القيامة ١٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۳#link114 | آيات ۱۶ - ۴۰، سوره قيامت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۳#link114 | آيات ۱۶ - ۴۰، سوره قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۳#link115 | مقصود از نهى : ((لا تحرك به لسانك لتجعل به )) و مراد از ((علينا جمعه و قرآنه))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۳#link115 | مقصود از نهى : ((لا تحرك به لسانك لتجعل به )) و مراد از ((علينا جمعه و قرآنه))]] | ||
خط ۴۴: | خط ۴۵: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۴#link126 | رواياتى در توضيح آيات مربوط به دم مرگ ، ((اولى لك فاولى ...))، ((ايحسبالانسان ان يترك سدى ")) و قدرت خداوند بر احياء اموات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۱۴#link126 | رواياتى در توضيح آيات مربوط به دم مرگ ، ((اولى لك فاولى ...))، ((ايحسبالانسان ان يترك سدى ")) و قدرت خداوند بر احياء اموات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۴#link136 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۵_بخش۱۴#link136 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ «18» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ «19» | |||
(اى پيامبر! به هنگام نزول وحى،) زبان خود را به حركت در نياور تا نسبت به تلاوت آن شتاب كنى. همانا گردآوردن و خواندن آن (بر تو) بر عهده ماست. پس چون آن را خوانديم، قرائت آن را دنبال كن. آنگاه بيان (حقايق و اسرار و توضيح) آن بر عهده ماست. | |||
===نکته ها=== | |||
در آيه 114 سوره طه نيز مشابه اين آيات را خوانديم: «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ» قبل از پايان وحى در تلاوت آن عجله نكن. | |||
قرآن در شب قدر به طور يك جا بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شد و سپس در مدّت 23 سال پيامبرى آن حضرت، بار ديگر در مناسبتهاى مختلف به تدريج بر ايشان نازل گرديد. لذا آيه «لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ» نشان آن است كه پيامبر اكرم آيات قرآن را از پيش مىدانسته و به همين دليل خداوند مىفرمايد: در تلاوت آن عجله نكن و پس از خواندن ما آن را دنبال كن. «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ» | |||
جلد 10 - صفحه 310 | |||
بخشى از آيات قرآن درباره نحوه نزول وحى بر پيامبر و تلاوت آن بر مردم است. در اين آيات نيز خداوند به پيامبرش مىفرمايد: به هنگام نزول وحى، پيش از كامل شدن آيات، اقدام به خواندن آن مكن. و در سخن من شتاب مكن و نگران مباش كه شايد از خاطرت بيرون برود و آن را فراموش كنى، زيرا حفظ آن نيز بر عهده ماست. پس بگذار نزول وحى كامل شود، آنگاه آن آيات را قرائت كن. | |||
===پیام ها=== | |||
1- سخن شنيدن آدابى دارد، حتى تكرار سخن گوينده روا نيست. لا تُحَرِّكْ بِهِ ... | |||
2- قرآن، مصون از هر گونه تحريف و تغيير است. إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ ... | |||
3- الفاظ قرآن از جانب خداوند است. «قَرَأْناهُ» | |||
4- تبيين و توضيح وحى براى پيامبر، به عهده خداوند است. «إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» | |||
بعد از آن تعليل، نهى فرمايد كه: | |||
إِنَّ عَلَيْنا: بدرستى كه بر ماست، جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ: فراهم آوردن آن در سينه تو تا عالم شوى و اثبات قرائت آن بر زبان تو، يا قرائت ما بر تو، تا حفظ كنى آن را، پس خوف آن بر خاطر راه مده. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ «18» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ «19» كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ «20» | |||
وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ «21» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ «22» إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ «23» وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ «24» تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ «25» | |||
ترجمه | |||
حركت مده بخواندن زبانت را تا شتاب كنى بآن | |||
همانا بر عهده ما است فراهم آوردن آن و خواندنش | |||
پس چون خوانديم آنرا پس پيروى كن خواندنش را | |||
پس همانا بر ما است بيان آن | |||
نه چنين است بلكه دوست ميداريد شما مردم امتعه نقد دنيا را | |||
و رها ميكنيد آخرت را | |||
رويهائى در چنين روز خرّم و درخشان | |||
بسوى پروردگارشان بچشم اميد نگرانند | |||
و رويهائى در چنين روزى گرفته و در هم است | |||
ميپندارند كه رسانده شود بآنها عذاب كمر شكنى. | |||
تفسير | |||
در مجمع از ابن عباس ره نقل نموده كه چون قرآن بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل ميشد حضرت براى شوق مفرطى كه به اخذ و ضبط آن داشت عجله ميفرمود در تلقّى و قرائت خود مبادا چيزى از آن از خاطرش محو شود پس خدا او را از اين عمل نهى فرمود نه براى آنكه جائز نبوده بلكه براى آنكه لازم نبوده است و قمّى ره وجه ديگرى نقل نموده كه در آيات آتيه ذكر ميشود انشاء اللّه تعالى و بنابر اين خداوند خطاب به پيغمبر خود فرموده كه بعجله زبان خود را بآيات ما حركت مده و قرائت منما آنرا قبل از تفكّر و تأمّل در معانى آن همانا بعهده ما است جمع آن در سينه تو و اجراء آن بر زبانت يا جمع آن در خارج و قرائت آن بر تو پس وقتى ما آنرا بتوسط جبرئيل بر تو قرائت نموديم متابعت نما قرائت او را تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام قرآن حمل نمودهاند ولى اوّل اظهر است و مؤيّد آن آنستكه بعد از اين فرموده پس بعهده ما است بيان مشكلات و مجملات آن از حيث معنى و مراد در وقت حاجت و لزوم نه چنين است كه كسى محتاج باشد قرآن را بعجله بخواند ولى انسان طبعا عجول است شما مردم دوست داريد هر امرى را كه بعجله و نقد براى | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 312 | |||
شما آماده شده لذا دنيا را اختيار نموديد براى خود و آخرت را از دست داديد چون دنيا معجّل و آخرت مؤجّل است غافل از آنكه آن محقّق است و باقى و اين موقت است و فانى و رويهائى از مردم در روز قيامت درخشان و تابان است و ناظر بعطا و منتظر رحمت و نعمت اوفى از پروردگارند بعد از فارغ شدن آنانكه اولياء خدايند از حساب و غسل نمودن در چشمه حيوان و آشاميدن از آن و سفيد و تابان شدن رويهاشان و بيرون آمدن از انواع پليديها چنانچه مستفاد از اخبار ائمه اطهار است و در بعضى روايات از امير المؤمنين عليه السّلام تصريح شده كه ناظر بمعناى منتظر استعمال ميشود چنانچه خداوند فرموده فَناظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ يعنى منتظرم بچه حال بر ميگردند فرستاده شدگان از قول ملكه سبا در سوره نمل در هر حال معلوم است مراد نظر نمودن بخود خدا نيست بلكه مراد نظر نمودن برحمت و انتظار مزيد نعمت او است و رويهائى از مردم در روز قيامت عبوس و ترش و تاريك و گرفته و درهم است و آنها دشمنان خدايند كه گمان دارند و منتظرند بلا و عذابى بر آنها وارد شود كه بشكند و خورد كند فقرات و مهرههاى پشتشان را و اين دو دسته از هر جهت با يكديگر تقابل تضادّ دارند يكدسته در نهايت خوشى و خرّمى و فرح و سرور و انبساط و يكدسته در غايت ناخوشى و غم و اندوه و گرفتگى و گرفتارى بسر ميبرند و يحبّون و يذرون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر اين نيز مراد افراد انسان است كه در آيات سابقه ذكر شده است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
