النساء ١١٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[النساء ١٠٩ | هَا أَنْتُمْ هٰؤُلاَءِ جَادَلْتُمْ...]] (۰) | [[النساء ١٠٩ | هَا أَنْتُمْ هٰؤُلاَءِ جَادَلْتُمْ...]] (۰) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۴۷.</ref> | |||
ضحاك از ابن عباس روايت كند كه پيرمردى نزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول الله پيرى هستم كه به گناه آلوده ام ولى تا به حال به خداوند شرك نياورده ام و تا ایمان دارم به كفر بازنخواهم گشت و جز خدا يار و ياورى انتخاب نكرده ام و در نافرمانى هم دليرى نكرده ام و از كرده هاى خويش پشيمان و از درگاه خدا عذر و آمرزش ميخواهم با اين همه وضع من با خداى من چگونه خواهد بود؟ سپس اين آية نازل گرديد.<ref> تفاسير روض الجنان و كشف الاسرار.</ref> | |||
و بيشتر مفسران معتقدند كه اين آيه درباره طعمة بن ابيرق نازل گرديده است،<ref> تفسير روض الجنان.</ref> چنان كه شيخ بزرگوار ما نيز در اين باره اشاره مختصرى نموده است. | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۷#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۷#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۵#link120 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۵#link120 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً «116» | |||
تفسير نور(10جلدى) ج2 163 سوره النساء، آيه 116 ..... ص : 163 | |||
د ولى پائينتر و كمتر از آن را براى هر كس كه بخواهد (و شايسته بداند) مىبخشد. و هركس به خداوند شرك ورزد حتماً گمراه شده است، گمراهى دور و دراز. | |||
===نکته ها=== | |||
اين آيه با اندك تفاوتى در آيهى 48 همين سوره گذشت. آرى، در هدايت و تربيت تكرار لازم است. | |||
تا ريشهى شرك كه يك مرض روحى عميق است قطع نشود، اخلاق و اعمال صالح سودى ندارد. توبه، درمان شرك است و مشرك بايد از مدار شرك بيرون آيد تا عفو و رحمت الهى شامل او شود. | |||
اين آيه، اميدبخشترين آيات قرآن است. «1» | |||
===پیام ها=== | |||
1- مخالفت با رسول خدا و شكستن وحدت مسلمانان (كه در آيه قبل آمده بود) نوعى شرك است. وَ مَنْ يُشاقِقِ ... يُشْرَكَ بِهِ | |||
---- | |||
«1» تفسير أطيب البيان | |||
جلد 2 - صفحه 164 | |||
2- شرك، بزرگترين گناه نابخشودنى است. «لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ» | |||
3- انسان بايد در حالتى بين بيم و اميد نسبت به مغفرت الهى باشد. «لِمَنْ يَشاءُ» | |||
4- شرك، مايه گمراهى و دورى از هرگونه كمال است. «ضَلالًا بَعِيداً» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116) | |||
شأن نزول: ضحاك از ابن عباس نقل كرده كه: پيرى از اعراب خدمت حضرت ختمى مآب عرض كرد: يا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيرى هستم در گناه غرق شده، الّا آنكه تا خداى را شناختهام بدو شرك نياوردهام، و بجز او، كسى را دوست نگرفتهام و معصيت از روى جرئت و بىادبى نكردهام، و قصور نداشتهام كه طرفة العينى خداى را به گريختن خود عاجز سازم. حال آمدهام، پشيمان از گناه و توبه كننده بر درگاه، حال من چگونه مىبينى؟ آيه شريفه نازل شد: | |||
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ: بدرستى كه خداوند متعال نمىآمرزد آن كس را كه شرك آرد به او، چه در ذات يا در صفات يا در افعال يا در عبادات، وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ: و مىآمرزد آنچه غير شرك است و كفر، هر كه را خواهد بر سبيل تفضل، وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ: و هر كه شرك آرد به خدا در هر مرتبهاى از مراتب اربعه توحيديه، فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً: پس بتحقيق | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 576 | |||
