الروم ٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[[المائدة ٨٢ | لَتَجِدَنَ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً...]] (۰) [[المائدة ٨٣ | وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى...]] (۱) [[الروم ١ | الم]] (۰) [[الروم ٢ | غُلِبَتِ الرُّومُ]] (۰) [[الروم ٣ | فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ...]] (۰) [[الروم ٤ | فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ...]] (۰) [[الروم ٤ | فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ...]] (۰) | [[المائدة ٨٢ | لَتَجِدَنَ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً...]] (۰) [[المائدة ٨٣ | وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى...]] (۱) [[الروم ١ | الم]] (۰) [[الروم ٢ | غُلِبَتِ الرُّومُ]] (۰) [[الروم ٣ | فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ...]] (۰) [[الروم ٤ | فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ...]] (۰) [[الروم ٤ | فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ...]] (۰) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''شأن نزول آیات ۲ تا ۵:''' | |||
«شیخ طوسى» گویند: در سبب نزول این آیات چنین معروف است وقتى که رومیان در جنگى مغلوب ایرانیان شدند، مشرکین خوشحال گردیدند از این که ایرانیان که اهل کتاب نبودند بر رومیان که اهل کتاب (مسیحى) بودند، غالب گشتند و روى این قیاس مى گفتند: سرانجام ما نیز که اهل کتاب نیستیم بر محمد و یارانش که اهل کتاب هستند پیروز خواهیم گشت. | |||
این موضوع بر مسلمین گران آمد و خداوند با نزول این آیات خبر داد که اگر چه روم مغلوب شده است ولى بزودى جنگ دیگرى دوباره میان آنها برپا خواهد شد و در این جنگ رومیان غالب خواهند گردید آن هم در عرض چند سال و بضع عدد ما بین سه سال تا ده سال مى باشد و این موضوع از معجزات قرآن است که براى رسول خدا صلى الله علیه و آله از امر غیب که اتفاق نیفتاده بود خبر داده است.<ref> ابن ابى حاتم در تفسیر خود نیز از ابن شهاب روایت نموده است.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۹#link142 | آيات ۱ - ۱۹، سوره روم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۹#link142 | آيات ۱ - ۱۹، سوره روم]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۹#link143 | اشاره به مضامين و غرض سوره مباركه روم]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۱۹#link143 | اشاره به مضامين و غرض سوره مباركه روم]] | ||
خط ۴۲: | خط ۵۱: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۰#link151 | شرطبندى ابوبكر با مشركين بعد از نزول آيه تحريم قمار بوده است .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۶_بخش۲۰#link151 | شرطبندى ابوبكر با مشركين بعد از نزول آيه تحريم قمار بوده است .]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link154 | آيه ۱-۷]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link154 | آيه ۱-۷]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link155 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link155 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۵۱: | خط ۶۲: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link160 | ۲ - ظاهر بينان !]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link160 | ۲ - ظاهر بينان !]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link161 | ۳ - تطبيق تاريخى]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۶_بخش۶۵#link161 | ۳ - تطبيق تاريخى]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4» | |||
آنان كه نماز به پا مىدارند و زكات مىپردازند و تنها آنان به آخرت يقين دارند. | |||
===نکته ها=== | |||
از مجموع بيست و نه سوره قرآن كه با حروف مقطّعه آغاز مىشود، در بيست و چهار مورد، پس از آن حروف، عظمت قرآن مطرح شده، شايد بيانگر آن است كه قرآن از همين حروف الفبا كه در اختيار شماست تأليف يافته، ولى هيچ كس از شما نمىتواند همانند آن را بياورد. | |||
عموم نويسندگان، كتابِ خود را خالى از نقص نديده وبه خاطر نقصها واشكالات كتابشان، از خواننده عذرخواهى مىكنند و از پيشنهادها و انتقادها استقبال مىكنند؛ تنها خداوند است كه دربارهى كتاب خود با صراحت مىفرمايد: «الْكِتابِ الْحَكِيمِ» تمام آياتش، محكم و بر اساس حكمت است. كتابى استوار و خللناپذير كه هيچ نقص و عيبى در آن راه ندارد. | |||
نماز، جامع همهى كمالات معنوى است مانند: طهارت، تلاوت قرآن، اقرار به توحيد و | |||
جلد 7 - صفحه 227 | |||
نبوّت و ولايت، ذكر و دعا، سلام، قيام، ركوع، سجود و توجّه به حقّ؛ و زكات جبران همهى كاستىهاى مادّى است. | |||
در قرآن، مفهوم «زكات»، گستردهتر از آن است كه در فقه آمده، زيرا علاوه بر زكاتِ فقهى، عموم كمكهاى مالى را شامل مىشود. | |||