لا تُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنَهُ «17» | |||
حركت مده بتلاوت قرآن زبان مبارك خود را براي اينكه تعجيل كني باو محققا بر ما است جمع قرآن و قرائت او. عينا مفاد آيه شريفه است که ميفرمايد: | |||
وَ لا تَعجَل بِالقُرآنِ مِن قَبلِ أَن يُقضي إِلَيكَ وَحيُهُ طه آيه 114، و از اينکه آيات استفاده ميشود که پيغمبر (ص) قبل از بعثت و نزول وحي عالم بقرآن بوده و ما در مقدمه اينکه تفسير مراتب نزول القرآن را بيان كردهايم که مرتبه اولي در همان زمان که نور مقدس پيغمبر را خلق فرمود بنور مقدسش افاضه شده که دارد پس از خلقت نور مقدسش که فرمود: | |||
اول ما خلق اللّه نوري | |||
دوازده حجاب آفريد و اينکه نور را در اينکه دوازده حجاب سير داد که يكي از آنها حجاب نبوت است که بني بمعني دانا و با خبر بودن است چنانچه فرمود: | |||
(كنت نبيا و آدم بين الماء و الطين) | |||
و اينکه يك سنگي است که بدهان عامه عمي ميخورد که بعضي گفتند العياذ: قبل از بعث مشرك بوده، بعضي گفتند: بر دين ابراهيم بود، بعضي گفتند: بر دين مسيح بوده، ما ميگوييم: بر دين خود بوده و تمام احكام دين را ميدانسته و بتمام قرآن عالم بوده نه مشرك بود که شرط اولي رسالت و نبوت و امامت عصمت است در تمام عمر، و نه بر دين ابراهيم و عيسي بوده چون لازم ميآيد افضليت ابراهيم و عيسي را و حال آنكه او افضل از تمام انبياء است و لكن چون مفسرين باين بيان آشنا نبودند تفسيراتي براي اينکه آيه كردند: بعضي گفتند: | |||
مراد اينکه است که موقعي که جبرئيل ميآورد آيه و سوره را هنوز وحي تمام نشده پيغمبر آنچه وحي ميشد بزبان ميگفت که فراموش نشود خدا ميفرمايد: صبر كن تا وحي تمام شود پس از آن بزبان جاري كن. | |||
جلد 17 - صفحه 300 | |||
اقول: اينکه تفسير بر خلاف عقيده عصمت انبياء است زيرا معناي معصوم مجرد عصمت از معاصي نيست بلكه از خطا و سهو و اشتباه و نسيان هم معصوم بودند خوف فراموشي در حق او غلط است، بعضي گفتند: از شدت محبت بوحي هر چه جبرئيل ميگفت پيغمبر هم دنبال او ميگفت خدا ميفرمايد: | |||
لا تُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعجَلَ بِهِ اينکه تفسير هم غلط است زيرا اينکه حركت لسان در تعقيب جبرئيل يا امر ممدوحي بوده يا مذموم اگر ممدوح بوده خداوند نهي نميفرمايد و اگر مذموم بوده از پيغمبر صادر نميشده باري: | |||
إِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنَهُ نظر به اينكه اينکه آيات و سور بسا مجتمعا يك سوره يا چند آيه نازل ميشد بسا متفرقا حتي بسا بعضي آيات يك سوره در مكه نازل ميشد و بعضي در مدينه بسا فصل بين آنها چند سال طول ميكشيد خدا ميفرمايد: بر ما است جمع قرآن که هر آيه در چه سوره بايد باشد و در چه جاي سوره و براي شما قرائت كنيم و لكن اينکه جمع قرآن و قرائت او که هر كدام جاي او را معين فرموده بترتيبي که خدا امر فرموده فقط امير المؤمنين ميدانست که پس از رحلت حضرت رسالت مشغول جمع كردن قرآن بود و اينکه بسا بر منافقين و معاندين باعث رسوايي آنها ميشد مثل آيه: بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَيكَ و آيه: اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دِينَكُم و آيات افك عايشه و آيه تطهير و بسياري از آياتي که در مدح اهل بيت يا مذمت منافقين نازل شده لذا جاي او را تغيير دادند و گفتند بامير المؤمنين: احتياج بقرآن تو نداريم، و بسا شأن نزولش را امير المؤمنين اشاره فرموده و اينکه هم بر ضرر آنها بود، ولي ائمه طاهرين تا اندازهاي که توانستند بيان فرمودهاند و بالتمام در ظهور حضرت بقية اللّه بيان خواهد شد لكن بعقيده ما چنانچه مكرر بالاخص در مقدمه چيز از قرآن كم نشده و چيزي زياد نشده فقط همين محل و جاي او پيش و پس شده. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 17)- سپس میافزاید: «چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست»! و این کار به وسیله پیک وحی انجام میشود (ان علینا جمعه و قرآنه) | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۲۰
