الذاريات ٣٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
(QRobot edit)
خط ۳۰: خط ۳۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link391 | آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link391 | آيات ۲۰ - ۵۱ سوره ذاريات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link392 | اقسام آياتى كه در انفس انسان ها هست و بر يكتايى خداوند در ربوبيت دلالت مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۴#link392 | اقسام آياتى كه در انفس انسان ها هست و بر يكتايى خداوند در ربوبيت دلالت مى كند]]
خط ۴۲: خط ۴۳:
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link401 | رواياتى از معصومين عليهم السلام در بيان ويژگيهاى خلقت خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۵#link401 | رواياتى از معصومين عليهم السلام در بيان ويژگيهاى خلقت خداوند]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۸#link158 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۸#link158 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ «34» فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «35» فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ «36»
(سنگ‌هايى كه) نزد پروردگارت براى (نابودى) مسرفان، نشان‌دار شده‌اند. پس هر كس از مؤمنان كه در آنجا بود بيرون كرديم و از مسلمانان به جز يك خانه در آنجا نيافتيم.
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ‌: در حالتى كه آن سنگها نشان كرده شده‌اند نزد پروردگار تو، لِلْمُسْرِفِينَ‌: براى از حد بيرون رفتگان در كفر و طغيان كه هر يك از آن سنگها مرقومند به اسم آنكسى كه هلاك شود به آن، يا آنكه نشانه‌اند به آنكه از سنگهاى عذابند، يا آنها از حجاره دنيا نيست. مروى است كه آن سنگها
جلد 12 - صفحه 271
بعد از هلاكت ايشان و زير و رو شدن شهر آنان بر آنها باريد مانند باران؛ چنانچه فرمايد: «و امطرنا عليهم حجارة من سجيل» اصح روايات آنكه اين سنگها بر كسانى باريد كه در آن شهر نبودند و همه به آنها هلاك شدند و اهل آن شهر كه سدوم باشد خسف گرديدند «1». چون حضرت ابراهيم عليه السّلام دانست كه ايشان به مؤتفكه مى‌روند به جهت هلاكت قوم لوط، خاطر مبارك به جهت برادرزاده خود متألّم شد فرمود: حال او در اين بلا چگونه باشد، بلكه گفتند: غم مخور كه حضرت لوط و دختران او را ضررى نخواهد رسيد.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24» إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25» فَراغَ إِلى‌ أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ «26» فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «27» فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ وَ بَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ «28»
فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ «29» قالُوا كَذلِكَ قالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (30) قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (31) قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى‌ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ (32) لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ (33)
مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34) فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (35) فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (36) وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ (37)
ترجمه‌
آيا رسيد بتو خبر ميهمانان ابراهيم كه گرامى داشته شدگان بودند
وقتى كه وارد شدند بر او پس سلام كردند گفت سلام بر شما گروه ناشناختگان‌
پس آهسته روان شد بسوى اهل خود پس آورد گوساله‌اى فربه‌
پس نزديك نمود
----
جلد 5 صفحه 66
آنرا بطرف ايشان گفت آيا نميخوريد
پس بدل گرفت از ايشان ترسى گفتند نترس و بشارت دادند او را به پسرى دانا
پس پيش آمد زنش با فرياد پس زد بر روى خود و گفت پيرزنى نازا
گفتند اينچنين گفت پروردگارت همانا او است درست كار دانا
گفت ابراهيم پس چيست كار شما اى فرستادگان‌
گفتند همانا ما فرستاده شديم بسوى گروهى گناهكار
تا فرو فرستيم و بيافكنيم بر آنها سنگهائى از گل‌
با آنكه نشان كرده شده باشد نزد پروردگار تو براى از حدّ در گذرندگان‌
پس بيرون برديم هر كه بود در آن از مؤمنان‌
پس نيافتيم در آن جز خانه‌اى از منقادان‌
و بجا گذاشتيم در آن علامت و نشانه‌اى براى آنانكه ميترسند از عذاب دردناك.
تفسير
خداوند متعال قصّه مهماندارى حضرت ابراهيم و تعقّب آن بعذاب قوم لوط را مكرّر ذكر فرموده براى تهديد كفّار مكه چون آثار باقيه آنرا در سفر مشاهده مينمودند و عبرت نميگرفتند چنانچه در سوره اعراف و هود و حجر مفصلا بيان شد و اينجا به پيغمبر خود ميفرمايد آيا قبلا رسيد بتو خبر ميهمانهاى عزيز و محترم حضرت ابراهيم جدّ امجدت يعنى مسلما رسيده است و ما براى اهتمام بذكر آن تجديد مينمائيم وقتى كه چند نفر از ملائكه مقرّب نزد خدا بر آنحضرت وارد شدند و سلام نمودند و حضرت بوجه احسن ردّ فرمود چون آنها گفته بودند سلاما يعنى سلام ميكنيم سلام نمودنى و حضرت جواب فرمود سلام يعنى سلام بر شما و جمله اسميّه براى دلالتش بر دوام و ثبوت آكد است و ضمنا اظهار فرمود كه شما را بجا نميآورم و براى آنكه آنها مانع از آوردن غذا نشوند مخفيانه نزد اهل بيت خود رفت و گوساله فربهى كباب كرده نزد ايشان حاضر فرمود و گفت چرا ميل نمى‌كنيد و گفته‌اند آن زمان از مواشى جز گاو چيزى نداشت و آنها از خوردن امتناع نمودند و حضرت ترسيد مبادا قصد سوئى داشته باشند ولى اظهار نفرمود و آنها متوجّه شدند و عرضه داشتند نترس ما ملائكه‌ايم و از جانب خدا آمده‌ايم براى عذاب قوم لوط و بشارت دادند آن حضرت را بولادت حضرت اسحق پيغمبر از ساره خاتون براى او پس ساره زوجه دائمه آنحضرت كه تا آن تاريخ نازا بود و پيرو يائسه شده بود اقبال بايشان نمود در
----
جلد 5 صفحه 67
