گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۴ بخش۲۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۷۳: خط ۱۷۳:


==آيات ۱۱۵ - ۱۲۶ سوره طه ==
==آيات ۱۱۵ - ۱۲۶ سوره طه ==
وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلى ءَادَمَ مِن قَبْلُ فَنَسىَ وَ لَمْ نجِدْ لَهُ عَزْماً(۱۱۵)
وَ لَقَدْ عَهِدْنَا إِلى آدَمَ مِن قَبْلُ فَنَسىَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً(۱۱۵)
وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئكةِ اسجُدُوا لاَدَمَ فَسجَدُوا إِلا إِبْلِيس أَبى (۱۱۶)
 
فَقُلْنَا يَئَادَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوُّ لَّك وَ لِزَوْجِك فَلا يخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشقَى (۱۱۷)
وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائكةِ اسجُدُوا لاَدَمَ فَسجَدُوا إِلا إِبْلِيس أَبى (۱۱۶)
إِنَّ لَك أَلا تجُوعَ فِيهَا وَ لا تَعْرَى (۱۱۸)
 
فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوُّ لَّك وَ لِزَوْجِك فَلا يخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشقَى (۱۱۷)
 
إِنَّ لَك أَلا تجُوعََ فِيهَا وَ لا تَعْرَى (۱۱۸)
 
وَ أَنَّك لا تَظمَؤُا فِيهَا وَ لا تَضحَى (۱۱۹)
وَ أَنَّك لا تَظمَؤُا فِيهَا وَ لا تَضحَى (۱۱۹)
فَوَسوَس إِلَيْهِ الشيْطنُ قَالَ يَئَادَمُ هَلْ أَدُلُّك عَلى شجَرَةِ الخُْلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى (۱۲۰)
 
فَأَكلا مِنهَا فَبَدَت لهَُمَا سوْءَتُهُمَا وَ طفِقَا يخْصِفَانِ عَلَيهِمَا مِن وَرَقِ الجَْنَّةِ وَ عَصى ءَادَمُ رَبَّهُ فَغَوَى (۱۲۱)
فَوَسوَس إِلَيْهِ الشيْطانُ قَالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّك عَلى شَجَرَةِ الخُْلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى (۱۲۰)
 
فَأَكلا مِنهَا فَبَدَت لهَُمَا سوْءَتُهُمَا وَ طفِقَا يخْصِفَانِ عَلَيهِمَا مِن وَرَقِ الجَْنَّةِ وَ عَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى (۱۲۱)
 
ثمَّ اجْتَبَهُ رَبُّهُ فَتَاب عَلَيْهِ وَ هَدَى (۱۲۲)
ثمَّ اجْتَبَهُ رَبُّهُ فَتَاب عَلَيْهِ وَ هَدَى (۱۲۲)
قَالَ اهْبِطا مِنْهَا جَمِيعَا بَعْضكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكم مِّنى هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاى فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشقَى (۱۲۳)
 
وَ مَنْ أَعْرَض عَن ذِكرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشةً ضنكاً وَ نحْشرُهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ أَعْمَى (۱۲۴)
قَالَ اهْبِطا مِنْهَا جَمِيعَا بَعْضكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوُّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنى هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاى فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشقَى (۱۲۳)
قَالَ رَب لِمَ حَشرْتَنى أَعْمَى وَ قَدْ كُنت بَصِيراً(۱۲۵)
 
قَالَ كَذَلِك أَتَتْك ءَايَتُنَا فَنَسِيتهَا وَ كَذَلِك الْيَوْمَ تُنسى (۱۲۶)
وَ مَنْ أَعْرَض عَن ذِكرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشةً ضنكاً وَ نحْشرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى (۱۲۴)
 
قَالَ رَبِّ لِمَ حَشرْتَنى أَعْمَى وَ قَدْ كُنتُ بَصِيراً(۱۲۵)
 
قَالَ كَذَلِك أَتَتْك آيَاتُنَا فَنَسِيتهَا وَ كَذَلِك الْيَوْمَ تُنسى (۱۲۶)


<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>


ما پيش از اين از آدم پيمان گرفته بوديم ولى او فراموش كرد و ما در او پايمردى نديديم (۱۱۵)
ما پيش از اين از آدم پيمان گرفته بوديم، ولى او فراموش كرد و ما در او پايمردى نديديم. (۱۱۵)