ترجمه
القيامة ١٦ | آیه ١٧ | القيامة ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«جَمْعَهُ»: گردآوردن قرآن. مراد گردآوردن قرآن در سینه پیغمبر. «قُرْآنَهُ»: قرائت آن. خداوند وعده میفرمایند که تمام آیات را در سینه پیغمبر جمع و حفظ نماید، و سپس قرائت آن را بر زبانش جاری فرماید. به عبارت دیگر، همان گونه که حفظ قرآن در همه دوران در میان مردمان بر عهده خدا است، نگهداری آن در سینه پیغمبر و جاری کردن آن بر زبان آن حضرت نیز بر عهده خدا است (نگا: حجر / . واژه (قرآن) مصدر است و به معنی قرائت است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۴۰، سوره قيامت
- مقصود از نهى : ((لا تحرك به لسانك لتجعل به )) و مراد از ((علينا جمعه و قرآنه))
- وجوهى در معناى آيه ((فاذا قراءناه فاتبع قرآنه )) و آيه : ((ثم ان علينا بيانه ))
- مقصود از نهى : ((لا تحرّك به لسانك لتعجل به ...)) گفته شده است
- وصف حال طائفه اى كه در قيامت گشاده رويند
- اشكالى كه در مورد انحصار مستفاد از آيه : ((الى ربها ناظرة )) و پاسخ آن
- حكايت حال طائفه اى ديگر كه در قيامت گرفته رويند،
- مراد از جمله ((والتفّت السّاق بالسّاق ))
- مراد از اينكه در قيامت ((مساق )) به سوى پروردگار است
- وجوه مختلف درباره معناى آيه : ((اولى لك فاولى ثمّ اولى لك فاولى ))
- چند روايت درباره نزول آيات : ((لا تحرك به لسانك ...))
- رواياتى در معناى آيه : ((الى ربّها ناظرة ))
- رواياتى در توضيح آيات مربوط به دم مرگ ، ((اولى لك فاولى ...))، ((ايحسبالانسان ان يترك سدى ")) و قدرت خداوند بر احياء اموات
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ «18» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ «19»
(اى پيامبر! به هنگام نزول وحى،) زبان خود را به حركت در نياور تا نسبت به تلاوت آن شتاب كنى. همانا گردآوردن و خواندن آن (بر تو) بر عهده ماست. پس چون آن را خوانديم، قرائت آن را دنبال كن. آنگاه بيان (حقايق و اسرار و توضيح) آن بر عهده ماست.
نکته ها
در آيه 114 سوره طه نيز مشابه اين آيات را خوانديم: «لا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِنْ قَبْلِ أَنْ يُقْضى إِلَيْكَ وَحْيُهُ» قبل از پايان وحى در تلاوت آن عجله نكن.
قرآن در شب قدر به طور يك جا بر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نازل شد و سپس در مدّت 23 سال پيامبرى آن حضرت، بار ديگر در مناسبتهاى مختلف به تدريج بر ايشان نازل گرديد. لذا آيه «لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ» نشان آن است كه پيامبر اكرم آيات قرآن را از پيش مىدانسته و به همين دليل خداوند مىفرمايد: در تلاوت آن عجله نكن و پس از خواندن ما آن را دنبال كن. «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ»
جلد 10 - صفحه 310
بخشى از آيات قرآن درباره نحوه نزول وحى بر پيامبر و تلاوت آن بر مردم است. در اين آيات نيز خداوند به پيامبرش مىفرمايد: به هنگام نزول وحى، پيش از كامل شدن آيات، اقدام به خواندن آن مكن. و در سخن من شتاب مكن و نگران مباش كه شايد از خاطرت بيرون برود و آن را فراموش كنى، زيرا حفظ آن نيز بر عهده ماست. پس بگذار نزول وحى كامل شود، آنگاه آن آيات را قرائت كن.
پیام ها
1- سخن شنيدن آدابى دارد، حتى تكرار سخن گوينده روا نيست. لا تُحَرِّكْ بِهِ ...
2- قرآن، مصون از هر گونه تحريف و تغيير است. إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ ...
