ق ١٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link358 | آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link358 | آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link359 | رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۰#link359 | رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين]] | ||
خط ۵۱: | خط ۵۲: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link377 | روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link377 | روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۳#link108 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۳#link108 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17» | |||
(ياد كن) آنگاه كه دو فرشته (ملازم انسان) از راست و چپ، (به مراقبت) نشسته (اعمال آدمى را) دريافت مىكنند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17» | |||
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ: ياد بياور اى مخاطب زمانى را كه فرا مىگيرند دو | |||
---- | |||
«1» سوره حديد، آيه 4. | |||
جلد 12 - صفحه 225 | |||
ملك كه فرا گيرنده اقوال و اعمال ايشانند و آن را در نامه اعمال مىنويسند و محافظت مىكنند. گرچه ذات سبحانى از استحفاظ مستغنى است زيرا مطلع باشد بر آنچه بر ملكين پوشيده است از اخفاى خفيات، لكن تسليط ايشان بر حفظ اعمال و نوشتن آن به جهت حكمتى است كه مقتضى آنست، و آن زيادتى لطف سبحانى باشد بر بندگان در اجتناب از سيئات و رغبت در حسنات و تأكيد در حفظ و ضبط آن براى جزا و الزام حجت بر آنان در روز حساب. عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ: آن دو ملك از طرف راست انسان نشسته و از طرف چپ، قَعِيدٌ: | |||
نشسته، يعنى ايشان ملازم و اصلا جدا نمىشوند از انسان. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ «12» وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ «13» وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ «14» أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ «15» وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ «16» | |||
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17» ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ «18» وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ «19» وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ «20» | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 52 | |||
ترجمه | |||
تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح و اصحاب رس و ثمود | |||
و عاد و فرعون و برادران لوط | |||
و اصحاب ايكه و قوم تبّع هر يك تكذيب كردند پيغمبران را پس لازم شد وعيد من | |||
آيا درمانده و عاجز شديم بآفرينش اوّل بلكه آنها در شك و شبهه از آفرينش جديدند | |||
و بتحقيق آفريديم انسانرا و ميدانيم آنچه را وسوسه ميكند بآن نفس او و ما نزديكتريم باو از رگ گردن | |||
هنگاميكه ميگيرند و ضبط ميكنند دو ملك ضبط كننده از راست و از چپ نشسته | |||
تلفظ نميكند به سخنى مگر آنكه نزد او است نگهبان و مراقبى مهيّا و آماده | |||
و بيامد بيهوشى مرگ براستى و درستى اينست آنچه كه از آن ميگريختى | |||
