البقرة ٨٤: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[البقرة ٥٤ | وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا...]] (۲) | [[البقرة ٥٤ | وَ إِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا...]] (۲) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۶.</ref> | |||
«شیخ طوسی» گوید: بعضى از مفسرين گويند كه اين آيه درباره يهود بنىقريظه و بنىالنضير نازل شده زيرا خداوند در كتاب تورات خونريزى را حرام كرده بود و به آنان دستور داده بود كه اسيران را وانگذارند تا اين كه كشته نشوند و بر كسى چيره نشده و او را اخراج ننمايند ولى آنها برخلاف دستور كتاب رفتار كرده بودند.<ref> چنان كه در آيه بعد بيان ميفرمايد.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link339 | آيات ۸۳ ۸۸ بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link339 | آيات ۸۳ ۸۸ بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link340 | وجه تغيير سياق آيات از غيبت به خطاب]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link340 | وجه تغيير سياق آيات از غيبت به خطاب]] | ||
خط ۳۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link342 | بحث روايتى (شاملرواياتى در ذيل ((وقلوا للناس حسنا)))]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۸#link342 | بحث روايتى (شاملرواياتى در ذيل ((وقلوا للناس حسنا)))]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link306 | آيه ۸۳ - ۸۶]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link306 | آيه ۸۳ - ۸۶]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link307 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link307 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۴۶: | خط ۵۹: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link312 | ۲ تبعيض در احكام خدا و انگيزه آن]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link312 | ۲ تبعيض در احكام خدا و انگيزه آن]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link313 | ۳ برنامهاى براى زنده ماندن ملتها]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۷۳#link313 | ۳ برنامهاى براى زنده ماندن ملتها]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«84» وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ | |||
و (بياد آريد) هنگامى كه از شما پيمان گرفتيم، خونهاى يكديگر را نريزيد و همديگر را از سرزمين خود بيرون نكنيد، پس شما (به اين پيمان) اقرار كرديد و خود بر آن گواه هستيد. | |||
===نکته ها=== | |||
شايد مراد از ميثاق بنىاسرائيل دربارهى احترام به خون مردم، آيه 32 سوره مائده باشد كه مىفرمايد: بر بنىاسرائيل نوشتيم كه هر كس شخصى را بدون دليل و از روى فساد در زمين بكشد، گويا همه مردم را كشته است. | |||
جلد 1 - صفحه 151 | |||
حقّ حيات، اوّلين حقّ براى هر انسان است و قتل نفس از گناهان كبيره مىباشد. همچنان كه در سورهى مائده آيه 32 كشتن يك نفر را بدون هيچ جرمى برابر با كشتن همه مردم شمرده است. امام باقر عليه السلام فرمود: تمام گناهان مقتول به گردن قاتل مىافتد. «1» و نيز در حديث آمده است: اگر اهل آسمانها و زمين در قتل يك نفر مؤمن شريك شوند، همه به دوزخ مىافتند. «2» | |||
روش طاغوتها آن است كه براى محكم كردن پايگاه خود، قلعهها و كاخها بنا مىكنند و مردم را آواره كرده و مورد آزار و هتك حرمت قرار مىدهند. در حالى كه حتّى بستانكار حقّ ندارد، بدهكار را مجبور به فروش خانه خود نمايد. و اگر شخصى در مسجد براى خود جاى بگيرد، كسى حقّ ندارد در آنجا نماز بخواند. و هر كس زودتر از ديگرى مكانى را براى كار يا عبادت يا كشاورزى انتخاب نمود، در اولويّت قرار مىگيرد و احدى حقّ مزاحمت ندارد. | |||