3- الفاظ قرآن از جانب خداوند است. «قَرَأْناهُ»
4- تبيين و توضيح وحى براى پيامبر، به عهده خداوند است. «إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17»
بعد از آن تعليل، نهى فرمايد كه:
إِنَّ عَلَيْنا: بدرستى كه بر ماست، جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ: فراهم آوردن آن در سينه تو تا عالم شوى و اثبات قرائت آن بر زبان تو، يا قرائت ما بر تو، تا حفظ كنى آن را، پس خوف آن بر خاطر راه مده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ «17» فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ «18» ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنا بَيانَهُ «19» كَلاَّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعاجِلَةَ «20»
وَ تَذَرُونَ الْآخِرَةَ «21» وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ «22» إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ «23» وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ «24» تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ «25»
ترجمه
حركت مده بخواندن زبانت را تا شتاب كنى بآن
همانا بر عهده ما است فراهم آوردن آن و خواندنش
پس چون خوانديم آنرا پس پيروى كن خواندنش را
پس همانا بر ما است بيان آن
نه چنين است بلكه دوست ميداريد شما مردم امتعه نقد دنيا را
و رها ميكنيد آخرت را
رويهائى در چنين روز خرّم و درخشان
بسوى پروردگارشان بچشم اميد نگرانند
و رويهائى در چنين روزى گرفته و در هم است
ميپندارند كه رسانده شود بآنها عذاب كمر شكنى.
تفسير
در مجمع از ابن عباس ره نقل نموده كه چون قرآن بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نازل ميشد حضرت براى شوق مفرطى كه به اخذ و ضبط آن داشت عجله ميفرمود در تلقّى و قرائت خود مبادا چيزى از آن از خاطرش محو شود پس خدا او را از اين عمل نهى فرمود نه براى آنكه جائز نبوده بلكه براى آنكه لازم نبوده است و قمّى ره وجه ديگرى نقل نموده كه در آيات آتيه ذكر ميشود انشاء اللّه تعالى و بنابر اين خداوند خطاب به پيغمبر خود فرموده كه بعجله زبان خود را بآيات ما حركت مده و قرائت منما آنرا قبل از تفكّر و تأمّل در معانى آن همانا بعهده ما است جمع آن در سينه تو و اجراء آن بر زبانت يا جمع آن در خارج و قرائت آن بر تو پس وقتى ما آنرا بتوسط جبرئيل بر تو قرائت نموديم متابعت نما قرائت او را تا در ذهنت مستقرّ گردد چنانچه از ابن عبّاس ره نقل شده كه بعد از اين حضرت صبر ميفرمود تا جبرئيل ميرفت آنوقت قرائت ميفرمود و بعضى متابعت را بر عمل باحكام قرآن حمل نمودهاند ولى اوّل اظهر است و مؤيّد آن آنستكه بعد از اين فرموده پس بعهده ما است بيان مشكلات و مجملات آن از حيث معنى و مراد در وقت حاجت و لزوم نه چنين است كه كسى محتاج باشد قرآن را بعجله بخواند ولى انسان طبعا عجول است شما مردم دوست داريد هر امرى را كه بعجله و نقد براى
جلد 5 صفحه 312
