لقمان ٢٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و اگر پرسیشان که آفرید آسمانها و زمین را هر آینه گویند خدا بگو سپاس خدا را بلکه بیشتر ایشان نمیدانند | |-|معزی=و اگر پرسیشان که آفرید آسمانها و زمین را هر آینه گویند خدا بگو سپاس خدا را بلکه بیشتر ایشان نمیدانند | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = | {{آيه | سوره = سوره لقمان | نزول = [[نازل شده در سال::12|١٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::25|٢٥]] | قبلی = لقمان ٢٤ | بعدی = لقمان ٢٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::17|١٧]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«وَ لَئِن سَأَلَتَهُمْ ...»: (نگا: عنکبوت / و ). | «وَ لَئِن سَأَلَتَهُمْ ...»: (نگا: عنکبوت / و ). |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۳
ترجمه
لقمان ٢٤ | آیه ٢٥ | لقمان ٢٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«وَ لَئِن سَأَلَتَهُمْ ...»: (نگا: عنکبوت / و ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۲۰ - ۳۴، سوره لقمان
- معناى اينكه فرمود: ((سخر لكم ما فى السموات و ما فى الارض ))
- نكوهش از مجادله بدون علم و از روى تقليد درباره خدا
- احتجاج بر وحدانيت خداى تعالى در الوهيت و ربوبيت ، از طريق انحصار ملك حقيقى در او، وغنى و حميد على الاطلاق بودنش جل و علا
- افاده كثرت و وستعت خلق و تدبير خداى تعالى
- بيان امكان معاد در برابر استبعاد مشركين
- اعتراض به آينه شريفه و پاسخ به آن
- استشهاد براى علم خدا به اعمال بندگان به تدبير جارى در نظام شب و روز
- معناى ((حق )) بودن خداى تعالى و ((على )) و ((كبير)) بودن او عزاسمه
- معناى جمله : ((و لا يغرنكم بالله الغرور))
- بيان اينكه خداوند عالم به هر كوچك و بزرگ است
- بحث روايتى
- وصف دنيا از زبان اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در جواب مردى كه از دنيا بدگويى مىكرد
- چند روايت در مورد انحصار علم به چند چيز در خداى تعالى درذيل آيه : ((ان الله عنده علم الساعة و...))
نکات آیه
۱ - خالق آسمان ها و زمین، در بینش کافران نیز خداوند است. (و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض لیقولنّ اللّه)
۲ - عالَم آفرینش، آسمان هاى متعدد دارد. (السموت)
۳ - زمینه هاى ادراک توحید، در سرشت بشر نهفته است و تنها، نیازمند تذکّر و زُدایش غفلت است. (و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض لیقولنّ اللّه) احتمال دارد که پاسخ داده شده از سوى کافران به پرسش «خالق عالم کیست؟» از ناحیه عقل نظرى باشد و احتمال دارد که برخاسته از فطرت توحیدى آنان باشد که در همه انسان ها هست. برداشت بالا، بر اساس احتمال دوم است.
۴ - شایسته است که پس از مجاب شدن افراد و اعتراف شان به توحید، خداوند، حمد و ستایش شود. (و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض لیقولنّ اللّه قل الحمد للّه)
۵ - عقیده به یک تایى خدا در خالقیّت، مستلزم منحصر دانستن تمامى ستایش ها به او است. (و لئن سألتهم من خلق ... لیقولنّ اللّه قل الحمد للّه)
۶ - تنها، آفریدگارِ یک تا، شایسته همه حمدها و ستایش ها است. (و لئن سألتهم ... لیقولنّ اللّه قل الحمد للّه) «ال» در «الحمد» براى استغراق و مفید نکته یاد شده است.
۷ - خداوند، کمال مطلق است. (الحمد للّه) چون همواره، حمد در برابر کمال صورت مى گیرد، اختصاص یافتن حمد به خداوند، مفید این است که او واجد همه کمال ها است.
۸ - طرح پرسش در احتجاج، براى واداشتن طرف مقابل به اقرار به حق، از روش هاى قرآن براى تبیین حقایق است. (و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض لیقولنّ اللّه)
۹ - ادعاى مشکران در شریک داشتن خداوند، دروغین و غیر واقعى است. (و من الناس من یجدل ... و إذا قیل لهم اتّبعوا ... و من کفر فلایحزنک ... و لئن سألتهم من خلق ... لیقولنّ اللّه قل الحمد للّه) فرمان خداوند به پیامبر(ص) براى اداى سپاس و ستایش در پى ذکر پاسخ صریح مشرکان، مبنى بر معرفى خداوند به عنوان خالق عالم، این نکته را مى رساند که «آنان خود معترف اند که عقیده شان باطل است. بنابراین، تو حمد خداى را به جاى آور!».
