عین وجود ارزشهایى ستایش برانگیز در مظاهر هستى، اشاره به این معنا دارد که: چون مخلوق همه وجودش را از خالق گرفته، پس ارزشهاى او از آنِ خداست و در حقیقت تنها خدا شایسته ستایش است و بس.

۵- خداوند، هیچ گونه فرزندى براى خود نگرفته و از هرگونه شریک و حمایتگر، مبرّا و بى نیاز است. (لم یتخذ ولدًا و لم یکن له شریک ... و لم یکن له ولىّ)

۶- اختصاص همه ستایشها به خداوند، در پرتو بى نیازى او از داشتن فرزند، شریک و حمایتگر است. (الحمد لله الذى لم یتخذ ... و لم یکن له ولىّ) اگر خداوند نیاز به فرزند، شریک و حمایتگر مى داشت هر کدام از اینها دلیل نقص و کاستى بود. در آن صورت همه ارزشهاى ستایش برانگیز منحصر به خداوند نمى شد; پس انحصار ستایشها به خدا، در صورتى است که او را بى نیاز مطلق بشناسیم.

۷- اعتقاد به وجود فرزند، شریک و حمایتگر براى خدا، اعتقادى شرک آلود و موجب تنقیص او (لم یتخذ ولدًا... و لم یکن له ولىّ)

۸- خداوند، تنها فرمانرواى هستى و مبرّا از داشتن هرگونه شریک در جهاندارى (و لم یکن له شریک فى الملک)

۹- موجود نیازمندِ ولایت (سرپرستى و دوستى)، از سر ذلّت موجودى درمانده و داراى کاستى است. (و لم یکن له ولىّ من الذلّ) «ولایت» یا به معناى دوستى است و یا به معناى سرپرستى است که در هر دو صورت، در صورتى که از سر ذلّت باشد نشانگر وجود نقص و کاستى در شىء مورد حمایت و دوستى است.

۱۰- خداوند، داراى عزّت و کبریایى مطلق است. (و لم یکن له ولىّ من الذلّ و کبّره تکبیرًا)

۱۱- لزوم بزرگداشت مقام خداوند و مبرّا دانستن او از همه کاستیها (و کبّره تکبیرًا)

۱۲- عظمت و والایى مقام خداوند، عظمتى بى مانند و غیرقابل قیاس با غیر او (و کبّره تکبیرًا)

۱۳- مقام خداوند، برتر از داشتن فرزند، شریک و حمایتگر (لم یتخذ ولدًا... و کبّره تکبیرًا)

موضوعات مرتبط

  • آفرینش: حاکم آفرینش ۸
  • اسماء و صفات: صفات جلال ۵، ۸
  • حمد: تعلیم روش حمد ۲; حمد خدا ۱، ۴، ۶
  • خدا: آثار بى نیازى خدا ۶; اختصاصات خدا ۱، ۶، ۸، ۱۲; اهمیت تکبیر خدا ۱۱; اهمیت تنزیه خدا ۱۱; بى نظیرى خدا ۱۲; تعالیم خدا ۲; تکبیر خدا ۱۲; تنزیه خدا ۵، ۸، ۱۳; خدا و حامى ۵، ۶، ۱۳; خدا و شریک ۵، ۶، ۸، ۱۳; خدا و فرزند ۵، ۶، ۱۳; عزّت خدا ۱۰; عظمت خدا ۱۲; کبریایى خدا ۱۰
  • شرک: ردّ شرک ۸; موارد شرک ۷
  • عقیده: عقیده به حامى براى خدا ۷; عقیده به شریک خدا ۷; عقیده به فرزنددارى خدا ۷
  • محمد(ص): تکلیف محمد(ص) ۱
  • معبود راستین: تنزیه معبود راستین ۳; کمالات معبود راستین ۳; معبود راستین و نقص ۳; معبود راستین و نیاز ۳
  • معبودیّت: ملاک معبودیّت ۳
  • موجودات: حمد موجودات ۴
  • نیازها: آثار نیاز به ولایت ۹
  • ولایت: ذلّت نیازمند به ولایت ۹

منابع