شما آماده شده لذا دنيا را اختيار نموديد براى خود و آخرت را از دست داديد چون دنيا معجّل و آخرت مؤجّل است غافل از آنكه آن محقّق است و باقى و اين موقت است و فانى و رويهائى از مردم در روز قيامت درخشان و تابان است و ناظر بعطا و منتظر رحمت و نعمت اوفى از پروردگارند بعد از فارغ شدن آنانكه اولياء خدايند از حساب و غسل نمودن در چشمه حيوان و آشاميدن از آن و سفيد و تابان شدن رويهاشان و بيرون آمدن از انواع پليديها چنانچه مستفاد از اخبار ائمه اطهار است و در بعضى روايات از امير المؤمنين عليه السّلام تصريح شده كه ناظر بمعناى منتظر استعمال ميشود چنانچه خداوند فرموده فَناظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ يعنى منتظرم بچه حال بر ميگردند فرستاده شدگان از قول ملكه سبا در سوره نمل در هر حال معلوم است مراد نظر نمودن بخود خدا نيست بلكه مراد نظر نمودن برحمت و انتظار مزيد نعمت او است و رويهائى از مردم در روز قيامت عبوس و ترش و تاريك و گرفته و درهم است و آنها دشمنان خدايند كه گمان دارند و منتظرند بلا و عذابى بر آنها وارد شود كه بشكند و خورد كند فقرات و مهرههاى پشتشان را و اين دو دسته از هر جهت با يكديگر تقابل تضادّ دارند يكدسته در نهايت خوشى و خرّمى و فرح و سرور و انبساط و يكدسته در غايت ناخوشى و غم و اندوه و گرفتگى و گرفتارى بسر ميبرند و يحبّون و يذرون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و بنابر اين نيز مراد افراد انسان است كه در آيات سابقه ذكر شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا تُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعجَلَ بِهِ «16» إِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنَهُ «17»
حركت مده بتلاوت قرآن زبان مبارك خود را براي اينكه تعجيل كني باو محققا بر ما است جمع قرآن و قرائت او. عينا مفاد آيه شريفه است که ميفرمايد:
وَ لا تَعجَل بِالقُرآنِ مِن قَبلِ أَن يُقضي إِلَيكَ وَحيُهُ طه آيه 114، و از اينکه آيات استفاده ميشود که پيغمبر (ص) قبل از بعثت و نزول وحي عالم بقرآن بوده و ما در مقدمه اينکه تفسير مراتب نزول القرآن را بيان كردهايم که مرتبه اولي در همان زمان که نور مقدس پيغمبر را خلق فرمود بنور مقدسش افاضه شده که دارد پس از خلقت نور مقدسش که فرمود:
اول ما خلق اللّه نوري
دوازده حجاب آفريد و اينکه نور را در اينکه دوازده حجاب سير داد که يكي از آنها حجاب نبوت است که بني بمعني دانا و با خبر بودن است چنانچه فرمود:
(كنت نبيا و آدم بين الماء و الطين)
و اينکه يك سنگي است که بدهان عامه عمي ميخورد که بعضي گفتند العياذ: قبل از بعث مشرك بوده، بعضي گفتند: بر دين ابراهيم بود، بعضي گفتند: بر دين مسيح بوده، ما ميگوييم: بر دين خود بوده و تمام احكام دين را ميدانسته و بتمام قرآن عالم بوده نه مشرك بود که شرط اولي رسالت و نبوت و امامت عصمت است در تمام عمر، و نه بر دين ابراهيم و عيسي بوده چون لازم ميآيد افضليت ابراهيم و عيسي را و حال آنكه او افضل از تمام انبياء است و لكن چون مفسرين باين بيان آشنا نبودند تفسيراتي براي اينکه آيه كردند: بعضي گفتند:
مراد اينکه است که موقعي که جبرئيل ميآورد آيه و سوره را هنوز وحي تمام نشده پيغمبر آنچه وحي ميشد بزبان ميگفت که فراموش نشود خدا ميفرمايد: صبر كن تا وحي تمام شود پس از آن بزبان جاري كن.
