الْکِتَاب: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
*[[ریشه کتب‌ | کتب‌]] (۳۱۹ بار) [[کلمه با ریشه:: کتب‌| ]]
*[[ریشه کتب‌ | کتب‌]] (۳۱۹ بار) [[کلمه با ریشه:: کتب‌| ]]
*[[ال]]
به معنى «مكتوب» و نوشته شده است و بدون ترديد منظور از كتاب در آيه [[ البقرة ٢ | ذٰلِکَ‌ الْکِتَابُ‌ لاَ رَيْبَ‌ فِيهِ‌ هُدًى‌... (٢)]]
قرآن مجيد است كه به عظمت آن اشاره كرده، مى‏گويد: «اين همان كتاب باعظمتى است كه هيچ گونه ترديد در آن وجود ندارد...»
بعلاوه كتاب گاهى به معنى وسيعترى اطلاق مى‏شود، به معنى مطالبى كه درخور نوشتن است و به صورت مكتوب بيرون خواهد آمد، هر چند تا آن زمان نوشته نشده باشد، در [[ص ٢٩ | سوره ص آيه ۲۹]] مى‏خوانيم: </كِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَيكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا اياتِه.../> «اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم، كتابى است پربركت تا مردم در آيات آن بينديشند...». مسلم است كه قرآن قبل از نزولش به صورت نوشته‏اى در ميان انسانها وجود نداشت.
اين احتمال وجود دارد كه تعبير به كتاب اشاره به مكتوب بودنش در «لوح محفوظ» باشد.
در آيه [[فاطر ١١ | ۱۱ سوره فاطر]] مى‏خوانيم: </... وَ ما يُعَمَّرُ مِن مُعَمَّرٍ وَ لا يُنقَصُ مِن عُمُرِه اِلاّ فى كِتابٍ.../> «و هيچ انسانى عمر طولانى نمى‏كند و هيچ كس از عمرش كاسته نمى‏شود مگر اين كه در كتاب، ثبت است».
در اين آيه منظور از «كتاب» همان علم بى‏پايان خداوند است و اين كه بعضى آن را به «لوح محفوظ» و يا «نامه حيات انسان» تفسير كرده‏اند آن هم به علم خداوند بازمى‏گردد.
در بسيارى از موارد، مادّه «كتابت» (نوشتن) كنايه از الزام و ايجاب و تعهّد مى‏باشد، زيرا يكى از آثار نوشتن مسلّم شدن و ثابت ماندن چيزى است، چنان‏كه در آيه [[الأنعام ٥٤ | ۵۴ سوره انعام]] مى‏خوانيم: </... كَتَبَ رَبُّكُم عَلى نَفسِهِ الرَّحمَةَ.../> «پروردگار شما رحمت را بر خود فرض كرده است».


*[[ال]]
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ ‏۱۶ فروردین ۱۳۹۳، ساعت ۲۰:۵۷

آیات شامل این کلمه

ریشه کلمه

به معنى «مكتوب» و نوشته شده است و بدون ترديد منظور از كتاب در آيه ذٰلِکَ‌ الْکِتَابُ‌ لاَ رَيْبَ‌ فِيهِ‌ هُدًى‌... (٢) قرآن مجيد است كه به عظمت آن اشاره كرده، مى‏گويد: «اين همان كتاب باعظمتى است كه هيچ گونه ترديد در آن وجود ندارد...»

بعلاوه كتاب گاهى به معنى وسيعترى اطلاق مى‏شود، به معنى مطالبى كه درخور نوشتن است و به صورت مكتوب بيرون خواهد آمد، هر چند تا آن زمان نوشته نشده باشد، در سوره ص آيه ۲۹ مى‏خوانيم: </كِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَيكَ مُبارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا اياتِه.../> «اين كتابى است كه بر تو نازل كرديم، كتابى است پربركت تا مردم در آيات آن بينديشند...». مسلم است كه قرآن قبل از نزولش به صورت نوشته‏اى در ميان انسانها وجود نداشت. اين احتمال وجود دارد كه تعبير به كتاب اشاره به مكتوب بودنش در «لوح محفوظ» باشد.

در آيه ۱۱ سوره فاطر مى‏خوانيم: </... وَ ما يُعَمَّرُ مِن مُعَمَّرٍ وَ لا يُنقَصُ مِن عُمُرِه اِلاّ فى كِتابٍ.../> «و هيچ انسانى عمر طولانى نمى‏كند و هيچ كس از عمرش كاسته نمى‏شود مگر اين كه در كتاب، ثبت است». در اين آيه منظور از «كتاب» همان علم بى‏پايان خداوند است و اين كه بعضى آن را به «لوح محفوظ» و يا «نامه حيات انسان» تفسير كرده‏اند آن هم به علم خداوند بازمى‏گردد.

در بسيارى از موارد، مادّه «كتابت» (نوشتن) كنايه از الزام و ايجاب و تعهّد مى‏باشد، زيرا يكى از آثار نوشتن مسلّم شدن و ثابت ماندن چيزى است، چنان‏كه در آيه ۵۴ سوره انعام مى‏خوانيم: </... كَتَبَ رَبُّكُم عَلى نَفسِهِ الرَّحمَةَ.../> «پروردگار شما رحمت را بر خود فرض كرده است».