النازعات ١٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن جزییات آیه)
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link186 | آيات ۱ - ۴۱، سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link186 | آيات ۱ - ۴۱  سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link187 | اقوال مختلف درباره مراد از پنج سوگند آغاز سوره نازعات : ((و النازعات غرقا والناشطات نشطا...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link187 | اقوال مختلف درباره مراد از پنج سوگند آغاز سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link188 | نقد و بررسى اقوال فوق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link188 | نقد و بررسى اقوال فوق]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link189 | بيان اينكه در اين پنج سوگند به ملائكه سوگند ياد شده است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link190 | تدبیر همه امور عالَم توسط فرشتگان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link190 | (در ذيل آيه فالمدبرات امرا)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link191 | عدم منافات بين استناد حوادث به خدای تعالی و ملائکه و به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link191 | عدم منافات بين واسطه بودن ملائكه و استناد حوادث به ايشان ، به استناد آنها به خداىتعالى و به اسباب ظاهرى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link192 | معناى اين كه درباره قيامت فرمود: «يَومَ تَرجُفُ الرّاجِفَة»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link192 | معناى اينكه درباره قيامت فرمود: ((يوم ترجف الراجفه تتبعها الرادفة ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link193 | حكايت سخن كفار در بعید شمردن معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۲#link193 | حكايت سخن كفار در استبعاد معاد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link194 | داستان موسى «ع» و فرعون]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link194 | داستان موسى (عليه السلام ) و فرعون و آنچه اشاره به اين داستان در اين مقام افاده مىكند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link195 | پیامی كه حضرت موسى «ع» مأمور شد به فرعون بگويد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link195 | معناى ((هل لك الى ان تزكى و اهديك الى ربك فتخشى )) كه موسى (عليه السلام )ماءمور شد به فرعون بگويد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link196 | مراد فرعون از اين كه خطاب به مردم مصر گفت: «أنَا رَبُّكُمُ الأعلى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link196 | مراد فرعون از اينكه خطاب به مردم مصر گفت : ((انا ربكم الاعلى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link197 | چند وجه در معناى «فاخذه الله نكال الآخرة و الاولى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link197 | چند وجه در معناى ((فاخذه الله نكال الاخره و الاولى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link198 | خطاب توبيخى به مشرکان و منکران قیامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link198 | رفع استبعاد معاد در خطاب و استفهام توبيخى ((ءاءنتم اشد خلقا ام السماء بنيها...))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link199 | نامگذاری قيامت به «الطّامَةُ الكُبرى»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link199 | تسميه قيامت به ((الطامه الكبرى ))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link200 | ویژگی های کلّی انسان های بهشتی و دوزخی]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link200 | تقسيم مردم به دو دسته : طاغى دوزخى ، او خائف از مقام پروردگار كه بهشت ماءواى اواست و بيان ضابطه براى صفات هر يك]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link201 | آثار و نشانه های طغيان و خوف از مقام پروردگار]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link201 | لوازم و آثار طغيان و خوف از مقام رب]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link202 | مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link202 | مقصود از مقام پروردگار و خوف از آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link203 | (رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات ، استعباد معاد توسط كفار،خوف از مقامپروردگار،پيروى از هوى )]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۳#link203 | رواياتى درباره سوگندهاى سوره نازعات و... ]]


}}
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۶

کپی متن آیه
يَقُولُونَ‌ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ‌ فِي‌ الْحَافِرَةِ

ترجمه

(ولی امروز) می‌گویند: «آیا ما به زندگی مجدّد بازمی‌گردیم؟!

