النمل ٤٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=گفتند سوگند یاد کنید به خدا که شبیخون آریم بر او و خاندانش و سپس گوئیم به ولیّ او که ندیدیم (یا گواهی ندادیم) هلاک خویشاوندش را (یا خاندانش را) و هر آینه مائیم راستگویان | |-|معزی=گفتند سوگند یاد کنید به خدا که شبیخون آریم بر او و خاندانش و سپس گوئیم به ولیّ او که ندیدیم (یا گواهی ندادیم) هلاک خویشاوندش را (یا خاندانش را) و هر آینه مائیم راستگویان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النمل | نزول = [[نازل شده در سال::8|٨ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::49|٤٩]] | قبلی = النمل ٤٨ | بعدی = النمل ٥٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::16|١٦]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«تَقاسَمُوا»: برای یکدیگر سوگند بخورید و قسم یاد کنید. فعل امر است. این واژه میتواند فعل ماضی بوده و بدل از واو (قَالُوا) یا حال فاعل باشد (نگا: تفسیر آلوسی). «لَنُبَیِّتَنَّهُ»: قطعاً شبیخون میزنیم. از مصدر (تَبْیِیت) به معنی شبیخون زدن و حمله غافلگیرانه شبانه. «وَلِیِّهِ»: صاحب خون و ولی دم صالح، از قبیل خویشان و نزدیکان. «مَهْلِکَ»: هلاک. مصدر میمی است. یا این که اسم مکان یا اسم زمان است. یعنی ما چه رسد که ایشان را نکشتهایم، اصلاً بدانجا گام ننهاده و در آن زمان در محلّ قتل نبودهایم. «مَهْلِکَ أَهْلِهِ»: مراد این است که کسی که اتباع صالح را نکشد، حتماً خود او را نیز نمیکشد. «مَا شَهِدْنَا»: حاضر نشدهایم. شرکت نداشتهایم. | «تَقاسَمُوا»: برای یکدیگر سوگند بخورید و قسم یاد کنید. فعل امر است. این واژه میتواند فعل ماضی بوده و بدل از واو (قَالُوا) یا حال فاعل باشد (نگا: تفسیر آلوسی). «لَنُبَیِّتَنَّهُ»: قطعاً شبیخون میزنیم. از مصدر (تَبْیِیت) به معنی شبیخون زدن و حمله غافلگیرانه شبانه. «وَلِیِّهِ»: صاحب خون و ولی دم صالح، از قبیل خویشان و نزدیکان. «مَهْلِکَ»: هلاک. مصدر میمی است. یا این که اسم مکان یا اسم زمان است. یعنی ما چه رسد که ایشان را نکشتهایم، اصلاً بدانجا گام ننهاده و در آن زمان در محلّ قتل نبودهایم. «مَهْلِکَ أَهْلِهِ»: مراد این است که کسی که اتباع صالح را نکشد، حتماً خود او را نیز نمیکشد. «مَا شَهِدْنَا»: حاضر نشدهایم. شرکت نداشتهایم. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۰
ترجمه
النمل ٤٨ | آیه ٤٩ | النمل ٥٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تَقاسَمُوا»: برای یکدیگر سوگند بخورید و قسم یاد کنید. فعل امر است. این واژه میتواند فعل ماضی بوده و بدل از واو (قَالُوا) یا حال فاعل باشد (نگا: تفسیر آلوسی). «لَنُبَیِّتَنَّهُ»: قطعاً شبیخون میزنیم. از مصدر (تَبْیِیت) به معنی شبیخون زدن و حمله غافلگیرانه شبانه. «وَلِیِّهِ»: صاحب خون و ولی دم صالح، از قبیل خویشان و نزدیکان. «مَهْلِکَ»: هلاک. مصدر میمی است. یا این که اسم مکان یا اسم زمان است. یعنی ما چه رسد که ایشان را نکشتهایم، اصلاً بدانجا گام ننهاده و در آن زمان در محلّ قتل نبودهایم. «مَهْلِکَ أَهْلِهِ»: مراد این است که کسی که اتباع صالح را نکشد، حتماً خود او را نیز نمیکشد. «مَا شَهِدْنَا»: حاضر نشدهایم. شرکت نداشتهایم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
نکات آیه
۱ - توطئه و هم قسمى گروه هاى نُه گانه فسادگر، براى قتل شبانه صالح(ع) و خانواده اش (و کان فى المدینة تسعة رهط یفسدون ... قالوا تقاسموا باللّه لنبیّتنّه و أهله) «تقاسم» (مصدر «تقاسموا») به مشارکت کردن در قسم و «تبییت» (مصدر «نبیّتنّ») به سوء قصد شبانه گفته مى شود.