۱۰ - مشرکان، از اختصاص داشتن همه حمد و سپاس ها به درگاه خداوند، بى خبرند. (قل الحمد للّه بل أکثرهم لایعلمون) بنابراین احتمال که متعلق و مفعولٌ به «لایعلمون» همین فرمانى باشد که خداوند به پیامبر(ص) فرموده است (لایعلمون أنّ الحمد للّه)، نکته بالا قابل استفاده است.
۱۱ - پیچیده نبودن فهم توحید و روشنى آن حتى در نظر مشرکان، شایسته حمد به درگاه خدا است. (و لئن سألتهم من خلق السموت و الأرض لیقولنّ اللّه قل الحمد للّه)
۱۲ - گرایش به شرک، معلول جهل و بى دانشى است. (و لئن سألتهم ... بل أکثرهم لایعلمون)
۱۳ - مشرکان، به بطلان عقیده شرک آلودشان، اعتراف ضمنى دارند. (و لئن سألتهم من خلق السموت ... لیقولنّ اللّه قل الحمد للّه)
۱۴ - ستایش غیرخدا در عین عقیده به توحید، ناشى از جهل و بى دانشى است. (قل الحمد للّه بل أکثرهم لایعلمون) متعلق «لایعلمون» حذف شده و به قرینه مقام مى توان گفت، مراد این است که اکثر مشرکان، این حقیقت را نمى فهمند که «ستایش مخصوص خالق و آفریدگار جهان است.» و در اثر این نادانى، غیر خداوند خالق را ستایش مى کنند.
۱۵ - جهل و بى خبرى مشرکان، باعث قبول نکردن دین الهى و روى آوردن آنان به آیین و سنت هاى بى پایه پدران خود است. (و إذا قیل لهم اتّبعوا ما أنزل اللّه قالوا بل نتّبع ما وجدنا علیه ءاباءنا ... و لئن سألتهم من خلق ... لیقولنّ اللّه قل الحمد للّه بل أکثرهم لایعلمون) برداشت بالا، براساس این احتمال است که «لایعلمون» مفعولٌ به و متعلق نداشته باشد و درصدد نفى علم از مشرکان باشد.
روایات و احادیث
۱۶ - «عن أبى جعفر(ع)... قال: قال رسول اللّه: کلّ مولود یولد على الفطرة یعنى على المعرفة بأنّ اللّه عزّوجلّ خالقه، فذلک قوله «و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض لیقولنّ اللّه»;[۱] از امام باقر(ع) روایت شده است که ... گفت: رسول خدا(ص) فرمود: هر مولودى بر فطرت آفریده شده است یعنى بر معرفت این که خداى عزّوجلّ خالق او است و این است قول خدا: و لئن سألتهم من خلق السماوات و الأرض لیقولنّ اللّه»
موضوعات مرتبط
- آسمان: تعدد آسمان ها ۲; خالق آسمان ها ۱
- احتجاج: پرسش در احتجاج ۸; روش احتجاج ۸
- ادعا: ادعا هاى دروغ ۹
- اقرار: اقرار به توحید ۴
- انسان: فطرت انسان ۳; فطریات انسان ۱۶
- پرسش: فواید پرسش ۸
- تذکر: آثار تذکر ۳
- توحید: توحید افعالى ۵، ۶، ۱۴; توحید در خالقیت ۱۴; فطریت توحید ۳، ۱۶; وضوح توحید ۱۱
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۶; جهان بینى و ایدئولوژى ۵
- جهل: آثار جهل ۱۲، ۱۴، ۱۵
- حقایق: روش تبیین حقایق ۸
- حمد: حمد خدا ۴، ۶، ۱۰; زمینه حمد خدا ۵، ۱۱; عوامل حمد غیرخدا ۱۴
- خدا: اختصاصات خدا ۵، ۱۰; خالقیت خدا ۱، ۵، ۶; خدا و شریک ۹; کمال خدا ۷
- دین: آسیب شناسى دینى ۱۵; موانع قبول دین ۱۵
- زمین: خالق زمین ۱
- شرک: بطلان شرک ۱۳; زمینه شرک ۱۲
- کافران: عقیده کافران ۱
- کمال: کمال مطلق ۷
- مشرکان: ادعاهاى مشرکان ۹; اقرار مشرکان ۱۳; جهل مشرکان ۱۰، ۱۵; دروغگویى مشرکان ۹; عوامل سنت گرایى مشرکان ۱۵; مشرکان و توحید ۱۱
منابع
- ↑ توحید صدوق، ص ۳۳۰، ب ۵۳، ح ۹; نورالثقلین، ج ۴، ص ۲۱۵، ح ۸۸.