|گويند: آيا ما به زندگى مجدد بازگردانده مى‌شويم
گويند: «آيا [باز] ما به [مغاك‌] زمين برمى‌گرديم؟
(مردم غافل دنیا) گویند: آیا ما پس از مرگ باز زندگانی دیگری خواهیم یافت؟
می گویند: آیا ما [پس از مرگ] به همان حالت اول [که در دنیا بودیم] باز گردانده می شویم؟
مى‌گويند: آيا ما به حالت نخستين بازمى‌گرديم،
گویند آیا ما به حالت نخستین [زندگی‌] باز گردانده شویم‌
[منكران بعث‌] گويند: آيا ما [پس از مرگ‌] به حال نخست بازگردانيده مى‌شويم؟!
(آنان در دنیا) می‌گفتند: آیا ما دوباره (زنده می‌گردیم و) به زندگی بازگردانده می‌شویم؟!
گویند: «آیا ما (باز) همواره در گودال‌ها(ی گورهامان به زندگی) بازگشت شوندگانیم؟
گویند آیا مائیم بازگردانیده در گور (یا در حال نخستین)

They say, “Are we to be restored to the original condition?
ترتیل:
ترجمه:
النازعات ٩ آیه ١٠ النازعات ١١
سوره : سوره النازعات
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مَرْدُودُونَ»: برگردانده شدگان. «الْحَافِرَةِ»: راه طی شده. حالت نخستین و زندگی پیشین. مراد حیات دوباره و آفرینش دوباره است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ «6»

روزى كه زلزله وحشتناك همه چيز را به لرزه درآورد. و به دنبال آن لرزه ديگرى واقع شود. در آن روز، دلهايى ترسان و لرزان است. و چشم‌ها (از ترس) فرو افتاده. (آنان كه در دنيا) مى‌گويند: آيا (پس از مرگ) ما به زندگى نخستين باز گردانده مى‌شويم؟ آنگاه كه استخوان‌هايى پوسيده شديم؟ (با خود) گويند: در اين صورت، اين بازگشتى زيانبار است. جز اين نيست كه آن بازگشت، با يك صيحه عظيم است. كه ناگهان همگى در صحراى محشر حاضر شوند.


«1». يونس، 3.

جلد 10 - صفحه 373

نکته ها

«راجفة» به معناى اضطراب و لرزه شديد است. «اراجيف» به كلمات فتنه‌انگيز كه مايه اضطراب باشد گفته مى‌شود.

«رادفة» از «رديف» به معناى در پى آمدن است و به پس لرزه‌ها گفته مى‌شود. شايد زمين لرزه اول به خاطر صور اول باشد كه همه مى‌ميرند و مراد از «رادفة» صور دوم باشد كه همه زنده مى‌شوند، چنانكه در آيه 68 سوره زمر به هر دو امر تصريح شده است.

«واجِفَةٌ» به حركت يا اضطراب شديد و سريع گفته مى‌شود و «خاشِعَةٌ» به كسى گويند كه سر به زير انداخته و به زمين چشم دوخته است.

«حافرة» به معناى آغاز و ابتداى هر چيزى است. بنابراين كافران از بازگشت به زندگى نخستين تعجّب مى‌كردند. امّا ممكن است «حافرة» به معناى «محفورة» باشد، يعنى قبرى كه در زمين حفر مى‌كنند، كه در اين صورت معنا چنين مى‌شود: آيا بعد از مردن، از قبرهايمان برمى گرديم و زنده مى‌شويم؟ «1»

«نَخِرَةً» استخوان پوسيده‌اى است كه با اندك فشارى از هم بپاشد.

دلهايى كه در دنيا از خوف خدا لرزان باشد «وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» «2»* در آخرت در امان است.

«فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» «3»* و دلهايى كه در دنيا آرامش غافلانه دارند، آنجا مضطربند. «قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ»

«زجر»، راندن با فرياد و صداست و «زَجْرَةٌ» شايد همان نفحه دوم در صور باشد كه مقدّمه زنده شدن تمام مردگان مى‌شود و «ساهرة» زمين هموار قيامت است، زيرا در آن سرزمين، چشم‌ها به خواب نمى‌رود و در حال سَهَر است.

پیام ها

1- دگرگونى نظام طبيعت از مقدّمات رستاخيز است. تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ ...

2- زلزله‌هاى قيامت در يك مرحله نيست، پى‌درپى هستند. الرَّاجِفَةُ ... الرَّادِفَةُ


«1». تفسير الميزان.

«2». انفال، 2.

«3». يونس، 62.