و دميده شود در صور آن است روز وعيد. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر خود و تهديد كفّار مكّه بمانند عذابهائى كه بر امم سابقه نازل شده بود باز اشاره باحوال آنها فرموده ميفرمايد قوم نوح و عاد و ثمود كه قصص آنها مكرّر ذكر شده و اصحاب رس كه گفته شده پيغمبر خودشان را در چاهيكه كندند و بنام رس معروف شده انداختند و قصّه آن در سوره فرقان گذشت و قوم فرعون و خويشاوندان لوط و اصحاب بيشه و جنگل كه قوم شعيب پيغمبر بودند و در سوره حجر شرح آن ذكر شد و قوم تبّع كه در سوره دخان مذكور گرديد هر يك از اين اقوام كه سابقه ذكر دارند اجمالا و تفصيلا تكذيب نمودند پيغمبرانى را كه مبعوث بر آنها شدند بنوبه خودشان پس واجب و لازم شد بر آنها وعيد من يعنى سزاوار وعده عذاب خدا شدند بانواع مختلفه كه در محلّ خود بيان شد و بعد از اين باز استدلال بر معاد فرموده باين تقريب كه آيا ما خسته و مانده و عاجز شديم از خلق نمودن بواسطه خلق اوّل با آن كه آنها قبول دارند آن از ما صادر شده و خلقت دوباره براى هر كس آسانتر از ابتداء است و مسلّم است كه خداوند عاجز نميشود ولى قبول نميكنند معاد را از ما و از اين انكار | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 53 | |||
در اشتباه بزرگ غير مترقبى هستند با آن اقرار و منشأ اين شبهه جريان عادت بر آن و عدم جريان بر اين است در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود تأويل آن آنستكه خداوند وقتى اين مردم و اين عالم را فانى نمود و اهل بهشت ببهشت رفتند و اهل جهنّم بجهنّم عالم ديگرى و مردم ديگرى را از نو مىآفريند كه عبادت كنند او را و آسمان و زمين آنها غير از اين آسمان و زمين است شما تصوّر ميكنيد خدا همين يك عالم را خلق كرده يا بشرى غير از شما خلق نفرموده قسم بخدا بتحقيق خلق فرموده هزار عالم و هزار هزار آدم و شما در اواخر اين عوالم و آن آدميانيد و در خصال و عيّاشى نيز قريب به اين معنى را از آن حضرت نقل نموده و شمّهاى از اينمقال در سوره ابراهيم عليه السّلام گذشت و مطالب سابقه اعاده نميشود و براى اثبات احاطه علميّه خود ببواطن خلق و خفاياى امور ميفرمايد كه ما خلق نموديم بنى نوع بشر را و ميدانيم سخنهاى درونى و حديث نفس آنها را كه چه در دل راه ميدهند و با خود مخفيانه صحبت ميدارند و ما بآدمى از رگ گردن كه متّصل است بوتين كه آن رگ قلب است نزديكتريم مقصود بيان استيلاء و احاطه تامّه است بعلم و قدرت كه جانش در دست قدرت ما است و افكار درونيش در نزد ما حاضر است مانند روح يا كسيكه باين درجه نزديك باو باشد حتّى در وقتى كه دو ملك مقرّب با دو قوّه گيرنده از طرف راست و چپش جايگزين شده هر سخنى كه از دهان او بيرون آيد ثبت و ضبط مينمايند و مراقب و آماده براى اخذ اقوال و اعمال اويند ما از آندو مطلعتريم ولى براى تأكيد و تشديد در نگهدارى بندگان خودشان را از معصيت و الزام بر آنها بحجّت در روز قيامت آن دو را بر آنها گماشتهايم و ضمير در لديه يا راجع است بقول يا راجع بلافظ كه يلفظ دلالت بر آن دارد يا بانسان كه در صدر كلام ذكر شده بود و احتمال اخير اقوى است چون مأموريت آن دو ملك اختصاص بثبت قول ندارد چنانچه در جوامع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه نويسنده حسنات در طرف راست مرد و نويسنده سيّئات در جانب چپ او جاى دارد و ملك دست راست امير است بر ملك دست چپ وقتى كه او كار خوبى كند ملك دست راست ده برابر مينويسد و وقتى كار بدى كند بملك دست چپ ميگويد هفت ساعت | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 54 | |||
