الزخرف ٢٠: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن سال نزول)
خط ۱۶: خط ۱۶:
|-|معزی=و گفتند اگر می‌خواست خداوند مهربان نمی‌پرستیدیمشان نیستشان بدان دانشی نیستند آنان جز آنکه دروغ می‌گویند
|-|معزی=و گفتند اگر می‌خواست خداوند مهربان نمی‌پرستیدیمشان نیستشان بدان دانشی نیستند آنان جز آنکه دروغ می‌گویند
|-|</tabber><br />
|-|</tabber><br />
{{آيه | سوره = سوره الزخرف | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::20|٢٠]] | قبلی = الزخرف ١٩ | بعدی = الزخرف ٢١  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الزخرف | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::20|٢٠]] | قبلی = الزخرف ١٩ | بعدی = الزخرف ٢١  | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«لَوْ شَآءَ الرَّحْمنُ»: مشرکان تنها برای توجیه عقائد فاسد و اعمال خرافی خود چنین سخنی می‌گفتند. درست است که در عالم هستی چیزی بی‌اراده خدا واقع نمی‌شود، ولی خدا خواسته است که ما مختار و صاحب آزادی اراده باشیم. خود آنان اگر کسی حقوقی از ایشان را پایمال می‌کرد، هرگز از مجازات او چشم‌پوشی نمی‌کردند و نمی‌گفتند: چه مانعی است، دست تقدیر چنین کرده است. «یَخْرُصُونَ»: تخمین می‌زنند و ناسنجیده می‌گویند (نگا: انعام / و  یونس / ).
«لَوْ شَآءَ الرَّحْمنُ»: مشرکان تنها برای توجیه عقائد فاسد و اعمال خرافی خود چنین سخنی می‌گفتند. درست است که در عالم هستی چیزی بی‌اراده خدا واقع نمی‌شود، ولی خدا خواسته است که ما مختار و صاحب آزادی اراده باشیم. خود آنان اگر کسی حقوقی از ایشان را پایمال می‌کرد، هرگز از مجازات او چشم‌پوشی نمی‌کردند و نمی‌گفتند: چه مانعی است، دست تقدیر چنین کرده است. «یَخْرُصُونَ»: تخمین می‌زنند و ناسنجیده می‌گویند (نگا: انعام / و  یونس / ).

نسخهٔ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۲


ترجمه

آنان گفتند: «اگر خداوند رحمان می‌خواست ما آنها را پرستش نمی‌کردیم!» ولی به این امر هیچ گونه علم و یقین ندارند و جز دروغ چیزی نمی‌گویند!

|و گفتند: اگر خداى رحمان مى‌خواست، آنها را نمى‌پرستيديم. آنان به اين [سخن‌] علم ندارند و جز دروغ نمى‌گويند
و مى‌گويند: «اگر [خداى‌] رحمان مى‌خواست، آنها را نمى‌پرستيديم.» آنان به اين [دعوى‌] دانشى ندارند [و] جز حدس نمى‌زنند.
و مشرکان گویند: اگر خدا می‌خواست ما آنها (فرشتگان و بتان) را نمی‌پرستیدیم. گفتار آنها نه از روی علم و دانش است بلکه به وهم و پندار باطل خویش می‌گویند.
و گفتند: اگر خدا می خواست ما آنان را نمی پرستیدیم. ادعایشان متکی بر هیچ [دلیل] و دانشی نیست [و مایه ای جز جهل و نادانی ندارد]، فقط حدس می زنند و دروغ می بافند؛
گفتند: اگر خداى رحمان مى‌خواست ما فرشتگان را نمى‌پرستيديم. آنچه مى‌گويند از روى نادانى است و جز به دروغ سخن نمى‌گويند.
و گویند اگر خداوند رحمان می‌خواست ما آنان [فرشتگان‌] را نمی‌پرستیدیم، آنان را به این امر، علمی نیست، ایشان جز دروغ نمی‌بافند
و گفتند: اگر خداى رحمان مى‌خواست آنها را نمى‌پرستيديم. آنان را بدان [سخن‌] هيچ دانشى نيست اينان جز دروغ و گزاف نمى‌گويند.
و می‌گویند: اگر خدا می‌خواست ما فرشتگان را پرستش نمی‌کردیم. آنان کمترین اطّلاع و کوچکترین خبری از این (رضایت الهی) ندارند! ایشان سخنانشان جز بر پایه‌ی حدس و گمان و تخمین نیست.
و گفتند: «اگر رحمان می‌خواست، ما آنها را نمی‌پرستیدیم.» آنان به این (دعوی) هیچ دانایی ندارند (و) جز حدسی به گزاف نمی‌زنند.
و گفتند اگر می‌خواست خداوند مهربان نمی‌پرستیدیمشان نیستشان بدان دانشی نیستند آنان جز آنکه دروغ می‌گویند