خداوند در يك جا، قرآن را مايهى هدايت متّقين مىخواند، «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» «1» و در جاى ديگر آن را مايهى هدايت و بشارت مؤمنان مىداند، «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ» «2» و در اين سوره، قرآن را مايهى هدايت و رحمت براى نيكوكاران مىشمرد، «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ» پس قرآن مراحل سه گانهى تكامل را در بردارد، مايهى هدايت، بشارت و رحمت است. «3» | |||
===پیام ها=== | |||
1- ارشاد و هدايت، بايد بر اساس حكمت باشد. «آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ هُدىً» | |||
2- قرآن، عين هدايت و رحمت است و در اين زمينه هيچ گونه نقص و نارسايى ندارد. «هُدىً وَ رَحْمَةً» (كلمههاى «هُدىً» و «رَحْمَةً» در قالب مصدرى آمده كه نشان مبالغه مىباشد. «4») | |||
3- ارشاد و هدايت، بايد همراه رحمت و محبّت باشد. «هُدىً وَ رَحْمَةً» | |||
4- نيكوكاران، آمادگى پذيرش حقّ را دارند. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ» | |||
5- نماز و زكات، از يكديگر جدا شدنى نيستند. «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ» | |||
6- اقامهى نماز و پرداخت زكات بايد سيرهى دائمى باشد. ( «يُقِيمُونَ» و «يُؤْتُونَ»، در قالب مضارع آمده كه نشان استمرار است) | |||
7- چون اسلام دين جامعى است، تكليفهاى آن نيز جامع و همه جانبه است. | |||
---- | |||
«1». بقره، 2. | |||
«2». نمل، 2. | |||
«3». تفسير نمونه، ذيل آيه. | |||
«4». گاهى مىگويند: فلانى شيرين سخن است و گاهى مىگويند: فلانى شكر است كه اين تعبير بيانگر آن است كه تمام وجود و حركات و كلام و نگاهش يكپارچه شيرين است. | |||
جلد 7 - صفحه 228 | |||
تكليف بدنى: «نماز»، مالى: «زكات» و قلبى: «يقين». «الصَّلاةَ، الزَّكاةَ، يُوقِنُونَ» | |||
8- ارتباط با خدا (اقامهى نماز) و ارتباط با مردم (پرداختن زكات)، همراه با ايمان به قيامت ارزشمند است. «وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ» | |||
9- نيكوكار كسى است كه هم به مسائل اقتصادى توجّه دارد و هم به مسائل معنوى. لِلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ ... يُؤْتُونَ | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4» | |||
فِي بِضْعِ سِنِينَ: در اندك سال كه ميانه سه و نه باشد. | |||
تنبيه: در اين آيات شريفه برهانى است بر آنكه قرآن معجزه و از جانب خدا نازل شده، زيرا در اين آيات اخبار است به آنچه بعد واقع شود و كسى به غير از علّام الغيوب عالم نبود؛ و خبر با مخبر مطابق شد كه پس از مدت چند سالى روميان بر فارسيان غلبه نمودند. | |||
در كافى- از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودند از اين آيه، فرمود: براى آن تأويلى است كه نمىداند او را مگر خدا و راسخون در علم، بدرستى كه چون حضرت، هجرت به مدينه و اسلام ظهور پيدا كرد، حضرت كتابتى به پادشاه روم و رسولى فرستاد براى دعوت او به اسلام و كتابتى براى پادشاه فارس با رسولى براى دعوت او به اسلام. پادشاه روم تعظيم نمود كتابت و رسول پيغمبر را، و لكن پادشاه فارس تحقير نمود كتابت و رسول حضرت را. و در آن زمان هم ميان اين دو پادشاه مقاتله بود، مسلمانان هم ميل داشتند غلبه روم را بر فارس، پس چون غلبه با فارس شد مسلمانان غمناك شدند آيه شريفه نازل شد: «الم غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ» «1». | |||
لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ: مر خداى را است حكم و فرمان پيش از غلبه فارس بر روم، وَ مِنْ بَعْدُ: و بعد از غالب شدن روم بر فارس، يعنى در همه وقت قضاى الهى نافذ است و همه كارها در تحت اختيار او است، پس غالبيت و مغلوبيت هر يك از ايشان در اول و آخر به امر و قضاى مبرم سبحانى است «وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ» «2». در كشف الاسرار گفته كه مراد به «قبل» ازل و مراد به «بعد» ابد | |||
---- | |||
«1» كافى (روضه) ج 8، ص 269. (چ حيدرى تهران) | |||
«2» سوره آل عمران، آيه 140. | |||
جلد 10 - صفحه 270 | |||
باشد، يعنى امر ازلى و ابدى خاصه او است كه خداوند ازل و ابد است. «1» وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ: و آن روز كه روميان بر فارسيان غلبه كنند شاد شوند مؤمنان. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
الم «1» غُلِبَتِ الرُّومُ «2» فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ «3» فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4» | |||
بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «5» وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «6» يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ «7» | |||
ترجمه | |||
مغلوب شد روم | |||
در نزديكترين زمين و آنان بعد از مغلوب شد نشان غالب خواهند شد | |||
در بعد از چند سالى مر خدا را بوده و هست فرمان پيش از آن و بعد از اين و در چنين روز شاد ميشوند گروندگان | |||
بيارى خدا يارى ميكند آنرا كه خواهد و او است تواناى مهربان | |||
وعده داده است خدا خلاف نميكند خدا وعدهاش را ولى بيشتر مردم نميدانند | |||