مهلت بده او را شايد استغفار كند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نيز قريب به اين معنى را نقل نموده و ظاهر آنستكه رقيب و عتيد صفت هر يك از آن دو است نه آنكه رقيب نام يكى و عتيد نام ديگرى باشد كه بر السنه و افواه جارى شده و خداوند بعد از دفع استبعاد كفّار از معاد در آيات سابقه تأكيد فرموده آنرا بتحقّق مقدّمهاش كه مرگ است و آنقيامت صغرى ميباشد چون خبر داده از تحقّق آن بلفظ ماضى با آن كه مراد وقوع آن در آتيه است و سكرة الموت شدّت مرگ است كه عقل را زايل نمايد و جاءت سكرة الحق بالموت نيز قرائت شده و آنرا در مجمع و قمّى ره نسبت بائمه اطهار داده يعنى و آمد بيهوشى كه حقّ است با مرگ خدا ميخواهد بفرمايد مقدّمه زنده شدن كه مردن است محقق شده آماده زنده شدن باشيد اى آدميزاد اين مرگ همان است كه تو از آن ميگريختى و همچنين خبر داده از تحقق وقوع نفخه دوم اسرافيل كه نفخه بعث است و آنكه آن روز انجاز وعيد يعنى وعده عذاب الهى است. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذ يَتَلَقَّي المُتَلَقِّيانِ عَنِ اليَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17» ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلاّ لَدَيهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ «18» | |||
زماني که تلقي ميكنند و ميگيرند دو نفر گيرندگان از هر طرف راست و از طرف چپ نشستهاند تلفظ نميكند از قولي مگر آنكه رقيب و عتيد نزد او هستند. | |||
يكي از ضروريات دين و صريح آيات شريفه قرآن نامه عمل است که ملائكه موكلين باين مينويسند چه اعمال و اقوال خوب آنها را رقيب مينويسد و مراقب هستند، و بد آنها را عتيد ثبت ميكند و اينکه نامه فرداي قيامت بدست صاحبش ميدهند مؤمنين و صلحا بدست راست و فساق و فجار بدست چپ و بعضي طوق كردن و بعضي از عقب سر چنانچه آيات مشحون به اينهاست مثل: وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلزَمناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ كِتاباً يَلقاهُ مَنشُوراً اقرَأ كِتابَكَ | |||
جلد 16 - صفحه 246 | |||
كَفي بِنَفسِكَ اليَومَ عَلَيكَ حَسِيباً اسراء آيه 14 و 15- و مثل: وَ وُضِعَ الكِتابُ فَتَرَي المُجرِمِينَ مُشفِقِينَ مِمّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً الايه كهف. آيه 37 و مثل: | |||
فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً وَ يَنقَلِبُ إِلي أَهلِهِ مَسرُوراً وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِهِ فَسَوفَ يَدعُوا ثُبُوراً وَ يَصلي سَعِيراً انشقاق، آيه 7 و 8 و 9 و غير اينها از آيات و در دعاي كميل براي طلب مغفرت: | |||
«و کل سيئة امرت باثباتها الكرام الكاتبين الّذين و كلتهم بحفظ ما يکون مني ... الدعاء» | |||
و در ادعيه وضو: | |||
«اللهم اعطني كتابي بيميني، اللهم لا تعطني كتابي بشمالي و لا من وراء ظهري و لا تجعلها مغلولة الي عنقي» | |||
و غير اينها از ادعيه لذا ميفرمايد: | |||
إِذ يَتَلَقَّي المُتَلَقِّيانِ که آنها حفظه اعمال باشند که رقيب مأمور بكتب حسنات است، و دارد در خبر که به مجرد قصد عمل خير مينويسند و اگر صادر شد ده برابر مينويسند، و عتيد مامور بكتب سيئات است و تا صادر نشود نمي نويسد بلكه تا هفت ساعت، و در بعض اخبار سيئات روز را تا شام و شب را تا صبح مهلت ميدهد اگر توبه كرد نمينويسد و الا يك سيئه مينويسد و از امير المؤمنين است فرمود: | |||
«ويل لمن آحاده اكثر من عشراته». | |||
عَنِ اليَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ در طرف راست رقيب و در طرف چپ عتيد كمال توجه را دارند که ميفرمايد ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلّا لَدَيهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ حتي نفخ بآتش. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 17)- در این آیه میافزاید: به خاطر بیاورید «هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت میدارند» (إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ). | |||
یعنی علاوه بر احاطه علمی خداوند به ظاهر و باطن انسان، دو فرشته نیز مأمور حفظ و نگاهداری حساب اعمال اویند که از طرف راست و چپ از او مراقبت میکنند، پیوسته با او هستند و لحظهای جدا نمیشوند، تا از این طریق اتمام حجت بیشتری شود، و تأکیدی باشد بر مسأله نگاهداری حساب اعمال. | |||