حاليكه از شوق فرياد ميكرد و با دست بصورت يا با انگشتان به پيشانى خود ميزد و از امام صادق عليه السّلام در مجمع راجع باين قسمت نقل نموده كه اقبال نمود در حالى كه در ميان جماعتى بود چون صرّه بمعناى جماعت هم ميباشد و قمّى ره علاوه فرموده كه پس پوشاند صورت خود را و ظاهرا زدن از روى تعجّب و پوشاندن از باب حيا باشد در هر حال پس از اقبال بملائكه گفت چگونه من اولاددار ميشوم با آنكه پير زنى نازا ميباشم و آنها گفتند خدا اين طور فرموده و افعال او بر طبق حكمت است و مصلحت بندگانرا بهتر ميداند و هر چه بفرمايد حق است و واقع خواهد شد و حضرت ابراهيم فرمود كار مهمّ شما فرستادگان خدا چيست كه جمعا در اين حدود آمده‌ايد عرضه داشتند ما براى عذاب قوم لوط كه مرتكب جرم بزرگى ميباشند فرستاده شديم و ضمنا مقرّر شد كه قبلا خدمت شما برسيم و سلام و بشارت را عرضه داريم و مأموريّت ما آنستكه آنها را بسنگى كه از گل ساخته و متحجّر شده و بدست قدرت الهى براى سر آنها نشان كرده شده نيست و نابود نمائيم چون آنها بكلّى از حدّ خودشان تجاوز نموده‌اند پس خدا ميفرمايد ما حكم كرده بوديم بخروج هر كس كه اهل ايمان و تقوى باشد از آن آباديها كه قوم لوط منزل داشتند ولى نيافتيم يعنى نيافتند مأمورين ما در آن قرى جز يك خانوار كه لوط و دو دخترش بودند از كسانيكه منقاد و مطيع اوامر ما شدند و باقى گذارديم در آنحدود آثار منازل ويران شده را براى عبرت و تنبّه كسانيكه از عذاب خدا ميترسند نه اشخاص بى‌باك بى‌فكر كه از همه چيز غافلند و بالاخره بجزاى خود خواهند رسيد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
لِنُرسِل‌َ عَلَيهِم‌ حِجارَةً مِن‌ طِين‌ٍ (33) مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّك‌َ لِلمُسرِفِين‌َ (34)
‌براي‌ اينكه‌ ارسال‌ نمائيم‌ ‌بر‌ اينها سنگ‌ ريزه‌هايي‌ ‌از‌ گل‌ نشان‌ دار نزد
جلد 16 - صفحه 278
پروردگار تو ‌براي‌ اسراف‌ كنندگان‌.
لِنُرسِل‌َ عَلَيهِم‌ حِجارَةً مِن‌ طِين‌ٍ ‌در‌ سوره‌ هود ميفرمايد: فَلَمّا جاءَ أَمرُنا جَعَلنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمطَرنا عَلَيها حِجارَةً مِن‌ سِجِّيل‌ٍ مَنضُودٍ مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّك‌َ وَ ما هِي‌َ مِن‌َ الظّالِمِين‌َ بِبَعِيدٍ ‌آيه‌ 84 و 85 ‌در‌ اخبار داريم‌ ‌که‌ هفت‌ شهر قوم‌ لوط بودند ‌که‌ جبرئيل‌ ‌از‌ زمين‌ جدا كرد و برد بالا باندازه‌اي‌ ‌که‌ صداي‌ خروسان‌ و سگ‌ها ‌را‌ ملائكه‌ آسمان‌ مي‌شنيدند و ‌بر‌ ‌آنها‌ سنگ‌ريزه‌ باريد ‌که‌ ‌هر‌ سنگي‌ نشان‌ دار ‌بود‌ ‌که‌ معني‌ منضود و مسومه‌ ‌است‌ اسم‌ ‌هر‌ يك‌ روي‌ ‌آن‌ سنگ‌ ‌بود‌ ‌بر‌ فرق‌ ‌او‌ وارد ميشد و هلاك‌ شدند.
سپس‌ شهرها وارونه‌ شد ‌که‌ هيچ‌ اثري‌ ‌از‌ عمارات‌ و اشجار و انهار و حيوانات‌ باقي‌ نماند و زمين‌ قاعا صفصفا شد و نيز ميفرمايند ‌که‌ ‌هر‌ ظالمي‌ حين‌ موتش‌ ‌به‌ يكي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ سنگريزه‌ها مبتلا مي‌شود ‌که‌ مفاد (وَ ما هِي‌َ مِن‌َ الظّالِمِين‌َ ببعيد ‌است‌).
مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّك‌َ لِلمُسرِفِين‌َ اسراف‌ ‌در‌ معاصي‌ ‌به‌ تجاهر و فسق‌ و زياده‌روي‌ ‌در‌ طغيان‌ ‌که‌ امروز بسيار رواج‌ پيدا كرده‌ نه‌ شرمي‌ و نه‌ حيائي‌ و نه‌ باكي‌ و نه‌ خوفي‌ و نه‌ وحشتي‌ دارند ‌باشد‌ ‌تا‌ آثارش‌ ‌را‌ ببينند و برخورد كنند.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 34)- سپس افزودند: «سنگهائی که از ناحیه پروردگارت برای اسرافکاران نشان گذاشته شده است» (مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>



