سَم
از الکتاب
ریشه کلمه
- سمم (۴ بار)
قاموس قرآن
سُمّ (به فتح اول و فتح آن) به معنى سوراخ است. راغب تنگ بودن آن را نيز قيد كرده مثل سوراخ سوزن و بينى. زهر را از آن سمّ گويند كه در سوراخ كوچك در بدن را سمّ (به فتح و ضم( گويند. جمع آن سموم است (مجمع) سموم(به فتح س) باد گرمى است كه مانند سمّ نفوذ مىكند (راغب). [اعراف:40]. داخل بهشت نشوند تا ريسمان كشتى در سوراخ سوزن وارد شود معنى آيه در «جمل» گذشت [طور:27]، [واقعة:41-42]. مراد از سموم در هر دو آيه عذاب نافذ است [حجر:27]. نار سموم آتش نافذ ظاهراً حرارت و يا نيروى مخصوصى است كه جنّ از آن آفريده شده و در «جنّ» گذشت .
کلمات نزدیک مکانی
وَ الْخِيَاط فِي الْجَمَل کَذٰلِک يَلِج نَجْزِي حَتّى لَهُم الْجَنّة الْمُجْرِمِين مِن يَدْخُلُون جَهَنّم لا السّمَاء
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...