النبإ ١٩: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link174 | آيات ۱۷ - ۴۰، سوره نباء]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link174 | آيات ۱۷ - ۴۰، سوره نباء]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link175 | اوصاف قيامت ، نباء عظيمى كه واقع خواهد شد]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۰#link175 | اوصاف قيامت ، نباء عظيمى كه واقع خواهد شد]] | ||
خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۱#link185 | ما هستيم آنها كه در قيامت اجازه سخن داشته شفاعت مى كنيم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۱#link185 | ما هستيم آنها كه در قيامت اجازه سخن داشته شفاعت مى كنيم]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۲#link12 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۲#link12 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» | |||
همانا روز جدايى، وعدهگاه (ما با شما) است. روزى كه در صور دميده شود و گروه گروه مىآييد. و آسمان گشوده شود و به صورت درهايى باز درآيد. و كوهها روان شوند و چون سراب گردند. | |||
===نکته ها=== | |||
قيامت از جهتى «يوم الجمع» است كه همه در آن اجتماع مىكنند و از جهتى «يَوْمَ الْفَصْلِ» ناميده شده، زيرا خوبان از بدان و حق از باطل جدا و به اختلافات فيصله داده مىشود. | |||
در روايات مىخوانيم كه در قيامت مردم به گروههاى مختلفى تقسيم مىشوند و هر گروه به شكلى؛ سخن چين در قيافه ميمون، حرامخوار در شكل خوك، رباخوار در قالب وارونه، قاضى ظالم به صورت كور، خودپسند كر و لال، عالم بى عمل در حال جويدن زبان، همسايه آزار بىدست و پا، سعايت كننده آويخته بر آتش، هوسباز بدبو، و فخر فروشان به لباس با لباس دوزخى محشور مىشوند. «1» | |||
حركت كوهها مقدّمه به هم خوردن آنها و خرد شدن و ذره ذره شدن سنگها و در نهايت، روان شدن به گونهاى است كه از دور سراب به نظر آيند. «وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً» | |||
===پیام ها=== | |||
1- دنيا، مقدّمه قيامت است و اين همه نعمت عبث و بيهوده نيست. «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً» | |||
---- | |||
«1». تفسير نورالثقلين. | |||
جلد 10 - صفحه 363 | |||
2- زمان قيامت از قبل نزد خداوند معلوم است. «كانَ مِيقاتاً» | |||
3- قيامت نيز نظامى دارد «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ» | |||
4- در قيامت، نظام آسمان و زمين دگرگون مىشود. فُتِحَتِ السَّماءُ ... سُيِّرَتِ الْجِبالُ | |||
5- انسان با مرگ، رها و فراموش نمىشود. «يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً» | |||
6- به پيوندها و روابط دنيوى دلخوش نباشيد كه روزى همه چيز گسسته مىشود. «يَوْمَ الْفَصْلِ» | |||
7- ارتباط زمين و آسمان و اهل آنها، در قيامت توسعه مىيابد. «فُتِحَتِ السَّماءُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» | |||
وَ فُتِحَتِ السَّماءُ: و شكافته شود در آن روز، آسمان براى نزول ملائكه، فكانت ابوابا: پس گردد از بسيارى شكاف:، صاحب درها و از كثرت فرجهها همه آسمان ابواب نمايد. | |||
---- | |||
«1» تفسير مجمع البيان، (قم، 1403 ق) ج 5، ص 424- 423. | |||