نسخهٔ ‏۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۸


ترجمه

سنگهایی که از ناحیه پروردگارت برای اسرافکاران نشان گذاشته شده است!»

|[كه‌] نزد پروردگارت براى تجاوزكاران، نشاندار شده‌اند
[كه‌] نزد پروردگارت براى مسرفان نشان‌گذارى شده است.
که آن سنگها نزد پروردگار تو معیّن و نشاندار برای ستمکاران است.
[سنگی که] نزد پروردگارت برای تجاوزکاران نشانه گذاری شده است؛
كه بر آنها از جانب پروردگارت براى متجاوزان نشان گذاشته‌اند.
که [هر یک‌] از جانب پروردگارت نشان کرده است و خاص تجاوزکاران است‌
كه نزد پروردگارت براى گزافكاران نشان‌كرده شده.
این سنگها، از جانب پروردگارت، برای اسرافکاران (در فسق و فجور) نشاندار شده بود.
«حال آنکه نزد پروردگارت برای مسرفان نشانه‌گذاری شده است.»
نشان‌زده نزد پروردگار تو برای فزونی‌خواهان‌


الذاريات ٣٣ آیه ٣٤ الذاريات ٣٥
سوره : سوره الذاريات
نزول : ٤ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«مُسَوَّمَةً»: دارای علامت و نشانه، نشاندار (نگا: آل‌عمران / ، هود / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ «34» فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «35» فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ «36»

(سنگ‌هايى كه) نزد پروردگارت براى (نابودى) مسرفان، نشان‌دار شده‌اند. پس هر كس از مؤمنان كه در آنجا بود بيرون كرديم و از مسلمانان به جز يك خانه در آنجا نيافتيم.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34)

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ‌: در حالتى كه آن سنگها نشان كرده شده‌اند نزد پروردگار تو، لِلْمُسْرِفِينَ‌: براى از حد بيرون رفتگان در كفر و طغيان كه هر يك از آن سنگها مرقومند به اسم آنكسى كه هلاك شود به آن، يا آنكه نشانه‌اند به آنكه از سنگهاى عذابند، يا آنها از حجاره دنيا نيست. مروى است كه آن سنگها

جلد 12 - صفحه 271

بعد از هلاكت ايشان و زير و رو شدن شهر آنان بر آنها باريد مانند باران؛ چنانچه فرمايد: «و امطرنا عليهم حجارة من سجيل» اصح روايات آنكه اين سنگها بر كسانى باريد كه در آن شهر نبودند و همه به آنها هلاك شدند و اهل آن شهر كه سدوم باشد خسف گرديدند «1». چون حضرت ابراهيم عليه السّلام دانست كه ايشان به مؤتفكه مى‌روند به جهت هلاكت قوم لوط، خاطر مبارك به جهت برادرزاده خود متألّم شد فرمود: حال او در اين بلا چگونه باشد، بلكه گفتند: غم مخور كه حضرت لوط و دختران او را ضررى نخواهد رسيد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ الْمُكْرَمِينَ «24» إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُنْكَرُونَ «25» فَراغَ إِلى‌ أَهْلِهِ فَجاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ «26» فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ قالَ أَ لا تَأْكُلُونَ «27» فَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً قالُوا لا تَخَفْ وَ بَشَّرُوهُ بِغُلامٍ عَلِيمٍ «28»

فَأَقْبَلَتِ امْرَأَتُهُ فِي صَرَّةٍ فَصَكَّتْ وَجْهَها وَ قالَتْ عَجُوزٌ عَقِيمٌ «29» قالُوا كَذلِكَ قالَ رَبُّكِ إِنَّهُ هُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ (30) قالَ فَما خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ (31) قالُوا إِنَّا أُرْسِلْنا إِلى‌ قَوْمٍ مُجْرِمِينَ (32) لِنُرْسِلَ عَلَيْهِمْ حِجارَةً مِنْ طِينٍ (33)

مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ لِلْمُسْرِفِينَ (34) فَأَخْرَجْنا مَنْ كانَ فِيها مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (35) فَما وَجَدْنا فِيها غَيْرَ بَيْتٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ (36) وَ تَرَكْنا فِيها آيَةً لِلَّذِينَ يَخافُونَ الْعَذابَ الْأَلِيمَ (37)