انتقاد از يهوديان زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه در جمله «أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ» به چشم مىخورد به خاطر عملكرد نياكانشان است. آرى، هركس به كار شخصى يا قومى مربوط به زمانهاى گذشته يا آينده راضى باشد، شريك در آن قلمداد مىشود. | |||
===پیام ها=== | |||
1- براى اطمينان از انجام كارهاى مهم، سفارش و فرمان كافى نيست، ميثاق و تعهّد لازم است. «أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ» | |||
2- امنيّت جان و وطن، سفارش خداوند و مكاتب الهى است. «لا تَسْفِكُونَ، لا تُخْرِجُونَ» | |||
3- علاقه به وطن، يك حقّ فطرى و طبيعى است و سلب اين حقّ، ظلم آشكار است. «وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ» | |||
4- جامعه به منزلهى پيكرى واحد است كه افراد آن، اعضاى اين پيكرند. | |||
---- | |||
«1». ميزان الحكمه و ثواب الاعمال ص 328. | |||
«2». ميزان الحكمه و وسائل، ج 19، ص 8. | |||
جلد 1 - صفحه 152 | |||
«دِماءَكُمْ، أَنْفُسَكُمْ» «1» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (84) | |||
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ: و ياد بياوريد اى بنى اسرائيل زمانى را كه فراگرفتيم پيمان شما را از اسلاف شما، و بر آنها عهد بستيم كه: لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ: نريزيد خونهاى هم دينان خود را كه به منزله نفس شما هستند در اتحاد ديانت و ايمان، وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ: و بيرون نكنيد هم دينان خود را از شهرهايتان. حاصل آنكه متعرض هم دينان خود نشويد به كشتن و اخراج از وطن؛ يا مرتكب نشويد چيزى را كه موجب قتل و اخراج شما گردد از شهر خود؛ يا بجا نياوريد فعلى را كه موجب عقوبت اخروى و عذاب دائمى گردد، زيرا قتل حقيقى اين است. و مرتكب نشويد امرى را كه منع سازد شما را از سعادت ابدى و نعيم اخروى، زيرا اخراج و جلاى حقيقى همين باشد. ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ: پس اقرار كرديد قبول ميثاق را و به لزوم آن معترف شديد، وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ: و حال آنكه شما گواهى مىدهيد بر آن. | |||
بعد از آن در بيان شكستن پيمان آنها مىفرمايد: | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 191 | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (84) | |||
ترجمه | |||
و هنگاميكه گرفتيم پيمان شما را كه مريزيد خونهاى خودتان را و بيرون نكنيد خودهاتان را از خانههاتان پس اقرار كرديد و شما گواهى | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 131 | |||
مىدهيد.. | |||
تفسير | |||
و ياد آوريد اى بنى اسرائيل وقتى را كه گرفتيم عهد محكم از پيشينيان شما و از هر كس برسد باو خبرى از اين عهد از اخلافشان كه شما هستيد كه مريزيد بعضى خون بعضى را و بيرون نكنيد بعضى، بعضى را از خانههاشان پس اقرار كرديد شما باين ميثاق چنانچه پيشينيان شما اقرار كردند و ملتزم شديد چنانچه ملتزم شدند و شما شهادت ميدهيد باين عهد و ميثاق بر پيشينيانتان و خودتان و تخلف مينمائيد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذ أَخَذنا مِيثاقَكُم لا تَسفِكُونَ دِماءَكُم وَ لا تُخرِجُونَ أَنفُسَكُم مِن دِيارِكُم ثُمَّ أَقرَرتُم وَ أَنتُم تَشهَدُونَ (84) | |||
