النساء ٨٧: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۳#link1 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۵_بخش۳#link1 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۰#link42 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۴_بخش۳۰#link42 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً «87» | |||
خداوند كه معبودى جز او نيست، همه شما را در روز قيامت كه هيچ شكّى در آن نيست جمع مىكند، و راستگوتر از خدا در سخن كيست؟ | |||
===پیام ها=== | |||
1- مبدأ و معاد هر دو به دست خداى يكتاست. اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ ... | |||
2- قيامت روز جمع شدن همه براى حسابرسى است، پس بايد در راه جلب رضاى او كوشيد وتنها او را پرستيد. «لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ» | |||
3- با آن همه دلايل بر معاد (مثل عدالت خدا، حكمت او، نشانههاى رستاخيز در طبيعت و حيات آن پس از مرگ در زمستان، خواب و بيدارى، تجديد سلولهاى بدن و ...) جايى براى ترديد در قيامت نيست. «لا رَيْبَ» | |||
جلد 2 - صفحه 124 | |||
4- هرجا كه غفلت بيشتر باشد، مربّى بايد هشدارهاى قاطعترى دهد. (نشانههاى تأكيد در آيه: حرف لام، نون تأكيد ثقيله، جمله «لا رَيْبَ» و «أَصْدَقُ حَدِيثاً»، همه به خاطر غفلت انسان از قيامت است.) | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً (87) | |||
بعد از امر و نهى بندگان، بيان مبدأ و معاد را فرمايد كه معبود به حق و خداوند مطلق؛ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: ذات اقدس اللّه است، نيست هيچ معبودى مستحق پرستش و عبادت، مگر ذات احديت حق سبحانه كه مستجمع تمام صفات كماليه و منزه از كليه نقايص مىباشد. شريك و نظير و مثل و مانندى ندارد. | |||
قادر ازلى، عالم ابدى، حى احدى، موجود سرمدى، مريد كاره، سميع بصير، مدرك صمدى. لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ: هر آينه البته البته خداى متعال همه شما را جمع فرمايد در روز قيامت، كه هيچ شكى در آن روز يا در جمع شما نيست، يعنى از شدت وضوح آيات داله بر قيامت و حشر و نشر قابل تشكيك نيست. يا هر آينه البته خداوند جمع فرمايد شما را در قبور تا روز قيامت كه برانگيزد و حشر نمايد شما را از قبور تا به عرصه قيامت، براى محاسبه حاضر شويد. وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً: و كيست صادقتر از خداى تعالى در قول و وعد، يعنى نيست از او راستگوتر، و ابدا كذب در ساحت قدسش راه نيست؛ زيرا نقص، و ذات احديت منزّه از نقايص است. پس احدى | |||
---- | |||
«1» نور الثقلين، جلد 1، صفحه 526، حديث 459. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 531 | |||
اصدق از حق تعالى نباشد، چه كذب در خبر او محال است. | |||
رفع شبهه: اگر كسى گويد چگونه بدن انسان كه خاك يا جزء حيوانى شده ثانيا عود كند. | |||
جواب: اوّلا- قادر على الاطلاق، به قدرت كامله، احيا فرمايد اجزائى را كه صورت خاكى پيدا نموده، مانند ايجاد نشأه اولى كه از او اثرى در عالم وجود نبود و به ابداع الهى لباس وجود دارا شد. همچنين ثانيا به اراده محضه سبحانى، عود دهد او را بدون زياده و نقصان، مانند خشت خراب شدهاى كه ثانيا به حالت اول برگردانند كه خاك خشت دومى، عين اول، و اصل و ماده هر دو يكى است، لكن صورت كه امر اعتبارى است، دو تا مىباشد. | |||
ثانيا- آنكه خاك يا مأكول شده، جزء فضلى است، نه اصلى، و آن به حالت خود باقى و مبدء حشر گردد. چنانچه در «كافى» از حضرت صادق عليه السّلام سؤال كنند از متلاشى شدن انسان، فرمود: بلى، تا آنكه باقى نماند گوشتى و استخوانى، مگر طينتى كه از او خلق شده. بدرستى كه آن طينت مستديره باقى ماند در قبر تا اينكه خلق مىشود انسان از او، همچنانكه ابتدا خلق شد، «1» يعنى چون اراده الهى به بعث اجساد تعلق گيرد، ثانيا همان نقطه مستديره به حالت نطفه، بعد علقه، بعد مضغه، بعد لحم، بعد عظام برمىگردد تا به تدريج مىرسد به حال اوليه موت، و به نفخه احياى اسرافيل يك مرتبه زنده و محشور گردد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً (87) | |||