ترجمه‌

آيا رسيد بتو خبر ميهمانان ابراهيم كه گرامى داشته شدگان بودند

وقتى كه وارد شدند بر او پس سلام كردند گفت سلام بر شما گروه ناشناختگان‌

پس آهسته روان شد بسوى اهل خود پس آورد گوساله‌اى فربه‌

پس نزديك نمود


جلد 5 صفحه 66

آنرا بطرف ايشان گفت آيا نميخوريد

پس بدل گرفت از ايشان ترسى گفتند نترس و بشارت دادند او را به پسرى دانا

پس پيش آمد زنش با فرياد پس زد بر روى خود و گفت پيرزنى نازا

گفتند اينچنين گفت پروردگارت همانا او است درست كار دانا

گفت ابراهيم پس چيست كار شما اى فرستادگان‌

گفتند همانا ما فرستاده شديم بسوى گروهى گناهكار

تا فرو فرستيم و بيافكنيم بر آنها سنگهائى از گل‌

با آنكه نشان كرده شده باشد نزد پروردگار تو براى از حدّ در گذرندگان‌

پس بيرون برديم هر كه بود در آن از مؤمنان‌

پس نيافتيم در آن جز خانه‌اى از منقادان‌

و بجا گذاشتيم در آن علامت و نشانه‌اى براى آنانكه ميترسند از عذاب دردناك.

تفسير

خداوند متعال قصّه مهماندارى حضرت ابراهيم و تعقّب آن بعذاب قوم لوط را مكرّر ذكر فرموده براى تهديد كفّار مكه چون آثار باقيه آنرا در سفر مشاهده مينمودند و عبرت نميگرفتند چنانچه در سوره اعراف و هود و حجر مفصلا بيان شد و اينجا به پيغمبر خود ميفرمايد آيا قبلا رسيد بتو خبر ميهمانهاى عزيز و محترم حضرت ابراهيم جدّ امجدت يعنى مسلما رسيده است و ما براى اهتمام بذكر آن تجديد مينمائيم وقتى كه چند نفر از ملائكه مقرّب نزد خدا بر آنحضرت وارد شدند و سلام نمودند و حضرت بوجه احسن ردّ فرمود چون آنها گفته بودند سلاما يعنى سلام ميكنيم سلام نمودنى و حضرت جواب فرمود سلام يعنى سلام بر شما و جمله اسميّه براى دلالتش بر دوام و ثبوت آكد است و ضمنا اظهار فرمود كه شما را بجا نميآورم و براى آنكه آنها مانع از آوردن غذا نشوند مخفيانه نزد اهل بيت خود رفت و گوساله فربهى كباب كرده نزد ايشان حاضر فرمود و گفت چرا ميل نمى‌كنيد و گفته‌اند آن زمان از مواشى جز گاو چيزى نداشت و آنها از خوردن امتناع نمودند و حضرت ترسيد مبادا قصد سوئى داشته باشند ولى اظهار نفرمود و آنها متوجّه شدند و عرضه داشتند نترس ما ملائكه‌ايم و از جانب خدا آمده‌ايم براى عذاب قوم لوط و بشارت دادند آن حضرت را بولادت حضرت اسحق پيغمبر از ساره خاتون براى او پس ساره زوجه دائمه آنحضرت كه تا آن تاريخ نازا بود و پيرو يائسه شده بود اقبال بايشان نمود در