و ياد كنيد زماني را که از شما پيمان گرفتيم که خون يكديگر را نريزيد و برادران ديني خود را از خانههايشان بيرون نكنيد يعني يكديگر را نفي بلد نكنيد، پس شما اعتراف نموديد در حالي که بآن گواهي ميدهيد. | |||
(وَ إِذ أَخَذنا مِيثاقَكُم) عطف بآيه سابقه است و جمله لا تسفكون دمائكم خبريه و بمعني نهي است و سفك دم بمعني ريختن خون است که قتل نفس باشد و معني جمله اينست که خون يكديگر را نريزيد نه اينكه خودكشي نكنيد چنانچه مفاد جمله دوم نيز اينست که يكديگر را نفي بلد نكنيد و تعبير با نفس | |||
---- | |||
1- مجلد اول ص 150- 240 | |||
جلد 2 - صفحه 85 | |||
براي تأكيد در نهي است و براي آنكه اينها امة واحد و فرزندان يك پدر بودند، و قتل نفس مؤمن يكي از گناهان بسيار بزرگ است در قرآن مجيد ميفرمايد وَ مَن يَقتُل مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً«1» و نيز ميفرمايد مِن أَجلِ ذلِكَ كَتَبنا عَلي بَنِي إِسرائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفساً بِغَيرِ نَفسٍ أَو فَسادٍ فِي الأَرضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِيعاً«2» و اخبار در عقوبت قتل نفس نيز بسيار است از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده که بمرتكب قتل نفس گفته ميشود « | |||
3» مت اي ميتة ان شئت يهوديا و ان شئت نصرانيا و ان شئت مجوسيا»« | |||
و از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده که فرمود: | |||
جميع گناهان مقتول بر قاتل ثابت ميگردد و مقتول از گناه بري ميشود و اشاره بهمين معني دارد«4» آيه شريفه أَن تَبُوءَ بِإِثمِي وَ إِثمِكَ فَتَكُونَ مِن أَصحابِ النّارِ«5» و از پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده که فرمود: « | |||
6» لو ان اهل السموات و الارض اشتركوا في دم مؤمن لاكبهم اللّه جميعا في النار»« | |||
و غير اينها از اخبار ديگر، و مثل قتل نفس است اعانت قاتل بر قتل يا رضاي بقتل، و اشدّ از قتل نفس اضلال و اغواء مردم است چنانچه هدايت و ارشاد آنها نيز اعظم مراتب احياء است و آيه شريفه مَن قَتَلَ نَفساً الاية وَ مَن أَحياها باين معني نيز تفسير شده است«7» وَ لا تُخرِجُونَ أَنفُسَكُم مِن دِيارِكُم و يكديگر را از شهر و مسكن خود خارج نكنيد و همين که بعضي بقدرت و سلطنت رسيدند ملك و خانه ضعيفان و | |||
---- | |||
1- سورة النساء آيه 95 | |||
[.....] | |||
2- سورة المائده آيه 34 | |||
3- سفينه جلد دوم ص 407 | |||
4- سفينه جلد دوم ص 407 | |||
5- سورة مائده آيه 33 | |||
6- سفينه ص 407 | |||
7- حديث حمران از حضرت باقر (ع) در سفينه جلد دوم ص 407 | |||
جلد 2 - صفحه 86 | |||
ناتوانان را بغصب نگيريد و از وطن و خانههايشان آنها را آواره نكنيد و اينکه عمل نيز از جنايات بزرگي است که معاصي بزرگ ديگري را هم در بر دارد مانند ظلم و آزار و تحقير و توهين و هتك احترام مؤمن که هر كدام عقوبات شديد و عواقب وخيمي دارد که در ذيل آيه شريفه يُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا شمّه از آنها را متذكر شديم«1» ثُمَّ أَقرَرتُم وَ أَنتُم تَشهَدُونَ شما با آن ميثاق اقرار نموديد و بر آن گواهي ميدهيد، ظاهر اينکه ميثاق غير از ساير احكام تورات بوده که تحريف و تبديل دادند و آن را انكار نمودند بلكه باين ميثاق اقرار و اعتراف دارند و بقرينه ثمّ که براي تراخي است ظاهرا اينکه خطاب متوجه يهود زمان نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بوده که باخذ اينکه ميثاق از اسلاف خود اقرار و اعتراف داشتهاند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
