الواقعة ٢: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=نیست فرود آمدنش را دروغی | |-|معزی=نیست فرود آمدنش را دروغی | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الواقعة | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الواقعة | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::2|٢]] | قبلی = الواقعة ١ | بعدی = الواقعة ٣ | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«لِوَقْعَتِهَا»: برای رخ دادن آن. هنگام رخ دادن آن. برخی حرف (لِ) را برای تعدیه، و بعضی آن را برای توقیت و به معنی (عِندَ=هنگامی که) میدانند، مانند (لِدُلُوکِ الشَّمْسِ) در (اسراء / ). «کَاذِبَة»: دروغ. دروغ دانستن. دروغ شمرنده. تکذیب کننده. بعضی آن را مصدری همچون عاقِبَة و خاتِمَة و عافِیَة میدانند. برخی هم آن را اسم فاعل میشمارند. در صورت اخیر معنی آیه چنین است: به هنگام وقوع قیامت، هیچکس نمیتواند آن را انکار و تکذیب کند. یا این که هنگام وقوع رستاخیز دیگر کسی یافته نمیشود که به خدا باور نداشته باشد و وجود او را تکذیب کند (نگا: قاسمی). مؤنث آمدن (کاذِبَة) به خاطر آن است که در تقدیر چنین است: نَفْسٌ کاذِبَة. | «لِوَقْعَتِهَا»: برای رخ دادن آن. هنگام رخ دادن آن. برخی حرف (لِ) را برای تعدیه، و بعضی آن را برای توقیت و به معنی (عِندَ=هنگامی که) میدانند، مانند (لِدُلُوکِ الشَّمْسِ) در (اسراء / ). «کَاذِبَة»: دروغ. دروغ دانستن. دروغ شمرنده. تکذیب کننده. بعضی آن را مصدری همچون عاقِبَة و خاتِمَة و عافِیَة میدانند. برخی هم آن را اسم فاعل میشمارند. در صورت اخیر معنی آیه چنین است: به هنگام وقوع قیامت، هیچکس نمیتواند آن را انکار و تکذیب کند. یا این که هنگام وقوع رستاخیز دیگر کسی یافته نمیشود که به خدا باور نداشته باشد و وجود او را تکذیب کند (نگا: قاسمی). مؤنث آمدن (کاذِبَة) به خاطر آن است که در تقدیر چنین است: نَفْسٌ کاذِبَة. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۷
ترجمه
الواقعة ١ | آیه ٢ | الواقعة ٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لِوَقْعَتِهَا»: برای رخ دادن آن. هنگام رخ دادن آن. برخی حرف (لِ) را برای تعدیه، و بعضی آن را برای توقیت و به معنی (عِندَ=هنگامی که) میدانند، مانند (لِدُلُوکِ الشَّمْسِ) در (اسراء / ). «کَاذِبَة»: دروغ. دروغ دانستن. دروغ شمرنده. تکذیب کننده. بعضی آن را مصدری همچون عاقِبَة و خاتِمَة و عافِیَة میدانند. برخی هم آن را اسم فاعل میشمارند. در صورت اخیر معنی آیه چنین است: به هنگام وقوع قیامت، هیچکس نمیتواند آن را انکار و تکذیب کند. یا این که هنگام وقوع رستاخیز دیگر کسی یافته نمیشود که به خدا باور نداشته باشد و وجود او را تکذیب کند (نگا: قاسمی). مؤنث آمدن (کاذِبَة) به خاطر آن است که در تقدیر چنین است: نَفْسٌ کاذِبَة.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ... (۰) اسْتَجِيبُوا لِرَبِّکُمْ مِنْ قَبْلِ... (۰) (۱) لِلْکَافِرينَ لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ (۱)
تفسیر
نکات آیه
۱ - انکار قیامت از سوى کافران، تنها محدود به زندگى دنیا است و نه هنگام تحقق یافتن آن. (لیس لوقعتها کاذبة) «کاذبة» صفت براى موصوف محذوف است و تقدیر آن «نفس کاذبة» مى باشد. «لام» در «لوقعتها» به معناى «عند» است; یعنى، وقتى قیامت واقع شود، هیچ کس نمى تواند به دروغ بگوید: «قیامت واقع شدنى نیست».
۲ - سخن الهى درباره وقوع قیامت و تخلف ناپذیر بودن آن، حق و مبرا از هرگونه کذب و دروغ (لیس لوقعتها کاذبة) «کاذبة» مى تواند مصدر باشد (نظیر «عافیة و عاقبة»). در این صورت لام در «لوقعتها»، به معناى «فى» است; یعنى، درباره واقع شدن قیامت دروغى وجود ندارد.
۳ - تهدید منکران قیامت، به دست برداشتن از انکار آن تا فرصت باقى مانده (لیس لوقعتها کاذبة) «کاذبة» مى تواند صفت براى موصوف مقدر باشد (نفس کاذبة). در این صورت آیه شریفه نظر به کافران دارد که تا وقت باقى است، دست از انکار قیامت بردارند; زیرا روزى که قیامت واقع شود، آنان جز تسلیم شدن در برابر واقعیت و گرفتار سرافکندگى شدن فرجامى ندارند.
موضوعات مرتبط
- خدا: تنزیه خدا ۲
- فرصت: استفاده از فرصت ۳
- قیامت: اجتناب از تکذیب قیامت ۳; تکذیب قیامت ۱; تهدید مکذبان قیامت ۳; حتمیت قیامت ۲; حقانیت قیامت ۲
- کافران: تکذیبگرى کافران ۱