البقرة ٤٦: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(QRobot edit) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
[[التوبة ٦٧ | الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ...]] (۰) [[الحاقة ٢٠ | إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاَقٍ...]] (۲) | [[التوبة ٦٧ | الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ...]] (۰) [[الحاقة ٢٠ | إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاَقٍ...]] (۲) | ||
</div> | </div> | ||
== نزول == | |||
'''محل نزول:''' | |||
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. <ref> طبرسی، مجمع البيان في تفسير القرآن، ج ۱، ص ۱۱۱.</ref> | |||
'''شأن نزول:'''<ref> محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص ۱۱.</ref> | |||
از امام باقر|امام محمدباقر عليهالسلام و نيز از ابن عباس نقل گرديده: كه اين آيه درباره امام على مرتضى عليهالسلام و عثمان بن مظعون و عمار یاسر و ياران آنها نازل گرديده است.<ref> بحرانى در تفسيرالبرهان و ابن شهر آشوب.</ref> | |||
== تفسیر == | == تفسیر == | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۱۹#link264 | آيات ۴۵ و ۴۶ بقره]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۱۹#link264 | آيات ۴۵ و ۴۶ بقره]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۱۹#link265 | استعانت به صبر و صلوة]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۱۹#link265 | استعانت به صبر و صلوة]] | ||
خط ۳۷: | خط ۴۸: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۰#link267 | بحث روايتى (شامل رواياتى درباره استعانت از صبر و صلوة و مراد از صبر و...)]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۱_بخش۲۰#link267 | بحث روايتى (شامل رواياتى درباره استعانت از صبر و صلوة و مراد از صبر و...)]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link187 | آيه ۴۴ - ۴۶]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link187 | آيه ۴۴ - ۴۶]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link188 | آيه و ترجمه]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link188 | آيه و ترجمه]] | ||
خط ۴۵: | خط ۵۸: | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link192 | ۱ ((لقاء الله )) چيست ؟]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link192 | ۱ ((لقاء الله )) چيست ؟]] | ||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link193 | ۲ راه پيروزى بر مشكلات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱_بخش۶۸#link193 | ۲ راه پيروزى بر مشكلات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
«46» الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ | |||
(خاشعان) كسانى هستند كه به (قيامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ايمان دارند. | |||
===نکته ها=== | |||
«لقاء» به معنى ديدن نيست، بلكه به معنى حضور است. چنانكه اگر نابينايى به حضور كسى برود، مىگويد با او ملاقات كردم، گرچه او را نديده است. صاحب مجمعالبيان نيز مىگويد: مراد از لقاى پروردگار، ملاقات با پاداش و كيفر خداست. | |||
شايد مراد از ملاقات پروردگار، همان حالت عرفانى باشد كه خاشعان در نماز پيدا مىكنند، زيرا نماز حضور در برابر خداست. | |||
اگر «ظن» و گمان در برابر علم باشد، مورد انتقاد است؛ «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» «1» امّا اگر مراد از گمان، اطمينان باشد ارزش است، گرچه يقين قوى نباشد. چنانكه خداوند نيز از رزمندگان شجاع و مخلص، به صاحبان گمان تعبير نموده است: «قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً» «2» | |||
===پیام ها=== | |||
1- خاشع، در نماز احساس ملاقات با خداوند را دارد. «الْخاشِعِينَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ (46) | |||
بعد از آن وصف خاشعين را فرمايد: | |||
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ: خاشعين كسانيند كه يقين دارند به درستى كه ايشان ملاقات كنندهاند ثواب و وعدههاى پروردگار خود را. | |||
على بن ابراهيم قمى فرمايد: «ظنّ» در اين آيه شريفه به معنى يقين مىباشد. | |||