در روایات اسلامی آمده است که: «فرشته سمت راست، نویسنده حسنات است، و فرشته سمت چپ نویسنده سیئات، و فرشته اول فرمانده فرشته دوم | |||
ج4، ص523 | |||
است، هنگامی که انسان عمل نیکی انجام دهد، فرشته سمت راست ده برابر مینویسد، و هنگامی که عمل بدی از او سر زند، و فرشته سمت چپ میخواهد آن را بنویسد، فرشته اول میگوید: عجله مکن. لذا او هفت ساعت به تأخیر میاندازد، اگر پشیمان شد و توبه کرد چیزی نمینویسد، و اگر توبه نکرد تنها یک گناه برای او مینویسد» | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۱۴
ترجمه
ق ١٦ | آیه ١٧ | ق ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِذْ»: معمول واژه اقرب است، یا مفعول به فعل محذوف (أُذْکُرْ). «یَتَلَقّی»: دریافت میدارند. «الْمُتَلَقِّیَانِ»: دو دریافتکننده. مراد دو فرشتهای است که همراه هر انسانی بوده، یکی در طرف راست مأمور ثبت و ضبط اعمال نیک است، و دیگری در طرف چپ مأمور ثبت و ضبط اعمال بد است. «قَعِیدٌ»: نشسته. همدم. فعیل به معنی فاعِل، یعنی قَعید به معنی قاعِد، مثل جَلیس به معنی جالِس است، و یا این که فَعیل به معنی مُفاعِل، یعنی قَعید به معنی مُقاعِد است. مثل جَلیس به معنی مُجالِس یا نَدیم به معنی مُنادِم. مبتدای مؤخر است. «عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ»: در اصل عَنِ الْیَمِینِ قَعِیدٌ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِیدٌ است که به قرینه (قَعِیدٌ) اوّل حذف شده است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق
- رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين
- قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات بهحال خود باقى است
- بيان مقصود ((نزديگى خداوند بر انسان )) با عبارتى ساده و همه كس فهم
- علم خدا به انسان از طريق فرشتگان كاتب اعمال
- گفتار بعضى از مفسرين پيرامون ظرف ((اذا)) در آيه شريفه
- فرشتگان موكل بطور كامل مراقب انسان هستند و چيزى را از قلم نمى اندازند
- معناى اينكه فرمود: سكره موت ((به حق )) آمد
- مقصود از سائق و شهيدى كه در قيامت همراه هر كسى مى آيند و بيان اينكه مخاطب آيه :((لقد كنت فى غفلة من هذا...)) كيست و مفهوم آن چيست
- دو نكته اى كه از اين آيه شريفه استفاده مى شود
- معناى آيه : ((و قال قرينه هذا ما لدىّ عتيد))
- پاسخ خداى تعالى به عذرى كه به قرين شيطانى مشرك دوزخى مى آورد
- تفسير و توضيع ((و ما اءنا بظلام للعبيد))
- وجوهى كه درباره سئوال و جواب در آيه : ((يومنقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد)) و مفاد آن گفته شده است
- وصف متقين و ورودشان به بهشت
- معناى اينكه درباره بهشت متقين فرمود: ((لهم ما يشاؤ ن فيها و لدنيا مزيد))
- روايتى در ذيل آيه : ((افعيينا بالخلق الاول ...)) و درباره دو فرشته نويسنده حسنات وسيئات
- روايتى دال بر اينكه خطاب ((القيا فى جهنمكل كفار عنيد)) به پيامبر و على (عليهما الصلوة و السلام ) مى شود
- چند روايت در ذيل آيه : ((يوم نقول لجهنم هل امتلاءت ...)) و راجع به اينكه درباره متقيندر بهشت فرموده : ((لهم ما يشاؤ ن فيها ولدينا مزيد)) و...
- روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17»
(ياد كن) آنگاه كه دو فرشته (ملازم انسان) از راست و چپ، (به مراقبت) نشسته (اعمال آدمى را) دريافت مىكنند.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17»
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ: ياد بياور اى مخاطب زمانى را كه فرا مىگيرند دو
«1» سوره حديد، آيه 4.