ترجمه | |||
خدا نيست معبودى مگر او هراينه جمع ميكند البته شما را تا روز قيامت نيست شكى در آن و كيست راستگوتر از خدا در گفتار.. | |||
تفسير | |||
معبود بحق منحصر در ذات احديّت است كه از اول دنيا جمع ميكند تمام مخلوق را تا روز قيامت كه سر از قبور بدر آرند و براى حساب بر پا خيزند و ببراهين عقليه ثابت شده و جاى شك و شبهه نيست و خداوند در كتب سماوى و بلسان انبياء عظام بچنين روزى تصريح فرموده و كسى راستگوتر از خداوند نيست پس نبايد از ظواهر كتب سماوى و فرمايش انبياء عدول نمود و براى معاد تاويلاتى كرد و بايد اطاعت اوامر و نواهى او را نمود تا در چنين روزى كه ميعاد الهى است خداوند بوعده خود وفا فرموده ما را ببهشت عنبر سرشت ببرد و از عذاب ابدى مأمون فرمايد انشاء اللّه تعالى. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَيَجمَعَنَّكُم إِلي يَومِ القِيامَةِ لا رَيبَ فِيهِ وَ مَن أَصدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثاً (87) | |||
خدايي که نيست خدايي جز او هر اينه جمع ميفرمايد شما را براي روز قيامت که هيچگونه قابل شك و ريب نيست در روز بازگشت و كيست راستگوتر در حديث از خدا. | |||
تفسير جملات اينکه آيه در طي آيات متكثره بيان شده احتياج بتكرار نيست فقط بطور خلاصه متذكر ميشويم اللّهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ مفاد كلمه توحيد است که دلالت بر جميع مراتب توحيد از توحيد ذاتي، صفاتي، عبادتي، افعالي و نظري دارد بدلالة مطابقي و التزامي بلكه بدلالة اقتضايي بر جميع عقائد حقه و اصول مذهب و احكام دين دارد، بعلاوه اينکه جمله بواسطه تقديم كلمه (اللّه) و تعبير بكلمه (هو) که دلالت بر مقام غيب الغيوبي دارد دلالتش قويتر و تأكيدش بيشتر است چنانچه كلمه (ليجمعنكم) بواسطه لام تأكيد و نون تأكيد که كانه خداوند قسم ياد ميفرمايد که جميع شما را البته خواهد جمع فرمود، دلالتش بر ثبوت و تحقق يوم القيمه بيشتر است. | |||
و كلمه إِلي يَومِ القِيامَةِ در مقام بيان حكمت و غرض است نفرموده في يوم القيمة كانه ميفرمايد که غرض از جمع آوري شما براي قيامت و رسيدگي | |||
جلد 5 - صفحه 158 | |||
بحساب و پاداش اعمال و جزاي حسنات و سيئات است و اينکه موضوع (لا رَيبَ فِيهِ) است که ريب بمعني شك بيجا است يعني قابل شك نيست و ادله بر ثبوتش بسيار است و اقواي تمام ادله خبر دادن خداوند است وَ مَن أَصدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثاً چون كذب قبيح است و محال است از او صادر شود حتي صدق حديث از صفات بارزه انسان است و منسوب بامير المؤمنين است که فرمود مقام قربي که نزد رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم پيدا كرده براي صدق حديث و اداء امانت بوده، و در خبر است که نگاه نكنيد بكساني که نماز ميخوانند و روزه ميگيرند خوبي انسان بصدق حديث و اداء امانت است، بعلاوه دليل عقلي بر معاد اينست که اگر معاد نباشد ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام بلكه خلقت بشر لغو ميشود، و اگر معاد نباشد فرق بين مؤمن و كافر و معاند و بين مطيع و عاصي و بين ظالم و مظلوم گذارده نميشود و اينکه قبيح است و از خدا فعل لغو و قبيح صادر نميشود. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۵
ترجمه
النساء ٨٦ | آیه ٨٧ | النساء ٨٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَدِیثاً»: سخن. تمییز است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً «87»
خداوند كه معبودى جز او نيست، همه شما را در روز قيامت كه هيچ شكّى در آن نيست جمع مىكند، و راستگوتر از خدا در سخن كيست؟
پیام ها
1- مبدأ و معاد هر دو به دست خداى يكتاست. اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ ...