ميدانند ظاهرى را از زندگانى دنيا و آنها از آخرت بيخبرانند. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال در اين سوره مباركه بعد از الم كه بيان آن مكرّر شده است اخبار فرموده از شكست روم از ايران در نزديكترين اراضى روميان بعربستان كه شامات و حوالى آنست بحسب بعضى از روايات و آنكه روميان بعد از مغلوبيتشان غلبه ميكنند بر ايرانيان در آتيه نزديكى كه بده سال نميرسد چون بضع ظاهرا پارهاى از عدد است كه از آن در فارسى به اند تعبير ميشود و اينمدت ظرف است براى حدوث و تحقّق غلبه نه براى بقاء و دوام آن چون در اينصورت فعل متعدّى بالى ميشود نه فى و از براى خدا است امر و حكم و فرمان و تقدير و اختيار و بوده و خواهد بود قبل از مغلوبيت روم و | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 244 | |||
بعد از غلبه آن و در ميان آن دو و قبل از امر نمودن بامرى و بعد از آن در تقديم و تأخير و ساير امور چنانچه از بعضى روايات ائمه اطهار استفاده ميشود و در روز بروز غلبه دوم خوشحال ميشوند اهل ايمان بنصرت و ظفر الهى كه آنرا بهر كس بخواهد عنايت ميفرمايد و او است تواناى انتقام كشنده از دشمنان و مهربان نصرت دهنده بدوستان و اجمال اين واقعه بشهادت تاريخ و روايات مفسّرين آنستكه در اوائل ظهور اسلام كه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و اله در مكّه مشرّفه بود خسرو پرويز شاهنشاه ايران عازم تسخير روم شد و بدوا لشگريانش شامات را تصرف نمودند و بعدا بر تمام مملكت روم مسلّط شدند و مدت هفت سال در آن بلاد حكومت داشتند و خراج آنرا براى شاهنشاه ميفرستادند و چون اين وقايع بتوسط كاروان قريش در مكه معظّمه منتشر شد مشركين آن ديار اين خبر را بفال نيك گرفتند و گفتند ما بر مسلمانان غلبه خواهيم نمود چون آنها خود را اهل كتاب ميدانند و ما اهل كتاب نيستيم چنانچه ايرانيان كه اهل كتاب نيستند بر روميان كه عيسويان و اهل كتابند غالب شدند و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله ملول شد و خداوند اين آيات را براى دلخوشى آنحضرت نازل فرمود و ابو بكر آنرا براى كفار تلاوت نمود و با ابىّ ابن خلف كه يكى از آنها بود و تكذيب كرد شرط بندى نمود كه تا سه سال اگر صدق اينمقال ظاهر نشود ده شتر باو بدهد و الا از او بگيرد و هنوز شرط بندى حرام نشده بود و چون خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله رسيد و قضيّه را عرضه داشت حضرت فرمود خطا كردى بضع تا نه سال صادق است برو بر مدت و مال بيفزا و او آمد مدت را نه سال و مال را صد شتر كرد و اين بود تا خسرو پرويز بمأمورين خود در بلاد روم بدبين شد و خواست آنها را سياست نمايد و آنها با هر قل قيصر روم همدست شدند و بايران حمله كردند و خسرو فرار كرد و قسمت مهمّى از مملكت او بتصرف روميان در آمد و آنها پيران آتش پرست را در ازاى خون كشيشان بيت المقدس كه ايرانيان كشته بودند كشتند و خبر فتح روميان در روز جنگ بدر بمسلمانان رسيد و ايشان از دو جهت خوشحال شدند يكى ظهور صدق آيات الهى و ديگر غلبه آنها بر كفار مكه بنصرت الهى و كمك ملائكه كه شرح آن مفصّلا ذكر شده است وعده داده اين فتح را وعده دادنى خدا تخلّف نمىنمايد | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 245 | |||
او از وعده خود ولى بيشتر مردم از قبيل ابى بن خلف ميباشند كه اعتقاد و اعتماد بوعده حق ندارند براى جهل و نادانى خودشان ميدانند و مىبينند ظاهر و صورتى از زندگانى دنيا و زخارف آن را و آنها از معنى و باطن آن كه آخرت است در غفلتند و بفكر آن نيستند لذا هر چه ميكنند براى تحصيل دنيا است و در تشخيص منافع و مضارّ آن با عقل و هوش و ذكاوت و فراست و جدّى و فعّالند و در امور اخروى جاهل و نادان و كودن و نفهم و سست عنصر و سهل انگارند و تكرار كلمه هم براى تأكيد نسبت و تثبيت غفلت است و اين آيات يكى از معجزات ثابته و اخبار غيبيّه قرآن است كه صدق آن ظاهر شده و دلالت بر نبوّت آورنده آن دارد و اينكه در بعضى از روايات غلبه دوم با فتح ايران بدست مسلمانان و در بعضى غلبه اول با دولت اموى و دوم با دولت عباسى تطبيق شده بعنوان تأويل است كه با حفظ معناى ظاهر منافات ندارد و فيض ره تأويل اول را حمل بر قرائت سيغلبون بصيغه مجهول و تطبيق اخير را حمل بر قرائت غلبت بصيغه معلوم فرموده و بنظر حقير ين معانى از جمله اللّه الامر من قبل و من بعد استفاده شده كه ائمه اطهار بآن اشاره فرمودهاند و اللّه و اوليائه اعلم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فِي بِضعِ سِنِينَ لِلّهِ الأَمرُ مِن قَبلُ وَ مِن بَعدُ وَ يَومَئِذٍ يَفرَحُ المُؤمِنُونَ «4» | |||
در ظرف چند سال كمي. اختصاص به خدا دارد امر از قبل و بعد و در آن روز خشنود مي شوند مؤمنون. | |||
فِي بِضعِ سِنِينَ بضع، قطعه از شيء را بضع ميگويند چنانچه حضرت رسول در خبر متواتر بين فريقين فرمود: | |||
«فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني ... الخبر» | |||
و بضع سنين قطعهاي از زمان است که گفتهاند بين سه تا نه سال و ظاهرا مراد هفت سال بوده که روميها بر فارس غالب شدند بقرينه قوله تعالي در مورد يوسف فَلَبِثَ فِي السِّجنِ بِضعَ سِنِينَ (سوره يوسف آيه 42) که هفت سال در زندان بود. | |||