جلد 5 صفحه 67

حاليكه از شوق فرياد ميكرد و با دست بصورت يا با انگشتان به پيشانى خود ميزد و از امام صادق عليه السّلام در مجمع راجع باين قسمت نقل نموده كه اقبال نمود در حالى كه در ميان جماعتى بود چون صرّه بمعناى جماعت هم ميباشد و قمّى ره علاوه فرموده كه پس پوشاند صورت خود را و ظاهرا زدن از روى تعجّب و پوشاندن از باب حيا باشد در هر حال پس از اقبال بملائكه گفت چگونه من اولاددار ميشوم با آنكه پير زنى نازا ميباشم و آنها گفتند خدا اين طور فرموده و افعال او بر طبق حكمت است و مصلحت بندگانرا بهتر ميداند و هر چه بفرمايد حق است و واقع خواهد شد و حضرت ابراهيم فرمود كار مهمّ شما فرستادگان خدا چيست كه جمعا در اين حدود آمده‌ايد عرضه داشتند ما براى عذاب قوم لوط كه مرتكب جرم بزرگى ميباشند فرستاده شديم و ضمنا مقرّر شد كه قبلا خدمت شما برسيم و سلام و بشارت را عرضه داريم و مأموريّت ما آنستكه آنها را بسنگى كه از گل ساخته و متحجّر شده و بدست قدرت الهى براى سر آنها نشان كرده شده نيست و نابود نمائيم چون آنها بكلّى از حدّ خودشان تجاوز نموده‌اند پس خدا ميفرمايد ما حكم كرده بوديم بخروج هر كس كه اهل ايمان و تقوى باشد از آن آباديها كه قوم لوط منزل داشتند ولى نيافتيم يعنى نيافتند مأمورين ما در آن قرى جز يك خانوار كه لوط و دو دخترش بودند از كسانيكه منقاد و مطيع اوامر ما شدند و باقى گذارديم در آنحدود آثار منازل ويران شده را براى عبرت و تنبّه كسانيكه از عذاب خدا ميترسند نه اشخاص بى‌باك بى‌فكر كه از همه چيز غافلند و بالاخره بجزاى خود خواهند رسيد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


لِنُرسِل‌َ عَلَيهِم‌ حِجارَةً مِن‌ طِين‌ٍ (33) مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّك‌َ لِلمُسرِفِين‌َ (34)

‌براي‌ اينكه‌ ارسال‌ نمائيم‌ ‌بر‌ اينها سنگ‌ ريزه‌هايي‌ ‌از‌ گل‌ نشان‌ دار نزد

جلد 16 - صفحه 278

پروردگار تو ‌براي‌ اسراف‌ كنندگان‌.

لِنُرسِل‌َ عَلَيهِم‌ حِجارَةً مِن‌ طِين‌ٍ ‌در‌ سوره‌ هود ميفرمايد: فَلَمّا جاءَ أَمرُنا جَعَلنا عالِيَها سافِلَها وَ أَمطَرنا عَلَيها حِجارَةً مِن‌ سِجِّيل‌ٍ مَنضُودٍ مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّك‌َ وَ ما هِي‌َ مِن‌َ الظّالِمِين‌َ بِبَعِيدٍ ‌آيه‌ 84 و 85 ‌در‌ اخبار داريم‌ ‌که‌ هفت‌ شهر قوم‌ لوط بودند ‌که‌ جبرئيل‌ ‌از‌ زمين‌ جدا كرد و برد بالا باندازه‌اي‌ ‌که‌ صداي‌ خروسان‌ و سگ‌ها ‌را‌ ملائكه‌ آسمان‌ مي‌شنيدند و ‌بر‌ ‌آنها‌ سنگ‌ريزه‌ باريد ‌که‌ ‌هر‌ سنگي‌ نشان‌ دار ‌بود‌ ‌که‌ معني‌ منضود و مسومه‌ ‌است‌ اسم‌ ‌هر‌ يك‌ روي‌ ‌آن‌ سنگ‌ ‌بود‌ ‌بر‌ فرق‌ ‌او‌ وارد ميشد و هلاك‌ شدند.