جلد 10 - صفحه 374

3- در قيامت همه نگران نيستند، بعضى دلها دلهره دارند. «قُلُوبٌ»

4- ارتباط عميقى بين روح و جسم برقرار است. قُلُوبٌ‌ ... واجِفَةٌ، أَبْصارُها خاشِعَةٌ

5- گروهى از مردم، با طرح سؤالات تكرارى، وقوع قيامت را انكار مى‌كنند.

«يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ؟»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ «10»

يَقُولُونَ‌: مى‌گويند منكران قيامت در وقتى كه با ايشان مى‌گويند: شما مبعوث خواهيد شد: أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ: آيا رد كرده شدگانيم در حالت اولى؟ يعنى آيا ما را بعد از مرگ به همان حالت كه داشتيم، رد خواهند كرد؟


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ النَّازِعاتِ غَرْقاً «1» وَ النَّاشِطاتِ نَشْطاً «2» وَ السَّابِحاتِ سَبْحاً «3» فَالسَّابِقاتِ سَبْقاً «4»

فَالْمُدَبِّراتِ أَمْراً «5» يَوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ «6» تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ «7» قُلُوبٌ يَوْمَئِذٍ واجِفَةٌ «8» أَبْصارُها خاشِعَةٌ «9»

يَقُولُونَ أَ إِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِي الْحافِرَةِ «10» أَ إِذا كُنَّا عِظاماً نَخِرَةً «11» قالُوا تِلْكَ إِذاً كَرَّةٌ خاسِرَةٌ «12» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ «13» فَإِذا هُمْ بِالسَّاهِرَةِ «14»

ترجمه‌

سوگند بفرشتگانى كه كشندگانند كشيدنى بشدّت‌

و بفرشتگانيكه بيرون آورندگانند بيرون آوردنى با محنت‌

و بفرشتگانيكه مدارا كنندگانند در قبض روح اهل ايمان مدارا نمودنى‌

پس سبقت گيرندگانند سبقت گرفتنى ببهشت‌

پس ترتيب دهندگانند امور بندگانرا از سالى تا سالى‌

روزى كه بلرزه در آورد بلرزه در آورنده‌

از پى در آيد آنرا از پى در آينده‌

دلهائى در چنين روز لرزان و بى‌آرام است‌

چشمهاى آنها فرو هشته است‌

ميگويند آيا همانا ما بر گردانده شدگانيم در راهى كه گود نموديم بقدمهاى خودمان‌

آيا وقتى كه گشتيم استخوانهائى پوسيده‌

گفتند آن در اينهنگام باز گشتنى است با زيان و ضرر

پس جز اين نيست كه آن يك صيحه كشيدن است‌

پس ناگهان آنها در زمين هموار محشرند.

تفسير

خداوند متعال در اينسوره شريفه ذكر فرموده صفات ملائكه موكّله بقبض ارواح را و قسم ياد فرموده بآنها چون از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل شده كه از براى خدا است آنكه قسم ياد نمايد بهر چه بخواهد از مخلوقاتش و نيست براى مخلوق آنكه قسم ياد نمايد جز بخدا و عظمت شأن و مقام ملائكه محتاج به بيان نيست و متعلق قسم كه محقق الوقوع بودن قيامت است براى دلالت آيات آتيه بر آن ذكر نشده و آن صفات در آن ملائكه از اين قرار است‌


