فصلت ١٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link368 | آيات ۱۳ - ۲۵ سوره فصّلت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link368 | آيات ۱۳ - ۲۵ سوره فصّلت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link369 | انذار به عذاب دنيوى ، عذابى مثل صاعقه عاد و ثمود كه پيامبران به سويشان رفتندو...]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۴#link369 | انذار به عذاب دنيوى ، عذابى مثل صاعقه عاد و ثمود كه پيامبران به سويشان رفتندو...]] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۶#link382 | رواياتى راجع به حسن ظنّ به خدا، و مراد از گواهى دادن پوست بدن در قيامت]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۴۶#link382 | رواياتى راجع به حسن ظنّ به خدا، و مراد از گواهى دادن پوست بدن در قيامت]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۲#link110 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۰_بخش۶۲#link110 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14» | |||
آن گاه كه فرستادگان (ما) از پيش رو و از پشت سر به سراغشان آمدند (و گفتند:) «جز خداوند را نپرستيد» (امّا آنان در پاسخ) گفتند: «اگر پروردگار ما مىخواست (پيامبرى بفرستد) قطعاً فرشتگانى را مىفرستاد، پس ما به آن چه شما به آن فرستاده شدهايد كافريم.» | |||
===نکته ها=== | |||
يكى از بهانههاى كفّار و مشركان در برابر پيامبران اين بوده كه مىگفتند: اگر خداوند مىخواست ما را هدايت كند، يكى از فرشتگان را به عنوان پيامبر براى ما مىفرستاد، نه آنكه انسانى همانند خودمان را پيامبر ما قرار دهد. | |||
در حالى كه پيامبر بايد از جنس خود ما باشد تا بتواند الگوى زندگى ما باشد و نيازهاى ما را درك كند. | |||
===پیام ها=== | |||
1- رهبران الهى بايد انحراف مردم را پيشبينى كنند و در فكر درمان آن باشند. | |||
«فَإِنْ أَعْرَضُوا» | |||
2- براى اصلاح متكبّر، انذار ضرورى است. «أَنْذَرْتُكُمْ» | |||
3- انبيا هر بشارت و انذارى كه داشتند از طرف خداوند بود. «فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ» | |||
4- همهى كيفرها در آخرت نيست. مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ ... | |||
5- تاريخ داراى سنّتهاى ثابتى است. صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ ... | |||
جلد 8 - صفحه 323 | |||
6- قهر الهى بعد از اتمام حجّت است. «إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ» | |||
7- پيامبران و مبلغان دينى بايد در جامعه حضور فعال داشته و از هر سو تلاش نمايند. «إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ» | |||
8- آمدن پيامبران پى در پى، نشانهى عنايت خداوند به ارشاد مردم است. مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ ... | |||
9- سرلوحهى وظايف انبيا، دعوت به توحيد است. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ» | |||
10- هر مستكبرى براى انحراف خود، بهانه و توجيهى مىتراشد. لَوْ شاءَ رَبُّنا ... | |||
11- مخالفت با انبيا سرسختانه بوده است. (در جمله «فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» انواع تأكيدات به كار رفته است). | |||
12- مخالفت كفّار، با مكتب الهى است نه با شخص پيامبر. «بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14» | |||
إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ: زمانى كه آمد ايشان را پيغمبران، يعنى حضرت هود و صالح عليهما السّلام، مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ: از پيش روى ايشان، وَ مِنْ خَلْفِهِمْ: و از پس ايشان، يعنى از جميع جوانب ايشان و از هر جهت به نصيحت آنان كوشش نموده به وعد و وعيد و پيوسته دعوت نمودند كه: أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ: پرستش نكنيد مگر خداى بحق را و در عبادت، غير را شريك قرار ندهيد. قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا: گفتند كافران در جواب پيغمبران از روى تكذيب: اگر خواستى پروردگار ما كه رسول فرستد و ما ايمان آوريم، لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً: هر آينه نازل فرمودى ملائكه را و ما را به دين توحيد دعوت نمودى. فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ: پس بدرستى كه ما به آنچه فرستاده شدهايد، كافِرُونَ: ناگرويدگانيم، زيرا شما مانند آدميان و هيچ فضلى و شرفى بر ما نداريد. | |||
