تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۴۴: خط ۱۴۴:


==وجوب امان دادن به مشركى كه می خواهد در باره دین حق، تحقیق کند==
==وجوب امان دادن به مشركى كه می خواهد در باره دین حق، تحقیق کند==
«'''وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشرِكِينَ استَجَارَك فَأَجِرْهُ حَتى يَسمَعَ كلَامَ اللَّهِ ...'''»:
«'''وَ إِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشرِكِينَ استَجَارَك فَأَجِرْهُ حَتّى يَسمَعَ كلَامَ اللَّهِ ...'''»:


اين آيه متعرض حكم پناه دادن به مشركين است كه پناه خواهى مى كنند، و مى فرمايد پناهشان بدهيد تا كلام خدا را بشنوند، و اين سخن هر چند در خلال آيات برائت و سلب امنيت از مشركين جمله اى معترضه و يا شبيه به معترضه است ، ليكن گفتنش واجب بود، چون در حقيقت دفع دخل و جواب از توهمى بود كه حتما مى شد.  
اين آيه، متعرض حكم پناه دادن به مشركان است كه پناه خواهى مى كنند، و مى فرمايد: پناهشان بدهيد تا كلام خدا را بشنوند. و اين سخن، هر چند در خلال آيات برائت و سلب امنيت از مشركان، جمله اى معترضه و يا شبيه به معترضه است، ليكن گفتنش واجب بود. چون در حقيقت، دفع دخل و جواب از توهمى بود كه حتما مى شد.  


آرى، اساس اين دعوت حقه و وعد و وعيدش و بشارت و انذارش و لوازم اين وعد و وعيد يعنى عهد و پيمان بستنش و يا پيمان شكستنش و نيز احكام و دستورات جنگيش همه و همه هدايت مردم است و مقصود از همه آنها اين است كه مردم را از راه ضلالت به سوى رشد و هدايت برگردانيده و از بدبختى و نكبت شرك به سوى سعادت توحيد بكشاند.
آرى، اساس اين دعوت حقه و وعد و وعيدش و بشارت و انذارش و لوازم اين وعد و وعيد، يعنى عهد و پيمان بستنش و يا پيمان شكستنش و نيز احكام و دستورات جنگی اش، همه و همه، هدايت مردم است و مقصود از همه آن ها، اين است كه مردم را از راه ضلالت به سوى رشد و هدايت برگردانيده و از بدبختى و نكبت شرك به سوى سعادت توحيد بكشاند.


