۱۸٬۴۱۸
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
==اوصاف عمومى و جامع منافقين == | ==اوصاف عمومى و جامع منافقين == | ||
«'''اَلْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَت بَعْضهُم مِّن بَعْضٍ... وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ'''»: | |||
مفسرين گفتهاند كه اين دو آيه جمله مستانفه هستند كه حال عموم منافقين را متعرض شده و اوصاف عمومى و جامع ايشان را به عنوان معرفى برميشمارند، و كيفرى را كه خداوند در عاقبت امرشان به ايشان مى دهد نام برده آنگاه متعرض حال عموم | |||
ظاهر امر اين است كه اين آيه در مقام تعليل جمله | مفسرين گفتهاند كه اين دو آيه جمله مستانفه هستند كه حال عموم منافقين را متعرض شده و اوصاف عمومى و جامع ايشان را به عنوان معرفى برميشمارند، و كيفرى را كه خداوند در عاقبت امرشان به ايشان مى دهد نام برده آنگاه متعرض حال عموم مؤمنين شده ايشان را هم به صفات جامعى كه دارند معرفى نموده و مطالبى كه مايه تنبيه و بيدارى ايشان است ذكر مى كند. تا سخن در باره آنان درست در مقابل سخنانى باشد كه درباره منافقين به ميان آمده ، دليل اين معنا اين است كه جزاى كفار را با منافقين يكجا آورده و فرموده: «وعد الله المنافقين و المنافقات و الكفار...». | ||
پس آيه قبلى چون دلالت ميكرد بر | |||
ظاهر امر اين است كه اين آيه در مقام تعليل جمله «ان نعف عن طائفة منكم نعذب طائفة» است كه در آيه قبلى بود، و سياق مخاطب بودن منافقين هنوز باقى است و قطع نشده. | |||
به شوشتر زدند گردن | |||
پس آيه قبلى چون دلالت ميكرد بر اين كه «خداوند منافقين را رها نمى كند تا آنكه بجرم نفاقشان عذابشان كند و اگر بعضى از ايشان را بخاطر حكمت و مصلحتى عفو كند، ديگران را عذاب خواهد كرد» لذا جاى اين سؤال بود كه كسى بپرسد: چه معنا دارد كه عده اى را به خاطر عفو رها كند و عده ديگرى را دستگير و عذاب كند؟ و آيا اين از باب: «ستم كرد در بلخ آهنگرى * به شوشتر زدند گردن مسگرى» نيست؟ | |||
و اگر زنان منافق را هم ذكر كرده با اينكه قبلا صحبتى از زنان منافق به ميان نيامده بود، بعيد نيست براى اين باشد كه شدت ارتباط و كمال اتحاد ميان آنان را برساند و بفهماند كه در صفات نفسانى همه يك جورند، و نيز اشاره كرده باشد به اينكه پارهاى از زنان نيز اعضاى | |||
و چون جاى اين سؤال بوده سبب را ذكر كرده تا جواب اين اشكال داده شده باشد. و سبب اين است كه چون منافقين همه سر و ته يك كرباسند و در صفات خبيث و اعمال زشت با هم شركت دارند، قهرا در كيفر اعمال و عاقبت احوال نيز با هم شريك اند. | |||
و اگر زنان منافق را هم ذكر كرده با اينكه قبلا صحبتى از زنان منافق به ميان نيامده بود، بعيد نيست براى اين باشد كه شدت ارتباط و كمال اتحاد ميان آنان را برساند و بفهماند كه در صفات نفسانى همه يك جورند، و نيز اشاره كرده باشد به اينكه پارهاى از زنان نيز اعضاى مؤثرى هستند در اجراء برنامه هاى منافقين و رل هاى مهمى را ميتوانند در اين جامعه فاسد بازى كنند. | |||
ویرایش