روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۰۸: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۴۰۸ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۴۰۸ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۱
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
علي بن ابراهيم عن الحسن بن محمد عن علي بن محمد القاساني عن علي بن اسباط قال :
الکافی جلد ۱ ش ۴۰۷ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۴۰۹ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۴۵۹
على بن اسباط گويد: از امام رضا (ع) از استطاعت پرسيدم، فرمود: استطاعت عبد پس از چهار خصلت است: ۱- راهش باز باشد و مانعى و جلوگيرى از كار نداشته باشد. ۲- تنش سالم باشد و در بدن خود نسبت به كارى كه قصد آن را دارد كسر نيروى تنى نداشته باشد (مثلا تب شديد، ضعف زياد، بيهوشى و كليه عوارضى كه تن را از انجام كار ناتوان مى كند). ۳- اعضاء و جوارح او نسبت به كارى كه مىخواهد انجام دهد درست و سالم باشد (مثلا براى ديدن نابينا نباشد، براى جماع مقطوع الآلة نباشد). ۴- براى او سببى و قوتى كه وسيله انجام كار است از طرف خدا برسد و نيروى هنگام عمل او تأمين شود. گويد كه عرض كردم: قربانت، اين موضوع را برايم تشريح كنيد، فرمود: بيانش اين است كه بنده آزاد و بىمانع باشد و تندرست باشد. اندام او سالم باشد و تصميم بگيرد كه زنا كند و زنى نيابد سپس بدست آورد، در اين صورت يا خود را نگه مىدارد و باز پس مىنشيند چنانچه يوسف (ع) باز پس نشست و امتناع كرد، يا خود را تسليم قصد و تصميم خود مىكند و زنا مىكند و زانى ناميده مىشود، در صورت اول به زور خدا را اطاعت نكرده و در صورت دوم به نافرمانى بر خدا غلبه نكرده است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۲۲۵
على بن اسباط گويد: از حضرت رضا عليه السلام راجع باستطاعت پرسيدم، فرمود؛ استطاعت بنده پس از چهار خصلت حاصل مىشود: ۱- اينكه راهش باز باشد ۲- تندرست باشد ۳- اعضائش سالم باشد ۴- براى او سببى از جانب خدا برسد. گفتم: قربانت گردم: سبب از جانب خدا را برايم توضيح دهيد، فرمود: بعد از آنكه بنده راهش باز باشد، تندرست باشد، اعضائش سالم باشد، ميخواهد زنا كند زنى را پيدا نميكند و سپس پيدا ميكند، آنگاه يا خود را نگه ميدارد و سرباز ميزند چنان كه حضرت يوسف (ع) سرباز زد يا خود را تسليم خواست و ارادهاش ميكند و زنا ميكند و زانى ناميده مىشود: نه (آنكه سر باز زند) خدا را بزور اطاعت كرده و نه (آنكه زنا كند) با نافرمانى خود بر او چيره گشته است.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۵۰۵
على بن ابراهيم، از حسن بن محمد، از على بن محمد قاسانى، از على بن اسباط روايت كرده است كه گفت: از ابوالحسن حضرت امام رضا عليه السلام سؤال كردم از استطاعت و توانايى بندگان. فرمود كه: «بنده خدا، استطاعت به هم مىرساند، بعد از چهار خصلت: يكى آنكه گشاده راه باشد كه از آنچه او را منع كند، خالى باشد. دوم آنكه تندرست باشد كه بيمار نباشد. سوم آنكه اعضا و جوارح او سالم باشد كه موقوف نباشد. چهارم آنكه او را سببى باشد كه بر او وارد شود و استطاعت موقوف بر آن باشد». على مىگويد كه: عرض كردم: فداى تو گردم، اين سبب را براى من تفسير و بيان فرما، حضرت فرمود كه: «بنده خدا، گشاده راه و تندرست و سليم الاعضا مىباشد و مىخواهد كه زنا كند، ليكن زنى را نمىيابد كه با او زنا كند، بعد از آن، آن را مىيابد. پس يا اين است كه خدا او را نگاه مىدارد و از زنا امتناع مىكند؛ چنانچه يوسف عليه السلام از آن امتناع فرمود، يا او را وا مىگذارد، ميان او و ارادهاش، پس زنا مىكند و ناميده مىشود به زانى (كه او را زناكار مىگويند)، و خدا را با اكراه و جبر اطاعت نكرده؛ چه او نفس خود را با همه اسباب نگاه داشته و آن جناب را به غلبه بر او نافرمانى نكرده» (چه غلبه در صورت اراده نداشتن، گناه است به اراده حتمى).