لِلّهِ الأَمرُ مِن قَبلُ وَ مِن بَعدُ اينکه جمله كأنه جواب از يك سؤال است که مسلمين بگويند چرا در مره اولي روميها غالب نشدند و چرا بايد هفت سال طول بكشد. جواب آنست که خداوند | |||
جلد 14 - صفحه 359 | |||
موافق حكمت و مصلحت مشيتش تعلق گرفته اگر مصلحت قبلا باشد يا بعدا، به موقع خود عملي ميشود. | |||
وَ يَومَئِذٍ يَفرَحُ المُؤمِنُونَ موقعي که روميها فاتح شدند و شكست به فارس رسيد، مسلمانها خوشنود شدند که خداوند وعده فرح به آنها داده که در مورد غلبه روم فرحناك ميشوند. | |||
فذلكه: يكي از علماء در زمان شريف حسين که سلطان حجاز بود براي تشرف به حج دو نيابت برداشت که يكي را در اينکه سال بجا آورد و ديگري را در سال بعد و چون مشرف شد، ديد مئونه زيادي دارد مراجعه به ايران و در سال بعد هم بايد مشرف شود. قصد كرد که در مكه بماند تا سال بعد و كاملا در تقيه بود، بعض علماء سني نزد شريف رفتند و شكايت از شيعه که رافضي ميگفتند كردند، شريف فرستاد، آن عالم را خواست و گفت جواب شبهات و اشكالات اينها را بده، گفت ما در اينجا در تقيه هستيم و نبايد بر خلاف آن رفتار كنيم. شريف گفت مترس در عهده من حفظ شما. گفت به علماء سني، چه اشكالي شما بشيعه داريد با اينكه شما چهار مذهب داريد اما شيعه يك مذهب، گفتند براي اينكه شيعه لعن به خلفاء ميكنند. گفت آيا در كتب اخبار شما مخصوصا در صحاح سته نداريد که پيغمبر فرمود: | |||
«فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني» | |||
گفتند چرا، اينکه حديث از مسلميات ما است. گفت آيا در كتب شما ندارد که فاطمه از دنيا رفت و از شيخين غضبناك بود، گفتند چرا اينکه هم از مسلميات است. گفت در قرآن مجيد ميفرمايد إِنَّ الَّذِينَ يُؤذُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُم عَذاباً مُهِيناً (سوره احزاب آيه 57). | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 4)- سپس حدود سالهای آن را با این عبارت بیان میکند: «در چند سال»! (فِی بِضْعِ سِنِینَ). | |||
و اگر میبینید خداوند از آینده خبر میدهد، به خاطر آن است که «همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد» از این شکست و پیروزی (لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ). | |||
عبارت فوق میخواهد این نکته را روشن سازد که قادر بالذّات و مالک علی الاطلاق اوست و هر کس هر چیزی دارد از او دارد. | |||
سپس میافزاید: اگر امروز که رومیان شکست خوردند مشرکان خوشحال شدند «در آن روز مؤمنان (به خاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد»! (وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۴۴
ترجمه
الروم ٣ | آیه ٤ | الروم ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بِضْعِ»: چند. اند. مدّتی میان و «الأمْرُ»: فرمان. کار. «مِن قَبْلُ وَ مِن بَعْدُ»: پیش و پس. مراد همه وقت و همه آن است. چرا که زمانها عبارتند از: ماضی و حال و مستقبل. به عبارت دیگر: پیش و اکنون و آینده. «یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ»: مراد این است که اگر امروز شکست رومیان مسیحی باعث خوشحالی مشرکان مکّه شده است، در آن روز که رومیان بر زرتشتیان پیروز میشوند، موجب شادمانی مؤمنان میگردد. چرا که مسیحیان و مسلمانان هر دو پیرو مکتب آسمانیند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ... (۰) وَعْدَ اللَّهِ لاَ يُخْلِفُ اللَّهُ... (۰) لَتَجِدَنَ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً... (۱) وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى... (۱) لَتَجِدَنَ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً... (۰) وَ إِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى... (۱) الم (۰) غُلِبَتِ الرُّومُ (۰) فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ... (۰) فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ... (۰) فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ... (۰)
نزول
شأن نزول آیات ۲ تا ۵:
«شیخ طوسى» گویند: در سبب نزول این آیات چنین معروف است وقتى که رومیان در جنگى مغلوب ایرانیان شدند، مشرکین خوشحال گردیدند از این که ایرانیان که اهل کتاب نبودند بر رومیان که اهل کتاب (مسیحى) بودند، غالب گشتند و روى این قیاس مى گفتند: سرانجام ما نیز که اهل کتاب نیستیم بر محمد و یارانش که اهل کتاب هستند پیروز خواهیم گشت.
این موضوع بر مسلمین گران آمد و خداوند با نزول این آیات خبر داد که اگر چه روم مغلوب شده است ولى بزودى جنگ دیگرى دوباره میان آنها برپا خواهد شد و در این جنگ رومیان غالب خواهند گردید آن هم در عرض چند سال و بضع عدد ما بین سه سال تا ده سال مى باشد و این موضوع از معجزات قرآن است که براى رسول خدا صلى الله علیه و آله از امر غیب که اتفاق نیفتاده بود خبر داده است.[۱]
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹، سوره روم
- اشاره به مضامين و غرض سوره مباركه روم
- وجوهى كه در معناى آيه : ((يومئذ يفرح المؤ منون بنصر الله ...)) و ارتباط آن باقبل (غلبت الروم ...) گفته شده است
- اشاره اى در مورد وجه اينكه خداوند خلف وعده نمى كند (لا يخلف الله وعده )
- چند وجه در بيان مفاد آيه : ((يعلمون ظاهرا من الحيوة الدنيا...))