جلد 12 - صفحه 225
ملك كه فرا گيرنده اقوال و اعمال ايشانند و آن را در نامه اعمال مىنويسند و محافظت مىكنند. گرچه ذات سبحانى از استحفاظ مستغنى است زيرا مطلع باشد بر آنچه بر ملكين پوشيده است از اخفاى خفيات، لكن تسليط ايشان بر حفظ اعمال و نوشتن آن به جهت حكمتى است كه مقتضى آنست، و آن زيادتى لطف سبحانى باشد بر بندگان در اجتناب از سيئات و رغبت در حسنات و تأكيد در حفظ و ضبط آن براى جزا و الزام حجت بر آنان در روز حساب. عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ: آن دو ملك از طرف راست انسان نشسته و از طرف چپ، قَعِيدٌ:
نشسته، يعنى ايشان ملازم و اصلا جدا نمىشوند از انسان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصْحابُ الرَّسِّ وَ ثَمُودُ «12» وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوانُ لُوطٍ «13» وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كُلٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ وَعِيدِ «14» أَ فَعَيِينا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ بَلْ هُمْ فِي لَبْسٍ مِنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ «15» وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ «16»
إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17» ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ «18» وَ جاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقِّ ذلِكَ ما كُنْتَ مِنْهُ تَحِيدُ «19» وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ ذلِكَ يَوْمُ الْوَعِيدِ «20»
جلد 5 صفحه 52
ترجمه
تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح و اصحاب رس و ثمود
و عاد و فرعون و برادران لوط
و اصحاب ايكه و قوم تبّع هر يك تكذيب كردند پيغمبران را پس لازم شد وعيد من
آيا درمانده و عاجز شديم بآفرينش اوّل بلكه آنها در شك و شبهه از آفرينش جديدند
و بتحقيق آفريديم انسانرا و ميدانيم آنچه را وسوسه ميكند بآن نفس او و ما نزديكتريم باو از رگ گردن
هنگاميكه ميگيرند و ضبط ميكنند دو ملك ضبط كننده از راست و از چپ نشسته
تلفظ نميكند به سخنى مگر آنكه نزد او است نگهبان و مراقبى مهيّا و آماده
و بيامد بيهوشى مرگ براستى و درستى اينست آنچه كه از آن ميگريختى
و دميده شود در صور آن است روز وعيد.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر خود و تهديد كفّار مكّه بمانند عذابهائى كه بر امم سابقه نازل شده بود باز اشاره باحوال آنها فرموده ميفرمايد قوم نوح و عاد و ثمود كه قصص آنها مكرّر ذكر شده و اصحاب رس كه گفته شده پيغمبر خودشان را در چاهيكه كندند و بنام رس معروف شده انداختند و قصّه آن در سوره فرقان گذشت و قوم فرعون و خويشاوندان لوط و اصحاب بيشه و جنگل كه قوم شعيب پيغمبر بودند و در سوره حجر شرح آن ذكر شد و قوم تبّع كه در سوره دخان مذكور گرديد هر يك از اين اقوام كه سابقه ذكر دارند اجمالا و تفصيلا تكذيب نمودند پيغمبرانى را كه مبعوث بر آنها شدند بنوبه خودشان پس واجب و لازم شد بر آنها وعيد من يعنى سزاوار وعده عذاب خدا شدند بانواع مختلفه كه در محلّ خود بيان شد و بعد از اين باز استدلال بر معاد فرموده باين تقريب كه آيا ما خسته و مانده و عاجز شديم از خلق نمودن بواسطه خلق اوّل با آن كه آنها قبول دارند آن از ما صادر شده و خلقت دوباره براى هر كس آسانتر از ابتداء است و مسلّم است كه خداوند عاجز نميشود ولى قبول نميكنند معاد را از ما و از اين انكار
جلد 5 صفحه 53
