روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۵۹: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۲ ش ۱۹۵۹ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۲ ش ۱۹۵۹ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۳۳
آدرس: الكافي، جلد ۲، كِتَابُ الدُّعَاء
محمد بن يحيي عن احمد بن محمد بن بكير عن سليمان الجعفري قال سمعت ابا الحسن ع يقول :
الکافی جلد ۲ ش ۱۹۵۸ | حدیث | الکافی جلد ۲ ش ۱۹۶۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۶, ۳۰۱
از سليمان جعفرى گويد: شنيدم أبو الحسن (ع) مىفرمود: چون شام كنى و بنگرى كه خورشيد رو به پنهان شدن و پشت به جهان كردن است بگو: بسم اللَّه و باللَّه و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً و الحمد للَّه الذي يصف و لا يوصف و يَعلم و لا يعلم، يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ و اعوذ بوجه اللَّه الكريم و باسم اللَّه العظيم من شرّ ما برأ و ذرأ و من شرّ ما تحت الثرى و من شرّ ما بطن و ظهر و من شرّ ما وصفت و ما لم اصف و الحمد للَّه ربّ العالمين . فرمود: اين امان است از هر درنده و از شيطان رجيم و نژادش و هر آنچه به دندان گيرد و بگزد و صاحب اين ورد و خوانندهاش نبايد از دزد و غول بترسد. من به آن حضرت گفتم كه: به شكار درنده مىروم و شبها در ويرانهها مىخوابم و مىهراسم. به من فرمود: چون در آئى بگو: به نام خدا در آمدم، و پاى راستت را پيش بگذار و هر گاه بيرون آئى پاى چپ را پيش نه و نام خدا را ببر كه تو بد نخواهى ديد
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۴, ۳۵۸
سليمان جعفرى گويد: از حضرت أبو الحسن عليه السّلام (ظاهرا مقصود حضرت رضا عليه السلام است) شنيدم كه ميفرمود: چون شام كنى و ببينى كه خورشيد رو بغروب كردن و پشت كردن است پس بگو: «بسم اللَّه و باللَّه و الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ صاحبة و لا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً و الحمد للَّه الذى يصف و لا يوصف و يعلم و لا يعلم، يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ، و اعوذ بوجه اللَّه الكريم و باسم اللَّه العظيم من شر ما برأ و ذرأ و من شر ما تحت الثرى و من شر ما بطن و ظهر و من شر ما وصفت و ما لم أصف و الحمد للَّه رب العالمين» و فرمود: كه اين دعا امان است از هر درنده و از شيطان رجيم (رانده شده از درگاه خداوند) و فرزندانش، و از حيوانى كه دندان گيرد، يا بگزد، «گوينده اين كلمات آنگاه كه آن را خواند از دزد و ديو نترسد، گويد: من عرضكردم: كه من شكار درنده كنم و شبها كه در ويرانهها ميخوابم وحشت ميكنم؟ بمن فرمود: چون وارد بر ويرانه شوى بگو: «بسم اللَّه أدخل» و پاى راستت را پيش بنه، و چون بيرون آئى پاى چپت را پيش بنه و نام خدا را بر زبان ببر كه تو بد نخواهى ديد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۴, ۵۳۳
محمد بن يحيى، از احمد بن بكر، از سليمان جعفرى روايت كرده است كه گفت: شنيدم از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام كه مىفرمود: «چون شام كنى و بنگرى به آفتاب كه در كار غروب و پشت كردن باشد، بگو كه: بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ ... وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ؛ به نام خدا و به خدا و ستايش مر خدايى است كه فرا نگرفته است زنى را و نه فرزندى، و نبود او را شريكى در پادشاهى، و نبود او را صاحباختيار از روى خوارى، و تعظيم كن او را، تعظيم كردنى. و ستايش مر خدايى را است كه وصف مىكند و وصف كرده نمىشود، و مىداند و دانسته نمىشود. مىداند خيانت چشمها را و آنچه پنهان مىكند سينهها. و پناه مىبرم به ذات خدا كه صاحب كرم است، و به نام خداى بزرگ، از بدى آنچه آفريده و خلق فرموده، و از بدى آنچه در زير خاك است، و از بدى آنچه نهان شده و هويدا گرديده، و از بدى آنچه وصف كردم و آنچه وصف نكردم. و ستايش مر خدايى را است كه پروردگار جهانيان است». و ذكر فرمود كه: «آن ايمنى است از هر درنده و از شيطان راندهشده و فرزندانش، و هر چه به دندان بگزد يا بزند و بگزد. و صاحب اين عوذه چون به آن تكلّم كند، از دزد و غولى «۱» نترسد». سليمان مىگويد كه: به آن حضرت عرض كردم كه: من صاحب شكارم كه درنده را شكار مىكنم، و من در شب، در ويرانهها به سر مىبرم و شب به روز مىآورم و وحشت به هم مىرسانم. حضرت به من فرمود كه: «چون خواهى كه داخل شوى، بگو: بِسْمِ اللَّهِ أَدْخُلُ، و پاى راست خود را داخل كن، و چون بيرون آيى، پاى چپت را بيرون كن و خدا را نام ببر، كه تو مكروهى را نبينى». ( ۱). و غول- به ضمّ غين-، ديو بيابان است كه مردم را در دشت و جنگ از راه بىراه برد و هلاك كند و ترساند. و در صحاح است كه: هر چه ناگاه فرو گيرد و هلاك كند، و به فتح اوّل، هلاك كردن است.( مترجم)