۱۸٬۴۱۸
ویرایش
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
==آيات ۱۱۵ - ۱۲۶ سوره طه == | ==آيات ۱۱۵ - ۱۲۶ سوره طه == | ||
وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلى | وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسىَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً(۱۱۵) | ||
وَ إِذْ قُلْنَا | |||
فَقُلْنَا | وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائكةِ اسجُدُوا لاَدَمَ فَسجَدُوا إِلا إِبْلِيس أَبى (۱۱۶) | ||
إِنَّ لَك أَلا | |||
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوُّ لَّك وَ لِزَوْجِك فَلا يخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشقَى (۱۱۷) | |||
إِنَّ لَك أَلا تجُوعََ فِيهَا وَ لا تَعْرَى (۱۱۸) | |||
وَ أَنَّك لا تَظمَؤُا فِيهَا وَ لا تَضحَى (۱۱۹) | وَ أَنَّك لا تَظمَؤُا فِيهَا وَ لا تَضحَى (۱۱۹) | ||
فَوَسوَس إِلَيْهِ | |||
فَأَكلا مِنهَا فَبَدَت لهَُمَا سوْءَتُهُمَا وَ طفِقَا يخْصِفَانِ عَلَيهِمَا مِن وَرَقِ الجَْنَّةِ وَ عَصى | فَوَسوَس إِلَيْهِ الشيْطانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّك عَلى شَجَرَةِ الخُْلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى (۱۲۰) | ||
فَأَكلا مِنهَا فَبَدَت لهَُمَا سوْءَتُهُمَا وَ طفِقَا يخْصِفَانِ عَلَيهِمَا مِن وَرَقِ الجَْنَّةِ وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى (۱۲۱) | |||
ثمَّ اجْتَبَهُ رَبُّهُ فَتَاب عَلَيْهِ وَ هَدَى (۱۲۲) | ثمَّ اجْتَبَهُ رَبُّهُ فَتَاب عَلَيْهِ وَ هَدَى (۱۲۲) | ||
قَالَ اهْبِطا مِنْهَا جَمِيعَا بَعْضكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ فَإِمَّا | |||
وَ مَنْ أَعْرَض عَن ذِكرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشةً ضنكاً وَ نحْشرُهُ يَوْمَ | قَالَ اهْبِطا مِنْهَا جَمِيعَا بَعْضكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنى هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاى فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشقَى (۱۲۳) | ||
قَالَ | |||
قَالَ كَذَلِك أَتَتْك | وَ مَنْ أَعْرَض عَن ذِكرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشةً ضنكاً وَ نحْشرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى (۱۲۴) | ||
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشرْتَنى أَعْمَى وَ قَدْ كُنتُ بَصِيراً(۱۲۵) | |||
قَالَ كَذَلِك أَتَتْك آيَاتُنَا فَنَسِيتهَا وَ كَذَلِك الْيَوْمَ تُنسى (۱۲۶) | |||
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | <center> «'''ترجمه آیات'''» </center> | ||
ما پيش از اين از آدم پيمان گرفته | ما پيش از اين از آدم پيمان گرفته بوديم، ولى او فراموش كرد و ما در او پايمردى نديديم. (۱۱۵) | ||
و چون به ملائكه گفتيم به آدم سجده كنيد، همه سجده | و چون به ملائكه گفتيم به آدم سجده كنيد، همه سجده كردند، مگر ابليس كه كه امتناع ورزيد.(۱۱۶) | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۵ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۵ </center> | ||
گفتيم : اى آدم اين دشمن تو و همسر تو | گفتيم: اى آدم! اين دشمن تو و همسر تو است، مواظب باشيد شما را از اين بهشت بيرون نكند، كه تيره بخت مى شوى. (۲۱۷) | ||
تو را مى رسد كه در بهشت | تو را مى رسد كه در بهشت بمانى، نه گرسنه شوى و نه برهنه. (۱۱۸) | ||
آرى، در آن جا، نه تشنه مى شوى و نه آفتاب زده. (۱۱۹) | |||
شيطان او را وسوسه كرد و گفت : اى آدم آيا تو را به رخت خلود و سلطنتى كه كهنه نمى | شيطان او را وسوسه كرد و گفت: اى آدم! آيا تو را به رخت خلود و سلطنتى كه كهنه نمى شود، راهبرى بكنم؟! (۱۲۰) | ||
سرانجام، هر دو از آن درخت خوردند و عورت هايشان به ايشان نمودار شد و بنا كردند از برگ هاى بهشت به خودشان بچسبانند، آدم نافرمانى پروردگار خويش كرد و از راه برفت. (۱۲۱) | |||
پس از آن پروردگارش او را برگزيد و توبه او را پذيرفت و هدايتش كرد (۱۲۲) | پس از آن پروردگارش او را برگزيد و توبه او را پذيرفت و هدايتش كرد. (۱۲۲) | ||