- توضيح مراد از اينكه فرمود: خداوند جهان را جز به ((حق )) و((اجل مسمى )) نيافريد
- دو وجه در معناى آيه : ((ثم كان عاقبة الذين اساؤ ا السوآى ان كذبوا بآيات الله ...))
- نكاتى كه از آيه : ((فسبحان حين تمسون و حين تصبحون وله الحمد...)) استفاده مى شود
- بحث روايتى (نقد رواياتى كه در ذيل آيه : ((غلبت الروم ...)) و شرطبندى با مشركينبر سر غلبه روم نقل شده )
- شرطبندى ابوبكر با مشركين بعد از نزول آيه تحريم قمار بوده است .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4»
آنان كه نماز به پا مىدارند و زكات مىپردازند و تنها آنان به آخرت يقين دارند.
نکته ها
از مجموع بيست و نه سوره قرآن كه با حروف مقطّعه آغاز مىشود، در بيست و چهار مورد، پس از آن حروف، عظمت قرآن مطرح شده، شايد بيانگر آن است كه قرآن از همين حروف الفبا كه در اختيار شماست تأليف يافته، ولى هيچ كس از شما نمىتواند همانند آن را بياورد.
عموم نويسندگان، كتابِ خود را خالى از نقص نديده وبه خاطر نقصها واشكالات كتابشان، از خواننده عذرخواهى مىكنند و از پيشنهادها و انتقادها استقبال مىكنند؛ تنها خداوند است كه دربارهى كتاب خود با صراحت مىفرمايد: «الْكِتابِ الْحَكِيمِ» تمام آياتش، محكم و بر اساس حكمت است. كتابى استوار و خللناپذير كه هيچ نقص و عيبى در آن راه ندارد.
نماز، جامع همهى كمالات معنوى است مانند: طهارت، تلاوت قرآن، اقرار به توحيد و
جلد 7 - صفحه 227
نبوّت و ولايت، ذكر و دعا، سلام، قيام، ركوع، سجود و توجّه به حقّ؛ و زكات جبران همهى كاستىهاى مادّى است.
در قرآن، مفهوم «زكات»، گستردهتر از آن است كه در فقه آمده، زيرا علاوه بر زكاتِ فقهى، عموم كمكهاى مالى را شامل مىشود.
خداوند در يك جا، قرآن را مايهى هدايت متّقين مىخواند، «هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» «1» و در جاى ديگر آن را مايهى هدايت و بشارت مؤمنان مىداند، «هُدىً وَ بُشْرى لِلْمُؤْمِنِينَ» «2» و در اين سوره، قرآن را مايهى هدايت و رحمت براى نيكوكاران مىشمرد، «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ» پس قرآن مراحل سه گانهى تكامل را در بردارد، مايهى هدايت، بشارت و رحمت است. «3»
پیام ها
1- ارشاد و هدايت، بايد بر اساس حكمت باشد. «آياتُ الْكِتابِ الْحَكِيمِ هُدىً»
2- قرآن، عين هدايت و رحمت است و در اين زمينه هيچ گونه نقص و نارسايى ندارد. «هُدىً وَ رَحْمَةً» (كلمههاى «هُدىً» و «رَحْمَةً» در قالب مصدرى آمده كه نشان مبالغه مىباشد. «4»)
3- ارشاد و هدايت، بايد همراه رحمت و محبّت باشد. «هُدىً وَ رَحْمَةً»
4- نيكوكاران، آمادگى پذيرش حقّ را دارند. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِلْمُحْسِنِينَ»
5- نماز و زكات، از يكديگر جدا شدنى نيستند. «يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ»
6- اقامهى نماز و پرداخت زكات بايد سيرهى دائمى باشد. ( «يُقِيمُونَ» و «يُؤْتُونَ»، در قالب مضارع آمده كه نشان استمرار است)
7- چون اسلام دين جامعى است، تكليفهاى آن نيز جامع و همه جانبه است.
«1». بقره، 2.
«2». نمل، 2.
«3». تفسير نمونه، ذيل آيه.
«4». گاهى مىگويند: فلانى شيرين سخن است و گاهى مىگويند: فلانى شكر است كه اين تعبير بيانگر آن است كه تمام وجود و حركات و كلام و نگاهش يكپارچه شيرين است.
جلد 7 - صفحه 228
تكليف بدنى: «نماز»، مالى: «زكات» و قلبى: «يقين». «الصَّلاةَ، الزَّكاةَ، يُوقِنُونَ»
8- ارتباط با خدا (اقامهى نماز) و ارتباط با مردم (پرداختن زكات)، همراه با ايمان به قيامت ارزشمند است. «وَ هُمْ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ»
9- نيكوكار كسى است كه هم به مسائل اقتصادى توجّه دارد و هم به مسائل معنوى. لِلْمُحْسِنِينَ الَّذِينَ يُقِيمُونَ ... يُؤْتُونَ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4»
فِي بِضْعِ سِنِينَ: در اندك سال كه ميانه سه و نه باشد.