2- قيامت روز جمع شدن همه براى حسابرسى است، پس بايد در راه جلب رضاى او كوشيد وتنها او را پرستيد. «لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ»
3- با آن همه دلايل بر معاد (مثل عدالت خدا، حكمت او، نشانههاى رستاخيز در طبيعت و حيات آن پس از مرگ در زمستان، خواب و بيدارى، تجديد سلولهاى بدن و ...) جايى براى ترديد در قيامت نيست. «لا رَيْبَ»
جلد 2 - صفحه 124
4- هرجا كه غفلت بيشتر باشد، مربّى بايد هشدارهاى قاطعترى دهد. (نشانههاى تأكيد در آيه: حرف لام، نون تأكيد ثقيله، جمله «لا رَيْبَ» و «أَصْدَقُ حَدِيثاً»، همه به خاطر غفلت انسان از قيامت است.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً (87)
بعد از امر و نهى بندگان، بيان مبدأ و معاد را فرمايد كه معبود به حق و خداوند مطلق؛ اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا هُوَ: ذات اقدس اللّه است، نيست هيچ معبودى مستحق پرستش و عبادت، مگر ذات احديت حق سبحانه كه مستجمع تمام صفات كماليه و منزه از كليه نقايص مىباشد. شريك و نظير و مثل و مانندى ندارد.
قادر ازلى، عالم ابدى، حى احدى، موجود سرمدى، مريد كاره، سميع بصير، مدرك صمدى. لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ: هر آينه البته البته خداى متعال همه شما را جمع فرمايد در روز قيامت، كه هيچ شكى در آن روز يا در جمع شما نيست، يعنى از شدت وضوح آيات داله بر قيامت و حشر و نشر قابل تشكيك نيست. يا هر آينه البته خداوند جمع فرمايد شما را در قبور تا روز قيامت كه برانگيزد و حشر نمايد شما را از قبور تا به عرصه قيامت، براى محاسبه حاضر شويد. وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً: و كيست صادقتر از خداى تعالى در قول و وعد، يعنى نيست از او راستگوتر، و ابدا كذب در ساحت قدسش راه نيست؛ زيرا نقص، و ذات احديت منزّه از نقايص است. پس احدى
«1» نور الثقلين، جلد 1، صفحه 526، حديث 459.
تفسير اثنا عشرى، ج2، ص: 531
اصدق از حق تعالى نباشد، چه كذب در خبر او محال است.
رفع شبهه: اگر كسى گويد چگونه بدن انسان كه خاك يا جزء حيوانى شده ثانيا عود كند.
جواب: اوّلا- قادر على الاطلاق، به قدرت كامله، احيا فرمايد اجزائى را كه صورت خاكى پيدا نموده، مانند ايجاد نشأه اولى كه از او اثرى در عالم وجود نبود و به ابداع الهى لباس وجود دارا شد. همچنين ثانيا به اراده محضه سبحانى، عود دهد او را بدون زياده و نقصان، مانند خشت خراب شدهاى كه ثانيا به حالت اول برگردانند كه خاك خشت دومى، عين اول، و اصل و ماده هر دو يكى است، لكن صورت كه امر اعتبارى است، دو تا مىباشد.