جلد 14 - صفحه 17 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً «21» | |||
لِلطَّاغِينَ مَآباً «22» لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً «23» لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً «24» إِلاَّ حَمِيماً وَ غَسَّاقاً «25» جَزاءً وِفاقاً «26» | |||
إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً «27» وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً «28» وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً «29» فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلاَّ عَذاباً (30) | |||
ترجمه | |||
همانا روز جدائى ميباشد وعده گاه | |||
روزى كه دميده ميشود در صور پس ميآئيد دسته دسته | |||
و گشوده شود آسمان پس بوده باشد درها | |||
و روان كرده شوند كوهها پس گردند مانند سراب | |||
همانا جهنّم ميباشد كمينگاه | |||
براى سركشان جاى بازگشت | |||
درنگ كنندگانند در آن روزگارهائى | |||
نميچشند در آن خنكى و نه مشروبى | |||
مگر آب جوشان و چرك جراحتها | |||
كيفرى موافق كردارشان | |||
همانا آنها احتمال نميدهند حسابى را | |||
و تكذيب كردند آيات ما را تكذيب كردنى | |||
و همه چيز را ضبط نموديم آنرا بنوشتن | |||
پس بچشيد پس نمىافزائيم هرگز بر شما مگر عذاب را. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از ذكر آيات قدرت و نعمت بىمنتهاى خود ميفرمايد همانا روز قيامت كه روز جدا شدن حق از باطل است حق است و نبايد در آن اختلاف شود چون قدرت خدا بيش از اينها است و كسيكه مردمى را خلق و وسائل آسايش آنانرا مهيّا نموده دو مرتبه هم ميتواند بنمايد و آنروز ميقات و وقت مقرّر الهى است براى حساب و جزاى بندگان كه دنيا در آنروز بآخر ميرسد و بزندگانى مردم در اينعالم خاتمه داده ميشود و آنروزى است كه اسرافيل در دفعه دوم ميدمد در صور پس شما مردم زنده و فوج فوج و دسته دسته در پيشگاه الهى حاضر ميگرديد در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود كه ده دسته از امّت من از مسلمانان جدا شوند بعضى بصورت بوزينگان باشند و آنها نمّا مانند و بعضى بصورت خوكان و آنها حرام خوارانند و پارهاى نگونسار بمحشر كشيده ميشوند و آنان ربا خوارانند و جمعى كور تردّد مينمايند و آنها جور كنندگانند و فرقهاى لال و كرند و آنها كسانى هستند كه | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 333 | |||
عجب به اعمال خود مينمودند و جماعتى ميجوند زبان بيرون افتاده خودشان را و ريم و چرك از دهانشان سرازير است و موجب نفرت اهل محشر ميشوند و آنها دانشمندان و حكم كنندگانى هستند كه اقوالشان با اعمالشان مخالف است و بعضى دست و پا بريده باشند و آنان كسانى هستند كه همسايه آزارى مينمايند و پارهاى بدار آتشين آويخته شدهاند و آنها كسانى هستند كه نزد پادشاهان از مردم سعايت مينمايند و بعضى از مردار بدبوترند و آنها شهوترانان و كسانى هستند كه حقوق الهيّه را ادا نمينمايند و پارهاى با جبّههاى چسبنده بر بدن از قطران وارد شوند و آنها اهل تكبّر و بزرگ منشى ميباشند و آسمان شكافته ميگردد و راههائى براى نزول ملائكه در آن باز ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه درهاى بهشت باز ميگردد و كوهها از جاى خودشان كنده و پراكنده ميگردند و مانند سراب كه از دور در بيابان بنظر مىآيد كه آب است بنظر