تنبيه: در اين آيات شريفه برهانى است بر آنكه قرآن معجزه و از جانب خدا نازل شده، زيرا در اين آيات اخبار است به آنچه بعد واقع شود و كسى به غير از علّام الغيوب عالم نبود؛ و خبر با مخبر مطابق شد كه پس از مدت چند سالى روميان بر فارسيان غلبه نمودند.
در كافى- از حضرت باقر عليه السّلام سؤال نمودند از اين آيه، فرمود: براى آن تأويلى است كه نمىداند او را مگر خدا و راسخون در علم، بدرستى كه چون حضرت، هجرت به مدينه و اسلام ظهور پيدا كرد، حضرت كتابتى به پادشاه روم و رسولى فرستاد براى دعوت او به اسلام و كتابتى براى پادشاه فارس با رسولى براى دعوت او به اسلام. پادشاه روم تعظيم نمود كتابت و رسول پيغمبر را، و لكن پادشاه فارس تحقير نمود كتابت و رسول حضرت را. و در آن زمان هم ميان اين دو پادشاه مقاتله بود، مسلمانان هم ميل داشتند غلبه روم را بر فارس، پس چون غلبه با فارس شد مسلمانان غمناك شدند آيه شريفه نازل شد: «الم غُلِبَتِ الرُّومُ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ» «1».
لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ: مر خداى را است حكم و فرمان پيش از غلبه فارس بر روم، وَ مِنْ بَعْدُ: و بعد از غالب شدن روم بر فارس، يعنى در همه وقت قضاى الهى نافذ است و همه كارها در تحت اختيار او است، پس غالبيت و مغلوبيت هر يك از ايشان در اول و آخر به امر و قضاى مبرم سبحانى است «وَ تِلْكَ الْأَيَّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النَّاسِ» «2». در كشف الاسرار گفته كه مراد به «قبل» ازل و مراد به «بعد» ابد
«1» كافى (روضه) ج 8، ص 269. (چ حيدرى تهران)
«2» سوره آل عمران، آيه 140.
جلد 10 - صفحه 270
باشد، يعنى امر ازلى و ابدى خاصه او است كه خداوند ازل و ابد است. «1» وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ: و آن روز كه روميان بر فارسيان غلبه كنند شاد شوند مؤمنان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
الم «1» غُلِبَتِ الرُّومُ «2» فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَ هُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ «3» فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ وَ يَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ «4»
بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ «5» وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ «6» يَعْلَمُونَ ظاهِراً مِنَ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ هُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غافِلُونَ «7»
ترجمه
مغلوب شد روم
در نزديكترين زمين و آنان بعد از مغلوب شد نشان غالب خواهند شد
در بعد از چند سالى مر خدا را بوده و هست فرمان پيش از آن و بعد از اين و در چنين روز شاد ميشوند گروندگان
بيارى خدا يارى ميكند آنرا كه خواهد و او است تواناى مهربان
وعده داده است خدا خلاف نميكند خدا وعدهاش را ولى بيشتر مردم نميدانند
ميدانند ظاهرى را از زندگانى دنيا و آنها از آخرت بيخبرانند.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره مباركه بعد از الم كه بيان آن مكرّر شده است اخبار فرموده از شكست روم از ايران در نزديكترين اراضى روميان بعربستان كه شامات و حوالى آنست بحسب بعضى از روايات و آنكه روميان بعد از مغلوبيتشان غلبه ميكنند بر ايرانيان در آتيه نزديكى كه بده سال نميرسد چون بضع ظاهرا پارهاى از عدد است كه از آن در فارسى به اند تعبير ميشود و اينمدت ظرف است براى حدوث و تحقّق غلبه نه براى بقاء و دوام آن چون در اينصورت فعل متعدّى بالى ميشود نه فى و از براى خدا است امر و حكم و فرمان و تقدير و اختيار و بوده و خواهد بود قبل از مغلوبيت روم و
جلد 4 صفحه 244
بعد از غلبه آن و در ميان آن دو و قبل از امر نمودن بامرى و بعد از آن در تقديم و تأخير و ساير امور چنانچه از بعضى روايات ائمه اطهار استفاده ميشود و در روز بروز غلبه دوم خوشحال ميشوند اهل ايمان بنصرت و ظفر الهى كه آنرا بهر كس بخواهد عنايت ميفرمايد و او است تواناى انتقام كشنده از دشمنان و مهربان نصرت دهنده بدوستان و اجمال اين واقعه بشهادت تاريخ و روايات مفسّرين آنستكه در اوائل ظهور اسلام كه پيغمبر اكرم صلى اللّه عليه و اله در مكّه مشرّفه بود خسرو پرويز شاهنشاه ايران عازم تسخير روم شد و بدوا لشگريانش شامات را تصرف نمودند و بعدا بر تمام مملكت روم مسلّط شدند و مدت هفت سال در آن بلاد حكومت داشتند و خراج آنرا براى شاهنشاه ميفرستادند و چون اين وقايع بتوسط كاروان قريش در مكه معظّمه منتشر شد مشركين آن ديار اين خبر را بفال نيك گرفتند و گفتند ما بر مسلمانان غلبه خواهيم نمود چون آنها خود را اهل كتاب ميدانند و ما اهل كتاب نيستيم چنانچه ايرانيان كه اهل كتاب نيستند بر روميان كه عيسويان و اهل كتابند غالب شدند و پيغمبر صلى اللّه عليه و اله ملول شد و خداوند اين آيات را براى