گمراه شده از حق، گمراهى دور. يعنى در نهايت ضلالت افتاده، چه شرك، اعظم انواع ضلالت و ابعد از ثواب و استقامت است. | |||
وجه تكرير آيه: در انوار گفته: تكرير اين آيه در اين سوره، جهت تأكيد يا به جهت قصه «طعمه» است. چنانچه بنا به قولى اين آيه در باره طعمه نازل شده. يا آنكه در آيه اولى ذكر «و من افترى» فرموده، زيرا متصل است به قصه اهل كتاب و منشأ شرك آنها نوعى از افترا باشد كه آن، دعوى تبنّى است بر خداوند متعال؛ و در اين آيه: وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً فرموده تا مبين گردد كه مشرك به خدا به هر قسمى، در نهايت ضلالت و غوايت خواهد بود. | |||
تنبيه: بدان كه شرك بر دو قسم است: | |||
اول: شرك جلى؛ و آن عبارت از اين است كه غير از ذات اقدس احديّت، ديگرى را هم مصدر امرى و منشأ اثرى داند، و چنان تصور كند كه از غير پروردگار هم كارى متمشى مىشود. پس اگر آن غير را عبادت كند، آن را شرك عبادت گويند، مثل عبادت نمودن بت و ستاره و ماه و آفتاب و غيره، خواه شكل باشد مثل صليب كه شكل دار كشيده عيسى عليه السّلام است به زعم نصارى و او را خاج مىگويند، و خواه از چيزى كه او را تراشيده باشند، و خواه شكل پيغمبر يا امام يا صورت مرشدى باشد، تمام شرك است. | |||
دوم: شرك خفى؛ و آن عبارت از اين است كه اطاعت كند چيزى را كه رضاى الهى در آن نيست، مثل دنيا و مال و عيال و اطفال و هواى نفس و ريا و غيره، اينها هم به منزله شرك است. پس شخص عاقل موحد، بايد كمال بصيرت و دقت نظر را در رفتار و گفتار و حركات و سكنات خود داشته باشد كه شايبه شركى در آن راه نيابد. اما زيارت خانه خدا يعنى كعبه معظمه و مشاهد مشرفه ائمه هدى و توسل و تمسك به ذيل عنايت اهل بيت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، شرك عبادتى نيست، زيرا خداوند تعالى اذن به زيارت و امر به توسل ايشان نموده، پس در حقيقت طاعت الهى است نه غير. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 577 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116) | |||
ترجمه | |||
همانا خدا نمىآمرزد آنكه شرك آورده شود باو و مىآمرزد آنچه كمتر از اين است از براى هر كس ميخواهد و هر كه شرك آورد بخدا پس بتحقيق گمراه شد گمراهى دورى.. | |||
تفسير | |||
در اوائل اين سوره بيان شد و در اين مقام بنظر حقير براى تطبيق با بشير ذكر شده است و معلوم است كه شرك بخدا گمراهى است كه در نهايت بعد از حق است و بعضى تكرار آيه را براى تأكيد دانستهاند. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ اللّهَ لا يَغفِرُ أَن يُشرَكَ بِهِ وَ يَغفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَن يَشاءُ وَ مَن يُشرِك بِاللّهِ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116) | |||
محققا خدا نميآمرزد اينكه كسي شرك باو آورد و اما غير مشرك را ميآمرزد هر که را بخواهد و كسي که شرك بخدا آورد گمراه ميشود بگمراهي بسيار دور. | |||
اينکه آيه شريفه ارجي آيات قرآني است يعني بيشتر اميدواري دارد زيرا جمله إِنَّ اللّهَ لا يَغفِرُ أَن يُشرَكَ بِهِ مسلما در موردي است که مشرك تائب نشود و با حال شرك از دنيا برود زيرا اگر تائب شد و دست از شرك برداشت مسلما مورد مغفرت الهي است پس جمله وَ يَغفِرُ ما دُونَ ذلِكَ غير مشرك هر که باشد و هر چه باشد مورد مغفرت هست و لو بيتوبه از دنيا برود غاية الامر كساني که در حكم مشرك هستند از ارباب ضلالت و مخالفين ائمه اطهار حكم مشرك را دارند در عدم قابليت مغفرت | |||
(و من جحدكم كافر و من حاربكم مشرك و من رد عليكم فهو في اسفل درك الجحيم) | |||
زيارت جامعه. | |||
لِمَن يَشاءُ تعليق بر مشيت براي اينست که اگر مغفرت او موافق حكمت و مصلحت و حسن است البته ميآمرزد و اگر بر خلاف حسن است و قابل تفضل نيست نميآمرزد و مكرر گفتهايم و بادله قطعيه ثابت و محقق است که مؤمن اگر با ايمان از دنيا برود مورد مغفرت و تفضل و شفاعت خواهد بود و عمده خطر معاصي اينست که | |||