ميآيند كه كوهند ولى نيستند و جهنّم كمينگاهى است براى اهل معصيت كه مأمورين آن مترصد گرفتن آنانند واحدى از آنها را بحال خودشان واگذار نمينمايند و آن مرجع و مأوى و جايگاه اخير اهل طغيان و تجاوز از حدود الهى است و درنگ كنندگانند در آن روزگارهاى دراز و سالهاى متمادى كه هر روز آن بقدر هزار سال دنيا است چون احقاب جمع حقب است كه بمعناى روزگار و سال و سالها است و اخبار در تعيين آن در يك سال و هشتاد سال و شصت و اند سال و در آنكه مراد دوام يا انقطاع باشد مختلف شده است و ظاهرا اين آيه بهيچ يك دلالت ندارد ولى آيات آتيه مؤيّد دوام است و نمىچشند و نيابند در جهنّم چيز خنكى را اگر چه هواى لطيف باشد كه موجب تخفيف حرارت آنها گردد و قمّى ره فرموده مراد از برد خواب است و نمىچشند مشروبى از مشروبات را مگر آب جوشان و ريم و چرك جارى از بدن جهنّميان و تفسير آن در سوره ص گذشت اين جزا موافق و مطابق با عقائد و اعمال آنها است و زيادتر از ميزان استحقاق آنها نيست چون آنان در دنيا معتقد بحساب و جزا نبودند و احتمال چنين روزى را نميدادند و تكذيب نمودند آيات قرآنيّه و آيات الهيّه را كه انبيا و اوليا باشند تكذيب نمودنى آشكار و اين بزرگترين گناهان است كه | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 334 | |||
مغفور نخواهد شد و موجب خلود در آتش است و ما هر چيز و هر گناه و مقدار جزاء آنرا در لوح محفوظ ثبت و ضبط نمودهايم و بكفّار ميگوئيم پس بچشيد عذاب جهنّم را و بدانيد كه هرگز نخواهيم افزود از براى شما چيزى مگر عذابى بر عذاب شما. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَت أَبواباً «19» | |||
و باز شد آسمان پس بود درهايي. خداوند متعال از براي آسمانها درهايي گذاشته و بر هر دري بوابي از ملائكه قرار داده و آيات و اخبار در اينکه باب بسيار داريم که از آن جمله است که شياطين سابقا در آسمانها ميرفتند و قضايايي كشف ميكردند و به كهنه خبر ميدادند و دستگاه كهنه رواج بسياري داشت تا زمان ولادت عيسي ممنوع شدند از آسمان چهارم ببالا، و در ولادت حضرت خاتم بكلي ممنوع شدند و ميرفتند تا نزديك آسمان استراق سمع كنند تير شهاب آنها را ميسوزاند در سوره جن ميفرمايد از قول نفر من الجن: أَنّا لَمَسنَا السَّماءَ فَوَجَدناها مُلِئَت حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً وَ أَنّا كُنّا نَقعُدُ مِنها مَقاعِدَ لِلسَّمعِ فَمَن يَستَمِعِ الآنَ يَجِد لَهُ شِهاباً رَصَداً آيه 8 و 9. | |||
حضرت عيسي را بآسمان بردند، حضرت ادريس را ميفرمايد: وَ رَفَعناهُ مَكاناً عَلِيًّا مريم آيه 57. حضرت رسول ليلة المعراج تا آسمان هفتم رفت که ميفرمايد: ثُمَّ دَنا فَتَدَلّي فَكانَ قابَ قَوسَينِ أَو أَدني فَأَوحي إِلي عَبدِهِ ما أَوحي ما كَذَبَ الفُؤادُ ما رَأي أَ فَتُمارُونَهُ عَلي ما يَري وَ لَقَد رَآهُ نَزلَةً أُخري عِندَ سِدرَةِ المُنتَهي عِندَها جَنَّةُ المَأوي إِذ يَغشَي السِّدرَةَ ما يَغشي ما زاغَ البَصَرُ وَ ما طَغي لَقَد رَأي مِن آياتِ رَبِّهِ الكُبري النجم آيه 8 الي 18. اعمال بندگان را ملائكة بآسمانها ميبرند و غير اينها که بحث طولاني دارد و غرض تعجب است از بعض معاصرين متجددين که چنين امور بنظر آنها بعيد ميآيد توجيهاتي با عبارات مغلقه ميكنند و غافلند از اينكه: | |||
