ق ٢٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و دمیده شد در صور این است روز بیم | |-|معزی=و دمیده شد در صور این است روز بیم | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره ق | نزول = | {{آيه | سوره = سوره ق | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::20|٢٠]] | قبلی = ق ١٩ | بعدی = ق ٢١ | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«نُفِخَ فِیالصُّورِ»: مراد نفخه دوم است (نگا: زمر / ). «یَوْمُ الْوَعِیدِ»: روز تحقق بیمدادنهای الهی است. یعنی وقوع آن چیزهائی است که در جهان کافران از آنها بیم داده میشدند. | «نُفِخَ فِیالصُّورِ»: مراد نفخه دوم است (نگا: زمر / ). «یَوْمُ الْوَعِیدِ»: روز تحقق بیمدادنهای الهی است. یعنی وقوع آن چیزهائی است که در جهان کافران از آنها بیم داده میشدند. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۴
ترجمه
ق ١٩ | آیه ٢٠ | ق ٢١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نُفِخَ فِیالصُّورِ»: مراد نفخه دوم است (نگا: زمر / ). «یَوْمُ الْوَعِیدِ»: روز تحقق بیمدادنهای الهی است. یعنی وقوع آن چیزهائی است که در جهان کافران از آنها بیم داده میشدند.
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۳۸ سوره ق
- رد استبعاد اعاده خلقت ، و بيان امكان آن با استناد به وقوع خلقت نخستين
- قدرت و علم خداوند در خلق و تدبير موجودات بهحال خود باقى است
- بيان مقصود ((نزديگى خداوند بر انسان )) با عبارتى ساده و همه كس فهم
- علم خدا به انسان از طريق فرشتگان كاتب اعمال
- گفتار بعضى از مفسرين پيرامون ظرف ((اذا)) در آيه شريفه
- فرشتگان موكل بطور كامل مراقب انسان هستند و چيزى را از قلم نمى اندازند
- معناى اينكه فرمود: سكره موت ((به حق )) آمد
- مقصود از سائق و شهيدى كه در قيامت همراه هر كسى مى آيند و بيان اينكه مخاطب آيه :((لقد كنت فى غفلة من هذا...)) كيست و مفهوم آن چيست
- دو نكته اى كه از اين آيه شريفه استفاده مى شود
- معناى آيه : ((و قال قرينه هذا ما لدىّ عتيد))
- پاسخ خداى تعالى به عذرى كه به قرين شيطانى مشرك دوزخى مى آورد
- تفسير و توضيع ((و ما اءنا بظلام للعبيد))
- وجوهى كه درباره سئوال و جواب در آيه : ((يومنقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد)) و مفاد آن گفته شده است
- وصف متقين و ورودشان به بهشت
- معناى اينكه درباره بهشت متقين فرمود: ((لهم ما يشاؤ ن فيها و لدنيا مزيد))
- روايتى در ذيل آيه : ((افعيينا بالخلق الاول ...)) و درباره دو فرشته نويسنده حسنات وسيئات
- روايتى دال بر اينكه خطاب ((القيا فى جهنمكل كفار عنيد)) به پيامبر و على (عليهما الصلوة و السلام ) مى شود
- چند روايت در ذيل آيه : ((يوم نقول لجهنم هل امتلاءت ...)) و راجع به اينكه درباره متقيندر بهشت فرموده : ((لهم ما يشاؤ ن فيها ولدينا مزيد)) و...
- روايتى در شاءن نزول ((و لقد خلقنا السموات و الاءرض ...)) و سخنى پيرامون آن
نکات آیه
۱- دمیده شدن در «صور» سرآغاز شکل گیرى رستاخیز (و نفخ فى الصور ذلک یوم الوعید)
۲- حیات مجدد انسان ها در قیامت، با دمیده شدن در صورت هاى آنان * (و نفخ فى الصور) «صور» در احتمالى ضعیف به معناى صورت ها است.
۳- پایان نیافتن زندگى انسان با «مرگ» و تداوم آن در قیامت با «نفخ صور» (و جاءت سکرة الموت بالحقّ ... و نفخ فى الصور) تذکر به «نفخ در صور» و برپایى روز جزا - در پى تذکر به مرگ - پیامدار معناى یاد شده است.
۴- قیامت، روز تحقّق هشدارها و انذارهاى الهى براى کافران و حق ستیزان (و نفخ فى الصور ذلک یوم الوعید)
۵- «یوم الوعید» از نام هاى قیامت (و نفخ فى الصور ذلک یوم الوعید)
۶- برپایى قیامت و تحقق هشدارهاى الهى، از مصادیق حق (و جاءت سکرة الموت بالحقّ ... ذلک یوم الوعید) چنانچه «باء» در «بالحقّ» براى تعدیه و مرگ و سکرات آن زمینه آشکار شدن حقایق باشد، نفخ صور و حیات مجدد اخروى و تحقق هشدارهاى الهى بى تردید مصداقى از همان حقایق خواهد بود که بر آدمى مکشوف مى شود.
۷- تحقق لحظه هاى سخت قیامت، در پى هشدارها و اتمام حجت (ذلک یوم الوعید) تعبیر «وعید» مى رساند که قبلاً رخداد روز قیامت و دشوارى هاى آن از سوى خداوند به انسان ها تذکر داده شده است و پس از آن تذکرها است که قیامت برپا مى شود.
موضوعات مرتبط
- انسان: صورت انسان ها در قیامت ۲
- حق: حق ستیزان در قیامت ۴; موارد حق ۶; هشدار به حق ستیزان ۴
- خدا: آثار اتمام حجت خدا ۷; آثار هشدارهاى خدا ۷; تحقق هشدارهاى خدا ۴; حقانیت هشدارهاى خدا ۶
- زندگى: تداوم زندگى ۳
- قیامت: حقانیت قیامت ۶; زمینه قیامت ۷; سختى قیامت ۷; ظهور حقایق در قیامت ۴; نامهاى قیامت ۵; نشانه هاى قیامت ۱; ویژگیهاى قیامت ۴
- کافران: کافران در قیامت ۴; هشدار به کافران ۴
- مرگ: حقیقت مرگ ۳
- معاد: معاد جسمانى ۲
- نفخ صور: آثار نفخ صور ۱، ۳
- یوم الوعید :۵