روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۴۰: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۴۰ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۴۰ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۵۳
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۱، بَابُ غُسْلِ الْحَيْضِ وَ النِّفَاس
و سيل موسي بن جعفر ع :
من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۳۹ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۱ ش ۱۷۴۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۱ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۱۲۶
از موسى بن جعفر عليهما السلام پرسيده شد: در مورد شخصى كه كنيزى خريده و چند ماه پيش او مانده است و حائض نشده و اين ناشى از سن زياد هم نبوده باشد و زنان پس از معاينه او بگويند كه حامله نيست آيا نزديكى كردن در فرج او براى مالكش جايز است (چون احتمال دارد حامله باشد از صاحب اولش)؟ آن حضرت فرمود: ممكن است حيض را بادى حبس كرده باشد بدون اينكه زن حامله باشد پس باكى نيست كه مالكش با او در فرج نزديكى كند. و اگر حيض زن يكماه بر او حبس شود و نيايد جايز نيست داروى روان شدن حيض به او نوشانده شود تا همان روز حائض شود، زيرا هنگامى كه نطفه در رحم قرار گرفت دگرگونى حاصل كرده و بصورت خون بسته در آمده و بعد بصورت گوشت جويده شده و سپس بآن صورتى كه خدا خواهد در مىآيد و هنگامى كه نطفه در غير رحم جاى گيرد چيزى از آن بوجود نميايد. پس هر گاه يكماه از حيض زن سپرى شد و از وقتش گذشت دارو به او منوشان. (در كتاب ديات مىآيد كه اين عمل جايز نيست و احكامى دارد). و اگر مردى كنيز بالغهاى را خريد كه باردار نبود و كنيز نزدش بود و حائض نشد تا اينكه شش ماه از اين ماجرا همچنان گذشت اگر در سنّى باشد كه زنان همانند او حائض ميشوند يعنى بسبب سنّ زياد هم نباشد پس اين امر عيبى محسوب مىشود كه بواسطه آن ميتوان كنيز را بفروشندهاش باز گردانيد. و بر زن حائض لازم نيست هنگامى كه پاك شد جامههايى را كه در زمان حائض بودن بتن داشته يا در آن عرق كرده بشويد مگر آنكه مقدارى از خون حيض بآنها رسيده باشد كه آن را از جامهاش مىشويد. و اگر خون حيض به جامهاش رسيد و هر چه آن را شست اثرش از بين نرفت آن را با گل سرخ رنگ كند تا اثر خون حيض و رنگ گل سرخ با هم آميخته و از بين برود و ديگر اثر خون پيدا نباشد. مترجم گويد: «بديهى است كه شستن جامه با گل سرخ فقط بمنظور مخلوط شدن رنگها و محو اثر ظاهرى رنگ خون است و گر نه آن اثر خون نجس نيست تا بدين وسيله زائل و پاك شود و در واقع رنگ اثر باقيمانده را از بين نميبرد بلكه آثار كراهت نفسانى و وسواس شخص را از بين ميبرد». و اگر خون حيض از زن بكلى منقطع شود و آن زن سر خود را با حنّا خضاب كند و حنّا به سرش ببندد حال حيض دوباره به او بر ميگردد. مترجم گويد: «منظور از انقطاع حيض بيمارى است كه موجب توقّف كلّى حيض در زنان گردد كه اين بيمارى با استفاده از خواصّ حنّا بستن بسر بهبود يافته و حيض جريان طبيعى خود را از سر ميگيرد». و آب ريختن زن حائض بر دست كسى كه وضو ميسازد و نيز دادن سجاده باو اشكالى ندارد. (غرض اينست كه با حائض در تمامى امور روزمره معاشرت ميتوان كرد ولى مباشرت نميتوان كرد). و نزديكى با زنى كه در ايام حيض بسر ميبرد جايز نيست زيرا خداوند عزّ و جلّ از اين عمل نهى فرموده و ميفرمايد: وَ لا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ يعنى با ايشان نزديكى و جماع نكنيد تا آنگاه كه پاكيزه شوند منظور از آن غسل از حيض است، پس اگر مردى بسيار مولع بجماع و بيتاب باشد و زن پاكيزه شده باشد و مرد بخواهد پيش از غسل با او نزديكى نمايد، باو دستور ميدهد كه فرج خود را بشويد و بعد از آن با او جماع كند. و هر گاه مردى با زنى كه حائض است و در ابتداى حيض قرار دارد جماع كرد بايد يك دينار بعنوان تصدق بدهد و اگر زن در نيمه حيض است نصف دينار و اگر در پايان حيض است بايد يك چهارم دينار بعنوان تصدّق و كفّاره بپردازد.