تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۱۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:


==اگر مشركان توبه كردند، آنان را رها كنيد ==
==اگر مشركان توبه كردند، آنان را رها كنيد ==
«'''فَإِن تَابُوا وَ أَقَامُوا الصلَوةَ وَ ءَاتَوُا الزَّكوةَ فَخَلُّوا وَ لَمْ يُظهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً سبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ'''»:
«'''فَإِن تَابُوا وَ أَقَامُوا الصلَوةَ وَ آتَوُا الزَّكوةَ فَخَلُّوا وَ لَمْ يُظهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَداً سبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ'''»:


اين آيه اشتراطى است در معناى غايت حكم سابق ، و منظور از «توبه» همان معناى لغوى كلمه است، و آن عبارتست از بازگشت.  
اين آيه، اشتراطى است در معناى غايت حكم سابق، و منظور از «توبه»، همان معناى لغوى كلمه است، و آن عبارت است از: بازگشت.  


و معناى آيه اين است كه : اگر با ايمان آوردن ، از شرك به سوى توحيد برگشتند، و با عمل خود شاهد و دليلى هم بر بازگشت خود اقامه نمودند به اين معنا كه نماز خوانده و زكات دادند، و به تمامى احكام دين شما كه راجع است به خلق و خالق ملتزم شدند در اين صورت رهايشان كنيد.
و معناى آيه، اين است كه: اگر با ايمان آوردن، از شرك به سوى توحيد برگشتند، و با عمل خود شاهد و دليلى هم بر بازگشت خود اقامه نمودند، به اين معنا كه نماز خوانده و زكات دادند، و به تمامى احكام دين شما كه راجع است به خلق و خالق ملتزم شدند، در اين صورت رهايشان كنيد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۹ صفحه ۲۰۵ </center>
و «تخليه سبيل» كنايه است از متعرض نشدن به كسى كه در آن سبيل (راه ) قرار دارد، و هر چند در اثر كثرت استعمال كنايه بودنش از بين رفته و استعمالى مبتذل شده است ، و اين كنايه به اين عنايت است كه مشركين با حكمى كه در باره شان نازل شده تو گوئى راهشان بخاطر تعرض متعرضين بسته شده ، و اگر اين راه باز شود قهرا ملازم با اين است كه متعرضين متعرضشان نشوند.
و «تخليه سبيل»، كنايه است از متعرض نشدن به كسى كه در آن سبيل (راه) قرار دارد، و هرچند در اثر كثرت استعمال، كنايه بودنش از بين رفته و استعمالى مبتذل شده است، و اين كنايه، به اين عنايت است كه مشركان با حكمى كه در باره شان نازل شده، تو گویى راهشان به خاطر تعرض متعرضين بسته شده، و اگر اين راه باز شود، قهرا ملازم با اين است كه متعرضين، متعرضشان نشوند.


و جمله «ان الله غفور رحيم» بيان علت است براى جمله «فخلوا سبيلهم» كه يا صورت آن را كه صورت امر است تعليل مى كند (و مى فهماند: چرا گفتيم رهايشان كنيد) و يا ماده آنرا كه عبارت است از رها كردن.
و جملۀ «إنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ»، بيان علت است براى جملۀ «فَخَلُّوا سَبِيلَهُم» كه يا صورت آن را كه صورت امر است، تعليل مى كند (و مى فهماند: چرا گفتيم رهايشان كنيد) و يا ماده آن را كه عبارت است از رها كردن.


بنابر اينكه صورت را تعليل كند معناى جمله چنين مى شود: دستور خدا به رها كردن ايشان به علت اين بود كه خدا آمرزنده رحيم است و هر كه را به سويش توبه برد مى آمرزد.
بنابر اين كه صورت را تعليل كند، معناى جمله چنين مى شود: دستور خدا به رها كردن ايشان، به علت اين بود كه خدا آمرزنده رحيم است و هر كه را به سويش توبه برد، مى آمرزد.


و بنابر اينكه ماده را تعليل كند معنا چنين مى شود: رهايشان كنيد كه رها كردنشان از مغفرت و رحمت خدا است ، و اگر چنين كنيد شما نيز به اين دو صفت كه از صفات علياى پروردگارتان است متصف مى شويد. و از اين دو وجه ، وجه اول با ظاهر آيه سازگارتر است.
و بنابر اين كه ماده را تعليل كند، معنا چنين مى شود: رهايشان كنيد، كه رها كردنشان از مغفرت و رحمت خدا است، و اگر چنين كنيد، شما نيز به اين دو صفت كه از صفات علياى پروردگارتان است، متصف مى شويد. و از اين دو وجه، وجه اول، با ظاهر آيه سازگارتر است.
<span id='link107'><span>
<span id='link107'><span>


۱۸٬۱۵۸

ویرایش