بيان: | |||
جاهلان بىبصيرت ندانستند بعث پيغمبران بر حسب علم سبحانى است به مصالح بندگان، و صاحب علوم لدنى و كمالات معنوى باشند؛ و منكرين انبياء چون اين معنى را در نيافتند، لذا توقع نزول ملائكه را نمودند، غافل از آنكه جنسيت، شرط در تبليغ است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ «11» فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «12» فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ «13» إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14» فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «15» | |||
ترجمه | |||
پس متوجه شد مستقيما بسوى آسمان و آن دودى بود پس گفت مر آنرا و زمين را كه بيائيد خواه يا ناخواه گفتند آمديم فرمان برداران | |||
پس مقرّر فرمود آنها را هفت آسمان در دو روز و وحى نمود در هر آسمانى كار آنرا و آراسته نموديم آسمان نزديكتر را بچراغها و براى نگهدارى اين است مقدر نمودن خداوند ارجمند دانا | |||
پس اگر روى گردانيدند پس بگو ميترسانم شما را از صاعقه آسمانى مانند صاعقه قوم عاد و ثمود | |||
هنگاميكه آمدند آنها را پيغمبرانى از پيش روى آنها و از پشت سرشان كه نپرستيد مگر خدا را گفتند اگر خواسته بود پروردگار ما هر آينه فرستاده بود ملائكه را پس همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم | |||
پس اما عاد پس سركشى كردند در زمين بناحق و گفتند كيست افزونتر از ما در توانائى آيا نديدند آنكه خدائى كه آفريد آنها را او است زيادتر از آنها در توانائى و بودند كه آيتهاى ما را انكار ميكردند. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال بعد از اتمام خلق زمين و كوهها و تقدير روزيهاى آن توجه مستقيم و كامل فرمود بجانب آسمان كه آنوقت دود يا بخار شبيه بدودى بود كه از كوهها يا درياهاى زمين برخاسته و فضاى محيط بآن را تاريك نموده بود پس بلسان قدرت و جنبه سلطنت بآسمان و زمين فرمود بيائيد در تحت نفوذ اراده و مشيّت من خواه يا ناخواه چون تمكّن نداريد از خودتان كه از تدبير من بيرون باشيد و آن دو بلسان حال يا مقال مناسب با احوال خودشان عرضه داشتند آمديم با انقياد و اطاعت ذاتى و طبعى خودمان و موجوداتمان و باين مناسبت از آن دو بجمع ذوى العقول تعبير شده و اين در واقع مثلى است براى قدرت و سلطنت الهيه بر آسمان و زمين و موجودات آن دو و اجابت و اطاعت ذاتى و طبعى آنها از او مانند كن فيكون كه مكرّر ذكر شده مراد امر تكوينى و اطاعت ذاتى است و قمى ره از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از كسيكه با خدا سخن گفت غير از جن و انس فرمود آسمان و زمين است در قول خداوند ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ پس مرتّب شد بر امر تكوينى خداوند وجود هفت | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 550 | |||
آسمان و پيدايش آنها در امتدادى كه مساوى بود با دو شبانه روز و قمى ره فرموده يعنى در دو وقت ابتداء بخلق و انقضاء آن و حكمت تجاوز مدّت از يك لحظه با قدرت خداوند بخلق نمودن بدون مدت همانستكه در آيات سابقه ذكر و اخيرا حواله بسوره اعراف شد و تعليم فرمود خداوند حركات هر آسمانى را با نظم معيّن بآنها و آنچه را كه مقتضى و مصلحت بود كه از قبل وجود و افعال آنها اختيارا يا طبعا بارز گردد يا اهل آنها متصدّى صدور آن گردند خلاصه آنكه انتظام تمام امور لازمه آسمانها و اهلش بالهام الهى انجام يافت و خدا زينت داد آسمان نزديكتر بزمين را كه مشهود اهل جهان است بزينت ستارگانى كه در هر جا قرار دارند مانند چراغهاى درخشانى در آن آسمان جلوهگرند و براى حفظ آسمانها از مداخله شياطين وجود آنها لازم است و از فوائد مرتّبه بر وجود آنها است ايمنى اهل سماوات از آفات چون قريب باين معنى در اكمال از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه ستارگان امانند براى اهل آسمانها چنانچه اهل