تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
 
خط ۹۱: خط ۹۱:
و در تفسير عياشى، از محمّد بن فضيل، از حضرت رضا «عليه السّلام» روايت كرده كه فرمود: مقصود شركى است كه به حد كفر نرسيده باشد.
و در تفسير عياشى، از محمّد بن فضيل، از حضرت رضا «عليه السّلام» روايت كرده كه فرمود: مقصود شركى است كه به حد كفر نرسيده باشد.


و نيز در همين كتاب، از مالك بن عطيه، از ابى عبداللّه «عليه السلام» روايت كرده، كه در ذيل آيه شريفه فرموده: مقصود از اين شرك، اين است كه كسى بگويد: اگر فلانى نبود، من هلاك شده بودم، و اگر فلانى نبود، من به فلان منفعت و فلان خير مى رسيدم، و اگر فلانى نبود، زن و بچه من از دستم رفته بودند. زيرا چنين كسى براى خدا در مِلك او شريكى قايل شده، كه آن شريكف روزی اش مى دهد، و يا بلا را از او دفع مى كند.  
و نيز در همين كتاب، از مالك بن عطيه، از ابى عبداللّه «عليه السلام» روايت كرده، كه در ذيل آيه شريفه فرموده:  
 
مقصود از اين شرك، اين است كه كسى بگويد: اگر فلانى نبود، من هلاك شده بودم، و اگر فلانى نبود، من به فلان منفعت و فلان خير مى رسيدم، و اگر فلانى نبود، زن و بچه من از دستم رفته بودند. زيرا چنين كسى براى خدا در مِلك او شريكى قايل شده، كه آن شريكف روزی اش مى دهد، و يا بلا را از او دفع مى كند.  


آنگاه مى گويد عرض كردم: حال اگر كسى چنين بگويد: «اگر خدا فلانى را نرسانده بود، من هلاك مى شدم» چطور، آيا اين هم شرك است؟ فرمود: اين خوب است و اشكالى ندارد.
آنگاه مى گويد عرض كردم: حال اگر كسى چنين بگويد: «اگر خدا فلانى را نرسانده بود، من هلاك مى شدم» چطور، آيا اين هم شرك است؟ فرمود: اين خوب است و اشكالى ندارد.
۱۸٬۳۸۸

ویرایش