و لازمه اين منظور اين است كه كمال اهتمام را در رسيدن به آن هدف مبذول داشته و براى هدايت يك گمراه و احياى يك حق هر چند هم ناچيز باشد از هر راهى كه اميد مى رود به هدف برسد استفاده شود، و به همين جهت است كه خداى تعالى با اينكه از مشركين غير معاهد بيزارى جسته و خون و مال و عرض آنان را هدر كرده بود از آنجائى كه منظورش اين بود كه حقى احياء و باطلى ابطال شود لذا وقتى احتمال مى دهد همين مشركين براه راست بيايند همين اميد و احتمال تا آنجا كه مبدل به ياس و نوميدى از هدايتشان نشود از هر قصد سوئى جلوگيرى مى كند.
و لازمۀ اين منظور، اين است كه كمال اهتمام را در رسيدن به آن هدف مبذول داشته و براى هدايت يك گمراه و احياى يك حق هر چند هم ناچيز باشد، از هر راهى كه اميد مى رود به هدف برسد، استفاده شود، و به همين جهت است كه خداى تعالى، با اين كه از مشركان غير معاهد بيزارى جسته و خون و مال و عرض آنان را هدر كرده بود، از آن جایى كه منظورش اين بود كه حقى احياء و باطلى ابطال شود، لذا وقتى احتمال مى دهد همين مشركان به راه راست بيايند، همين اميد و احتمال تا آن جا كه مبدّل به يأس و نوميدى از هدايتشان نشود، از هر قصد سویى جلوگيرى مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۰۶ </center>
پس وقتى مشركى پناه مى خواهد تا از نزديك دعوت دينى را بررسى نموده و اگر آنرا حق ديد و حقانيتش برايش روشن شد پيروى كند واجب است او را پناه دهند تا كلام خدا را بشنود، و در نتيجه پرده جهل از روى دلش كنار رفته و حجت خدا برايش تمام شود، و اگر با نزديك شدن و شنيدن باز هم گمراهى و استكبار خود را ادامه داد و اصرار ورزيد البته جزو همان كسانى خواهد شد كه در پناه نيامده و امان نيافته اند، و خلاصه امانى كه به آنها داده شده بود باطل گشته و بايد به هر وسيله كه ممكن باشد زمين را از لوث وجودش پاك كرد. اين آن معنائى است كه آيه شريفه «و ان احد من المشركين استجارك فاجره...» ، به كمك آيات قبل و بعدش آن را افاده مى كند.
پس وقتى مشركى پناه مى خواهد تا از نزديك دعوت دينى را بررسى نموده و اگر آن را حق ديد و حقانيتش برايش روشن شد، پيروى كند واجب است او را پناه دهند تا كلام خدا را بشنود، و در نتيجه پرده جهل از روى دلش كنار رفته و حجت خدا برايش تمام شود، و اگر با نزديك شدن و شنيدن باز هم گمراهى و استكبار خود را ادامه داد و اصرار ورزيد، البته جزو همان كسانى خواهد شد كه در پناه نيامده و امان نيافته اند، و خلاصه امانى كه به آن ها داده شده بود، باطل گشته و بايد به هر وسيله كه ممكن باشد، زمين را از لوث وجودش پاك كرد.  


بنابراين ، معناى آيه چنين مى شود: اگر بعضى از اين مشركين كه خونشان را هدر كرديم از تو خواستند تا ايشان را در پناه خود امان دهى تا بتوانند نزدت حاضر شده و در امر دعوتت با تو گفتگو كنند ايشان را پناه ده تا كلام خدا را كه متضمن دعوت تو است بشنوند و پرده جهلشان پاره شود و اين معنا را به ايشان ابلاغ كن تا از ناحيه تو ايمنى كاملى يافته و با خاطر آسوده نزدت حاضر شوند، و اين دستور از اين جهت از ناحيه خداى متعال تشريع شد كه مشركين مردمى جاهل بودند و از مردم جاهل هيچ بعيد نيست كه بعد از پى بردن به حق آنرا بپذيرند.
اين، آن معنایى است كه آيه شريفه «وَ إن أحَدٌ مِنَ المُشرِكِينَ استَجَارَكَ فَأجِرهُ...»، به كمك آيات قبل و بعدش آن را افاده مى كند.


و اين دستورالعمل ها از ناحيه قرآن و دين قويم اسلام نهايت درجه رعايت اصول فضيلت و حفظ مراسم كرامت و گسترش رحمت و شرافت انسانيت است.
بنابراين، معناى آيه چنين مى شود:
 
اگر بعضى از اين مشركان كه خونشان را هدر كرديم، از تو خواستند تا ايشان را در پناه خود امان دهى تا بتوانند نزدت حاضر شده و در امر دعوتت با تو گفتگو كنند، ايشان را پناه ده، تا كلام خدا را كه متضمن دعوت تو است، بشنوند و پرده جهلشان پاره شود، و اين معنا را به ايشان ابلاغ كن تا از ناحيه تو ايمنى كاملى يافته و با خاطر آسوده نزدت حاضر شوند.
 
و اين دستور از اين جهت از ناحيه خداى متعال تشريع شد كه مشركان مردمى جاهل بودند و از مردم جاهل، هيچ بعيد نيست كه بعد از پى بردن به حق، آن را بپذيرند.
 
و اين دستورالعمل ها، از ناحيه قرآن و دين قويم اسلام نهايت درجه رعايت اصول فضيلت و حفظ مراسم كرامت و گسترش رحمت و شرافت انسانيت است.
<span id='link108'><span>
<span id='link108'><span>


۱۸٬۱۵۸

ویرایش