رَاسِيَات: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/رَاسِيَات | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/رَاسِيَات | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۱۰: | خط ۱۱: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, اعْمَلُوا:46, قُدُور:46, آل:42, کَالْجَوَاب:37, دَاوُد:37, جِفَان:33, شُکْرا:33, قَلِيل:24, مِن:24, تَمَاثِيل:24, مَحَارِيب:15, عِبَادِي:15, الشّکُور:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::رَاسِيَات]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::رَاسِيَات]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۳
«راسِیات» جمع «راسیه» به معناى «پا بر جا و ثابت» است، و در اینجا منظور دیگ هایى است که به خاطر بزرگى، آن را از جا تکان نمى دادند.
ریشه کلمه
- رسو (۱۴ بار)
قاموس قرآن
ثبوت و رسوخ (اقرب) در مفردات آمده «رسا الشيىء يرسو. ثبت». [سباء:13]. يعنى ديگهاى ثابت. رواسى جمع راسيه به معنى ثابت و راسخ است [نحل:15]. يعنى دئر زمين كوههاى ثابت و ريشه دار قرار داد كه شما را وطرب نكند و حركت ندهد. رواسى نه بار در قرآن مجيد آمده و پيوسته صفت جبال است. ارساء به معنى اثبات است [نازعات:32]. مرسى بضم اول جايز است كه مصدر ميمى، اسم زمان و مكان، و اسم مفعول باشد در آيه [هود:41]. هر دو مصدراند يعنى: در آن سوار شويد به نام خداست حركت و ايستادن آن. * [اعراف:187]. [نازعات:42-43]. مرسى به معنى ثبوت و اثبات هر دو آمده. بعضىها در آيه زمان مقدر كرده و گفتهاند: زمان ثبوت آن كى است؟ بعضىها مرسى را وقوع معنى كرده و گفتهاند: وقوع قيامت كى خواهد بود؟ در الميزان گفته: ساعت، ساعت بعث و رجوع الى اللّه... مرسى اسم زمان و مكان و مصدر ميمى است به معنى اثبات يعنى وقوع و ثبوت قيامت كى است؟. ولى وقوع چنان كه از راغب و اقرب نقل شد و نيز قاموس و صحاح گفته همان ثبوت و رسوخ است وانگهى وقوع در آيات ديگر جور در نمىآيد. از دو آيه فوق روشن است كه درباره ثبوت ساعت از آن حضرت سؤال كردهاند آيه در جواب آنها آمده است. اگر بگوئيم مشركان از ايستادن وقت پرسش كردهاند بعيد است زيرا ايستادن زمان مطلبى است كه بذهن آنها نمىرسيد. ولى به نظر مىآيد كه كفّار از شنيدن حالات قيامت و خلود كه هر چيز در آن جاودانى و يكنواخت است و تغيير و تبدّل و تحوّلى در آن نيست نتيجه گرفتهاند كه در قيامت زمان مىايستد و محسوس نمىشود زيرا احساس زمان در اثر تغىِّ و تبدّل اشياء و فاصله دو حركت است و اگر اينها از بين برود ديگر زمان محسوس نمىشود و آن عبارت اخراى ايستادن و توقف زمان است. لذا مىپرسيدند توقف و ايستادن زمان كه آمدن قيامت باشد كى خواهد بود؟ ساعت چنان كه جوهرى گفته در اصل به معنى وقت حاضر است و قاموس آنرا جزء وقت يعنى جزءى از اجزاء شب و روز و نيز وقت حاضر گفته است در اين صورت سؤال چنين است: وقت حاضر و جارى كى توقف خواهد كرد؟ و اين سؤال از وقوع قيامت است به لازم آن ولى باز معناى وقوع بهتر به نظر مىرسد. جناب محمد رضوى در كتاب تجسم عمل... زير عنوان زمان در آخرت توقف مىكند بحث مفصل و مفيدى در اين زمينه دارد كه از هر حيث قابل استفاده است.