تفسير برهان از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام، در اين آيه شريفه فرمود: يقين دارند به درستى كه ايشان مبعوث مىشوند و محشور گردند و محاسبه شوند و جزا داده شوند به ثواب و عقاب «2». | |||
وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ: و به درستى كه ايشان يقين دارند كه به سوى رحمت پروردگار خود بازگشت كنندگانند، به جهت پاداش طاعات و عبادات خود. | |||
در كافى از حضرت رضا عليه السّلام مروى است كه فرمود: الايمان | |||
---- | |||
«1» جامع احاديث الشيعه، جلد 5 باب 4 صفحه 47 حديث 67. | |||
«2» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 95، حديث هشتم. | |||
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 138 | |||
فوق الاسلام بدرجة و التّقوى فوق الايمان بدرجة و اليقين فوق التّقوى بدرجة «1». | |||
يعنى: ايمان فوق اسلام است به درجهاى، و تقوى فوق ايمان است به درجهاى، و يقين فوق تقوى باشد به درجهاى. | |||
تبصره: از آيه شريفه و احاديث وارده استفاده مىشود كه يقين اقوى مرتبه تقوى و ايمان و اسلام است. بنابراين اگر چنانچه يقين حقيقى و اعتقاد قلبى به قيامت و احوال آن از محاسبه و مؤاخذه و پاداش اعمال باشد، هر آينه از اين اعتقاد منبعث شود خوفى در قلب، كه مانند خون دوران نمايد در تمام اعضاء و جوارح، بمرتبهاى كه آثارش ظاهر و هويدا شود، و لذا خاشعون را وصف فرموده به كسانى كه يقين دارند به قيامت و ملاقات ثواب و عقاب و جزاى اعمال. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ (46) | |||
ترجمه | |||
آنانكه گمان ميكنند كه ايشان ملاقات كنندگانند پروردگار خود را و آنكه آنان بسوى او بازگشت كنندگانند.. | |||
تفسير | |||
يعنى خاشعان كسانى هستند كه متوقعند لقاء پروردگار را كه بزرگترين كرامات الهى است بر بندگان و بازگشت بخداوند بازگشت برحمت و نعمت او است در بهشت عنبر سرشت و تعبير خداوند از حال ايشان بگمان براى آنستكه كسى از عاقبت كار خود مطلع نيست و خاتمه امر هر كسى از او مستور است و يقين ندارد كه اهل بهشت است و مأمون نيست از آنكه حالش تغيير يابد لذا پيغمبر فرموده هميشه مؤمن ترسناك است از سوء عاقبت و يقين بدخول بهشت ندارد تا زمان نزع روح و ظهور ملك الموت، و در توحيد و احتجاج و عياشى از حضرت امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه ايشان يقين دارند كه بعث ميشوند گمان آنان يقين است، و نيز در احتجاج و عياشى از آنحضرت نقل شده كه لقاء بعث است و ظن يقين است، بنظر حقير مراد از لقاء پروردگار لقاء رحمت رحيميه او است كه در موقع بعث و نشور است از جهتى مورد ظن و از جهتى | |||
---- | |||
جلد 1 صفحه 76 | |||
مورد يقين است و بنابر اين اختلافى بين روايت علوى و تفسير امام (ع) كه اولا ذكر شد نيست مگر آنكه مراد از لقاء حضور در پيشگاه احديت باشد چنانچه ظاهر روايت علوى است و بنابراين نكته تعبير به مظنه آنستكه گمان بچنين موقفى هم مقتضى خوف و خشيت و خشوع است چه رسد به مقام يقين كه كمتر كسى نائل ميشود و اللّه اعلم. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُلاقُوا رَبِّهِم وَ أَنَّهُم إِلَيهِ راجِعُونَ (46) | |||
«كساني که ميدانند که پروردگارشان را ملاقات كنندهاند و اينكه بسوي او باز ميگردند». | |||
«الّذين» صفت خاشعين است و يظنون بمعني يوقنون ميباشد چنانچه در اخبار تصريح شده در تفسير برهان از صدوق ره از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده که فرمود « | |||
يعني يوقنون انهم يبعثون و يحشرون و يحاسبون و يجزون بالثواب و العقاب و الظن هاهنا اليقين | |||
» و از تفسير عياشي از علي عليه السّلام روايت كرده « | |||
يوقنون انهم مبعوثون، و الظن منهم يقين | |||
» و از تفسير علي بن ابراهيم قمي ره که فرمود «الظنّ في كتاب اللّه علي وجهين فمنه ظنّ يقين و منه ظنّ شك و في | |||
---- | |||
1- سوره توبه آيه 24 | |||
2- سوره جمعه آيه 10 | |||
3- سوره توبه آيه 63 | |||
جلد 2 - صفحه 22 | |||
هذا الموضع يقين و انّما الشك قوله إِن نَظُنُّ إِلّا ظَنًّا وَ ما نَحنُ بِمُستَيقِنِينَ«1» و ملاقات پروردگار و رجوع باو، ملاقات رحمت و مثوبات او و دخول بهشت و رسيدن بآن چيزهايي است که خداوند براي مؤمنين مقرّر داشته چنانچه در حديث مروي از امير المؤمنين عليه السّلام گذشت. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
اشاره | |||
(آیه 46)- در این آیه خاشعان را چنین معرفی میکند: «همانها که میدانند پروردگار خود را ملاقات خواهند کرد و به سوی او باز میگردند» (الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ). | |||