(آیه 84)- هفت: و به یاد آرید «هنگامی که از شما پیمان گرفتیم خون یکدیگر را نریزید» (وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ). | |||
8- «یکدیگر را از خانهها و کاشانههای خود بیرون نکنید» (وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ). | |||
9- چنانچه کسی در ضمن جنگ از شما اسیر شد، همه برای آزادی او کمک کنید، فدیه دهید و او را آزاد سازید- این ماده از پیمان از جمله أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ که بعدا خواهد آمد استفاده میشود. | |||
«شما به همه این مواد اقرار کردید و بر این پیمان گواه بودید» (ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۹
ترجمه
البقرة ٨٣ | آیه ٨٤ | البقرة ٨٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لا تَسْفِکُونَ»: نمیریزید. «دِمَآءَ»: جمع دَم، خونها. «دِیَار»: جمع دار، خانهها. سرزمینها.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: بعضى از مفسرين گويند كه اين آيه درباره يهود بنىقريظه و بنىالنضير نازل شده زيرا خداوند در كتاب تورات خونريزى را حرام كرده بود و به آنان دستور داده بود كه اسيران را وانگذارند تا اين كه كشته نشوند و بر كسى چيره نشده و او را اخراج ننمايند ولى آنها برخلاف دستور كتاب رفتار كرده بودند.[۳]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«84» وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ
و (بياد آريد) هنگامى كه از شما پيمان گرفتيم، خونهاى يكديگر را نريزيد و همديگر را از سرزمين خود بيرون نكنيد، پس شما (به اين پيمان) اقرار كرديد و خود بر آن گواه هستيد.
نکته ها
شايد مراد از ميثاق بنىاسرائيل دربارهى احترام به خون مردم، آيه 32 سوره مائده باشد كه مىفرمايد: بر بنىاسرائيل نوشتيم كه هر كس شخصى را بدون دليل و از روى فساد در زمين بكشد، گويا همه مردم را كشته است.
جلد 1 - صفحه 151
حقّ حيات، اوّلين حقّ براى هر انسان است و قتل نفس از گناهان كبيره مىباشد. همچنان كه در سورهى مائده آيه 32 كشتن يك نفر را بدون هيچ جرمى برابر با كشتن همه مردم شمرده است. امام باقر عليه السلام فرمود: تمام گناهان مقتول به گردن قاتل مىافتد. «1» و نيز در حديث آمده است: اگر اهل آسمانها و زمين در قتل يك نفر مؤمن شريك شوند، همه به دوزخ مىافتند. «2»
روش طاغوتها آن است كه براى محكم كردن پايگاه خود، قلعهها و كاخها بنا مىكنند و مردم را آواره كرده و مورد آزار و هتك حرمت قرار مىدهند. در حالى كه حتّى بستانكار حقّ ندارد، بدهكار را مجبور به فروش خانه خود نمايد. و اگر شخصى در مسجد براى خود جاى بگيرد، كسى حقّ ندارد در آنجا نماز بخواند. و هر كس زودتر از ديگرى مكانى را براى كار يا عبادت يا كشاورزى انتخاب نمود، در اولويّت قرار مىگيرد و احدى حقّ مزاحمت ندارد.
انتقاد از يهوديان زمان رسول اكرم صلى الله عليه و آله كه در جمله «أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ» به چشم مىخورد به خاطر عملكرد نياكانشان است. آرى، هركس به كار شخصى يا قومى مربوط به زمانهاى گذشته يا آينده راضى باشد، شريك در آن قلمداد مىشود.
پیام ها
1- براى اطمينان از انجام كارهاى مهم، سفارش و فرمان كافى نيست، ميثاق و تعهّد لازم است. «أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ»
2- امنيّت جان و وطن، سفارش خداوند و مكاتب الهى است. «لا تَسْفِكُونَ، لا تُخْرِجُونَ»
3- علاقه به وطن، يك حقّ فطرى و طبيعى است و سلب اين حقّ، ظلم آشكار است. «وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ»
4- جامعه به منزلهى پيكرى واحد است كه افراد آن، اعضاى اين پيكرند.