بيت من امانند از براى اهل زمين آنچه ذكر شد مقدّر و صنع محكم خداوند ارجمند قدير عليم است و بتها هيچ كاره و فاقد حيات و شعورند پس نبايد از عبادت خدا بعبادت آنها پرداخت و بعد از بيان اينهمه دلائل توحيد باز اگر قريش و ساير اهل شرك مكه اعراض نمودند از ذكر خدا و اقرار بتوحيد و نبوت و امامت و معاد بگو بترسيد از آنكه صاعقه و آتش سوزانى از آسمان نازل شود و مانند قوم عاد و ثمود كه منازل و پران آنها را در مسافرتهاى خودتان بشام و يمن مشاهده مينمائيد شما را بسوزاند چنانچه سوزاند آنها را وقتى كه آمدند پيغمبران خدا قبل از وجود آنها و بعد از آن يا براى اصلاح امور دنيا و آخرت آنها يا از اطراف و جوانب آنان نزدشان و دعوت نمودند آنها را بتوحيد و نفى شرك و آنها گفتند اگر خدا مىخواست ما را دعوت بتوحيد نمايد و ما دست از بتپرستى برداريم ملائكه را برسالت نزد ما ميفرستاد نه بشرى را كه مانند ما باشد در خوردن و آشاميدن و ساير امور پس ما بآنچه شما مدّعى هستيد كه از جانب خدا آوردهايد از توحيد و غيره كافر و منكريم و معترف بفضيلتى براى شما بر خودمان نيستيم و بعد از اين اجمال از قصه عاد و ثمود خداوند اشاره بتفصيل احوال آن دو قوم فرمود كه اما | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 551 | |||
قوم عاد تكبر و سركشى كردند از امر پيغمبرشان و بر اهل زمين تفرعن و تبختر نمودند با آنكه استحقاق نداشتند و گفتند كيست كه از ما قوىتر و رشيدتر باشد چون گفتهاند بسيار تنومند و قوى پنجه بودند كه سنگهاى بزرگ را با دست از كوه ميكندند خدا ميفرمايد آيا ندانستند و بچشم دل نديدند كه خالق آنها كه اين قوّت را بآنها داده اقوى از آنها است و بقدرت خود ميتواند آنها را در آنى نيست و نابود نمايد لذا منكر آيات و دلائل توحيد ما شدند و از اوامر ما سرپيچى كردند و بقيه احوال آنها و قوم ثمود در آيات آتيه بيان خواهد شد انشاء اللّه تعالى. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذ جاءَتهُمُ الرُّسُلُ مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم أَلاّ تَعبُدُوا إِلاَّ اللّهَ قالُوا لَو شاءَ رَبُّنا لَأَنزَلَ مَلائِكَةً فَإِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ «14» | |||
علت نزول عذاب بر عاد و ثمود اينکه بود که چون آمد آنها را رسولان چه از جلو آنها و پيشاپيش آنها و چه از عقب و مقاله تمام رسولان اينکه بود که پرستش نكنيد مگر اللّه را، در جواب رسولان براي عذر تراشي گفتند اگر خدا ميخواست پروردگار ما ملائكه را نازل ميفرمود پس محققا ما به آنچه فرستاده شدهايد باو كافر هستيم که مقاله آنها بعين مثل مقاله شما است و عذاب شما هم مثل عذاب آنها است. | |||
إِذ جاءَتهُمُ الرُّسُلُ زيرا خداوند تا ارسال رسول نكند و حجّة را تمام نكند عذاب نازل نميكند. چنانچه ميفرمايد: وَ ما كُنّا مُعَذِّبِينَ حَتّي نَبعَثَ رَسُولًا اسراء آيه 16. | |||
مِن بَينِ أَيدِيهِم از قبل مثل آدم و شيث و ادريس و نوح. | |||
وَ مِن خَلفِهِم مثل انبياء بعد از هود و صالح که مقاله تمام رسل و | |||
جلد 15 - صفحه 420 | |||
دعوت اولي آنها اينکه بوده که: | |||
أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّهَ پرستش غير خدا نكنيد چنانچه در سوره هود مقاله يك يك از انبياء را بيان فرمود حضرت نوح فرمود: أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّهَ آيه 28 حضرت هود فرمود: يا قَومِ اعبُدُوا اللّهَ ما لَكُم مِن إِلهٍ غَيرُهُ آيه 52 و همين فرمايش صالح بود آيه 64 و فرمايش شعيب آيه 86 و غير اينها از ساير انبياء قالُوا لَو شاءَ رَبُّنا لَأَنزَلَ مَلائِكَةً شبهه تمام مشركين اينکه بود که يك نفر انسان که مثل سايرين است چه تماسي با خدا پيدا ميكند اگر خداوند مي- خواست پيغمبر بفرستد بايد ملائكه که تماس تام با خداوند دارند بفرستد و غافل از اينكه اينها نميتوانند تماس با ملائكه پيدا كنند و بر خدا مانعي ندارد که وحي بر بشر بفرستد تمام مخلوقات در ارتباط با حق يكسان هستند لذا ميفرمايد: وَ ما أَرسَلنا مِن رَسُولٍ إِلّا بِلِسانِ قَومِهِ ابراهيم آيه 4. | |||
فَإِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ بتوحيدي که شما باو ارسال شدهايد هر آينه كافر هستيم. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 14)- سپس در این آیه میافزاید: «در آن هنگام که رسولان از پیش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت کردند) که جز خداوند را نپرستید» (إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ). | |||
یعنی پیامبران الهی از تمام وسائل هدایت و تبلیغ استفاده کردند، و از هر دری وارد شدند تا در دل این سیاه دلان نفوذ کنند. | |||
اما ببینیم آنها در برابر تلاش عظیم و گسترده این رسولان الهی چه پاسخی گفتند؟! میفرماید: «آنها گفتند: اگر پروردگار ما میخواست فرشتگانی نازل میکرد» تا دعوت او را به ما ابلاغ کنند نه انسانهایی همانند خود ما (قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِکَةً). | |||
اکنون که چنین است «پس ما بطور مسلم به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید کافریم» و اصلا اینها را از سوی خداوند نمیدانیم (فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۵:۴۳
ترجمه
فصلت ١٣ | آیه ١٤ | فصلت ١٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِذْ»: معمول صاعِقَة است. «مِن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ» مراد از هر سو و با هر شیوه است. (نگا: احقاف / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳ - ۲۵ سوره فصّلت
- انذار به عذاب دنيوى ، عذابى مثل صاعقه عاد و ثمود كه پيامبران به سويشان رفتندو...
- وجه اينكه از هود و صالح عليه السلام با صيغهجمل الرسل ياد كرد
- آنچه گريبانگير عاد و ثمود به سبب كفرشان شد
- مراد از حشر دشمنان خدا به سوى آتش
- توضيح راجع به شهادت اعضاء و پوست بدن آدمى عليه او در قيامت ، و وجوهى كه دراين باره گفته شده است
- اعتراض گناهكاران در قيامت به پوست بدنشان !
- پاسخ اعضاء و پوست بدن در جواب گنكاران
- اقوال مفرسين در تفسير قالوا انطقناالله الذى ...
- بحث اجمالى قرآن قسمتى از آيات قرآنى كه دلالت دارند بر اينكه تمامى موجودات داراىعلم هستند
- بحث اجمالى فلسفى درباره علم داشتن موجودات مادى و غير مجرد
- تفسير آيه : و ما كنتم تستترون ... و بيان اينكهاعمال بندگان از آفريدگار پوشيده نبوده ، خدا بر هرچيزى شهيد ورقيب است
- توبيخ مجرمين در قيامت از جانب خداوند
- معناى اينكه قرين هاى سوء براى مشركين ما بين ايديهم و ما خلفهم را زيبا جلوه دادند
- رواياتى راجع به حسن ظنّ به خدا، و مراد از گواهى دادن پوست بدن در قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14»
آن گاه كه فرستادگان (ما) از پيش رو و از پشت سر به سراغشان آمدند (و گفتند:) «جز خداوند را نپرستيد» (امّا آنان در پاسخ) گفتند: «اگر پروردگار ما مىخواست (پيامبرى بفرستد) قطعاً فرشتگانى را مىفرستاد، پس ما به آن چه شما به آن فرستاده شدهايد كافريم.»
نکته ها
يكى از بهانههاى كفّار و مشركان در برابر پيامبران اين بوده كه مىگفتند: اگر خداوند مىخواست ما را هدايت كند، يكى از فرشتگان را به عنوان پيامبر براى ما مىفرستاد، نه آنكه انسانى همانند خودمان را پيامبر ما قرار دهد.
در حالى كه پيامبر بايد از جنس خود ما باشد تا بتواند الگوى زندگى ما باشد و نيازهاى ما را درك كند.
پیام ها
1- رهبران الهى بايد انحراف مردم را پيشبينى كنند و در فكر درمان آن باشند.
«فَإِنْ أَعْرَضُوا»
2- براى اصلاح متكبّر، انذار ضرورى است. «أَنْذَرْتُكُمْ»
3- انبيا هر بشارت و انذارى كه داشتند از طرف خداوند بود. «فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ»
4- همهى كيفرها در آخرت نيست. مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ ...
5- تاريخ داراى سنّتهاى ثابتى است. صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ ...
جلد 8 - صفحه 323
6- قهر الهى بعد از اتمام حجّت است. «إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ»
7- پيامبران و مبلغان دينى بايد در جامعه حضور فعال داشته و از هر سو تلاش نمايند. «إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ»
8- آمدن پيامبران پى در پى، نشانهى عنايت خداوند به ارشاد مردم است. مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ ...