در اشتباه بزرگ غير مترقبى هستند با آن اقرار و منشأ اين شبهه جريان عادت بر آن و عدم جريان بر اين است در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود تأويل آن آنستكه خداوند وقتى اين مردم و اين عالم را فانى نمود و اهل بهشت ببهشت رفتند و اهل جهنّم بجهنّم عالم ديگرى و مردم ديگرى را از نو مىآفريند كه عبادت كنند او را و آسمان و زمين آنها غير از اين آسمان و زمين است شما تصوّر ميكنيد خدا همين يك عالم را خلق كرده يا بشرى غير از شما خلق نفرموده قسم بخدا بتحقيق خلق فرموده هزار عالم و هزار هزار آدم و شما در اواخر اين عوالم و آن آدميانيد و در خصال و عيّاشى نيز قريب به اين معنى را از آن حضرت نقل نموده و شمّهاى از اينمقال در سوره ابراهيم عليه السّلام گذشت و مطالب سابقه اعاده نميشود و براى اثبات احاطه علميّه خود ببواطن خلق و خفاياى امور ميفرمايد كه ما خلق نموديم بنى نوع بشر را و ميدانيم سخنهاى درونى و حديث نفس آنها را كه چه در دل راه ميدهند و با خود مخفيانه صحبت ميدارند و ما بآدمى از رگ گردن كه متّصل است بوتين كه آن رگ قلب است نزديكتريم مقصود بيان استيلاء و احاطه تامّه است بعلم و قدرت كه جانش در دست قدرت ما است و افكار درونيش در نزد ما حاضر است مانند روح يا كسيكه باين درجه نزديك باو باشد حتّى در وقتى كه دو ملك مقرّب با دو قوّه گيرنده از طرف راست و چپش جايگزين شده هر سخنى كه از دهان او بيرون آيد ثبت و ضبط مينمايند و مراقب و آماده براى اخذ اقوال و اعمال اويند ما از آندو مطلعتريم ولى براى تأكيد و تشديد در نگهدارى بندگان خودشان را از معصيت و الزام بر آنها بحجّت در روز قيامت آن دو را بر آنها گماشتهايم و ضمير در لديه يا راجع است بقول يا راجع بلافظ كه يلفظ دلالت بر آن دارد يا بانسان كه در صدر كلام ذكر شده بود و احتمال اخير اقوى است چون مأموريت آن دو ملك اختصاص بثبت قول ندارد چنانچه در جوامع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه نويسنده حسنات در طرف راست مرد و نويسنده سيّئات در جانب چپ او جاى دارد و ملك دست راست امير است بر ملك دست چپ وقتى كه او كار خوبى كند ملك دست راست ده برابر مينويسد و وقتى كار بدى كند بملك دست چپ ميگويد هفت ساعت
جلد 5 صفحه 54
مهلت بده او را شايد استغفار كند و در كافى از امام صادق عليه السّلام نيز قريب به اين معنى را نقل نموده و ظاهر آنستكه رقيب و عتيد صفت هر يك از آن دو است نه آنكه رقيب نام يكى و عتيد نام ديگرى باشد كه بر السنه و افواه جارى شده و خداوند بعد از دفع استبعاد كفّار از معاد در آيات سابقه تأكيد فرموده آنرا بتحقّق مقدّمهاش كه مرگ است و آنقيامت صغرى ميباشد چون خبر داده از تحقّق آن بلفظ ماضى با آن كه مراد وقوع آن در آتيه است و سكرة الموت شدّت مرگ است كه عقل را زايل نمايد و جاءت سكرة الحق بالموت نيز قرائت شده و آنرا در مجمع و قمّى ره نسبت بائمه اطهار داده يعنى و آمد بيهوشى كه حقّ است با مرگ خدا ميخواهد بفرمايد مقدّمه زنده شدن كه مردن است محقق شده آماده زنده شدن باشيد اى آدميزاد اين مرگ همان است كه تو از آن ميگريختى و همچنين خبر داده از تحقق وقوع نفخه دوم اسرافيل كه نفخه بعث است و آنكه آن روز انجاز وعيد يعنى وعده عذاب الهى است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ يَتَلَقَّي المُتَلَقِّيانِ عَنِ اليَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ «17» ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلاّ لَدَيهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ «18»
زماني که تلقي ميكنند و ميگيرند دو نفر گيرندگان از هر طرف راست و از طرف چپ نشستهاند تلفظ نميكند از قولي مگر آنكه رقيب و عتيد نزد او هستند.