«1». ميزان الحكمه و ثواب الاعمال ص 328.
«2». ميزان الحكمه و وسائل، ج 19، ص 8.
جلد 1 - صفحه 152
«دِماءَكُمْ، أَنْفُسَكُمْ» «1»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (84)
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ: و ياد بياوريد اى بنى اسرائيل زمانى را كه فراگرفتيم پيمان شما را از اسلاف شما، و بر آنها عهد بستيم كه: لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ: نريزيد خونهاى هم دينان خود را كه به منزله نفس شما هستند در اتحاد ديانت و ايمان، وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ: و بيرون نكنيد هم دينان خود را از شهرهايتان. حاصل آنكه متعرض هم دينان خود نشويد به كشتن و اخراج از وطن؛ يا مرتكب نشويد چيزى را كه موجب قتل و اخراج شما گردد از شهر خود؛ يا بجا نياوريد فعلى را كه موجب عقوبت اخروى و عذاب دائمى گردد، زيرا قتل حقيقى اين است. و مرتكب نشويد امرى را كه منع سازد شما را از سعادت ابدى و نعيم اخروى، زيرا اخراج و جلاى حقيقى همين باشد. ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ: پس اقرار كرديد قبول ميثاق را و به لزوم آن معترف شديد، وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ: و حال آنكه شما گواهى مىدهيد بر آن.
بعد از آن در بيان شكستن پيمان آنها مىفرمايد:
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 191
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذْ أَخَذْنا مِيثاقَكُمْ لا تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَكُمْ مِنْ دِيارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (84)
ترجمه
و هنگاميكه گرفتيم پيمان شما را كه مريزيد خونهاى خودتان را و بيرون نكنيد خودهاتان را از خانههاتان پس اقرار كرديد و شما گواهى
جلد 1 صفحه 131
مىدهيد..
تفسير
و ياد آوريد اى بنى اسرائيل وقتى را كه گرفتيم عهد محكم از پيشينيان شما و از هر كس برسد باو خبرى از اين عهد از اخلافشان كه شما هستيد كه مريزيد بعضى خون بعضى را و بيرون نكنيد بعضى، بعضى را از خانههاشان پس اقرار كرديد شما باين ميثاق چنانچه پيشينيان شما اقرار كردند و ملتزم شديد چنانچه ملتزم شدند و شما شهادت ميدهيد باين عهد و ميثاق بر پيشينيانتان و خودتان و تخلف مينمائيد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذ أَخَذنا مِيثاقَكُم لا تَسفِكُونَ دِماءَكُم وَ لا تُخرِجُونَ أَنفُسَكُم مِن دِيارِكُم ثُمَّ أَقرَرتُم وَ أَنتُم تَشهَدُونَ (84)
و ياد كنيد زماني را که از شما پيمان گرفتيم که خون يكديگر را نريزيد و برادران ديني خود را از خانههايشان بيرون نكنيد يعني يكديگر را نفي بلد نكنيد، پس شما اعتراف نموديد در حالي که بآن گواهي ميدهيد.