9- سرلوحهى وظايف انبيا، دعوت به توحيد است. «أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ»
10- هر مستكبرى براى انحراف خود، بهانه و توجيهى مىتراشد. لَوْ شاءَ رَبُّنا ...
11- مخالفت با انبيا سرسختانه بوده است. (در جمله «فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ» انواع تأكيدات به كار رفته است).
12- مخالفت كفّار، با مكتب الهى است نه با شخص پيامبر. «بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14»
إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ: زمانى كه آمد ايشان را پيغمبران، يعنى حضرت هود و صالح عليهما السّلام، مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ: از پيش روى ايشان، وَ مِنْ خَلْفِهِمْ: و از پس ايشان، يعنى از جميع جوانب ايشان و از هر جهت به نصيحت آنان كوشش نموده به وعد و وعيد و پيوسته دعوت نمودند كه: أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ: پرستش نكنيد مگر خداى بحق را و در عبادت، غير را شريك قرار ندهيد. قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا: گفتند كافران در جواب پيغمبران از روى تكذيب: اگر خواستى پروردگار ما كه رسول فرستد و ما ايمان آوريم، لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً: هر آينه نازل فرمودى ملائكه را و ما را به دين توحيد دعوت نمودى. فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ: پس بدرستى كه ما به آنچه فرستاده شدهايد، كافِرُونَ: ناگرويدگانيم، زيرا شما مانند آدميان و هيچ فضلى و شرفى بر ما نداريد.
بيان:
جاهلان بىبصيرت ندانستند بعث پيغمبران بر حسب علم سبحانى است به مصالح بندگان، و صاحب علوم لدنى و كمالات معنوى باشند؛ و منكرين انبياء چون اين معنى را در نيافتند، لذا توقع نزول ملائكه را نمودند، غافل از آنكه جنسيت، شرط در تبليغ است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ «11» فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَ أَوْحى فِي كُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِمَصابِيحَ وَ حِفْظاً ذلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «12» فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنْذَرْتُكُمْ صاعِقَةً مِثْلَ صاعِقَةِ عادٍ وَ ثَمُودَ «13» إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِكَةً فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ كافِرُونَ «14» فَأَمَّا عادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَ قالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَ كانُوا بِآياتِنا يَجْحَدُونَ «15»
ترجمه
پس متوجه شد مستقيما بسوى آسمان و آن دودى بود پس گفت مر آنرا و زمين را كه بيائيد خواه يا ناخواه گفتند آمديم فرمان برداران
پس مقرّر فرمود آنها را هفت آسمان در دو روز و وحى نمود در هر آسمانى كار آنرا و آراسته نموديم آسمان نزديكتر را بچراغها و براى نگهدارى اين است مقدر نمودن خداوند ارجمند دانا
پس اگر روى گردانيدند پس بگو ميترسانم شما را از صاعقه آسمانى مانند صاعقه قوم عاد و ثمود
هنگاميكه آمدند آنها را پيغمبرانى از پيش روى آنها و از پشت سرشان كه نپرستيد مگر خدا را گفتند اگر خواسته بود پروردگار ما هر آينه فرستاده بود ملائكه را پس همانا ما بآنچه فرستاده شديد بآن كافرانيم
پس اما عاد پس سركشى كردند در زمين بناحق و گفتند كيست افزونتر از ما در توانائى آيا نديدند آنكه خدائى كه آفريد آنها را او است زيادتر از آنها در توانائى و بودند كه آيتهاى ما را انكار ميكردند.