(من فسر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار) | |||
و در قيامت تمام اينکه كرات جويه مجتمع ميشوند و نور آنها گرفته ميشود و آسمانها در هم پيچيده ميشوند و كوهها از هم پاشيده ميشوند و درياها خشك ميشود و اشجار از بين ميرود و تمام حيوانات و جن و انس پس از مردن زنده ميشوند و در محشر محشور ميشوند و زمين دامنه پيدا ميكند | |||
جلد 17 - صفحه 358 | |||
که تمام كره زمين بارز و ظاهر ميشود که الان سه ربع آن در آب است و بتمام اينها قرآن ناطق است و ما از ظاهر قرآن نميتوانيم تخطي كنيم مگر با قرينه قطعيه و نصوص قرآنيه. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 19)- و به دنبال آن میافزاید: «و آسمان گشوده میشود، و به صورت درهای متعددی در میآید» (و فتحت السماء فکانت ابوابا). | |||
ممکن است منظور از این «درها» و گشوده شدن آنها این باشد که: درهای عالم «غیب» به عالم «شهود» گشوده میشود، حجابها کنار میرود، و عالم فرشتگان به عالم انسان راه مییابد. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۲۹
ترجمه
النبإ ١٨ | آیه ١٩ | النبإ ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فُتِحَتْ»: باز گردید. گشوده شد. ذکر فعل به صورت ماضی برای تحقّق است. مراد از باز شدن آسمان، اشاره به متلاشی شدن کرات آسمانی است که آن اندازه در آنها شکافها ایجاد میگردد که گوئی سرتاسر آن تبدیل به درها و دروازههائی شده است (نگا: انشقاق / انفطار / . به تعبیر دیگر، در آن روز نظم کائنات بهم میخورد و کرات ما به کرات دیگری تغییر شکل میدهند (نگا: ابراهیم / ). شاید اشاره به این هم باشد که در چنین روزی، دروازههای عالم بالا باز و وسائل پرواز انسانها آماده و آسان میگردد و گذرگاههای بهشت و دوزخ نمایان، و درهای بهشت و دوزخ به روی مردمان باز و گشوده میگردد، و درها و دروازههائی جز درها و دروازههای این دو مکان برای آدمیزادگان وجود ندارد (نگا: زمر / و و ، رعد / ، نحل / ، ص / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۷ - ۴۰، سوره نباء
- اوصاف قيامت ، نباء عظيمى كه واقع خواهد شد
- توضيحى پيرامون به راه انداخته شدن كوه ها و سراب شدنشان (و سيرتالجبال فكانت سراباء)
- معناى ((احقاب )) كه درباره ماندن طاغيان در جهنم فرمود: ((لا بثين فيها احقابا))
- اشاره به مطابقت جزا با اعمال ، اعمالى كه ثبت و ضبط شده اند
- پاداش نيك متقين : نعمت هاى بهشتى
- بيان مقصود از اينكه فرمود: ((لا يملكون منه خطابا...))
- مراد از ((روح )) در: ((يوم يقوم الروح و الملئكه ....))
- منظور از كسانى كه در قيامت ((لا يتكلمون )) و مراد از استثناء: ((الا من اذن له الرحمن...))
- گفتارى درباره معناى روح و مراتب آن در قرآن
- رواياتى درباره معناى ((احقاب ))، مراد از ((روح ))، و... درذيل آيات گذشته
- ما هستيم آنها كه در قيامت اجازه سخن داشته شفاعت مى كنيم
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20»
همانا روز جدايى، وعدهگاه (ما با شما) است. روزى كه در صور دميده شود و گروه گروه مىآييد. و آسمان گشوده شود و به صورت درهايى باز درآيد. و كوهها روان شوند و چون سراب گردند.
نکته ها
قيامت از جهتى «يوم الجمع» است كه همه در آن اجتماع مىكنند و از جهتى «يَوْمَ الْفَصْلِ» ناميده شده، زيرا خوبان از بدان و حق از باطل جدا و به اختلافات فيصله داده مىشود.