1- «لقاء اللّه» چیست؟ | |||
تعبیر به «لقاء اللّه» در قرآن مجید کرارا آمده است، و همه به معنی حضور در صحنه «قیامت» میباشد، بدیهی است منظور از «لقاء» و ملاقات خداوند ملاقات حسی، مانند ملاقات افراد بشر با یکدیگر نیست، چه این که خداوند نه جسم است و نه رنگ و مکان دارد که با چشم ظاهر دیده شود، بلکه منظور یا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قیامت و پاداشها و کیفرها و نعمتها و عذابهای او است یا به معنی یک نوع شهود باطنی و قلبی است، زیرا انسان گاه به جایی میرسد که گویی خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده میکند، بطوری که هیچ گونه شک و تردیدی برای او باقی نمیماند. | |||
2- راه پیروزی بر مشکلات! | |||
برای پیشرفت و پیروزی بر مشکلات دو رکن اساسی لازم است، یکی پایگاه نیرومند درونی و دیگر تکیهگاه محکم برونی، در آیات فوق به این دو رکن اساسی با تعبیر «صبر» و «صلاة» اشاره شده است: صبر آن حالت استقامت و شکیبایی و ایستادگی در جبهه مشکلات است، و نماز پیوندی است با خدا و وسیله ارتباطی است با این تکیهگاه محکم، در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود: «هنگامی که با غمی از غمهای دنیا رو برو میشوید وضو گرفته، به مسجد بروید، نماز بخوانید و دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده (وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ). | |||
ج1، ص71 | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
نسخهٔ ۲۳ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۶
ترجمه
البقرة ٤٥ | آیه ٤٦ | البقرة ٤٧ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَظُنُّونَ»: گمان میبرند. در اینجا به معنی یقین دارند (نگا: بقره / حاقّه / ). «مُلاقُوا»: ملاقاتکنندگان.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاَقٍ... (۲)
الْمُنَافِقُونَ وَ الْمُنَافِقَاتُ... (۰) إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلاَقٍ... (۲)
نزول
محل نزول:
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
از امام باقر|امام محمدباقر عليهالسلام و نيز از ابن عباس نقل گرديده: كه اين آيه درباره امام على مرتضى عليهالسلام و عثمان بن مظعون و عمار یاسر و ياران آنها نازل گرديده است.[۳]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«46» الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ
(خاشعان) كسانى هستند كه به (قيامت و) ملاقات (با حساب) پروردگارشان و بازگشت به او ايمان دارند.
نکته ها
«لقاء» به معنى ديدن نيست، بلكه به معنى حضور است. چنانكه اگر نابينايى به حضور كسى برود، مىگويد با او ملاقات كردم، گرچه او را نديده است. صاحب مجمعالبيان نيز مىگويد: مراد از لقاى پروردگار، ملاقات با پاداش و كيفر خداست.
شايد مراد از ملاقات پروردگار، همان حالت عرفانى باشد كه خاشعان در نماز پيدا مىكنند، زيرا نماز حضور در برابر خداست.
اگر «ظن» و گمان در برابر علم باشد، مورد انتقاد است؛ «ما لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ» «1» امّا اگر مراد از گمان، اطمينان باشد ارزش است، گرچه يقين قوى نباشد. چنانكه خداوند نيز از رزمندگان شجاع و مخلص، به صاحبان گمان تعبير نموده است: «قالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً» «2»
پیام ها
1- خاشع، در نماز احساس ملاقات با خداوند را دارد. «الْخاشِعِينَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ (46)
بعد از آن وصف خاشعين را فرمايد:
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ: خاشعين كسانيند كه يقين دارند به درستى كه ايشان ملاقات كنندهاند ثواب و وعدههاى پروردگار خود را.
على بن ابراهيم قمى فرمايد: «ظنّ» در اين آيه شريفه به معنى يقين مىباشد.
تفسير برهان از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام، در اين آيه شريفه فرمود: يقين دارند به درستى كه ايشان مبعوث مىشوند و محشور گردند و محاسبه شوند و جزا داده شوند به ثواب و عقاب «2».
وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ: و به درستى كه ايشان يقين دارند كه به سوى رحمت پروردگار خود بازگشت كنندگانند، به جهت پاداش طاعات و عبادات خود.
در كافى از حضرت رضا عليه السّلام مروى است كه فرمود: الايمان
«1» جامع احاديث الشيعه، جلد 5 باب 4 صفحه 47 حديث 67.