دلخوشى آنحضرت نازل فرمود و ابو بكر آنرا براى كفار تلاوت نمود و با ابىّ ابن خلف كه يكى از آنها بود و تكذيب كرد شرط بندى نمود كه تا سه سال اگر صدق اينمقال ظاهر نشود ده شتر باو بدهد و الا از او بگيرد و هنوز شرط بندى حرام نشده بود و چون خدمت پيغمبر صلى اللّه عليه و اله رسيد و قضيّه را عرضه داشت حضرت فرمود خطا كردى بضع تا نه سال صادق است برو بر مدت و مال بيفزا و او آمد مدت را نه سال و مال را صد شتر كرد و اين بود تا خسرو پرويز بمأمورين خود در بلاد روم بدبين شد و خواست آنها را سياست نمايد و آنها با هر قل قيصر روم همدست شدند و بايران حمله كردند و خسرو فرار كرد و قسمت مهمّى از مملكت او بتصرف روميان در آمد و آنها پيران آتش پرست را در ازاى خون كشيشان بيت المقدس كه ايرانيان كشته بودند كشتند و خبر فتح روميان در روز جنگ بدر بمسلمانان رسيد و ايشان از دو جهت خوشحال شدند يكى ظهور صدق آيات الهى و ديگر غلبه آنها بر كفار مكه بنصرت الهى و كمك ملائكه كه شرح آن مفصّلا ذكر شده است وعده داده اين فتح را وعده دادنى خدا تخلّف نمىنمايد
جلد 4 صفحه 245
او از وعده خود ولى بيشتر مردم از قبيل ابى بن خلف ميباشند كه اعتقاد و اعتماد بوعده حق ندارند براى جهل و نادانى خودشان ميدانند و مىبينند ظاهر و صورتى از زندگانى دنيا و زخارف آن را و آنها از معنى و باطن آن كه آخرت است در غفلتند و بفكر آن نيستند لذا هر چه ميكنند براى تحصيل دنيا است و در تشخيص منافع و مضارّ آن با عقل و هوش و ذكاوت و فراست و جدّى و فعّالند و در امور اخروى جاهل و نادان و كودن و نفهم و سست عنصر و سهل انگارند و تكرار كلمه هم براى تأكيد نسبت و تثبيت غفلت است و اين آيات يكى از معجزات ثابته و اخبار غيبيّه قرآن است كه صدق آن ظاهر شده و دلالت بر نبوّت آورنده آن دارد و اينكه در بعضى از روايات غلبه دوم با فتح ايران بدست مسلمانان و در بعضى غلبه اول با دولت اموى و دوم با دولت عباسى تطبيق شده بعنوان تأويل است كه با حفظ معناى ظاهر منافات ندارد و فيض ره تأويل اول را حمل بر قرائت سيغلبون بصيغه مجهول و تطبيق اخير را حمل بر قرائت غلبت بصيغه معلوم فرموده و بنظر حقير ين معانى از جمله اللّه الامر من قبل و من بعد استفاده شده كه ائمه اطهار بآن اشاره فرمودهاند و اللّه و اوليائه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فِي بِضعِ سِنِينَ لِلّهِ الأَمرُ مِن قَبلُ وَ مِن بَعدُ وَ يَومَئِذٍ يَفرَحُ المُؤمِنُونَ «4»
در ظرف چند سال كمي. اختصاص به خدا دارد امر از قبل و بعد و در آن روز خشنود مي شوند مؤمنون.
فِي بِضعِ سِنِينَ بضع، قطعه از شيء را بضع ميگويند چنانچه حضرت رسول در خبر متواتر بين فريقين فرمود:
«فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني ... الخبر»
و بضع سنين قطعهاي از زمان است که گفتهاند بين سه تا نه سال و ظاهرا مراد هفت سال بوده که روميها بر فارس غالب شدند بقرينه قوله تعالي در مورد يوسف فَلَبِثَ فِي السِّجنِ بِضعَ سِنِينَ (سوره يوسف آيه 42) که هفت سال در زندان بود.
لِلّهِ الأَمرُ مِن قَبلُ وَ مِن بَعدُ اينکه جمله كأنه جواب از يك سؤال است که مسلمين بگويند چرا در مره اولي روميها غالب نشدند و چرا بايد هفت سال طول بكشد. جواب آنست که خداوند
جلد 14 - صفحه 359
موافق حكمت و مصلحت مشيتش تعلق گرفته اگر مصلحت قبلا باشد يا بعدا، به موقع خود عملي ميشود.
وَ يَومَئِذٍ يَفرَحُ المُؤمِنُونَ موقعي که روميها فاتح شدند و شكست به فارس رسيد، مسلمانها خوشنود شدند که خداوند وعده فرح به آنها داده که در مورد غلبه روم فرحناك ميشوند.
فذلكه: يكي از علماء در زمان شريف حسين که سلطان حجاز بود براي تشرف به حج دو نيابت برداشت که يكي را در اينکه سال بجا آورد و ديگري را در سال بعد و چون مشرف شد، ديد مئونه زيادي دارد مراجعه به ايران و در سال بعد هم بايد مشرف شود. قصد كرد که در مكه بماند تا سال بعد و كاملا در تقيه بود، بعض علماء سني نزد شريف رفتند و شكايت از شيعه که رافضي ميگفتند كردند، شريف فرستاد، آن عالم را خواست و گفت جواب شبهات و اشكالات اينها را بده، گفت ما در اينجا در تقيه هستيم و نبايد بر خلاف آن رفتار كنيم. شريف گفت مترس در عهده من حفظ شما. گفت به علماء سني، چه اشكالي شما بشيعه داريد با اينكه شما چهار مذهب داريد اما شيعه يك مذهب، گفتند براي اينكه شيعه لعن به خلفاء ميكنند. گفت آيا در كتب اخبار شما مخصوصا در صحاح سته نداريد که پيغمبر فرمود:
«فاطمة بضعة مني من آذاها فقد آذاني»
گفتند چرا، اينکه حديث از مسلميات ما است. گفت آيا در كتب شما ندارد که فاطمه از دنيا رفت و از شيخين غضبناك بود، گفتند چرا اينکه هم از مسلميات است. گفت در قرآن مجيد ميفرمايد إِنَّ الَّذِينَ يُؤذُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِي الدُّنيا وَ الآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُم عَذاباً مُهِيناً (سوره احزاب آيه 57).