تفسير
خداوند متعال بعد از اتمام خلق زمين و كوهها و تقدير روزيهاى آن توجه مستقيم و كامل فرمود بجانب آسمان كه آنوقت دود يا بخار شبيه بدودى بود كه از كوهها يا درياهاى زمين برخاسته و فضاى محيط بآن را تاريك نموده بود پس بلسان قدرت و جنبه سلطنت بآسمان و زمين فرمود بيائيد در تحت نفوذ اراده و مشيّت من خواه يا ناخواه چون تمكّن نداريد از خودتان كه از تدبير من بيرون باشيد و آن دو بلسان حال يا مقال مناسب با احوال خودشان عرضه داشتند آمديم با انقياد و اطاعت ذاتى و طبعى خودمان و موجوداتمان و باين مناسبت از آن دو بجمع ذوى العقول تعبير شده و اين در واقع مثلى است براى قدرت و سلطنت الهيه بر آسمان و زمين و موجودات آن دو و اجابت و اطاعت ذاتى و طبعى آنها از او مانند كن فيكون كه مكرّر ذكر شده مراد امر تكوينى و اطاعت ذاتى است و قمى ره از حضرت رضا عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از كسيكه با خدا سخن گفت غير از جن و انس فرمود آسمان و زمين است در قول خداوند ائْتِيا طَوْعاً أَوْ كَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ پس مرتّب شد بر امر تكوينى خداوند وجود هفت
جلد 4 صفحه 550
آسمان و پيدايش آنها در امتدادى كه مساوى بود با دو شبانه روز و قمى ره فرموده يعنى در دو وقت ابتداء بخلق و انقضاء آن و حكمت تجاوز مدّت از يك لحظه با قدرت خداوند بخلق نمودن بدون مدت همانستكه در آيات سابقه ذكر و اخيرا حواله بسوره اعراف شد و تعليم فرمود خداوند حركات هر آسمانى را با نظم معيّن بآنها و آنچه را كه مقتضى و مصلحت بود كه از قبل وجود و افعال آنها اختيارا يا طبعا بارز گردد يا اهل آنها متصدّى صدور آن گردند خلاصه آنكه انتظام تمام امور لازمه آسمانها و اهلش بالهام الهى انجام يافت و خدا زينت داد آسمان نزديكتر بزمين را كه مشهود اهل جهان است بزينت ستارگانى كه در هر جا قرار دارند مانند چراغهاى درخشانى در آن آسمان جلوهگرند و براى حفظ آسمانها از مداخله شياطين وجود آنها لازم است و از فوائد مرتّبه بر وجود آنها است ايمنى اهل سماوات از آفات چون قريب باين معنى در اكمال از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله روايت شده كه ستارگان امانند براى اهل آسمانها چنانچه اهل بيت من امانند از براى اهل زمين آنچه ذكر شد مقدّر و صنع محكم خداوند ارجمند قدير عليم است و بتها هيچ كاره و فاقد حيات و شعورند پس نبايد از عبادت خدا بعبادت آنها پرداخت و بعد از بيان اينهمه دلائل توحيد باز اگر قريش و ساير اهل شرك مكه اعراض نمودند از ذكر خدا و اقرار بتوحيد و نبوت و امامت و معاد بگو بترسيد از آنكه صاعقه و آتش سوزانى از آسمان نازل شود و مانند قوم عاد و ثمود كه منازل و پران آنها را در مسافرتهاى خودتان بشام و يمن مشاهده مينمائيد شما را بسوزاند چنانچه سوزاند آنها را وقتى كه آمدند پيغمبران خدا قبل از وجود آنها و بعد از آن يا براى اصلاح امور دنيا و آخرت آنها يا از اطراف و جوانب آنان نزدشان و دعوت نمودند آنها را بتوحيد و نفى شرك و آنها گفتند اگر خدا مىخواست ما را دعوت بتوحيد نمايد و ما دست از بتپرستى برداريم ملائكه را برسالت نزد ما ميفرستاد نه بشرى را كه مانند ما باشد در خوردن و آشاميدن و ساير امور پس ما بآنچه شما مدّعى هستيد كه از جانب خدا آوردهايد از توحيد و غيره كافر و منكريم و معترف بفضيلتى براى شما بر خودمان نيستيم و بعد از اين اجمال از قصه عاد و ثمود خداوند اشاره بتفصيل احوال آن دو قوم فرمود كه اما
جلد 4 صفحه 551
قوم عاد تكبر و سركشى كردند از امر پيغمبرشان و بر اهل زمين تفرعن و تبختر نمودند با آنكه استحقاق نداشتند و گفتند كيست كه از ما قوىتر و رشيدتر باشد چون گفتهاند بسيار تنومند و قوى پنجه بودند كه سنگهاى بزرگ را با دست از كوه ميكندند خدا ميفرمايد آيا ندانستند و بچشم دل نديدند كه خالق آنها كه اين قوّت را بآنها داده اقوى از آنها است و بقدرت خود ميتواند آنها را در آنى نيست و نابود نمايد لذا منكر آيات و دلائل توحيد ما شدند و از اوامر ما سرپيچى كردند و بقيه احوال آنها و قوم ثمود در آيات آتيه بيان خواهد شد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِذ جاءَتهُمُ الرُّسُلُ مِن بَينِ أَيدِيهِم وَ مِن خَلفِهِم أَلاّ تَعبُدُوا إِلاَّ اللّهَ قالُوا لَو شاءَ رَبُّنا لَأَنزَلَ مَلائِكَةً فَإِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ «14»
علت نزول عذاب بر عاد و ثمود اينکه بود که چون آمد آنها را رسولان چه از جلو آنها و پيشاپيش آنها و چه از عقب و مقاله تمام رسولان اينکه بود که پرستش نكنيد مگر اللّه را، در جواب رسولان براي عذر تراشي گفتند اگر خدا ميخواست پروردگار ما ملائكه را نازل ميفرمود پس محققا ما به آنچه فرستاده شدهايد باو كافر هستيم که مقاله آنها بعين مثل مقاله شما است و عذاب شما هم مثل عذاب آنها است.