يكي از ضروريات دين و صريح آيات شريفه قرآن نامه عمل است که ملائكه موكلين باين مينويسند چه اعمال و اقوال خوب آنها را رقيب مينويسد و مراقب هستند، و بد آنها را عتيد ثبت ميكند و اينکه نامه فرداي قيامت بدست صاحبش ميدهند مؤمنين و صلحا بدست راست و فساق و فجار بدست چپ و بعضي طوق كردن و بعضي از عقب سر چنانچه آيات مشحون به اينهاست مثل: وَ كُلَّ إِنسانٍ أَلزَمناهُ طائِرَهُ فِي عُنُقِهِ وَ نُخرِجُ لَهُ يَومَ القِيامَةِ كِتاباً يَلقاهُ مَنشُوراً اقرَأ كِتابَكَ
جلد 16 - صفحه 246
كَفي بِنَفسِكَ اليَومَ عَلَيكَ حَسِيباً اسراء آيه 14 و 15- و مثل: وَ وُضِعَ الكِتابُ فَتَرَي المُجرِمِينَ مُشفِقِينَ مِمّا فِيهِ وَ يَقُولُونَ يا وَيلَتَنا ما لِهذَا الكِتابِ لا يُغادِرُ صَغِيرَةً وَ لا كَبِيرَةً إِلّا أَحصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً الايه كهف. آيه 37 و مثل:
فَأَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَسَوفَ يُحاسَبُ حِساباً يَسِيراً وَ يَنقَلِبُ إِلي أَهلِهِ مَسرُوراً وَ أَمّا مَن أُوتِيَ كِتابَهُ وَراءَ ظَهرِهِ فَسَوفَ يَدعُوا ثُبُوراً وَ يَصلي سَعِيراً انشقاق، آيه 7 و 8 و 9 و غير اينها از آيات و در دعاي كميل براي طلب مغفرت:
«و کل سيئة امرت باثباتها الكرام الكاتبين الّذين و كلتهم بحفظ ما يکون مني ... الدعاء»
و در ادعيه وضو:
«اللهم اعطني كتابي بيميني، اللهم لا تعطني كتابي بشمالي و لا من وراء ظهري و لا تجعلها مغلولة الي عنقي»
و غير اينها از ادعيه لذا ميفرمايد:
إِذ يَتَلَقَّي المُتَلَقِّيانِ که آنها حفظه اعمال باشند که رقيب مأمور بكتب حسنات است، و دارد در خبر که به مجرد قصد عمل خير مينويسند و اگر صادر شد ده برابر مينويسند، و عتيد مامور بكتب سيئات است و تا صادر نشود نمي نويسد بلكه تا هفت ساعت، و در بعض اخبار سيئات روز را تا شام و شب را تا صبح مهلت ميدهد اگر توبه كرد نمينويسد و الا يك سيئه مينويسد و از امير المؤمنين است فرمود:
«ويل لمن آحاده اكثر من عشراته».
عَنِ اليَمِينِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِيدٌ در طرف راست رقيب و در طرف چپ عتيد كمال توجه را دارند که ميفرمايد ما يَلفِظُ مِن قَولٍ إِلّا لَدَيهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ حتي نفخ بآتش.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- در این آیه میافزاید: به خاطر بیاورید «هنگامی را که دو فرشته راست و چپ که ملازم انسان هستند اعمال او را دریافت میدارند» (إِذْ یَتَلَقَّی الْمُتَلَقِّیانِ عَنِ الْیَمِینِ وَ عَنِ الشِّمالِ قَعِیدٌ).