جلد 5 - صفحه 209 | |||
باعث سلب ايمان شود حين الموت. | |||
وَ مَن يُشرِك بِاللّهِ چه شرك در ذات باشد مثل إبن كمونه يا شرك در صفات مثل اشاعره يا شرك در افعال مثل مفرضه يا شرك در عبادت مثل عبده اصنام فَقَد ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً زيرا مشرك از قدم اول که توحيد باشد از جاده مستقيم منحرف شده تا قدم آخر و هر چه برود دورتر گردد. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۷
ترجمه
النساء ١١٥ | آیه ١١٦ | النساء ١١٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«دُونَ»: پائینتر. کمتر. «بَعِیداً»: زیاد. فراوان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
ضحاك از ابن عباس روايت كند كه پيرمردى نزد پيامبر آمد و گفت: يا رسول الله پيرى هستم كه به گناه آلوده ام ولى تا به حال به خداوند شرك نياورده ام و تا ایمان دارم به كفر بازنخواهم گشت و جز خدا يار و ياورى انتخاب نكرده ام و در نافرمانى هم دليرى نكرده ام و از كرده هاى خويش پشيمان و از درگاه خدا عذر و آمرزش ميخواهم با اين همه وضع من با خداى من چگونه خواهد بود؟ سپس اين آية نازل گرديد.[۳]
و بيشتر مفسران معتقدند كه اين آيه درباره طعمة بن ابيرق نازل گرديده است،[۴] چنان كه شيخ بزرگوار ما نيز در اين باره اشاره مختصرى نموده است.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً «116»
تفسير نور(10جلدى) ج2 163 سوره النساء، آيه 116 ..... ص : 163
د ولى پائينتر و كمتر از آن را براى هر كس كه بخواهد (و شايسته بداند) مىبخشد. و هركس به خداوند شرك ورزد حتماً گمراه شده است، گمراهى دور و دراز.
نکته ها
اين آيه با اندك تفاوتى در آيهى 48 همين سوره گذشت. آرى، در هدايت و تربيت تكرار لازم است.
تا ريشهى شرك كه يك مرض روحى عميق است قطع نشود، اخلاق و اعمال صالح سودى ندارد. توبه، درمان شرك است و مشرك بايد از مدار شرك بيرون آيد تا عفو و رحمت الهى شامل او شود.
اين آيه، اميدبخشترين آيات قرآن است. «1»
پیام ها
1- مخالفت با رسول خدا و شكستن وحدت مسلمانان (كه در آيه قبل آمده بود) نوعى شرك است. وَ مَنْ يُشاقِقِ ... يُشْرَكَ بِهِ
«1» تفسير أطيب البيان
جلد 2 - صفحه 164
2- شرك، بزرگترين گناه نابخشودنى است. «لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ»
3- انسان بايد در حالتى بين بيم و اميد نسبت به مغفرت الهى باشد. «لِمَنْ يَشاءُ»
4- شرك، مايه گمراهى و دورى از هرگونه كمال است. «ضَلالًا بَعِيداً»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116)
شأن نزول: ضحاك از ابن عباس نقل كرده كه: پيرى از اعراب خدمت حضرت ختمى مآب عرض كرد: يا رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله و سلّم پيرى هستم در گناه غرق شده، الّا آنكه تا خداى را شناختهام بدو شرك نياوردهام، و بجز او، كسى را دوست نگرفتهام و معصيت از روى جرئت و بىادبى نكردهام، و قصور نداشتهام كه طرفة العينى خداى را به گريختن خود عاجز سازم. حال آمدهام، پشيمان از گناه و توبه كننده بر درگاه، حال من چگونه مىبينى؟ آيه شريفه نازل شد:
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ: بدرستى كه خداوند متعال نمىآمرزد آن كس را كه شرك آرد به او، چه در ذات يا در صفات يا در افعال يا در عبادات، وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ: و مىآمرزد آنچه غير شرك است و كفر، هر كه را خواهد بر سبيل تفضل، وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ: و هر كه شرك آرد به خدا در هر مرتبهاى از مراتب اربعه توحيديه، فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً: پس بتحقيق
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 576
گمراه شده از حق، گمراهى دور. يعنى در نهايت ضلالت افتاده، چه شرك، اعظم انواع ضلالت و ابعد از ثواب و استقامت است.