ثانيا- آنكه خاك يا مأكول شده، جزء فضلى است، نه اصلى، و آن به حالت خود باقى و مبدء حشر گردد. چنانچه در «كافى» از حضرت صادق عليه السّلام سؤال كنند از متلاشى شدن انسان، فرمود: بلى، تا آنكه باقى نماند گوشتى و استخوانى، مگر طينتى كه از او خلق شده. بدرستى كه آن طينت مستديره باقى ماند در قبر تا اينكه خلق مىشود انسان از او، همچنانكه ابتدا خلق شد، «1» يعنى چون اراده الهى به بعث اجساد تعلق گيرد، ثانيا همان نقطه مستديره به حالت نطفه، بعد علقه، بعد مضغه، بعد لحم، بعد عظام برمىگردد تا به تدريج مىرسد به حال اوليه موت، و به نفخه احياى اسرافيل يك مرتبه زنده و محشور گردد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا رَيْبَ فِيهِ وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ حَدِيثاً (87)
ترجمه
خدا نيست معبودى مگر او هراينه جمع ميكند البته شما را تا روز قيامت نيست شكى در آن و كيست راستگوتر از خدا در گفتار..
تفسير
معبود بحق منحصر در ذات احديّت است كه از اول دنيا جمع ميكند تمام مخلوق را تا روز قيامت كه سر از قبور بدر آرند و براى حساب بر پا خيزند و ببراهين عقليه ثابت شده و جاى شك و شبهه نيست و خداوند در كتب سماوى و بلسان انبياء عظام بچنين روزى تصريح فرموده و كسى راستگوتر از خداوند نيست پس نبايد از ظواهر كتب سماوى و فرمايش انبياء عدول نمود و براى معاد تاويلاتى كرد و بايد اطاعت اوامر و نواهى او را نمود تا در چنين روزى كه ميعاد الهى است خداوند بوعده خود وفا فرموده ما را ببهشت عنبر سرشت ببرد و از عذاب ابدى مأمون فرمايد انشاء اللّه تعالى.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ لَيَجمَعَنَّكُم إِلي يَومِ القِيامَةِ لا رَيبَ فِيهِ وَ مَن أَصدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثاً (87)
خدايي که نيست خدايي جز او هر اينه جمع ميفرمايد شما را براي روز قيامت که هيچگونه قابل شك و ريب نيست در روز بازگشت و كيست راستگوتر در حديث از خدا.
تفسير جملات اينکه آيه در طي آيات متكثره بيان شده احتياج بتكرار نيست فقط بطور خلاصه متذكر ميشويم اللّهُ لا إِلهَ إِلّا هُوَ مفاد كلمه توحيد است که دلالت بر جميع مراتب توحيد از توحيد ذاتي، صفاتي، عبادتي، افعالي و نظري دارد بدلالة مطابقي و التزامي بلكه بدلالة اقتضايي بر جميع عقائد حقه و اصول مذهب و احكام دين دارد، بعلاوه اينکه جمله بواسطه تقديم كلمه (اللّه) و تعبير بكلمه (هو) که دلالت بر مقام غيب الغيوبي دارد دلالتش قويتر و تأكيدش بيشتر است چنانچه كلمه (ليجمعنكم) بواسطه لام تأكيد و نون تأكيد که كانه خداوند قسم ياد ميفرمايد که جميع شما را البته خواهد جمع فرمود، دلالتش بر ثبوت و تحقق يوم القيمه بيشتر است.
و كلمه إِلي يَومِ القِيامَةِ در مقام بيان حكمت و غرض است نفرموده في يوم القيمة كانه ميفرمايد که غرض از جمع آوري شما براي قيامت و رسيدگي
جلد 5 - صفحه 158
بحساب و پاداش اعمال و جزاي حسنات و سيئات است و اينکه موضوع (لا رَيبَ فِيهِ) است که ريب بمعني شك بيجا است يعني قابل شك نيست و ادله بر ثبوتش بسيار است و اقواي تمام ادله خبر دادن خداوند است وَ مَن أَصدَقُ مِنَ اللّهِ حَدِيثاً چون كذب قبيح است و محال است از او صادر شود حتي صدق حديث از صفات بارزه انسان است و منسوب بامير المؤمنين است که فرمود مقام قربي که نزد رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم پيدا كرده براي صدق حديث و اداء امانت بوده، و در خبر است که نگاه نكنيد بكساني که نماز ميخوانند و روزه ميگيرند خوبي انسان بصدق حديث و اداء امانت است، بعلاوه دليل عقلي بر معاد اينست که اگر معاد نباشد ارسال رسل و انزال كتب و جعل احكام بلكه خلقت بشر لغو ميشود، و اگر معاد نباشد فرق بين مؤمن و كافر و معاند و بين مطيع و عاصي و بين ظالم و مظلوم گذارده نميشود و اينکه قبيح است و از خدا فعل لغو و قبيح صادر نميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- خداوند، تنها معبود شایسته پرستش (اللّه لا اله الّا هو)
۲- قیامت، پایان گردآورى انسانها از سوى خداوند (لیجمعنّکم الى یوم القیمة)
۳- قیامت، روز گردآورى تمامى انسانها (لیجمعنّکم الى یوم القیمة) بر اساس این احتمال که «الى» به معنى «فى» باشد ; چنانچه برخى از مفسران اظهار داشته اند.