جلد 17 - صفحه 300
اقول: اينکه تفسير بر خلاف عقيده عصمت انبياء است زيرا معناي معصوم مجرد عصمت از معاصي نيست بلكه از خطا و سهو و اشتباه و نسيان هم معصوم بودند خوف فراموشي در حق او غلط است، بعضي گفتند: از شدت محبت بوحي هر چه جبرئيل ميگفت پيغمبر هم دنبال او ميگفت خدا ميفرمايد:
لا تُحَرِّك بِهِ لِسانَكَ لِتَعجَلَ بِهِ اينکه تفسير هم غلط است زيرا اينکه حركت لسان در تعقيب جبرئيل يا امر ممدوحي بوده يا مذموم اگر ممدوح بوده خداوند نهي نميفرمايد و اگر مذموم بوده از پيغمبر صادر نميشده باري:
إِنَّ عَلَينا جَمعَهُ وَ قُرآنَهُ نظر به اينكه اينکه آيات و سور بسا مجتمعا يك سوره يا چند آيه نازل ميشد بسا متفرقا حتي بسا بعضي آيات يك سوره در مكه نازل ميشد و بعضي در مدينه بسا فصل بين آنها چند سال طول ميكشيد خدا ميفرمايد: بر ما است جمع قرآن که هر آيه در چه سوره بايد باشد و در چه جاي سوره و براي شما قرائت كنيم و لكن اينکه جمع قرآن و قرائت او که هر كدام جاي او را معين فرموده بترتيبي که خدا امر فرموده فقط امير المؤمنين ميدانست که پس از رحلت حضرت رسالت مشغول جمع كردن قرآن بود و اينکه بسا بر منافقين و معاندين باعث رسوايي آنها ميشد مثل آيه: بَلِّغ ما أُنزِلَ إِلَيكَ و آيه: اليَومَ أَكمَلتُ لَكُم دِينَكُم و آيات افك عايشه و آيه تطهير و بسياري از آياتي که در مدح اهل بيت يا مذمت منافقين نازل شده لذا جاي او را تغيير دادند و گفتند بامير المؤمنين: احتياج بقرآن تو نداريم، و بسا شأن نزولش را امير المؤمنين اشاره فرموده و اينکه هم بر ضرر آنها بود، ولي ائمه طاهرين تا اندازهاي که توانستند بيان فرمودهاند و بالتمام در ظهور حضرت بقية اللّه بيان خواهد شد لكن بعقيده ما چنانچه مكرر بالاخص در مقدمه چيز از قرآن كم نشده و چيزي زياد نشده فقط همين محل و جاي او پيش و پس شده.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- سپس میافزاید: «چرا که جمع کردن و خواندن آن بر عهده ماست»! و این کار به وسیله پیک وحی انجام میشود (ان علینا جمعه و قرآنه)
نکات آیه
۱ - تألیف و تنظیم کلمات قرآن و خواندن آن بر پیامبر(ص)، تضمین شده از سوى خداوند (إنّ علینا جمعه و قرءانه) «جمع» در لغت به معناى تألیف است و مقصود از آن در این آیه تألیف و تنظیم کلمات قرآن مى باشد. واژه «قرآن» نیز معناى مصدرى دارد; یعنى، خواندن. بنابراین «إنّ علینا جمعه و قرآنه»; یعنى، «بى تردید تألیف و تنظیم کلمات قرآن و خواندن آن بر تو [اى پیامبر] بر عهده ما است».
۲ - گردآورى قرآن در سینه پیامبر(ص) و توانایى آن حضرت بر قرائت آن، تضمین شده از سوى خداوند (إنّ علینا جمعه و قرءانه) یکى از احتمالات یاد شده در تفسیر آیه شریفه، این است که مقصود از«جمعه»، گردآورى قرآن در سینه پیامبر(ص) است; به گونه اى که آن حضرت به خاطر سپارد و فراموش نکند و مقصود از «قرآنه» تثبیت قرائت قرآن بر زبان ایشان است; به گونه اى که هرگاه خواسته باشد بتواند آن را قرائت کند (مانند آیه ۶ از سوره «اعلى» «سنقرئک فلاتنسى»).
۳ - تضمین گردآورى شدن اجزاى قرآن از سوى خداوند در یک مجموعه و حفظ و قرائت آنها در تمامى اعصار و براى همیشه تاریخ* (إنّ علینا جمعه و قرءانه) جمله «إنّ علینا جمعه و قرءانه» تعلیل براى «لاتحرّک به لسانک...» است. بر این اساس برخى از مفسران گفته اند: چون پیامبر(ص) درباره حفظ قرآن نگران بود، این آیه براى رفع نگرانى آن حضرت و تضمین دائمى درباره آن است.
۴ - صیانت قرآن از تحریف به وسیله خداوند (إنّ علینا جمعه و قرءانه)
موضوعات مرتبط
- خدا: نقش خدا ۱، ۲، ۳، ۴
- قرآن: تضمین جمع قرآن ۱، ۲، ۳; مصونیت قرآن ۱، ۲، ۳; منشأ مصونیت قرآن ۴
- محمد(ص): تلاوت قرآن بر محمد(ص) ۱; تلاوت قرآن محمد(ص) ۲; وحى به محمد(ص) ۱