وجه تكرير آيه: در انوار گفته: تكرير اين آيه در اين سوره، جهت تأكيد يا به جهت قصه «طعمه» است. چنانچه بنا به قولى اين آيه در باره طعمه نازل شده. يا آنكه در آيه اولى ذكر «و من افترى» فرموده، زيرا متصل است به قصه اهل كتاب و منشأ شرك آنها نوعى از افترا باشد كه آن، دعوى تبنّى است بر خداوند متعال؛ و در اين آيه: وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً فرموده تا مبين گردد كه مشرك به خدا به هر قسمى، در نهايت ضلالت و غوايت خواهد بود.
تنبيه: بدان كه شرك بر دو قسم است:
اول: شرك جلى؛ و آن عبارت از اين است كه غير از ذات اقدس احديّت، ديگرى را هم مصدر امرى و منشأ اثرى داند، و چنان تصور كند كه از غير پروردگار هم كارى متمشى مىشود. پس اگر آن غير را عبادت كند، آن را شرك عبادت گويند، مثل عبادت نمودن بت و ستاره و ماه و آفتاب و غيره، خواه شكل باشد مثل صليب كه شكل دار كشيده عيسى عليه السّلام است به زعم نصارى و او را خاج مىگويند، و خواه از چيزى كه او را تراشيده باشند، و خواه شكل پيغمبر يا امام يا صورت مرشدى باشد، تمام شرك است.
دوم: شرك خفى؛ و آن عبارت از اين است كه اطاعت كند چيزى را كه رضاى الهى در آن نيست، مثل دنيا و مال و عيال و اطفال و هواى نفس و ريا و غيره، اينها هم به منزله شرك است. پس شخص عاقل موحد، بايد كمال بصيرت و دقت نظر را در رفتار و گفتار و حركات و سكنات خود داشته باشد كه شايبه شركى در آن راه نيابد. اما زيارت خانه خدا يعنى كعبه معظمه و مشاهد مشرفه ائمه هدى و توسل و تمسك به ذيل عنايت اهل بيت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، شرك عبادتى نيست، زيرا خداوند تعالى اذن به زيارت و امر به توسل ايشان نموده، پس در حقيقت طاعت الهى است نه غير.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 577
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116)
ترجمه
همانا خدا نمىآمرزد آنكه شرك آورده شود باو و مىآمرزد آنچه كمتر از اين است از براى هر كس ميخواهد و هر كه شرك آورد بخدا پس بتحقيق گمراه شد گمراهى دورى..
تفسير
در اوائل اين سوره بيان شد و در اين مقام بنظر حقير براى تطبيق با بشير ذكر شده است و معلوم است كه شرك بخدا گمراهى است كه در نهايت بعد از حق است و بعضى تكرار آيه را براى تأكيد دانستهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنَّ اللّهَ لا يَغفِرُ أَن يُشرَكَ بِهِ وَ يَغفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَن يَشاءُ وَ مَن يُشرِك بِاللّهِ فَقَد ضَلَّ ضَلالاً بَعِيداً (116)
محققا خدا نميآمرزد اينكه كسي شرك باو آورد و اما غير مشرك را ميآمرزد هر که را بخواهد و كسي که شرك بخدا آورد گمراه ميشود بگمراهي بسيار دور.
اينکه آيه شريفه ارجي آيات قرآني است يعني بيشتر اميدواري دارد زيرا جمله إِنَّ اللّهَ لا يَغفِرُ أَن يُشرَكَ بِهِ مسلما در موردي است که مشرك تائب نشود و با حال شرك از دنيا برود زيرا اگر تائب شد و دست از شرك برداشت مسلما مورد مغفرت الهي است پس جمله وَ يَغفِرُ ما دُونَ ذلِكَ غير مشرك هر که باشد و هر چه باشد مورد مغفرت هست و لو بيتوبه از دنيا برود غاية الامر كساني که در حكم مشرك هستند از ارباب ضلالت و مخالفين ائمه اطهار حكم مشرك را دارند در عدم قابليت مغفرت
(و من جحدكم كافر و من حاربكم مشرك و من رد عليكم فهو في اسفل درك الجحيم)
زيارت جامعه.