در روايات مىخوانيم كه در قيامت مردم به گروههاى مختلفى تقسيم مىشوند و هر گروه به شكلى؛ سخن چين در قيافه ميمون، حرامخوار در شكل خوك، رباخوار در قالب وارونه، قاضى ظالم به صورت كور، خودپسند كر و لال، عالم بى عمل در حال جويدن زبان، همسايه آزار بىدست و پا، سعايت كننده آويخته بر آتش، هوسباز بدبو، و فخر فروشان به لباس با لباس دوزخى محشور مىشوند. «1»
حركت كوهها مقدّمه به هم خوردن آنها و خرد شدن و ذره ذره شدن سنگها و در نهايت، روان شدن به گونهاى است كه از دور سراب به نظر آيند. «وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً»
پیام ها
1- دنيا، مقدّمه قيامت است و اين همه نعمت عبث و بيهوده نيست. «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 10 - صفحه 363
2- زمان قيامت از قبل نزد خداوند معلوم است. «كانَ مِيقاتاً»
3- قيامت نيز نظامى دارد «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ»
4- در قيامت، نظام آسمان و زمين دگرگون مىشود. فُتِحَتِ السَّماءُ ... سُيِّرَتِ الْجِبالُ
5- انسان با مرگ، رها و فراموش نمىشود. «يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً»
6- به پيوندها و روابط دنيوى دلخوش نباشيد كه روزى همه چيز گسسته مىشود. «يَوْمَ الْفَصْلِ»
7- ارتباط زمين و آسمان و اهل آنها، در قيامت توسعه مىيابد. «فُتِحَتِ السَّماءُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19»
وَ فُتِحَتِ السَّماءُ: و شكافته شود در آن روز، آسمان براى نزول ملائكه، فكانت ابوابا: پس گردد از بسيارى شكاف:، صاحب درها و از كثرت فرجهها همه آسمان ابواب نمايد.
«1» تفسير مجمع البيان، (قم، 1403 ق) ج 5، ص 424- 423.
جلد 14 - صفحه 17
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً «21»
لِلطَّاغِينَ مَآباً «22» لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً «23» لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً «24» إِلاَّ حَمِيماً وَ غَسَّاقاً «25» جَزاءً وِفاقاً «26»
إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً «27» وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً «28» وَ كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً «29» فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلاَّ عَذاباً (30)
ترجمه
همانا روز جدائى ميباشد وعده گاه
روزى كه دميده ميشود در صور پس ميآئيد دسته دسته
و گشوده شود آسمان پس بوده باشد درها
و روان كرده شوند كوهها پس گردند مانند سراب
همانا جهنّم ميباشد كمينگاه
براى سركشان جاى بازگشت
درنگ كنندگانند در آن روزگارهائى
نميچشند در آن خنكى و نه مشروبى
مگر آب جوشان و چرك جراحتها
كيفرى موافق كردارشان
همانا آنها احتمال نميدهند حسابى را
و تكذيب كردند آيات ما را تكذيب كردنى
و همه چيز را ضبط نموديم آنرا بنوشتن
پس بچشيد پس نمىافزائيم هرگز بر شما مگر عذاب را.
تفسير
خداوند متعال بعد از ذكر آيات قدرت و نعمت بىمنتهاى خود ميفرمايد همانا روز قيامت كه روز جدا شدن حق از باطل است حق است و نبايد در آن اختلاف شود چون قدرت خدا بيش از اينها است و كسيكه مردمى را خلق و وسائل آسايش آنانرا مهيّا نموده دو مرتبه هم ميتواند بنمايد و آنروز ميقات و وقت مقرّر الهى است براى حساب و جزاى بندگان كه دنيا در آنروز بآخر ميرسد و بزندگانى مردم در اينعالم خاتمه داده ميشود و آنروزى است كه اسرافيل در دفعه دوم ميدمد در صور پس شما مردم زنده و فوج فوج و دسته دسته در پيشگاه الهى حاضر ميگرديد در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود كه ده دسته از امّت من از مسلمانان جدا شوند بعضى بصورت بوزينگان باشند و آنها نمّا مانند و بعضى بصورت خوكان و آنها حرام خوارانند و پارهاى نگونسار بمحشر كشيده ميشوند و آنان ربا خوارانند و جمعى كور تردّد مينمايند و آنها جور كنندگانند و فرقهاى لال و كرند و آنها كسانى هستند كه
