روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۱۰: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۴۱۰ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۱۰ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۱
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
محمد بن ابي عبد الله عن سهل بن زياد و علي بن ابراهيم عن احمد بن محمد و محمد بن يحيي عن احمد بن محمد جميعا عن علي بن الحكم عن صالح النيلي قال :
الکافی جلد ۱ ش ۴۰۹ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۴۱۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۴۶۱
صالح نيلى گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم از اينكه براى بندگان تأثيرى در استطاعت انجام كار هست؟ فرمود: وقتى كار را انجام دادند داراى استطاعت باشند به استطاعتى كه خدا در آنها نهاده است، گويد: گفتم، آن چيست؟ فرمود: ابزار كار، مانند زانى (زنا خ ل) چون زنا كند در گاه زنا توانش زنا دارد و اگر ترك زنا كند و مرتكب آن نگردد به ترك زنا استطاعت ترك زنا در او تحقق يابد، گويد: سپس فرمود: براى او پيش از ارتكاب زنا هيچ استطاعتى كم يا بيش نباشد ولى به همراه فعل يا ترك مستطيع باشد (يعنى با فعل مستطيع فعل است و با ترك مستطيع ترك) گفتم: پس خدا براى چه او را عذاب كند؟ فرمود: به حجت و دليل رسا و ابزارى كه مردم را با آن تركيب كرده (ابزارى كه در آنها تركيب كرده خ ل) خدا احدى را بر گناه وادار كند و اراده كفر از كسى نكند بر وجه حتم ولى چون به اختيار خود كافر شود، در اراده خدا باشد كه كفر ورزد و در اراده خدا و علم او است كه آنها به سرانجام خيرى نرسند، گفتم: يعنى از آنها خواسته كه كافر باشند، فرمود: من چنين نمىگويم ولى مىگويم دانسته است كه آنها محققا كافرند، اراده كفر آنها پيرو علم به كفر آنها است و اراده ايجاد و حتم نيست، همانا آن اراده است و اختيار.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۲۲۷
صالح نيلى گويد: از امام صادق (ع) پرسيدم، آيا بندگان از استطاعت بهرهاى دارند؟ حضرت بمن فرمود: زمانى كه كار را انجام دادند استطاعت دارند باستطاعتى كه خدا در آنها نهاده است، عرضكردم: آن چيست؟ فرمود: آلت و ابزار است مانند زناكار كه چون زنا كند در زمان زنا استطاعت آن را داشته است و چون ترك زنا كند و مرتكب آن نشود استطاعت ترك زنا داشته است، سپس فرمود: براى او پيش از عمل هيچ گونه استطاعتى نه كم و نه زيادش نباشد بلكه در صورت انجام دادن يا ترك كردن مستطيع است. عرضكردم: (اگر آلت و ابزار معصيت هم از خداست) پس چرا زناكار را عذاب ميكنند؟ فرمود: بسبب حجت رسا (كه عقل او و بيان پيمبرانست) و ابزارى كه در بندگان تركيب كرده (و آن قدرت و اختيار ايشانست) خدا هيچ كس را بر نافرمانى خود مجبور نسازد و از هيچ كس كفر را باراده حتمى نخواسته است ولى هنگامى كه كافر شود (كشف ميكنيم) كه كفر او در اراده خدا بوده است (پس از آنكه دانست آن بنده باختيار خود كفر را انتخاب ميكند) و نيز در اراده و علم خداست كه كفار بسوى خير نميگرايند، عرضكردم: خدا نسبت بايشان اراده كرد كه كافر شوند؟!! فرمود: من چنين نميگويم بلكه من ميگويم: خدا دانست كه ايشان كافر ميشوند پس اراده كفر آنها نمود براى آنچه نسبت بايشان ميدانست، اين اراده خدا اراده حتمى نيست بلكه اراده اختيار است (اراده حتمى آنست كه چه آنكه خدا كفر بنده را بداند يا اسلام او را نسبت باو اراده كفر نمايد و اراده اختيار آنست كه طبق اراده و اختيار بنده باشد).
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۵۰۷
محمد بن ابى عبداللَّه روايت كرده است، از سهل بن زياد و على بن ابراهيم، از احمد بن محمد و محمد بن يحيى، از احمد بن محمد، همه، از على بن حَكم، از صالح نيلى كه گفت: از امام جعفر صادق عليه السلام سؤال كردم كه: آيا بندگان را چيزى از استطاعت هست كه توانايى بر كارى داشته باشند؟ حضرت فرمود كه: «هر گاه فعل را به جا آورند، صاحبان استطاعتاند؛ به آن استطاعتى كه خدا آن را در ايشان قرار داده». صالح مىگويد كه: عرض كردم كه: آن استطاعت چه چيز است؟ حضرت فرمود كه: «آلت و اسبابى كه فعل از آن حاصل مىشود؛ مانند زناكار هرگاه زنا كند، مىتواند كه زنا را به عمل آورد، در هنگامى كه زنا مىكند و اگر آن زانى زنا را ترك مىكرد و زنا نمىكرد، مىتوانست كه آن را ترك كند، هرگاه ترك مىكرد». بعد از آن حضرت فرمود كه: «او را پيش از فعل، هيچ استطاعتى و توانايى نيست؛ نه كم و نه بسيار، وليكن با فعل و ترك تواناست». عرض كرد كه: هرگاه چنين باشد، پس خدا او را بر چه چيز عذاب مىفرمايد؟ فرمود: «به حجّت رسا (كه به نهايت صحت و متانت و قوت بر اثبات حقّ و ابطال رسيده؛ از ارسال رسل و انزال كتب و اوامر و نواهى جناب اقدس الهى و حضرت رسالت پناهى كه به ماه تا به ماهى رسيده همه مكلفين به آن آگهى به هم رسانيدهاند)، و به آلت و اسبابى كه خدا در ايشان تركيب كرده (و در ايشان موجود است؛ چون قوا و جوارح و استعدادى كه به ايشان داده). به درستى كه خدا هيچكس را بر گناه جبر نفرموده و از كسى كفر را اراده ننموده به اراده حتمى، وليكن در هنگامى كه كافر شده، در اراده خدا بود كه كافر شود، و حال آنكه ايشان در اراده خدا و در علم او چنانند كه به سوى هيچ خير و خوبى باز نمىگردند و به آن ميل نمىكنند». عرض كردم كه: از ايشان خواسته و اراده فرموده كه: كافر شوند؟ حضرت فرمود كه: «من چنين نمىگويم، وليكن مىگويم كه: خدا دانست كه زود باشد كه ايشان كافر شوند، پس كفر را اراده فرمود، به جهت علم خويش در باب ايشان؛ چه علم آن جناب تابع معلومات است، نه علت آنها. و اين اراده اراده حتمى نيست كه خدا البته كفر را از ايشان خواسته باشد، بلكه اراده اختيارى است كه بعد از علم به كفر ايشان، ايشان را به خود واگذاشته و بر ترك آن ايشان را جبر نفرموده».