إِذ جاءَتهُمُ الرُّسُلُ زيرا خداوند تا ارسال رسول نكند و حجّة را تمام نكند عذاب نازل نميكند. چنانچه ميفرمايد: وَ ما كُنّا مُعَذِّبِينَ حَتّي نَبعَثَ رَسُولًا اسراء آيه 16.
مِن بَينِ أَيدِيهِم از قبل مثل آدم و شيث و ادريس و نوح.
وَ مِن خَلفِهِم مثل انبياء بعد از هود و صالح که مقاله تمام رسل و
جلد 15 - صفحه 420
دعوت اولي آنها اينکه بوده که:
أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّهَ پرستش غير خدا نكنيد چنانچه در سوره هود مقاله يك يك از انبياء را بيان فرمود حضرت نوح فرمود: أَلّا تَعبُدُوا إِلَّا اللّهَ آيه 28 حضرت هود فرمود: يا قَومِ اعبُدُوا اللّهَ ما لَكُم مِن إِلهٍ غَيرُهُ آيه 52 و همين فرمايش صالح بود آيه 64 و فرمايش شعيب آيه 86 و غير اينها از ساير انبياء قالُوا لَو شاءَ رَبُّنا لَأَنزَلَ مَلائِكَةً شبهه تمام مشركين اينکه بود که يك نفر انسان که مثل سايرين است چه تماسي با خدا پيدا ميكند اگر خداوند مي- خواست پيغمبر بفرستد بايد ملائكه که تماس تام با خداوند دارند بفرستد و غافل از اينكه اينها نميتوانند تماس با ملائكه پيدا كنند و بر خدا مانعي ندارد که وحي بر بشر بفرستد تمام مخلوقات در ارتباط با حق يكسان هستند لذا ميفرمايد: وَ ما أَرسَلنا مِن رَسُولٍ إِلّا بِلِسانِ قَومِهِ ابراهيم آيه 4.
فَإِنّا بِما أُرسِلتُم بِهِ كافِرُونَ بتوحيدي که شما باو ارسال شدهايد هر آينه كافر هستيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 14)- سپس در این آیه میافزاید: «در آن هنگام که رسولان از پیش رو و پشت سر (و از هر سو) به سراغشان آمدند (و آنان را دعوت کردند) که جز خداوند را نپرستید» (إِذْ جاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ).
یعنی پیامبران الهی از تمام وسائل هدایت و تبلیغ استفاده کردند، و از هر دری وارد شدند تا در دل این سیاه دلان نفوذ کنند.
اما ببینیم آنها در برابر تلاش عظیم و گسترده این رسولان الهی چه پاسخی گفتند؟! میفرماید: «آنها گفتند: اگر پروردگار ما میخواست فرشتگانی نازل میکرد» تا دعوت او را به ما ابلاغ کنند نه انسانهایی همانند خود ما (قالُوا لَوْ شاءَ رَبُّنا لَأَنْزَلَ مَلائِکَةً).
اکنون که چنین است «پس ما بطور مسلم به آنچه شما به آن فرستاده شدهاید کافریم» و اصلا اینها را از سوی خداوند نمیدانیم (فَإِنَّا بِما أُرْسِلْتُمْ بِهِ کافِرُونَ).
نکات آیه
۱ - تلاش همه جانبه و مستمر پیامبران الهى، براى هدایت قوم عاد و ثمود (إذ جاءتهم الرّسل من بین أیدیهم و من خلفهم) مراد از «من بین أیدیهم و من خلفهم» جمیع جهات است و این کنایه از تلاش همه جانبه مى باشد; چنان که استمرار را نیز مى فهماند.
۲ - فرستادگان الهى (هود و صالح)، مبلغ توحید در میان قوم عاد و ثمود (إذ جاءتهم الرّسل ... ألاّ تعبدوا إلاّ اللّه)
۳ - ضرورت پرستش خداى یگانه و پرهیز از پرستش غیر او (ألاّ تعبدوا إلاّ اللّه)
۴ - توحید و پرستش خداى یگانه، پیام اصلى دعوت پیامبران و اساسى ترین رسالت ایشان (إذ جاءتهم الرّسل ... ألاّ تعبدوا إلاّ اللّه) از این که از میان پیام ها و رهنمودهاى رسولان، موضوع عبودیت خداوند تخصیص به ذکر یافته است، مهم و اساسى بودن آن استفاده مى شود.