«2» تفسير برهان، جلد اوّل، صفحه 95، حديث هشتم.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 138
فوق الاسلام بدرجة و التّقوى فوق الايمان بدرجة و اليقين فوق التّقوى بدرجة «1».
يعنى: ايمان فوق اسلام است به درجهاى، و تقوى فوق ايمان است به درجهاى، و يقين فوق تقوى باشد به درجهاى.
تبصره: از آيه شريفه و احاديث وارده استفاده مىشود كه يقين اقوى مرتبه تقوى و ايمان و اسلام است. بنابراين اگر چنانچه يقين حقيقى و اعتقاد قلبى به قيامت و احوال آن از محاسبه و مؤاخذه و پاداش اعمال باشد، هر آينه از اين اعتقاد منبعث شود خوفى در قلب، كه مانند خون دوران نمايد در تمام اعضاء و جوارح، بمرتبهاى كه آثارش ظاهر و هويدا شود، و لذا خاشعون را وصف فرموده به كسانى كه يقين دارند به قيامت و ملاقات ثواب و عقاب و جزاى اعمال.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَيْهِ راجِعُونَ (46)
ترجمه
آنانكه گمان ميكنند كه ايشان ملاقات كنندگانند پروردگار خود را و آنكه آنان بسوى او بازگشت كنندگانند..
تفسير
يعنى خاشعان كسانى هستند كه متوقعند لقاء پروردگار را كه بزرگترين كرامات الهى است بر بندگان و بازگشت بخداوند بازگشت برحمت و نعمت او است در بهشت عنبر سرشت و تعبير خداوند از حال ايشان بگمان براى آنستكه كسى از عاقبت كار خود مطلع نيست و خاتمه امر هر كسى از او مستور است و يقين ندارد كه اهل بهشت است و مأمون نيست از آنكه حالش تغيير يابد لذا پيغمبر فرموده هميشه مؤمن ترسناك است از سوء عاقبت و يقين بدخول بهشت ندارد تا زمان نزع روح و ظهور ملك الموت، و در توحيد و احتجاج و عياشى از حضرت امير المؤمنين (ع) نقل نموده كه ايشان يقين دارند كه بعث ميشوند گمان آنان يقين است، و نيز در احتجاج و عياشى از آنحضرت نقل شده كه لقاء بعث است و ظن يقين است، بنظر حقير مراد از لقاء پروردگار لقاء رحمت رحيميه او است كه در موقع بعث و نشور است از جهتى مورد ظن و از جهتى
جلد 1 صفحه 76
مورد يقين است و بنابر اين اختلافى بين روايت علوى و تفسير امام (ع) كه اولا ذكر شد نيست مگر آنكه مراد از لقاء حضور در پيشگاه احديت باشد چنانچه ظاهر روايت علوى است و بنابراين نكته تعبير به مظنه آنستكه گمان بچنين موقفى هم مقتضى خوف و خشيت و خشوع است چه رسد به مقام يقين كه كمتر كسى نائل ميشود و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُلاقُوا رَبِّهِم وَ أَنَّهُم إِلَيهِ راجِعُونَ (46)
«كساني که ميدانند که پروردگارشان را ملاقات كنندهاند و اينكه بسوي او باز ميگردند».
«الّذين» صفت خاشعين است و يظنون بمعني يوقنون ميباشد چنانچه در اخبار تصريح شده در تفسير برهان از صدوق ره از امير المؤمنين عليه السّلام روايت كرده که فرمود «
يعني يوقنون انهم يبعثون و يحشرون و يحاسبون و يجزون بالثواب و العقاب و الظن هاهنا اليقين
» و از تفسير عياشي از علي عليه السّلام روايت كرده «
يوقنون انهم مبعوثون، و الظن منهم يقين
» و از تفسير علي بن ابراهيم قمي ره که فرمود «الظنّ في كتاب اللّه علي وجهين فمنه ظنّ يقين و منه ظنّ شك و في
1- سوره توبه آيه 24
2- سوره جمعه آيه 10
3- سوره توبه آيه 63
جلد 2 - صفحه 22
هذا الموضع يقين و انّما الشك قوله إِن نَظُنُّ إِلّا ظَنًّا وَ ما نَحنُ بِمُستَيقِنِينَ«1» و ملاقات پروردگار و رجوع باو، ملاقات رحمت و مثوبات او و دخول بهشت و رسيدن بآن چيزهايي است که خداوند براي مؤمنين مقرّر داشته چنانچه در حديث مروي از امير المؤمنين عليه السّلام گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
اشاره
(آیه 46)- در این آیه خاشعان را چنین معرفی میکند: «همانها که میدانند پروردگار خود را ملاقات خواهند کرد و به سوی او باز میگردند» (الَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ).
