النمل ٩٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و آنکه بدی آرد پس بروی افتد چهرههای آنان در آتش آیا پاداش داده میشوید جز آنچه را بودید میکردید | |-|معزی=و آنکه بدی آرد پس بروی افتد چهرههای آنان در آتش آیا پاداش داده میشوید جز آنچه را بودید میکردید | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::90|٩٠]] | قبلی = النمل ٨٩ | بعدی = النمل ٩١ | کلمه = [[تعداد کلمات::14|١٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«کُبَّتْ»: به رو افکنده شد. به صورت بر زمین انداخته شد. از ماده (کبّ) به معنی افکندن چیزی به صورت بر زمین است. ذکر (وُجُوه) برای تأکید است، و مراد از (وُجُوه) هم همه اندامها است. | «کُبَّتْ»: به رو افکنده شد. به صورت بر زمین انداخته شد. از ماده (کبّ) به معنی افکندن چیزی به صورت بر زمین است. ذکر (وُجُوه) برای تأکید است، و مراد از (وُجُوه) هم همه اندامها است. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۱
ترجمه
النمل ٨٩ | آیه ٩٠ | النمل ٩١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«کُبَّتْ»: به رو افکنده شد. به صورت بر زمین انداخته شد. از ماده (کبّ) به معنی افکندن چیزی به صورت بر زمین است. ذکر (وُجُوه) برای تأکید است، و مراد از (وُجُوه) هم همه اندامها است.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۸۲ - ۹۳، سوره نمل
- مقصود از ((قول )) و اخراج جنبنده اى از زمين كه با مردم سخن مى گويد
- مراد از ((آيات )) و خشر فوجى از هر امت در آيه : ((و يوم نحشر منكل امة فوجا ممن كذب بآياتنا...))
- مقصود از نفخ در صور در آيه : ((و يوم ينفح فى الصور ففزع من فى السموات و منفى الارض ...)) كدام نفخه است ؟
- وجه اينكه تخريب و ويرانى عالم با پيدايش قيامت را صنع متقن خود خواند (صنع اللهالذى اتقن كل شى ء)
- حمل آيه : ((و ترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمرّمرّ السحاب )) بر حركت جوهرى و برحركت انتقالى زمين
- من ماءمور به عبادت خدا و تلاوت قرآن هستم و بس ، هر كه ايمان آورد براى خود و هر كه گمراه گشت عليه خود
- رواياتى درباره مراد از ((دابة من الاءرض )) در آيه : ((و اذا وقع القول عليهم اخرجنا لهم دابة من الاءرض ))
- چند روايت راجع به مراد از ((حسنه )) در آيه : ((من جاء بالحسنة فله خير منها))
نکات آیه
۱ - سرنگون شدن و به روى افتادن در آتش دوزخ، کیفر و فرجام بدکاران (و من جاء بالسیّئة فکبّت وجوههم فى النّار) «کَبَّ» (مصدر مجهول «کُبَّت») به معناى سرنگون شدن است. بنابراین «فکبّت وجوههم فى النار»; یعنى، آنان با صورت [توسط مأموران الهى] در آتش سرنگون خواهند شد.
۲ - به همراه بردن گناهان تا صحنه قیامت، عامل دوزخى شدن انسان (و من جاء بالسیّئة فکبّت وجوههم فى النّار) به کارگیرى واژه «جاء» ممکن است اشاره به این داشته باشد که کردار بد، در صورتى زیان بخش است که انسان از آن توبه نکند و با سنگینى بار گناه در عرصه قیامت حاضر شود.
۳ - کردار نیک و بد آدمى، همراه و ملازم وى در صحنه قیامت (من جاء بالحسنة ... و من جاء بالسیّئة) «با» در «بالحسنة» و «بالسیّئة» مى تواند براى مصاحبت باشد، نه تعدیه. بنابراین «من جاء بالحسنة...»; یعنى، کسى که با کار نیک بیاید و «و من جاء بالسیّئة»; یعنى، کسى که با کردار بد حاضر شود.
۴ - سوختن چهره بدکاران به وسیله آتش دوزخ، جزاى روى گردانى آنان از آیات الهى (فکبّت وجوههم فى النّار هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون) از تعبیر «هل تجزون...» تناسب کیفر با گناه استفاده مى شود و این تناسب، در مورد آنان که با صورت در آتش افکنده مى شوند، مى تواند بدان جهت باشد که آنان روى از حق برمى تافتند (ولوا مدبرین).