و چون به ملائكه گفتيم به آدم سجده كنيد، همه سجده كردند مگر ابليس كه كه امتناع ورزيد(۱۱۶)
و چون به ملائكه گفتيم به آدم سجده كنيد، همه سجده كردند، مگر ابليس كه كه امتناع ورزيد.(۱۱۶)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۵ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۵ </center>
گفتيم : اى آدم اين دشمن تو و همسر تو است مواظب باشيد شما را از اين بهشت بيرون نكند كه تيره بخت مى شوى (۲۱۷)
گفتيم: اى آدم! اين دشمن تو و همسر تو است، مواظب باشيد شما را از اين بهشت بيرون نكند، كه تيره بخت مى شوى. (۲۱۷)


تو را مى رسد كه در بهشت بمانى نه گرسنه شوى و نه برهنه (۱۱۸)
تو را مى رسد كه در بهشت بمانى، نه گرسنه شوى و نه برهنه. (۱۱۸)


آرى در آنجا نه تشنه مى شوى و نه آفتاب زده (۱۱۹)
آرى، در آن جا، نه تشنه مى شوى و نه آفتاب زده. (۱۱۹)


شيطان او را وسوسه كرد و گفت : اى آدم آيا تو را به رخت خلود و سلطنتى كه كهنه نمى شود راه برى بكنم ؟! (۱۲۰)
شيطان او را وسوسه كرد و گفت: اى آدم! آيا تو را به رخت خلود و سلطنتى كه كهنه نمى شود، راهبرى بكنم؟! (۱۲۰)


سر انجام هر دو از آن درخت خوردند و عورتهايشان به ايشان نمودار شد و بنا كردند از برگهاى بهشت به خودشان بچسبانند، آدم نافرمانى پروردگار خويش كرد و از راه برفت (۱۲۱)
سرانجام، هر دو از آن درخت خوردند و عورت هايشان به ايشان نمودار شد و بنا كردند از برگ هاى بهشت به خودشان بچسبانند، آدم نافرمانى پروردگار خويش كرد و از راه برفت. (۱۲۱)


پس از آن پروردگارش او را برگزيد و توبه او را پذيرفت و هدايتش كرد (۱۲۲)
پس از آن پروردگارش او را برگزيد و توبه او را پذيرفت و هدايتش كرد. (۱۲۲)


(خداوند) فرمود: همگى پايين برويد در حالى كه بعضى دشمن بعضى ديگر خواهيد بود، پس اگر هدايتى از من سوى شما آمد هر كه آن را پيروى كند نه گمراه مى شود و نه تيره بخت (۱۲۳)
(خداوند) فرمود: همگى پايين برويد، در حالى كه بعضى، دشمن بعضى ديگر خواهيد بود. پس اگر هدايتى از من سوى شما آمد، هر كه آن را پيروى كند، نه گمراه مى شود و نه تيره بخت. (۱۲۳)


و هر كس از كتاب من روى بگرداند وى را روزگارى سخت خواهد بود و او را در روز قيامت كور محشور كنيم (۱۲۴)
و هر كس از كتاب من روى بگرداند، وى را روزگارى سخت خواهد بود و او را در روز قيامت، كور محشور كنيم. (۱۲۴)


آن وقت گويد پروردگارا چرا مرا كه بينا بودم كور محشور كرده اى ؟!(۱۲۵)
آن وقت گويد: پروردگارا! چرا مرا كه بينا بودم، كور محشور كرده اى؟!(۱۲۵)


(خداى تعالى در پاسخش ) گويد: همان طور كه تو از ديدن آيه هاى ما خود را به كورى زدى و آن را فراموش كردى ما نيز امروز تو را فراموش كرديم (۱۲۶)
(خداى تعالى در پاسخش) گويد: همان طور كه تو از ديدن آيه هاى ما خود را به كورى زدى و آن را فراموش كردى، ما نيز امروز، تو را فراموش كرديم. (۱۲۶)


<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>


در اين آيات داستان داخل شدن آدم و همسرش در بهشت ، و بيرون شدنشان به وسوسه اى از شيطان ، و حكمى كه خداى تعالى در اين موقع راند كه دينى تشريع نموده سعادت و شقاوت بنى نوع آدمى را منوط به پيروى هدايت او و اعراض از آن نموده بيان مى كند.
در اين آيات، داستان داخل شدن آدم و همسرش در بهشت، و بيرون شدنشان به وسوسه اى از شيطان، و حكمى كه خداى تعالى در اين موقع راند كه دينى تشريع نموده، سعادت و شقاوت بنى نوع آدمى را منوط به پيروى هدايت او و اعراض از آن نموده، بيان مى كند.