1- «لقاء اللّه» چیست؟
تعبیر به «لقاء اللّه» در قرآن مجید کرارا آمده است، و همه به معنی حضور در صحنه «قیامت» میباشد، بدیهی است منظور از «لقاء» و ملاقات خداوند ملاقات حسی، مانند ملاقات افراد بشر با یکدیگر نیست، چه این که خداوند نه جسم است و نه رنگ و مکان دارد که با چشم ظاهر دیده شود، بلکه منظور یا مشاهده آثار قدرت او در صحنه قیامت و پاداشها و کیفرها و نعمتها و عذابهای او است یا به معنی یک نوع شهود باطنی و قلبی است، زیرا انسان گاه به جایی میرسد که گویی خدا را با چشم دل در برابر خود مشاهده میکند، بطوری که هیچ گونه شک و تردیدی برای او باقی نمیماند.
2- راه پیروزی بر مشکلات!
برای پیشرفت و پیروزی بر مشکلات دو رکن اساسی لازم است، یکی پایگاه نیرومند درونی و دیگر تکیهگاه محکم برونی، در آیات فوق به این دو رکن اساسی با تعبیر «صبر» و «صلاة» اشاره شده است: صبر آن حالت استقامت و شکیبایی و ایستادگی در جبهه مشکلات است، و نماز پیوندی است با خدا و وسیله ارتباطی است با این تکیهگاه محکم، در حدیثی از امام صادق علیه السّلام نقل شده که فرمود: «هنگامی که با غمی از غمهای دنیا رو برو میشوید وضو گرفته، به مسجد بروید، نماز بخوانید و دعا کنید، زیرا خداوند دستور داده (وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ).
ج1، ص71
نکات آیه
۱ - انسانها به ملاقات خدا خواهند رفت و تنها به سوى او باز خواهند گشت. (أنهم ملقوا ربهم و أنهم إلیه رجعون)
۲ - کسانى که به لقاى خدا باور دارند، از خود بزرگ بینى رهیده و به خصلت نیکوى خشوع آراسته مى شوند. (إلا على الخشعین. الذین یظنون أنهم ملقوا ربهم)
۳ - کسانى که «بازگشت به خدا» را قبول دارند، مردمى فروتن و منزه از خود بزرگ بینى هستند. (إلا على الخشعین. الذین یظنون ... أنّهم إلیه رجعون)
۴ - اقامه نماز براى باورداران به لقاى خدا و بازگشت به او، امرى سهل و آسان است. (و إنها لکبیرة إلا على الخشعین. الذین یظنون أنهم ملقوا ربهم)
۵ - گمان به لقاى خدا و بازگشت به او، در ایجاد روحیه خشوع و فروتنى کافى است. (الذین یظنون أنهم ملقوا ربهم و أنهم إلیه رجعون) به کارگیرى «یظنون» (گمان دارند) در مسأله رجوع به خداوند - که هر مسلمانى باید اعتقاد جزمى به آن داشته باشد - اشاره به این دارد که: حتى گمان به قیامت و رجوع به خداوند نیز در زایل ساختن خود بزرگ بینى تأثیر بسزایى داشته و مایه فروتنى خواهد شد.
۶ - خاشعان، خویشتن را در محضر خداوند و در حال بازگشت به او مى بینند. (الذین یظنون أنهم ملقوا ربهم و أنهم إلیه رجعون) برداشت فوق بر اساس این احتمال است که: زمان «ملاقوا ربهم» و نیز زمان «إلیه راجعون» را زمان حال بدانیم نه زمان مستقبل
موضوعات مرتبط
- انسان: فرجام انسان ۱
- ایمان: آثار ایمان به لقاءاللّه ۲، ۴
- بازگشت به خدا: ۱، ۳، ۵، ۶
- تکبر: نجات از تکبر ۲، ۳
- تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۴
- جهان بینى: جهان بینى و ایدئولوژى ۴، ۵
- خاشعان: ۳ ایمان خاشعان ۶; ویژگیهاى خاشعان ۶
- خشوع: زمینه خشوع ۲، ۵
- لقاءاللّه: حتمیت لقاءاللّه ۱; ظن به لقاءاللّه ۵
- مؤمنان: ویژگیهاى مؤمنان ۴
- نماز: برپایى نماز ۴