۱۷٬۰۳۳
ویرایش
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
و اما اين بت ها كه در بتكده ها و معابد نصب مى كنند، تمثال هايى از آن ارباب و آلهه هستند، نه اين كه راستى خود اين بتها، خدا باشند. چيزى كه هست، عوام آن ها، بسا مى شود كه بين بت ها و ارباب آن ها فرق نگذاشتنه، خود بت ها را هم مى پرستند، همان طور كه ارباب و آلهه را مى پرستند. عرب جاهليت هم اين طور بودند. و همچنين عوام هاى صابئين. بسا مى شود كه فرقى بين بت هاى كواكب و كواكب كه آن ها نيز، بت هاى ارواح موكل بر آن ها هستند، و بين ارواح كه ارباب و آلهۀ حقيقى نزد خواص صابئين هستند، فرقى نمى گذارند. | و اما اين بت ها كه در بتكده ها و معابد نصب مى كنند، تمثال هايى از آن ارباب و آلهه هستند، نه اين كه راستى خود اين بتها، خدا باشند. چيزى كه هست، عوام آن ها، بسا مى شود كه بين بت ها و ارباب آن ها فرق نگذاشتنه، خود بت ها را هم مى پرستند، همان طور كه ارباب و آلهه را مى پرستند. عرب جاهليت هم اين طور بودند. و همچنين عوام هاى صابئين. بسا مى شود كه فرقى بين بت هاى كواكب و كواكب كه آن ها نيز، بت هاى ارواح موكل بر آن ها هستند، و بين ارواح كه ارباب و آلهۀ حقيقى نزد خواص صابئين هستند، فرقى نمى گذارند. | ||
به هرحال، پس ارباب و آلهه معبود در نزد | به هرحال، پس ارباب و آلهه معبود در نزد «وثنيّت» هستند، و اين ارباب، موجوداتى ممكن و مخلوق اند. چيزى كه هست، خداوند اين مخلوقات را از آن جا كه مقرّب درگاه خود مى داند، موكّل بر تدبير عالَم كرده و هر يك را بر حسب مقام و منزلتى كه دارد، مأموريتى داده. و اما خود خداى سبحان، به غير از خلق كردن و پديد آوردن، كار ديگرى ندارد، و او، ربّ ارباب و اله آلهه است. | ||
حال كه اين معانى را متوجه شدى، مى توانى بفهمى كه منظور از آيه مورد بحث كه مى فرمايد: «وَ الّذِينَ اتّخَذُوا مِن دُونِهِ أولِيَاء» چيست؟ منظور، همين | حال كه اين معانى را متوجه شدى، مى توانى بفهمى كه منظور از آيه مورد بحث كه مى فرمايد: «وَ الّذِينَ اتّخَذُوا مِن دُونِهِ أولِيَاء» چيست؟ منظور، همين «وثنيت» است كه قائل اند غير از خدا، اربابى دیگر هستند، كه امور عالَم را تدبير مى كنند، و ربوبيت و تدبير، منسوب به ايشان است، نه منسوب به خداى تعالى. | ||
پس در نظر وثنيت، اين ارباب مدبّر امور هستند. نتيجه اش هم، اين است كه پس بايد در مقابل همين ارباب خاضع شد و آن ها را عبادت كرد، تا ما را از منافعى برخوردار و بلاها و ضررها را دفع كنند. و حتى بايد از اين ها تشكر كرد. چون كارها همه به دست آنان است، نه به دست خدا. | پس در نظر وثنيت، اين ارباب مدبّر امور هستند. نتيجه اش هم، اين است كه پس بايد در مقابل همين ارباب خاضع شد و آن ها را عبادت كرد، تا ما را از منافعى برخوردار و بلاها و ضررها را دفع كنند. و حتى بايد از اين ها تشكر كرد. چون كارها همه به دست آنان است، نه به دست خدا. |
ویرایش