(وَ إِذ أَخَذنا مِيثاقَكُم) عطف بآيه سابقه است و جمله لا تسفكون دمائكم خبريه و بمعني نهي است و سفك دم بمعني ريختن خون است که قتل نفس باشد و معني جمله اينست که خون يكديگر را نريزيد نه اينكه خودكشي نكنيد چنانچه مفاد جمله دوم نيز اينست که يكديگر را نفي بلد نكنيد و تعبير با نفس
1- مجلد اول ص 150- 240
جلد 2 - صفحه 85
براي تأكيد در نهي است و براي آنكه اينها امة واحد و فرزندان يك پدر بودند، و قتل نفس مؤمن يكي از گناهان بسيار بزرگ است در قرآن مجيد ميفرمايد وَ مَن يَقتُل مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِيها وَ غَضِبَ اللّهُ عَلَيهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظِيماً«1» و نيز ميفرمايد مِن أَجلِ ذلِكَ كَتَبنا عَلي بَنِي إِسرائِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفساً بِغَيرِ نَفسٍ أَو فَسادٍ فِي الأَرضِ فَكَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِيعاً«2» و اخبار در عقوبت قتل نفس نيز بسيار است از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده که بمرتكب قتل نفس گفته ميشود «
3» مت اي ميتة ان شئت يهوديا و ان شئت نصرانيا و ان شئت مجوسيا»«
و از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده که فرمود:
جميع گناهان مقتول بر قاتل ثابت ميگردد و مقتول از گناه بري ميشود و اشاره بهمين معني دارد«4» آيه شريفه أَن تَبُوءَ بِإِثمِي وَ إِثمِكَ فَتَكُونَ مِن أَصحابِ النّارِ«5» و از پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم روايت شده که فرمود: «
6» لو ان اهل السموات و الارض اشتركوا في دم مؤمن لاكبهم اللّه جميعا في النار»«
و غير اينها از اخبار ديگر، و مثل قتل نفس است اعانت قاتل بر قتل يا رضاي بقتل، و اشدّ از قتل نفس اضلال و اغواء مردم است چنانچه هدايت و ارشاد آنها نيز اعظم مراتب احياء است و آيه شريفه مَن قَتَلَ نَفساً الاية وَ مَن أَحياها باين معني نيز تفسير شده است«7» وَ لا تُخرِجُونَ أَنفُسَكُم مِن دِيارِكُم و يكديگر را از شهر و مسكن خود خارج نكنيد و همين که بعضي بقدرت و سلطنت رسيدند ملك و خانه ضعيفان و
1- سورة النساء آيه 95
[.....]
2- سورة المائده آيه 34
3- سفينه جلد دوم ص 407
4- سفينه جلد دوم ص 407
5- سورة مائده آيه 33
6- سفينه ص 407
7- حديث حمران از حضرت باقر (ع) در سفينه جلد دوم ص 407
جلد 2 - صفحه 86
ناتوانان را بغصب نگيريد و از وطن و خانههايشان آنها را آواره نكنيد و اينکه عمل نيز از جنايات بزرگي است که معاصي بزرگ ديگري را هم در بر دارد مانند ظلم و آزار و تحقير و توهين و هتك احترام مؤمن که هر كدام عقوبات شديد و عواقب وخيمي دارد که در ذيل آيه شريفه يُخادِعُونَ اللّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا شمّه از آنها را متذكر شديم«1» ثُمَّ أَقرَرتُم وَ أَنتُم تَشهَدُونَ شما با آن ميثاق اقرار نموديد و بر آن گواهي ميدهيد، ظاهر اينکه ميثاق غير از ساير احكام تورات بوده که تحريف و تبديل دادند و آن را انكار نمودند بلكه باين ميثاق اقرار و اعتراف دارند و بقرينه ثمّ که براي تراخي است ظاهرا اينکه خطاب متوجه يهود زمان نبي صلّي اللّه عليه و آله و سلّم بوده که باخذ اينکه ميثاق از اسلاف خود اقرار و اعتراف داشتهاند.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 84)- هفت: و به یاد آرید «هنگامی که از شما پیمان گرفتیم خون یکدیگر را نریزید» (وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ لا تَسْفِکُونَ دِماءَکُمْ).
8- «یکدیگر را از خانهها و کاشانههای خود بیرون نکنید» (وَ لا تُخْرِجُونَ أَنْفُسَکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ).
9- چنانچه کسی در ضمن جنگ از شما اسیر شد، همه برای آزادی او کمک کنید، فدیه دهید و او را آزاد سازید- این ماده از پیمان از جمله أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْکِتابِ وَ تَکْفُرُونَ بِبَعْضٍ که بعدا خواهد آمد استفاده میشود.
«شما به همه این مواد اقرار کردید و بر این پیمان گواه بودید» (ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ).