الزخرف ١٩ آیه ٢٠ الزخرف ٢١
سوره : سوره الزخرف
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لَوْ شَآءَ الرَّحْمنُ»: مشرکان تنها برای توجیه عقائد فاسد و اعمال خرافی خود چنین سخنی می‌گفتند. درست است که در عالم هستی چیزی بی‌اراده خدا واقع نمی‌شود، ولی خدا خواسته است که ما مختار و صاحب آزادی اراده باشیم. خود آنان اگر کسی حقوقی از ایشان را پایمال می‌کرد، هرگز از مجازات او چشم‌پوشی نمی‌کردند و نمی‌گفتند: چه مانعی است، دست تقدیر چنین کرده است. «یَخْرُصُونَ»: تخمین می‌زنند و ناسنجیده می‌گویند (نگا: انعام / و یونس / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱ - فرشتگان، مورد پرستش و احترام مشرکان عرب جاهلى (و قالوا ... ما عبدنهم)

۲ - مشرکان با دستاویز قرار دادن مشیت الهى، پرستش و کرنش نسبت به ملائکه را توجیه مى کردند. (و قالوا لو شاء الرحمن ما عبدنهم)

۳ - مشرکان عرب جاهلى، معتقد به خداوند رحمان و مرتبت والاى او در مقایسه با دیگر خدایان (و قالوا لو شاء الرحمن ما عبدنهم) از این که مشرکان، عبادت دیگر خدایان را در گرو مشیت خداى رحمان دانسته اند، مطلب بالا استفاده مى شود.

۴ - مشیت الهى و نقش آن در عمل انسان، مورد پذیرش مشرکان عصر جاهلى (و قالوا لو شاء الرحمن)

۵ - تصور جاهلانه و غلط مشرکانِ عرب جاهلى از «مشیت الهى» (و قالوا لو شاء الرحمن ... ما لهم بذلک من علم)

۶ - تمسّک به «مشیت الهى»، براى توجیه اعمال نادرست خود، نشانه ناآگاهى و جهل انسان است. (و قالوا لو شاء الرحمن ... ما لهم بذلک من علم)

۷ - حدس و گمان، سرچشمه اصلى باورهاى خرافى و جاهلانه (إن هم إلاّ یخرصون)

۸ - ظن و گمان در حوزه مسائل اعتقادى، بى ارزش و بدون اعتبار است. (ما لهم بذلک من علم إن هم إلاّ یخرصون)

۹ - هرگونه ادعا، باید مستند به علم و آگاهى باشد. (و قالوا لو شاء الرحمن ... ما لهم بذلک من علم)

موضوعات مرتبط

  • ادعا: ملاک ارزش ادعا ۹
  • جاهلیت: بینش غلط مشرکان جاهلیت ۵; خداشناسى مشرکان جاهلیت ۳; عقیده مشرکان جاهلیت ۳، ۴; ملائکه پرستى مشرکان جاهلیت ۱
  • جهل: نشانه هاى جهل ۶
  • خدا: آثار مشیت خدا ۲، ۴; مشیت خدا ۵، ۶
  • خرافات: منشأ خرافات ۷
  • ظن: آثار ظن ۷; بى ارزشى ظن ۸
  • عقیده: ظن در عقیده ۸; عقیده به رحمانیت خدا ۳
  • علم: اهمیت علم ۹
  • عمل: توجیه عمل ناپسند ۶
  • مشرکان: توجیه گرى مشرکان ۲; ملائکه پرستى مشرکان ۲
  • ملائکه: احترام به ملائکه ۱

منابع