۴- قیامت، روز حسابرسى اعمال از سوى خداوند (انّ اللّه کان على کلّ شىء حسیبا ... لیجمعنّکم الى یوم القیمة)
۵- خداوند یگانه، تنها حاکم در عرصه قیامت (اللّه لا اله الّا هو لیجمعنّکم الى یوم القیمة)
۶- یگانگى خداوند، مقتضى برپایى قیامت و حسابرسى اعمال* (انّ اللّه کان على کلّ شىء حسیبا. اللّه لا اله الّا هو لیجمعنّکم الى یوم القیمة) توصیف خداوند به یگانگى و آنگاه بیان برپایى قیامت از سوى او، مى تواند اشاره به این معنا باشد که یگانگى خداوند دلیل برپایى قیامت از سوى اوست.
۷- روز قیامت، حتمى و تردیدناپذیر (لیجمعنّکم الى یوم القیمة لا ریب فیه) در برداشت فوق جمله «لا ریب فیه» به معناى «لا ریب فى وقوعه» گرفته شده است ; یعنى وقوع و تحقق چنین روزى حتمى و تردیدناپذیر است.
۸- هیچکس از خداوند راستگوتر نیست. (و من اصدق من اللّه حدیثا)
۹- راستگویى، از ارزشها و ملاکهاى فضیلت و کمال است. (و من اصدق من اللّه حدیثا) توصیف خداوند به راستگوترین راستگویان، دلالت بر ارزش والاى راستگویى دارد.
۱۰- توجّه به الوهیت و کمال مطلق بودن خداوند، موجب پذیرش خبرهاى او و اعتقاد به راستى آنها (و من اصدق من اللّه حدیثا) تکیه بر اسم جلاله «اللّه» با وجود اینکه مى توانست با ضمیر از آن یاد شود، اشاره به این معناست که الوهیّت، ملازم حقانیّت تمامى اخبار اوست. یعنى چون «اللّه» است و کمال مطلق، اَخبار او با واقع مطابقت دایمى دارد.
۱۱- توجه به راستگویى مطلق خداوند، برطرف کننده هر گونه تردید در تحقق قیامت (لیجمعنّکم الى یوم القیمة لا ریب فیه و من اصدق من اللّه حدیثا)
موضوعات مرتبط
- ارزش: ملاک ارزش ۹
- انسان: ها در قیامت ۲، ۳
- توحید: ذاتى ۶ ; توحید عبادى ۱
- جهانخبینى: و ایدئولوژى ۱۰
- خدا: اختصاصات خدا ۱، ۸ ; الوهیّت خدا ۱۰ ; حاکمیّت خدا ۵ ; حسابرسى خدا ۴ ; صداقت خدا ۸، ۱۰، ۱۱ ; کمال خدا ۱۰
- ذکر: آثار ذکر ۱۰، ۱۱
- شبهه: عوامل رفع شبهه ۱۱
- صداقت: ارزش صداقت ۹
- عمل: حسابرسى عمل ۴، ۶
- قیامت: اجتماع در قیامت ۲، ۳ ; حاکم قیامت ۵ ; حتمیّت قیامت ۷، ۱۱ ; حسابرسى در قیامت ۴ ; ویژگى قیامت ۲، ۳
- معبود: با ارزش ۱