یعنی علاوه بر احاطه علمی خداوند به ظاهر و باطن انسان، دو فرشته نیز مأمور حفظ و نگاهداری حساب اعمال اویند که از طرف راست و چپ از او مراقبت میکنند، پیوسته با او هستند و لحظهای جدا نمیشوند، تا از این طریق اتمام حجت بیشتری شود، و تأکیدی باشد بر مسأله نگاهداری حساب اعمال.
در روایات اسلامی آمده است که: «فرشته سمت راست، نویسنده حسنات است، و فرشته سمت چپ نویسنده سیئات، و فرشته اول فرمانده فرشته دوم
ج4، ص523
است، هنگامی که انسان عمل نیکی انجام دهد، فرشته سمت راست ده برابر مینویسد، و هنگامی که عمل بدی از او سر زند، و فرشته سمت چپ میخواهد آن را بنویسد، فرشته اول میگوید: عجله مکن. لذا او هفت ساعت به تأخیر میاندازد، اگر پشیمان شد و توبه کرد چیزی نمینویسد، و اگر توبه نکرد تنها یک گناه برای او مینویسد»
نکات آیه
۱- دو فرشته از چپ و راست، همواره در کمین دریافت و ضبط کردار آدمى (إذ یتلقّى المتلقّیان عن الیمین و عن الشمال قعید)
۲- فرشتگانِ ثبت کننده اعمال - علاوه بر علم محیط الهى - گواهى دیگر بر اعمال انسان* (و نحن أقرب إلیه من حبل الورید . إذ یتلقّى المتلقّیان) در آیه قبل، خداوند علم خویش را به عنوان ملاک محاسبه انسان ها معرفى فرمود و اکنون در این آیه دریافت هاى دو فرشته را، به عنوان گواهى دیگر بر اعمال آدمى یاد کرده است.
۳- توجه انسان به وجود دو مراقب بر اعمال وى، زمینه ساز تبعیت نکردن از وسوسه هاى نفس (و نعلم ما توسوس به نفسه ... إذ یتلقّى المتلقّیان عن الیمین و عن الشمال قعید)
۴- ثبت اعمال نیک انسان، به وسیله یک فرشته و ثبت اعمال بد وى، بهوسیله فرشته اى دیگر (إذ یتلقّى المتلقّیان عن الیمین و عن الشمال قعید) برداشت بالا بدان احتمال است که تعیین دو دریافت گر و حضور هر یک در طرفى خاص اشاره به مطلب فوق داشته باشد.
۵- تحقق اراده خداوند در نظام تکوین، از طریق وسایط همراه با تقسیم کارها (إذ یتلقّى المتلقّیان عن الیمین و عن الشمال قعید) به کار گرفته شدن عناصر دریافت گر و تعدد آنها و نظارت بر دو سوى مختلف یا دوگونه عمل، حکایت از مطلب یاد شده دارد.
روایات و احادیث
۶- «عن أبى عبداللّه(ع) فى قول اللّه تبارک تعالى «إذ یتلقّى المتلقّیان عن الیمین و عن الشمال قعید» قال هما الملکان...;[۱] از امام صادق(ع) درباره سخن خداوند تبارک و تعالى (إذ یتلقّى المتلقّیان) روایت شده که فرمود: آنان همان دو فرشته اند...».
موضوعات مرتبط
- خدا: آثار علم خدا ۲; مجارى اراده خدا ۵
- ذکر: آثار ذکر ثبت عمل ۳
- عمل: آثار ثبت عمل ۲; ثبت عمل پسندیده ۴; ثبت عمل ناپسند ۴; گواهان عمل ۲
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۵
- ملائکه: ملائکه ثبت عمل ۱، ۴، ۶
- هواپرستى: موانع هواپرستى ۳
منابع
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵، ص ۳۲۳، ح ۹; تفسیر برهان، ج ۴، ص ۲۲۰، ح ۱۰.