۱۸٬۳۸۸
ویرایش
خط ۱۵۹: | خط ۱۵۹: | ||
<span id='link242'><span> | <span id='link242'><span> | ||
==در | ==مشرکان، در قيامت، اصلا ياور و ناصری ندارند == | ||
جملۀ «وَ مَا لَهُم مِن نَاصِرِين»، دلالت دارد بر اين كه غير ايشان، ياوران زيادى دارند، نه يك ياور. زيرا از سياق كلام بر مى آيد كه مشركان اصلا ياور ندارند، نه يكى و نه بيشتر. و اگر عنايتى در كار نبود، جا داشت بفرمايد ياورى ندارند، وليكن فرمود: «ياورانى ندارند»، تا بفهماند غير ايشان، ياورانى دارند. | |||
و معلوم مى شود در روز قيامت ياورانى وجود دارد، ولى | و معلوم مى شود در روز قيامت ياورانى وجود دارد، ولى مشركان از يارى آن ها بى بهره اند، و غير مشركان، كسانى هستند كه از يارى آن ها بهره مند مى شوند، و قطعا آن كسان، جز افرادى كه به هدايت الهى مهتدى شده اند، نمى توانند باشند. | ||
و نظير اين آيه در اشاره به اين معنا، حكايتى است كه خداى سبحان، از مجرمان روز قيامت كرده كه خودشان مى گويند: «فَمَا لَنَا مِن شَافِعِين»، و اين ياوران، همانا ملائكه كرام اند، و ساير اسباب توفيق و هدايت، و خداى سبحان هم، در پشت سرِ آنان، محيط به يارى و شفاعت آنان است، همچنان كه فرمود: «إنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِى الحَيَوةِ الدُّنيَا وَ يَومَ يَقُومُ الأشهَادُ». | |||
«'''وَ أَقْسمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ بَلى ...'''»: | |||
و در مجمع البيان گفته معناى اين | راغب، در مفردات مى گويد: جَهد و جُهد - به فتحه جيم و ضمّه آن - هر دو، به معناى طاقت است، و دشوارتر از آن را مشقت گويند. و معناى «وَ أقسَمُوا بِاللّهِ جَهدَ أیمَانِهِم»، اين است كه به خدا سوگند خوردند، و در سوگند خود كوشش كردند كه تا آن جا كه مى توانند، سوگند رساترى باشد. | ||
و در مجمع البيان گفته: معناى اين جمله، اين است كه قسم را به نهايت رساندند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۶۰ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۳۶۰ </center> | ||
جملۀ «لَا يَبعَثُ اللهُ مَن يَمُوتُ»، انكار حشر و قيامت بوده، و كنايه از اين است كه مرگ، نابودى و فنا است و بعد از مرگ، خلقت جديدى نيست. و اين حكايت كلام مشركان، با اعتقاد بيشتر و يا همه آنان به تناسخ منافات ندارد. چه تناسخ، غير مسأله حشر و خلقت جديد است. «تناسخ»، به معناى اين است كه: روح مرده اى به بدن انسانى ديگر و يا موجودى ديگر منتقل شود، و باز در همين دنيا زندگى را ادامه دهد، كه از آن تعبير مى كنند به تولد بعد از تولد. | |||
و معناى | و معناى اين كه فرمود: «بَلَى وَعداً عَلَيهِ حَقّاً»، اين است كه مسأله آن طور كه اينان پنداشته اند، نيست، بلكه خدا هر كه را كه بميرد، دوباره زنده مى كند و اين وعده، وعده اى است ثابت و به عهده خدا. يعنى خدا بر خود واجب كرده كه اين وعده را نسبت به بندگان خويش عملى سازد. پس به هيچ وجه تخلف و تغير نمى پذيرد. | ||
«''' | «'''وَلَكِنَّ أكثَرَ النَّاسِ لَا يَعلَمُونَ '''» - وليكن بيشتر مردم نمى دانند كه اين وعده را نسبت به بندگان خويش عملى خواهد كرد و وعده اى است غيرقابل تخلف، و قضايى است غير قابل تغير. علت ندانستن شان هم، اين است كه از آيات خدا كه همه دلالت بر بعث مى كند و از اين وعده كشف مى نمايد اعراض كرده اند، و آن آيات خلقت آسمان ها و زمين و اختلاف مردم در ظلم و طغيان و عدالت و احسان و تكليف نازل شده در شرايع الهى است. | ||
ویرایش