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- سپس حدود سالهای آن را با این عبارت بیان میکند: «در چند سال»! (فِی بِضْعِ سِنِینَ).
و اگر میبینید خداوند از آینده خبر میدهد، به خاطر آن است که «همه کارها از آن خداست چه قبل و چه بعد» از این شکست و پیروزی (لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ بَعْدُ).
عبارت فوق میخواهد این نکته را روشن سازد که قادر بالذّات و مالک علی الاطلاق اوست و هر کس هر چیزی دارد از او دارد.
سپس میافزاید: اگر امروز که رومیان شکست خوردند مشرکان خوشحال شدند «در آن روز مؤمنان (به خاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد»! (وَ یَوْمَئِذٍ یَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ).
نکات آیه
۱ - پیشگویى قرآن در مورد پیروزى رومیان بر ایرانیان فاتح، در خلال زمانى اندک (سه تا ده سال) (فى بضع سنین) کلمه «بضع» بر عددى اطلاق مى شود که از سه بالاتر و از ده کمتر باشد (لسان العرب).
۲ - شکست و پیروزى روم، براساس مشیت خداوند بود. (غلبت الروم ... للّه الأمر من قبل و من بعد) مضافٌ الیه محذوفِ «قبلُ» و «بعدُ»، «شکست و پیروزى رومیان» است. بنابراین، مراد از «للّه الأمر من قبل و...» نکته یاد شده است.
۳ - تحولات تاریخ تحت اراده الهى است. (للّه الأمر من قبل و من بعد) الأمر - که جمع آن «أمور» است - به معناى «کار و حادثه» است (لسان العرب). «ال»، براى استغراق است. بنابراین، جمله «للّه الأمر» به معناى «در حیطه قدرت اراده خداوند بودن هر رخدادى» است.
۴ - پیروزى رومیان شکست خورده، پس از زمانى کوتاه، جلوه اى از حاکمیّت اراده خداوند بر تمامى رخدادهاى تاریخ است. (غلبت الروم ... للّه الأمر) بیان اختصاص همه امور به خداوند، پس از ذکر پیشگویى پیروزى رومیان، نوعى تعلیل براى پیروزى غیر مترقبه آنان است.
۵ - قرآن از برانگیخته شدن احساسات شادمانه مؤمنان صدر اسلام در روز پیروزى رومیان بر ایرانیان، خبر داده است. (و هم من بعد غلبهم سیغلبون ... و یومئذ یفرح المؤمنون)
۶ - پیروزى رومیان بر ایرانیان، عاملِ سرور و شادمانى مؤمنان عصر بعثت شد. (و یومئذ یفرح المؤمنون)
۷ - شکست رومیان، حادثه اى حزن انگیز براى مؤمنان صدر اسلام بود. (غلبت الروم ... و یومئذ یفرح المؤمنون) احتمال دارد که شادمانى مسلمانان، به خاطر این باشد که مسلمانان مکه، از شکست رومیان، به عنوان جبهه جناح مؤمنان، اندوهگین شده بودند و خداوند به آنان اعلام مى کند که اندوه شان بر طرف خواهد شد.
۸ - شکست و پیروزى روم، امرى سرنوشت ساز براى مؤمنان و مشرکان عصر بعثت بوده است. (و یومئذ یفرح المؤمنون) بیان شکست رومیان مسیحى در برابر ایرانیان و نیز پیشگویى شکست ایرانیان از رومیان و سرور و فرح مؤمنان از پیروزى رومیان، حکایت از این مى کند که چنین تحولاتى براى گروه هاى یاد شده، مهم و سرنوشت ساز بوده است.
موضوعات مرتبط
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۵، ۶، ۸
- ایرانیان: پیروزى ایرانیان ۱
- تاریخ: منشأ تحولات تاریخ ۳، ۴
- خدا: اراده خدا ۳; حاکمیت اراده خدا ۴; مشیت خدا ۲
- رومیان: آثار پیروزى رومیان ۶، ۸; آثار شکست رومیان ۷، ۸; پیروزى رومیان ۱، ۴، ۵; جنگ رومیان با ایرانیان ۱، ۴، ۵; شکست رومیان ۴; منشأ پیروزى رومیان ۲; منشأ شکست رومیان ۲
- قرآن: پیشگوییهاى قرآن ۱، ۵
- مؤمنان: سرور مؤمنان صدراسلام ۵، ۶; عوامل اندوه مؤمنان صدراسلام ۷; عوامل مؤثر در سرنوشت مؤمنان صدراسلام ۸; مؤمنان و پیروزى رومیان ۶
- مشرکان: عوامل مؤثر در سرنوشت مشرکان صدراسلام ۸
منابع
- ↑ ابن ابى حاتم در تفسیر خود نیز از ابن شهاب روایت نموده است.