(خداوند) فرمود: همگى پايين | (خداوند) فرمود: همگى پايين برويد، در حالى كه بعضى، دشمن بعضى ديگر خواهيد بود. پس اگر هدايتى از من سوى شما آمد، هر كه آن را پيروى كند، نه گمراه مى شود و نه تيره بخت. (۱۲۳) | ||
و هر كس از كتاب من روى | و هر كس از كتاب من روى بگرداند، وى را روزگارى سخت خواهد بود و او را در روز قيامت، كور محشور كنيم. (۱۲۴) | ||
آن وقت گويد پروردگارا چرا مرا كه بينا | آن وقت گويد: پروردگارا! چرا مرا كه بينا بودم، كور محشور كرده اى؟!(۱۲۵) | ||
(خداى تعالى در پاسخش ) گويد: همان طور كه تو از ديدن آيه هاى ما خود را به كورى زدى و آن را فراموش | (خداى تعالى در پاسخش) گويد: همان طور كه تو از ديدن آيه هاى ما خود را به كورى زدى و آن را فراموش كردى، ما نيز امروز، تو را فراموش كرديم. (۱۲۶) | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | <center> «'''بیان آیات'''» </center> | ||
در اين | در اين آيات، داستان داخل شدن آدم و همسرش در بهشت، و بيرون شدنشان به وسوسه اى از شيطان، و حكمى كه خداى تعالى در اين موقع راند كه دينى تشريع نموده، سعادت و شقاوت بنى نوع آدمى را منوط به پيروى هدايت او و اعراض از آن نموده، بيان مى كند. | ||
و اين داستانى كه نام | و اين داستانى كه نام برديم، در چند جاى قرآن آمده، ولى در اين سوره با كوتاه ترين عبارت، و زيباترين بيان ايراد شده است، و به طورى كه ذيل آن شهادت مى دهد عمده عنايت در آن، بيان همان حكمى است كه گفتيم به تشريع دين و ثواب و عقاب رانده، همچنان كه تفريع بعدش هم كه فرموده: «وَ كَذَلِكَ نَجزِى مَن أسرَفَ وَ لَم يُؤمِن بِآيَاتِ رَبِّه...»، اين معنا را تأييد مى كند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۶ </center> | ||
بله ارتباط مختصرى هم به آيات قبل دارد كه درباره توبه مى فرمود: | بله ارتباط مختصرى هم به آيات قبل دارد كه درباره توبه مى فرمود: «وَ إنّى لَغَفَّارٌ لِمَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمّ اهتَدَى». چون در اين آيات، متعرض توبه آدم شده است. | ||
==تمثيل حال نوع آدمى و زندگى مادّى اش، در داستان هبوط آدم «ع»== | |||
و اين داستان - به طورى كه از سياق آن در اين سوره و در غير آن مانند سوره بقره و اعراف بر مى آيد. حال بنى نوع آدم رابر حسب طبع زمينى و زندگى ماديش تمثيل مى كند و مجسم مى سازد، زيرا خدا او را در بهترين قوام خلق كرده ، و در نعمتهايى بى شمار غرق ساخته، و در بهشت اعتدالش منزل داده ، و از تعدى و خروج به يك سوى افراط و تفريط كه ناشى از پيروى هواى نفس و تعلق به سراب دنيا، و در نتيجه فراموشى جانب رب العزه است تهديد فرمود، تا عهد ميان خود و خدا را فراموش نكرده ، او را نافرمانى و شيطان را در وساوسش پيروى نكند، چون اگر بكند و گول او را بخورد، كه دنيا را برايش زينت داده ، و به نظرش مى رساند كه اگر دل به آن ببندد و پروردگارش را فراموش كند بر اسباب كونى و وجودى مسلط گشته، همه را به خدمت خود در مى آورد، و هر كه مزاحم خواستهاى او از لذائذ زندگى شود ذليل مى كند، و نيز به نظرش مى رساند كه دنيا براى او باقى و او براى دنيا باقى است . | و اين داستان - به طورى كه از سياق آن در اين سوره و در غير آن مانند سوره بقره و اعراف بر مى آيد. حال بنى نوع آدم رابر حسب طبع زمينى و زندگى ماديش تمثيل مى كند و مجسم مى سازد، زيرا خدا او را در بهترين قوام خلق كرده ، و در نعمتهايى بى شمار غرق ساخته، و در بهشت اعتدالش منزل داده ، و از تعدى و خروج به يك سوى افراط و تفريط كه ناشى از پيروى هواى نفس و تعلق به سراب دنيا، و در نتيجه فراموشى جانب رب العزه است تهديد فرمود، تا عهد ميان خود و خدا را فراموش نكرده ، او را نافرمانى و شيطان را در وساوسش پيروى نكند، چون اگر بكند و گول او را بخورد، كه دنيا را برايش زينت داده ، و به نظرش مى رساند كه اگر دل به آن ببندد و پروردگارش را فراموش كند بر اسباب كونى و وجودى مسلط گشته، همه را به خدمت خود در مى آورد، و هر كه مزاحم خواستهاى او از لذائذ زندگى شود ذليل مى كند، و نيز به نظرش مى رساند كه دنيا براى او باقى و او براى دنيا باقى است . | ||
ویرایش