جلد 5 صفحه 333
عجب به اعمال خود مينمودند و جماعتى ميجوند زبان بيرون افتاده خودشان را و ريم و چرك از دهانشان سرازير است و موجب نفرت اهل محشر ميشوند و آنها دانشمندان و حكم كنندگانى هستند كه اقوالشان با اعمالشان مخالف است و بعضى دست و پا بريده باشند و آنان كسانى هستند كه همسايه آزارى مينمايند و پارهاى بدار آتشين آويخته شدهاند و آنها كسانى هستند كه نزد پادشاهان از مردم سعايت مينمايند و بعضى از مردار بدبوترند و آنها شهوترانان و كسانى هستند كه حقوق الهيّه را ادا نمينمايند و پارهاى با جبّههاى چسبنده بر بدن از قطران وارد شوند و آنها اهل تكبّر و بزرگ منشى ميباشند و آسمان شكافته ميگردد و راههائى براى نزول ملائكه در آن باز ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه درهاى بهشت باز ميگردد و كوهها از جاى خودشان كنده و پراكنده ميگردند و مانند سراب كه از دور در بيابان بنظر مىآيد كه آب است بنظر ميآيند كه كوهند ولى نيستند و جهنّم كمينگاهى است براى اهل معصيت كه مأمورين آن مترصد گرفتن آنانند واحدى از آنها را بحال خودشان واگذار نمينمايند و آن مرجع و مأوى و جايگاه اخير اهل طغيان و تجاوز از حدود الهى است و درنگ كنندگانند در آن روزگارهاى دراز و سالهاى متمادى كه هر روز آن بقدر هزار سال دنيا است چون احقاب جمع حقب است كه بمعناى روزگار و سال و سالها است و اخبار در تعيين آن در يك سال و هشتاد سال و شصت و اند سال و در آنكه مراد دوام يا انقطاع باشد مختلف شده است و ظاهرا اين آيه بهيچ يك دلالت ندارد ولى آيات آتيه مؤيّد دوام است و نمىچشند و نيابند در جهنّم چيز خنكى را اگر چه هواى لطيف باشد كه موجب تخفيف حرارت آنها گردد و قمّى ره فرموده مراد از برد خواب است و نمىچشند مشروبى از مشروبات را مگر آب جوشان و ريم و چرك جارى از بدن جهنّميان و تفسير آن در سوره ص گذشت اين جزا موافق و مطابق با عقائد و اعمال آنها است و زيادتر از ميزان استحقاق آنها نيست چون آنان در دنيا معتقد بحساب و جزا نبودند و احتمال چنين روزى را نميدادند و تكذيب نمودند آيات قرآنيّه و آيات الهيّه را كه انبيا و اوليا باشند تكذيب نمودنى آشكار و اين بزرگترين گناهان است كه
جلد 5 صفحه 334
مغفور نخواهد شد و موجب خلود در آتش است و ما هر چيز و هر گناه و مقدار جزاء آنرا در لوح محفوظ ثبت و ضبط نمودهايم و بكفّار ميگوئيم پس بچشيد عذاب جهنّم را و بدانيد كه هرگز نخواهيم افزود از براى شما چيزى مگر عذابى بر عذاب شما.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَت أَبواباً «19»
و باز شد آسمان پس بود درهايي. خداوند متعال از براي آسمانها درهايي گذاشته و بر هر دري بوابي از ملائكه قرار داده و آيات و اخبار در اينکه باب بسيار داريم که از آن جمله است که شياطين سابقا در آسمانها ميرفتند و قضايايي كشف ميكردند و به كهنه خبر ميدادند و دستگاه كهنه رواج بسياري داشت تا زمان ولادت عيسي ممنوع شدند از آسمان چهارم ببالا، و در ولادت حضرت خاتم بكلي ممنوع شدند و ميرفتند تا نزديك آسمان استراق سمع كنند تير شهاب آنها را ميسوزاند در سوره جن ميفرمايد از قول نفر من الجن: أَنّا لَمَسنَا السَّماءَ فَوَجَدناها مُلِئَت حَرَساً شَدِيداً وَ شُهُباً وَ أَنّا كُنّا نَقعُدُ مِنها مَقاعِدَ لِلسَّمعِ فَمَن يَستَمِعِ الآنَ يَجِد لَهُ شِهاباً رَصَداً آيه 8 و 9.