جلد 5 صفحه 338

كه آنها نزع و قلع كنندگانند ارواح كفّار را از ابدانشان با فشار و شدّت تمام مانند شجاعى كه زه كمان را بتمام قوّت بكشد كه آنرا غرق گويند و منتقل نمايند جانهاى آنها را از جوف و جلدشان بعالم ديگرى با مشقّت و همّ و غمّ و قبض نمايند ارواح اهل ايمانرا بآرامى و سهولت و رفق و مدارا و وا گذارند آنها را كه استراحت نمايند مانند شناورانى كه در آب بسهولت و آرامى شنا مينمايند كه مبادا خسته شوند پس سبقت گيرندگان باشند به ارواح اهل ايمان بسوى بهشت پس تدبير و تنظيم نمايندگانند امور آنان و ساير بندگان خدا را از سالى تا سال ديگر چنانچه در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و بنابر اين دو آيه راجع بكفّار و دو آيه راجع باهل ايمان و آيه پنجم اعمّ از آن دو دسته است ولى مفسّرين و النّاشطات را هم راجع باهل ايمان دانسته‌اند كه ملائكه با نشاط و رفق ارواح ايشانرا از بدن بيرون آورند و سابقات و مدبرات را بملائكه‌اى كه سبقت ميگيرند بداخل نمودن ارواح كفّار در عذاب و ارواح اهل ايمان در آسايش و نعمت ابدى و تدبير امور هر دو دسته در آنعالم از عقاب و ثواب تفسير نموده‌اند و انصاف آنستكه اينمعنى اقرب بلغت و انسب در اعتبار و نظر است ولى چون اين آيات و امثال آن كه در سوره و المرسلات گذشت از متشابهات است و اخبار و اقوال در معانى آنها مختلف ميباشد نميشود بهيچ يك اعتماد نمود و العلم عند اللّه تعالى و محتمل است آيه دوم در هر دو معنى استعمال شده باشد چون استعمال لفظ مشترك در بيشتر از يك معنى جائز بلكه از محسّنات كلام است و اينمعنى مكرّر ذكر و در اوائل كتاب بنحو اجمال اثبات شده و بنابر اين آيه اول مخصوص بكفّار و آيه سوم مخصوص باهل ايمان و آيه دوم مشترك است و هر يك از آن سه مستقلّ در مرادند كه بر يكديگر بواو عطف شده‌اند و آيه چهارم و پنجم كه بفاء عطف شده از متفرّعات بر آيات سابقه ميباشند چنانچه اخيرا ذكر شد و بنابر اين نكته عطف بواو وفاء معلوم و تعادل آيات در افاده مراد محفوظ خواهد بود و آن جمعى است بين روايت علوى و بيان مفسّرين و اللّه اعلم و آن روز قيامتى كه خداوند قسم ياد فرموده كه خواهد آمد روزى است كه متزلزل و منشقّ نمايد زمين را متزلزل كننده كه‌


جلد 5 صفحه 339

نفخه اول اسرافيل است و از پى در آيد آنرا رديف و در دنبال آينده آن كه نفخه دوم باشد دلهائى در آنروز ترسان و لرزان و هراسان باشند و ديده‌هاى صاحبان آن دلها از ترسيكه در دلهاى آنان جاى گرفته فرو هشته و بپائين افتاده است و كفّار منكر معاد بر سبيل تعجب و انكار ميگويند آيا ما آن راهى را كه پيموديم بآن برگردانده خواهيم شد يعنى دو مرتبه زنده ميشويم چون حافره بزمين حفر شده از اثر قدم عابر گفته ميشود و محتمل است مراد انكار برگشت بحيات در محفوره قبر باشد آيا چنين برگشتى ممكن است وقتى كه ما استخوانهاى پوسيده باشيم و گويند اگر چنين باشد اين مرتبه برگشت بزندگى براى ما زيان و خسارت است چون ما آنرا تكذيب نموده مستحقّ عذاب شديم و قمّى ره نقل فرموده كه اين جمله را بطريق استهزاء ميگفتند و چون اين امر كه برپا نمودن قيامت و زنده كردن مردگان باشد براى خداوند خيلى آسان است اگر چه در نظر مردم بسيار مشكل بلكه محال ميآيد ميفرمايد جز آن نيست كه آن نفخه دوم اسرافيل يك بانگ زدن و صيحه كشيدن است پس ناگاه مردم زنده و در زمين صاف هموارى كه عرصه محشر است حاضر و ناظر خواهند بود و قمّى ره نقل فرموده كه زجره نفخه دوم در صور است و ساهره موضعى است در شام نزد بيت المقدّس و شايد عرصات حشر از آن مبسوط شود و اللّه تعالى اعلم.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَقُولُون‌َ أَ إِنّا لَمَردُودُون‌َ فِي‌ الحافِرَةِ «10»