نکات آیه
۱ - بنى اسرائیل، از ناحیه خداوند عهدها و پیمانهایى را بر عهده داشتند. (و إذ أخذنا میثقکم)
۲ - پرهیز از کشتن و ریختن خون یکدیگر، از عهدها و پیمانهاى خداوند با بنى اسرائیل (و إذ أخذنا میثقکم لاتسفکون دماءکم) جمله «لاتسفکون دماءکم» (خون [همکیشان] خود را نریزید) جمله اى خبرى است و مراد از آن انشا مى باشد; یعنى، خونریزى نکنید.
۳ - آواره نساختن و بیرون نکردن دیگران از دیار و کاشانه، از پیمانهاى خدا با بنى اسرائیل (و إذ أخذنا میثقکم ... لاتخرجون أنفسکم من دیرکم) «دار» به معناى خانه است. به شهر و محله نیز «دار» گفته مى شود. بنابراین دیار (جمع دار) به معناى خانه ها، شهرها و محله هاست.
۴ - داشتن وطن و سرپناه از حقوق ملتها و جوامع بشرى است.* (من دیرکم) قرآن با اضافه کردن کلمه «دیار» به «کم» و نسبت دادن خانه و وطن به انسانها (دیارکم = خانه هایتان و وطنتان) این حقیقت را امضا و تثبیت مى کند که: هر ملت و طایفه اى این حق را دارد که در سرزمینى سکنا گزیند و محلى را براى زندگى انتخاب کند.
۵ - بنى اسرائیل به عهدهایى که خداوند با آنان داشت معترف بوده، بر آن گواهى مى دهند. (و إذ أخذنا میثقکم ... ثم أقررتم و أنتم تشهدون)
۶ - کشتن مؤمنان به آیین الهى، از محرمات مؤکّد است. (لاتسفکون دماءکم) هر چند آیه بیانگر میثاقهاى خدا با بنى اسرائیل است، ولى بیان آن در قرآن، نشانه آن است که رعایت آنها وظیفه همه مخاطبان قرآن مى باشد.
۷ - بیرون کردن موحدان از کاشانه و دیارشان و آواره ساختن ایشان، از محرمات مؤکّد الهى است. (و لاتخرجون أنفسکم من دیرکم) جمله «لاتخرجون ...» ([همکیشان] خود را از خانه هایشان بیرون نمى کنید) همانند جمله «لاتسفکون ...» جمله خبرى است در مقام انشا; یعنى، «... بیرون نکنید». ایراد جمله خبرى در مقام انشا براى رساندن تأکید است.
۸ - هر ملت و جامعه اى به منزله پیکرى واحد است و افراد آن به منزله اجزاى آن هستند. (لاتسفکون دماءکم و لاتخرجون أنفسکم من دیرکم) مقصود از جمله هاى فوق (لا تسفکون ...) خودکشى و بیرون راندن خویش نیست; بلکه مقصود کشتن یکدیگر و بیرون راندن طایفه اى است طایفه دیگر را. تعبیر کردن از دیگران به خویشتن، حکایت از آن دارد که: افراد یک ملت و معتقدان به یک آیین، به منزله یک امت واحد هستند.
موضوعات مرتبط
- احکام: ۶، ۷
- انسان: حقوق انسان ها ۴
- بنى اسرائیل: اقرار بنى اسرائیل ۵; عهد خدا با بنى اسرائیل ۱، ۲، ۳، ۵; گواهى بنى اسرائیل ۵
- تبعید: اجتناب از تبعید ۳
- جامعه: حقوق جوامع جامعه ۴; وحدت جامعه ۸
- حقوق: حق مسکن ۴; حق وطن ۴
- قتل: اجتناب از قتل ۲
- مؤمنان: حرمت تبعید مؤمنان ۷; حرمت قتل مؤمنان ۶; مقامات مؤمنان ۶، ۷
- محرمات: ۶، ۷