و اين داستانى كه نام برديم در چند جاى قرآن آمده ، ولى در اين سوره با كوتاهترين عبارت ، و زيباترين بيان ايراد شده است ، و به طورى كه ذيل آن شهادت مى دهد عمده عنايت در آن بيان همان حكمى است كه گفتيم به تشريع دين و ثواب و عقاب رانده ، همچنانكه تفريع بعدش هم كه فرموده : ((و كذلك نجزى من اسرف و لم يومن بايات ربه ...(( اين معنا را تاءييد مى كند.
و اين داستانى كه نام برديم، در چند جاى قرآن آمده، ولى در اين سوره با كوتاه ترين عبارت، و زيباترين بيان ايراد شده است، و به طورى كه ذيل آن شهادت مى دهد عمده عنايت در آن، بيان همان حكمى است كه گفتيم به تشريع دين و ثواب و عقاب رانده، همچنان كه تفريع بعدش هم كه فرموده: «وَ كَذَلِكَ نَجزِى مَن أسرَفَ وَ لَم يُؤمِن بِآيَاتِ رَبِّه...»، اين معنا را تأييد مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۶ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۴ صفحه ۳۰۶ </center>
بله ارتباط مختصرى هم به آيات قبل دارد كه درباره توبه مى فرمود: ((و انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى ((، چون در اين آيات متعرض توبه آدم شده است .
بله ارتباط مختصرى هم به آيات قبل دارد كه درباره توبه مى فرمود: «وَ إنّى لَغَفَّارٌ لِمَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمّ اهتَدَى». چون در اين آيات، متعرض توبه آدم شده است.
 
تمثيل حال نوع آدمى بر حسب طبع زمينى و زندگى مادى اش در داستان آدم (عليه السلام ) و هبوط او


==تمثيل حال نوع آدمى و زندگى مادّى اش، در داستان هبوط آدم «ع»==
و اين داستان - به طورى كه از سياق آن در اين سوره و در غير آن مانند سوره بقره و اعراف بر مى آيد. حال بنى نوع آدم رابر حسب طبع زمينى و زندگى ماديش تمثيل مى كند و مجسم مى سازد، زيرا خدا او را در بهترين قوام خلق كرده ، و در نعمتهايى بى شمار غرق ساخته، و در بهشت اعتدالش منزل داده ، و از تعدى و خروج به يك سوى افراط و تفريط كه ناشى از پيروى هواى نفس و تعلق به سراب دنيا، و در نتيجه فراموشى جانب رب العزه است تهديد فرمود، تا عهد ميان خود و خدا را فراموش نكرده ، او را نافرمانى و شيطان را در وساوسش پيروى نكند، چون اگر بكند و گول او را بخورد، كه دنيا را برايش زينت داده ، و به نظرش مى رساند كه اگر دل به آن ببندد و پروردگارش را فراموش كند بر اسباب كونى و وجودى مسلط گشته، همه را به خدمت خود در مى آورد، و هر كه مزاحم خواستهاى او از لذائذ زندگى شود ذليل مى كند، و نيز به نظرش مى رساند كه دنيا براى او باقى و او براى دنيا باقى است .
و اين داستان - به طورى كه از سياق آن در اين سوره و در غير آن مانند سوره بقره و اعراف بر مى آيد. حال بنى نوع آدم رابر حسب طبع زمينى و زندگى ماديش تمثيل مى كند و مجسم مى سازد، زيرا خدا او را در بهترين قوام خلق كرده ، و در نعمتهايى بى شمار غرق ساخته، و در بهشت اعتدالش منزل داده ، و از تعدى و خروج به يك سوى افراط و تفريط كه ناشى از پيروى هواى نفس و تعلق به سراب دنيا، و در نتيجه فراموشى جانب رب العزه است تهديد فرمود، تا عهد ميان خود و خدا را فراموش نكرده ، او را نافرمانى و شيطان را در وساوسش پيروى نكند، چون اگر بكند و گول او را بخورد، كه دنيا را برايش زينت داده ، و به نظرش مى رساند كه اگر دل به آن ببندد و پروردگارش را فراموش كند بر اسباب كونى و وجودى مسلط گشته، همه را به خدمت خود در مى آورد، و هر كه مزاحم خواستهاى او از لذائذ زندگى شود ذليل مى كند، و نيز به نظرش مى رساند كه دنيا براى او باقى و او براى دنيا باقى است .


۱۸٬۴۱۸

ویرایش