۵ - تبلیغ دین، نیازمند تلاشى همه جانبه و مستمر (إذ جاءتهم الرّسل من بین أیدیهم و من خلفهم) تعبیر «من بین أیدیهم و من خلفهم» نمایانگر نوعى تلاش همه جانبه و فراگیر از سوى پیامبران، در مقام دعوتِ اقوام خویش مى باشد.
۶ - تبلیغ پیامبران، همراه با حضور فعال و گسترده آنان در میان جوامع خویش بود. (إذ جاءتهم الرّسل من بین أیدیهم و من خلفهم)
۷ - گسترش پیام توحیدى و هدایت مردم، نیازمند حضور فعّال مبلغان الهى در میان آنان (إذ جاءتهم الرّسل من بین أیدیهم و من خلفهم)
۸ - خداوند، قبل از اتمام حجت و بیان حقیقت براى مردم، آنان را به عذاب استیصال گرفتار نخواهد ساخت. (مثل صعقة عاد و ثمود . إذ جاءتهم الرسل ... ألاّ تعبدوا إلاّ اللّه) «إذ» ظرف زمان و متعلق به «نزول صاعقه» است که از «مثل صاعقة عاد و ثمود» استفاده مى شود; یعنى، آن گاه صاعقه بر آنان نازل شد که پیامبران آمدند توحید و آیین الهى را ابلاغ کردند و آنان نپذیرفتند.
۹ - پندار باطل قوم عاد و ثمود، مبنى بر لزوم فرشته بودن رسولان الهى (قالوا لو شاء ربّنا لأنزل ملئکة)
۱۰ - اعتقاد قوم عاد و ثمود، به وجود پروردگار و فرشتگان (قالوا لو شاء ربّنا لأنزل ملئکة)
۱۱ - فرشتگان - در دید قوم عاد و ثمود - موجوداتى برتر از آدمیان و شایسته تر براى رسالت از جانب خداوند (قالوا لو شاء ربّنا لأنزل ملئکة) از این که قوم عاد و ثمود، پیامبران خویش را به واسطه بشر بودن انکار مى کردند و نبوت را فقط لایق فرشتگان مى دانستند، مطلب بالا استفاده مى شود.
۱۲ - پافشارى و سرسختى قوم عاد و ثمود، در مخالفت با دعوت توحیدى پیامبرانِ خویش (فإنّا بما أرسلتم به کفرون)
موضوعات مرتبط
- اتمام حجت: آثار اتمام حجت ۸
- انبیا: تاریخ انبیا ۱، ۶; تبلیغ انبیا ۲; روش تبلیغ انبیا ۶; مخالفان انبیا ۱۲; مهمترین رسالت انبیا ۴; نقش انبیا۶; هدایتگرى انبیا ۱
- تبلیغ: روش تبلیغ ۷
- توحید: اهمیت توحید عبادى ۳، ۴; تبلیغ توحید ۷; مبلغان توحید ۲
- خدا: اتمام حجت خدا ۸; خدا شناسى در تاریخ ۱۰; قانونمندى عذابهاى خدا ۸
- دین: استمرار تبلیغ دین ۵; اهمیت تبلیغ دین ۵
- رسولان خدا: ۲
- شرک: اهمیت ترک شرک عبادى ۳
- صالح(ع): تبلغ صالح(ع) ۲; رسالت صالح(ع) ۲
- عقیده: تاریخ عقیده ۱۰; عقیده به خدا ۱۰; عقیده به ملائکه ۱۰
- قوم ثمود: بینش قوم ثمود ۱۱; دعوت از قوم ثمود ۲; عقیده باطل قوم ثمود ۹; عقیده قوم ثمود ۱۰; لجاجت قوم ثمود ۱۲; هدایت قوم ثمود ۱
- قوم عاد: بینش قوم عاد ۱۱; دعوت از قوم عاد ۲; عقیده باطل قوم عاد ۹; عقیده قوم عاد ۱۰; لجاجت قوم عاد ۱۲; هدایت قوم عاد ۱
- ملائکه: برترى ملائکه ۱۱; نبوت ملائکه ۹، ۱۱
- هود(ع): تبلغ هود(ع) ۲; رسالت هود(ع) ۲