۵ - کیفرهاى اخروى و آتش دوزخ، ظهور و بروز کردار بد خود آدمى (هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون) جزا دیدن انسان با نفس عمل خود (ما کنتم تعملون) بیانگر این معنا است که ماهیت عمل زشت، خود آتش است که در قیامت براى انسان آشکار مى شود.
۶ - نظام کیفرى خداوند، به دور از هرگونه ظلم و بى عدالتى (هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون) پرسش انکارى «هل تجزون...» درصدد بیان این نکته است که: گمان نشود جزاى اخروى بدکاران، سنگین و ظالمانه است; بلکه جزاها عین عمل آنان و هم طراز با آن است.
۷ - پاداش دهى خداوند براساس فضل و بخشش و مجازات او بر پایه عدل و داد (من جاء بالحسنة فله خیر منها... و من جاء بالسیّئة... هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون) خداوند در مورد حسنه مى فرماید: «فله خیر منها» و این بیانگر تفضل است; ولى درباره سیئه مى فرماید «هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون» و این بیانگر عدل و تطابق و تناسب کیفر با عمل است.
۸ - اصرار بر گناهان و بدى ها، عامل اصلى چشیدن آتش دوزخ (هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون) تعبیر «کنتم تعملون» ماضى استمرارى و بیانگر عمل مستمر است، نه عمل مقطعى.
۹ - قیامت، روز تجسم اعمال آدمیان (هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون) از این که نفس عمل آدمى به عنوان جزا معرفى شده، مطلب بالا قابل استفاده است.
۱۰ - محاسبه و جزاى اعمال انسان، براساس علم دقیق و همه جانبه الهى (إنّه خبیر بما تفعلون ... فکبّت وجوههم فى النّار هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون) مطلب یاد شده با توجه به ارتباط این آیه با ذیل آیه ۸۸ (إنّه خبیر بما تفعلون) استفاده مى شود.
۱۱ - برانگیختن انسان در قیامت با بدن و حالات جسمانى او است. (فکبّت وجوههم فى النّار) تعبیر «وجوه» و تهدید آنان به آتش، نشان مى دهد که صورت بشر در قیامت همانند صورت دنیایى وى، در برابر آتش سخت آسیب پذیر است.
۱۲ - قیامت، صحنه پاداش و کیفر (من جاء بالحسنة فله خیر منها... و من جاء بالسیّئة فکبّت وجوههم فى النّار)
۱۳ - اعمال آدمى، تنها معیار ارزش و داورى در قیامت (هل تجزون إلاّ ما کنتم تعملون)
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: کیفر اعراض از آیات خدا ۴
- بدکاران: القاى بدکاران در جهنم ۱; سوزاندن صورت بدکاران ۴; فرجام بدکاران ۱; کیفر اخروى بدکاران ۱، ۴
- جهنم: موجبات جهنم ۲، ۵، ۸
- خدا: آثار رحمت خدا ۷; آثار عدالت خدا ۷; آثار علم خدا ۱۰; آثار فضل خدا ۷; عدالت خدا ۶; ملاک پاداشهاى خدا ۷; ملاک کیفرهاى خدا ۷; ویژگى پاداشهاى خدا ۱۰; ویژگى کیفرهاى خدا ۶، ۱۰; ویژگیهاى حسابرسى خدا ۱۰
- عمل: آثار اخروى عمل ۱۳; آثار اخروى عمل پسندیده ۳; آثار اخروى عمل ناپسند ۳، ۵; تجسم عمل ۹
- قضاوت: ملاک قضاوت اخروى ۱۳
- قیامت: پاداش در قیامت ۱۲; ظهور حقایق در قیامت ۹; قضاوت در قیامت ۱۳; کیفر در قیامت ۱۲; ویژگیهاى قیامت ۹، ۱۲
- کیفر: عوامل کیفر اخروى ۵
- گناه: آثار اصرار بر گناه ۸; آثار گناه ۲
- معاد: معاد جسمانى ۱۱
- نظام کیفرى :۶