سپس‌ شهرها وارونه‌ شد ‌که‌ هيچ‌ اثري‌ ‌از‌ عمارات‌ و اشجار و انهار و حيوانات‌ باقي‌ نماند و زمين‌ قاعا صفصفا شد و نيز ميفرمايند ‌که‌ ‌هر‌ ظالمي‌ حين‌ موتش‌ ‌به‌ يكي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ سنگريزه‌ها مبتلا مي‌شود ‌که‌ مفاد (وَ ما هِي‌َ مِن‌َ الظّالِمِين‌َ ببعيد ‌است‌).

مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّك‌َ لِلمُسرِفِين‌َ اسراف‌ ‌در‌ معاصي‌ ‌به‌ تجاهر و فسق‌ و زياده‌روي‌ ‌در‌ طغيان‌ ‌که‌ امروز بسيار رواج‌ پيدا كرده‌ نه‌ شرمي‌ و نه‌ حيائي‌ و نه‌ باكي‌ و نه‌ خوفي‌ و نه‌ وحشتي‌ دارند ‌باشد‌ ‌تا‌ آثارش‌ ‌را‌ ببينند و برخورد كنند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 34)- سپس افزودند: «سنگهائی که از ناحیه پروردگارت برای اسرافکاران نشان گذاشته شده است» (مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّکَ لِلْمُسْرِفِینَ).

نکات آیه

۱ - سنگپاره هاى فروریخته بر قوم لوط، سنگپاره هایى داراى علامت و نشانه هایى مخصوص (حجارة من طین . مسوّمة عند ربّک) «مسوّمة»، مشتق از «سومة» (علامت) و به معناى نشاندار است.

۲ - اسرافگران متجاوز از قانون الهى، داراى مجازات هایى از پیش تعیین شده در نزد خداوند (حجارة من طین . مسوّمة عند ربّک للمسرفین)

۳ - اسراف (تجاوز از قانون الهى و زیاده روى در گناه)، بارزترین جرم قوم لوط بود. (أُرسلنا إلى قوم مجرمین ... للمسرفین) تعبیر «مسرف» در این آیه، به معناى تجاوز از قانون است که بر قوم مجرم لوط، منطبق شده است.

۴ - برنامه الهى در کیفر مجرمان و متجاوزان، کاملاً دقیق و حساب شده است. (مسوّمة عند ربّک) تعبیر «مسوّمة عند ربّک» و علامت دار بودن سنگ ها، حاکى از وجود دقت و حسابگرى در نظام کیفرى خداوند براى متجاوزان است.

۵ - کیفر تجاوزگران، در راستاى ربوبیت الهى و هموار ساختن راه رشد براى بندگان است. (مسوّمة عند ربّک للمسرفین) تعبیر «عند ربّک»، ممکن است اشاره به این جهت داشته باشد که مقام پروردگارى و تربیت خلق و رشد انسان ها، مقتضى آن است که موانع تکامل و رشد از میان برداشته شود.

۶ - اسراف و زیاده روى در گناه، عامل نزول عذاب هلاکت بار الهى (حجارة من طین ... للمسرفین) وصف «مسرفین»، مشعر به علیت است.

موضوعات مرتبط

  • اسراف: آثار اسراف ۶
  • تکامل: عوامل تکامل ۵
  • خدا: ربوبیت خدا ۵; عذابهاى خدا ۶; قانونمندى کیفرهاى خدا۴
  • عذاب: موجبات عذاب ۶
  • قوم لوط: اسراف قوم لوط ۳; افراط در گناه قوم لوط ۳; بارش سجیل بر قوم لوط۱; تاریخ قوم لوط ۱، ۳; جرم قوم لوط ۳; نشانه سنگهاى عذاب قوم لوط ۱
  • گناه: افراط در گناه ۶
  • متجاوزان: فلسفه کیفر متجاوزان ۵; کیفر متجاوزان ۲، ۴
  • مجرمان: کیفر مجرمان ۴
  • مسرفان: کیفر مسرفان ۲
  • نظام کیفرى :۴

منابع