۲ - فسادانگیزى گروه هاى نُه گانه مخالف صالح، على رغم اظهار اعتقادشان به خدا (یفسدون فى الأرض ... قالوا تقاسموا باللّه) سوگند خوردن به خدا، حکایت از نوعى باور به خدا دارد.
۳ - اعتقاد سطحى و تقلیدى به خدا، بى تأثیر در صلاح و سازندگى انسان (یفسدون فى الأرض ... قالوا تقاسموا باللّه) گروه هاى مزبور از یک سو به خدا سوگند مى خورند و از سوى دیگر براى کشتن پیامبر خدا همدست مى شوند و این نشانگر سطحى بودن ایمان آنان و بى ثمر بودن آن است.
۴ - مبارزه با صالح پیامبر و از میان بردن وى، محور اتحاد و همکارى گروه هاى فسادگر على رغم داشتن اختلاف (و کان فى المدینة تسعة رهط ... تقاسموا باللّه لنبیّتنّه و أهله) نُه گانه بودن گروه هاى مزبور، خود دلیل تمایزات و وجود نقطه هاى افتراق میان آنان است; با این حال براى از میان بردن صالح باهم متّحد شدند.
۵ - خانواده صالح، جملگى مؤمنان به وى و مورد خشم عمیق کافران (لنبیّتنّه و أهله)
۶ - توطئه گران علیه صالح، نگران عکس العمل و مقاومت یاران وى در قبال هجوم علنى آنان (لنبیّتنّه و أهله ثمّ لنقولنّ لولیّه ما شهدنا مهلک أهله) طرح هجوم شبانه و اندیشه کردن در چگونگى پاسخ به ولىّ دم، نشانگر نگرانى آنان است.
۷ - چاره اندیشى توطئه گران علیه صالح، براى انکار جنایت خویش و گریز از قصاص یا پرداخت خونبها (ثمّ لنقولنّ لولیّه ما شهدنا مهلک أهله و إنّا لصدقون) طرح اظهار بى خبرى از قتل صالح(ع) و خانواده وى، نشان مى دهد که گروه هاى مزبور مى اندیشیده اند تا راهى پیدا کنند و در نتیجه آن از خونخواهى ولىّ دم یا پرداخت خونبها شانه خالى کنند.
۸ - وجود قانون ولایت اولیاى مقتول براى خونخواهى وى، در عصر صالح پیامبر (لنبیّتنّه و أهله ثمّ لنقولنّ لولیّه ما شهدنا مهلک أهله)
۹ - دروغ و تزویر، وسیله اى در دست مخالفان صالح براى پیشبرد اهداف خویش (لنبیّتنّه و أهله ثمّ لنقولنّ لولیّه ما شهدنا مهلک أهله)
۱۰ - تلاش در جهت کشتن انبیا و محو پیام آنان، بارزترین نمود فسادگرى در زمین (یفسدون فى الأرض ... قالوا تقاسموا باللّه لنبیّتنّه) از این که خداوند از میان همه فسادگرى هاى گروه هاى مورد بحث، تصمیم ایشان به قتل پیامبر را مطرح ساخته است، معلوم مى شود که این تصمیم، خطرناک ترین و خائنانه ترین برنامه اى است که مى تواند از سوى مفسدان عملى شود.
موضوعات مرتبط
- افسادفى الارض: نشانه هاى افسادفى الارض ۱۰
- انبیا: قتل انبیا ۱۰; ممانعت از تعالیم انبیا ۱۰
- تقلید: آثار تقلید ۳
- سطحى نگرى: آثار سطحى نگرى ۳
- صالح(ع): اظهار بى اطلاعى از قتل صالح(ع) ۷; ایمان خانواده صالح(ع)۵; توطئه علیه صالح(ع) ۴; توطئه قتل صالح(ع) ۱، ۴، ۷; دروغگویى مخالفان صالح(ع) ۹; دشمنى با خانواده صالح(ع) ۵; روش برخورد مخالفان صالح(ع) ۹; قصه صالح(ع) ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۷، ۹; مؤمنان به صالح(ع) ۵; مبارزه با صالح(ع) ۴; مکر مخالفان صالح(ع) ۱۰; نگرانى از استقامت پیروان صالح(ع) ۶
- قوم ثمود: اختلاف گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۴; افساد گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۲، ۴; تاریخ قوم ثمود ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۷; تعهد گروههاى نه گانه قوم ثمود ۴; توطئه گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۱، ۴، ۷، ۸; خداشناسى گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۲، ۳; دشمنى قوم ثمود ۵; دوراندیشى گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۷; سوگند گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۱; عقیده گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۳; نگرانى گروههاى نُه گانه قوم ثمود ۶
- مقتول: ولایت اولیاى مقتول در دوران صالح(ع) ۸