لِمَن يَشاءُ تعليق بر مشيت براي اينست که اگر مغفرت او موافق حكمت و مصلحت و حسن است البته ميآمرزد و اگر بر خلاف حسن است و قابل تفضل نيست نميآمرزد و مكرر گفتهايم و بادله قطعيه ثابت و محقق است که مؤمن اگر با ايمان از دنيا برود مورد مغفرت و تفضل و شفاعت خواهد بود و عمده خطر معاصي اينست که
جلد 5 - صفحه 209
باعث سلب ايمان شود حين الموت.
وَ مَن يُشرِك بِاللّهِ چه شرك در ذات باشد مثل إبن كمونه يا شرك در صفات مثل اشاعره يا شرك در افعال مثل مفرضه يا شرك در عبادت مثل عبده اصنام فَقَد ضَلَّ ضَلالًا بَعِيداً زيرا مشرك از قدم اول که توحيد باشد از جاده مستقيم منحرف شده تا قدم آخر و هر چه برود دورتر گردد.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- شرک، انحراف و لغزش غیر قابل آمرزش (إنّ اللّه لا یغفر ان یشرک به)
۲- هر گناهى، کمتر از شرک، قابل آمرزش و مغفرت (و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء) کلمه «دون» به معناى کمتر و پایینتر است.
۳- گناه در حد شرک، قابل آمرزش نیست. (إنّ اللّه لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک) کلمه «دون» به معناى کمتر و پایینتر است. بنابراین اگر گناهى در حد شرک باشد قابل آمرزش نیست.
۴- آمرزش گناهان، منوط به مشیت خداوند است. (و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء)
۵- شرک به خدا از بزرگترین گناهان (إنّ اللّه لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک)
۶- دشمنى و مخالفت با رسول خدا (ص) و شکستن وحدت جامعه ایمانى، شرک است. (و من یشاقق الرسول ... إنّ اللّه لا یغفر ان یشرک به) اگر جمله «ان اللّه لایغفر ...» بیانگر علت «نصله جهنم» باشد، اشاره به این معنا خواهد داشت که مخالفت و دشمنى با رسول خدا (ص) و برهم زدن وحدت جامعه ایمانى، نوعى شرک به خداست.
۷- گنهکار باید بیمناک از گناه خویش و امیدوار به مغفرت الهى باشد. (إنّ اللّه ... و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء) خداوند با اشاره به اینکه آمرزش گناهان حتمى نخواهد بود و تنها مشیت الهى آن را رقم خواهد زد، خواسته است انسانها را از یکسو امیدوار به رحمت و آمرزش کند (رجاء) و از سوى دیگر آنان را نسبت به گناهان بیمناک سازد (خوف).
۸- مشرکان و گناهکارانى که آمرزیده نشوند، به عذاب دوزخ گرفتار خواهند شد. (نصله جهنم ... إنّ اللّه لا یغفر ان یشرک به) بنابر اینکه جمله «ان اللّه ...» بیانگر علت «نصله جهنم»باشد، معلوم مى شود که نجات از جهنم یا سقوط در آن، در گرو آمرزش و عدم آمرزش گناهان است.
۹- گنهکارانى که خود را به شرک نیالوده اند، باید امیدوار به مغفرت الهى باشند. (و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء)
۱۰- مشرک به خدا، در پست ترین مراحل گمراهى و ضلالت (و من یشرک باللّه فقد ضل ضللا بعیداً)
۱۱- ضلالت و گمراهى، داراى مراتب (و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء و من یشرک باللّه فقد ضل ضللا بعیداً)
موضوعات مرتبط
- آمرزش: موجبات آمرزش ۴
- اختلاف: گناه اختلاف افکنى ۶
- انحراف: موارد انحراف ۱
- ترس: از گناه ۷
- جهنّم: عذاب جهنّم ۸
- خدا: امیدوارى به آمرزش خدا ۷، ۹ ; مشیّت خدا ۴
- شرک: کیفر شرک ۱ ; گناه شرک ۱، ۲، ۳، ۵ ; موارد شرک ۶
- گمراهى: مراتب گمراهى ۱۰، ۱۱
- گناه: آمرزش گناه ۲، ۳، ۴ ; گناه کبیره ۵
- گناهکاران: آمرزش گناهکاران ۹ ; کیفر گناهکاران ۸
- محمّد (ص): دشمنى با محمّد (ص) ۶
- مشرکان: کیفر مشرکان ۸ ; گمراهى مشرکان ۱۰