ریشه قبر: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added root proximity by QBot) |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
مدفن انسان. در قاموس و اقرب گفته: مدفن الانسان. در مفردات گفته: مَقَرُالْمَيِتِ.در نهج البلاغه حكمت 5 فرموده: «اَلْاِحْتِمالُ قَبْرُالْعُيُوبِ» [توبه:84]. بر احدى از منافقان نماز مخوان و بالاى قبرش نايست طبرسى فرموده: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» چون بر مؤمنان نماز مىخواند مدتى بالاى قبرش مىايستاد و بر آنها دعا مىكرد ولى از نماز خواندن و ايستادن بر قبر منافقان نهى شد. [عبس:21]. سپس او را بميراند و در قبركرد. جمع آن قبور است [حج:7]. *مقبره (به فتح وكسرميم) محل قبر را گويند جمع آن مقابر است [تكاثر:2-1]. ظاهرا مراد از «زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» مرگ است يعنى رقابت در كثرت مال سرگرمتان كرد تا مرديد و به مقابر رسيديد به عبارت ديگر غفلت همه عمر شما را گرفت. بعضى آن را اظهار فخر با شمردن اموات دانستهاند كه انشاالله در «كثر» خواهدآمد. * [انفطار:5-4]. رجوع شود به «بعثر». * [فاطر:22]. مراد از «مَنْ فِى الْقُبُورِ» كسانى اند كه گوش شنوا ندارند و از شنيدن كلام خدا معرض اند اينجاست كه قرآن كفار عنود و لجوج را مرده و دفن شده تعبيركرده است. يعنى: خدا آنكه را خواهد مىشنواند (مومنيكه خدا قلبش را زنده كرده) و تو چيزى را به مردگان قبور نمىشنوانى. | مدفن انسان. در قاموس و اقرب گفته: مدفن الانسان. در مفردات گفته: مَقَرُالْمَيِتِ.در نهج البلاغه حكمت 5 فرموده: «اَلْاِحْتِمالُ قَبْرُالْعُيُوبِ» [توبه:84]. بر احدى از منافقان نماز مخوان و بالاى قبرش نايست طبرسى فرموده: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» چون بر مؤمنان نماز مىخواند مدتى بالاى قبرش مىايستاد و بر آنها دعا مىكرد ولى از نماز خواندن و ايستادن بر قبر منافقان نهى شد. [عبس:21]. سپس او را بميراند و در قبركرد. جمع آن قبور است [حج:7]. *مقبره (به فتح وكسرميم) محل قبر را گويند جمع آن مقابر است [تكاثر:2-1]. ظاهرا مراد از «زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» مرگ است يعنى رقابت در كثرت مال سرگرمتان كرد تا مرديد و به مقابر رسيديد به عبارت ديگر غفلت همه عمر شما را گرفت. بعضى آن را اظهار فخر با شمردن اموات دانستهاند كه انشاالله در «كثر» خواهدآمد. * [انفطار:5-4]. رجوع شود به «بعثر». * [فاطر:22]. مراد از «مَنْ فِى الْقُبُورِ» كسانى اند كه گوش شنوا ندارند و از شنيدن كلام خدا معرض اند اينجاست كه قرآن كفار عنود و لجوج را مرده و دفن شده تعبيركرده است. يعنى: خدا آنكه را خواهد مىشنواند (مومنيكه خدا قلبش را زنده كرده) و تو چيزى را به مردگان قبور نمىشنوانى. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
من:100, فى:87, ه:76, اذا:74, ما:70, علم:59, ثم:57, کلا:49, انن:42, ان:40, بعثر:38, هم:38, سوف:36, انت:34, الله:34, کفر:33, اله:33, ف:31, موت:31, لا:29, وله:29, شىء:27, حصل:27, فجر:25, على:25, زور:25, ب:25, صحب:25, انس:25, کثر:23, حتى:23, بحر:23, اخر:23, نفس:23, سمع:23, قوم:23, الا:23, نثر:21, بعث:21, صدر:21, يئس:21, جدل:21, لهو:21, نذر:21, ربب:19, قدم:19, کم:19, نا:19, رسل:19, ابد:19, کوکب:19, يسر:19, نشر:19, يا:18, سبل:16, ک:16, وحد:12, ها:12, ا:12, احد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۲
تکرار در قرآن: ۸(بار)
قاموس قرآن
مدفن انسان. در قاموس و اقرب گفته: مدفن الانسان. در مفردات گفته: مَقَرُالْمَيِتِ.در نهج البلاغه حكمت 5 فرموده: «اَلْاِحْتِمالُ قَبْرُالْعُيُوبِ» [توبه:84]. بر احدى از منافقان نماز مخوان و بالاى قبرش نايست طبرسى فرموده: رسول خدا«صلى اللَّه عليه و آله» چون بر مؤمنان نماز مىخواند مدتى بالاى قبرش مىايستاد و بر آنها دعا مىكرد ولى از نماز خواندن و ايستادن بر قبر منافقان نهى شد. [عبس:21]. سپس او را بميراند و در قبركرد. جمع آن قبور است [حج:7]. *مقبره (به فتح وكسرميم) محل قبر را گويند جمع آن مقابر است [تكاثر:2-1]. ظاهرا مراد از «زُرْتُمُ الْمَقابِرَ» مرگ است يعنى رقابت در كثرت مال سرگرمتان كرد تا مرديد و به مقابر رسيديد به عبارت ديگر غفلت همه عمر شما را گرفت. بعضى آن را اظهار فخر با شمردن اموات دانستهاند كه انشاالله در «كثر» خواهدآمد. * [انفطار:5-4]. رجوع شود به «بعثر». * [فاطر:22]. مراد از «مَنْ فِى الْقُبُورِ» كسانى اند كه گوش شنوا ندارند و از شنيدن كلام خدا معرض اند اينجاست كه قرآن كفار عنود و لجوج را مرده و دفن شده تعبيركرده است. يعنى: خدا آنكه را خواهد مىشنواند (مومنيكه خدا قلبش را زنده كرده) و تو چيزى را به مردگان قبور نمىشنوانى.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
قَبْرِهِ | ۱ |
الْقُبُورِ | ۴ |
فَأَقْبَرَهُ | ۱ |
الْقُبُورُ | ۱ |
الْمَقَابِرَ | ۱ |