حضرت عيسي را بآسمان بردند، حضرت ادريس را ميفرمايد: وَ رَفَعناهُ مَكاناً عَلِيًّا مريم آيه 57. حضرت رسول ليلة المعراج تا آسمان هفتم رفت که ميفرمايد: ثُمَّ دَنا فَتَدَلّي فَكانَ قابَ قَوسَينِ أَو أَدني فَأَوحي إِلي عَبدِهِ ما أَوحي ما كَذَبَ الفُؤادُ ما رَأي أَ فَتُمارُونَهُ عَلي ما يَري وَ لَقَد رَآهُ نَزلَةً أُخري عِندَ سِدرَةِ المُنتَهي عِندَها جَنَّةُ المَأوي إِذ يَغشَي السِّدرَةَ ما يَغشي ما زاغَ البَصَرُ وَ ما طَغي لَقَد رَأي مِن آياتِ رَبِّهِ الكُبري النجم آيه 8 الي 18. اعمال بندگان را ملائكة بآسمانها ميبرند و غير اينها که بحث طولاني دارد و غرض تعجب است از بعض معاصرين متجددين که چنين امور بنظر آنها بعيد ميآيد توجيهاتي با عبارات مغلقه ميكنند و غافلند از اينكه:
(من فسر القرآن برأيه فليتبوأ مقعده من النار)
و در قيامت تمام اينکه كرات جويه مجتمع ميشوند و نور آنها گرفته ميشود و آسمانها در هم پيچيده ميشوند و كوهها از هم پاشيده ميشوند و درياها خشك ميشود و اشجار از بين ميرود و تمام حيوانات و جن و انس پس از مردن زنده ميشوند و در محشر محشور ميشوند و زمين دامنه پيدا ميكند
جلد 17 - صفحه 358
که تمام كره زمين بارز و ظاهر ميشود که الان سه ربع آن در آب است و بتمام اينها قرآن ناطق است و ما از ظاهر قرآن نميتوانيم تخطي كنيم مگر با قرينه قطعيه و نصوص قرآنيه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- و به دنبال آن میافزاید: «و آسمان گشوده میشود، و به صورت درهای متعددی در میآید» (و فتحت السماء فکانت ابوابا).
ممکن است منظور از این «درها» و گشوده شدن آنها این باشد که: درهای عالم «غیب» به عالم «شهود» گشوده میشود، حجابها کنار میرود، و عالم فرشتگان به عالم انسان راه مییابد.
نکات آیه
۱ - آسمان در نخستین مراحل برپایى قیامت، به فضایى باز و خالى از موانع عبور تبدیل خواهد شد. (و فتحت السماء فکانت أبوبًا) مبالغه موجود در تعبیر «فکانت أبواباً» در تعبیر «فکانت ذات أبواب» نیست; زیرا در تعبیر اول، گویا آسمان - به جهت فراوانى راه عبور - چیزى جز همان درب ها نیست. جمله «فتحت السماء» عطف بر «ینفخ» و یا حال براى فاعل «تأتون» است. در هر دو صورت، حوادث آغازین قیامت را بیان مى کند.
۲ - درجات بالا در قیامت، انواع گوناگون دارد و براى صعود به آن راه هاى فراوانى به وجود خواهد آمد. (و فتحت السماء فکانت أبوبًا) در سوره اعراف، آیه ۴۰ آمده است: درب هاى آسمان به روى تکذیب گران و مستکبران گشوده نمى شود و آنان وارد بهشت نخواهند شد. بنابراین باز شدن آسمان و تعدد درهاى آن در این آیه، ممکن است ناظر به نقطه مقابل آن باشد; یعنى براى ورود بهشتیان به بهشت، درب هاى گوناگون باز شده و راه هاى فراوانى به وجود خواهد آمد.
موضوعات مرتبط
- آسمان: راهیابى به آسمان ۱
- قیامت: آسمان در قیامت ۱
- مقامات: تنوع مقامات اخروى ۲