ميگويند: آيا محققا ‌ما ‌بر‌ گشته‌ شدگانيم‌ ‌در‌ گودال‌ قبر، ‌با‌ اينكه‌ ‌اينکه‌ كفار ‌از‌ همان‌ حال‌ نزع‌ و ‌در‌ قبر و عالم‌ برزخ‌ معذب‌ هستند و بودند چنانچه‌ ميفرمايد:

(القبر روضة ‌من‌ رياض‌ الجنة ‌او‌ حفرة ‌من‌ حفرات‌ النيران‌)

و ‌در‌ همان‌ حال‌ نزع‌ جاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ميبيند و روح‌ ‌او‌ ‌در‌ برهوت‌ ‌با‌ ارواح‌ كفار و معاندين‌ معذب‌ لكن‌ اوضاع‌ محشر ‌را‌ ‌که‌ مشاهده‌ ميكند بكلي‌ ‌آنها‌ ‌را‌ ناچيز ميگيرد و تمني‌ ميكند ‌که‌ برگردد ‌در‌ قبر و بهمان‌ مقدار عذاب‌ بسازد و باين‌ عذاب‌ شديد گرفتار نشود ‌که‌ ميفرمايد: وَ يَوم‌َ القِيامَةِ يُرَدُّون‌َ إِلي‌ أَشَدِّ العَذاب‌ِ بقره‌ آيه 85، و ميفرمايد: سَنُعَذِّبُهُم‌ مَرَّتَين‌ِ ثُم‌َّ يُرَدُّون‌َ إِلي‌ عَذاب‌ٍ عَظِيم‌ٍ توبه‌ آيه 101.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 10)- آنگاه سخن را از قیامت به دنیا می‌کشاند، می‌فرماید: ولی امروز «می‌گویند: آیا ما به زندگی مجدد باز می‌گردیم»؟! (یقولون أ إنا لمردودون فی الحافرة).

نکات آیه

۱ - معاد، بازگشت دوباره انسان به زندگى است. (لمردودون فى الحافرة) «حافرة» به معناى خلقت نخستین است (لسان العرب). هم چنین در بیان حالت کسانى که به همان راهى بازگردانده شوند که از آن آمده اند، «مردودون فى الحافرة» گویند (مفردات راغب). در این معنا، «حافرة» به معناى «ذات حفر» یا «محفورة» و منطبق بر اثر پاى رونده است.

۲ - منکران معاد، زنده شدن اهل قبور را شگفت آور خوانده و آن را بعید مى شمارند. (یقولون أءنّا لمردودون فى الحافرة) یکى از معانى «حافرة» قبر است (مفردات راغب). قید «فى الحافرة» حال و مفاد جمله «أءنّا ...» این است که آیا ما در حالى که در قبر هستیم، به زندگى بازگردانده خواهیم شد؟!

۳ - استبعاد، تنها واکنش منکران معاد (یقولون أءنّا لمردودون فى الحافرة)

روایات و احادیث

۴ - «عن أبى جعفر(ع) فى قوله: «أءنّا لمردودون فى الحافرة» یقول: فى الخلق الجدید;[۱] از امام باقر(ع) درباره سخن خداوند «أءنّا لمردودون فى الحافرة» روایت شده که فرمود: خدا مى فرماید: [مشرکان مى گویند: آیا ما] در آفرینش مجدد [بازمى گردیم؟]»

موضوعات مرتبط

  • زندگى: بازگشت به زندگى ۱
  • مردگان: احیاى اخروى مردگان ۴; استبعاد احیاى اخروى مردگان ۲; شگفتى احیاى اخروى مردگان ۲
  • مشرکان: بینش مشرکان ۴
  • معاد: استبعاد معاد ۲، ۳، ۴; بینش مکذبان معاد ۲، ۳; حقیقت معاد ۱

منابع

  1. تفسیر قمى، ج ۲، ص ۴۰۳; نورالثقلین، ج ۵، ص ۴۹۹، ح ۱۸.