الشعراء ٩٠: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=و آماده شد بهشت برای پرهیزکاران | |-|معزی=و آماده شد بهشت برای پرهیزکاران | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = | {{آيه | سوره = سوره الشعراء | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::90|٩٠]] | قبلی = الشعراء ٨٩ | بعدی = الشعراء ٩١ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«أُزْلِفَتْ»: نزدیک گردانده شد. | «أُزْلِفَتْ»: نزدیک گردانده شد. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۹
ترجمه
الشعراء ٨٩ | آیه ٩٠ | الشعراء ٩١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُزْلِفَتْ»: نزدیک گردانده شد.
تفسیر
- آيات ۶۹ - ۱۰۴، سوره شعرا
- سؤ ال و جواب و مهاجه ابراهيم عليه السّلام با پدر و قوم خود درباره پرستش بتها
- توضيحى در باره حقيقت بت پرستى و اينكه بت بصورت قبله اى براى عبادت خداىسبحان نبوده است
- اعتراض ابراهيم عليه السّلام بر بت پرستى قوم خود
- ابراهيم عليه السّلام رب العالمين را با وصف خلق و هدايت (تدبير) معرفى و توصيف مىكند (الذى خلقنى فهو يهدين ...)
- اشاره ابراهيم عليه السّلام به نعمتهاى مادى خداوند
- وجه اينكه ابراهيم عليه السّلام فرمود به مغفرت خدا طمع دارم ، و مراد از خطيئه اى كهبه خود نسبت دارد
- مقصود از ((حكم )) و الحاق به صالحين كه ابراهيم عليه السّلام (از پروردگار خودتقاضا كرد (رب هب لى حكما والحقتى بالصالحين )
- مراد از ((لسان صدق در آخرين )) در دعاى ابراهيم عليه السّلام : ((واجعل لى لسان صدق فى الاخرين ))
- بيان اينكه سود نداشتن مال و فرزندان در قيامت نتيجه انحلال اجتماع مدنى و بطلان اسباب اعتبارى در آن روز است
- وجوه مختلف در باره مفاد و نوع استثناء ((الا من اتى اللّه بقلب سليم )) در آيه : يوم لاينفع ...))
- فرجام بد مشركان و جنود ابليس در قيامت
- بحث روايتى (رواياتى درباره ((لسان صدوق فى الاخرين ))، استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...)
- دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت
- بيزارى مجرمين در روز قيامت از يكديگر
- دو روايت در ذيل ((فما لنا من شافئين ...)) و نااميدى كافران از شفاعت روز جزا
- آيات ۶۹ - ۱۰۴، سوره شعرا
- سؤ ال و جواب و مهاجه ابراهيم عليه السّلام با پدر و قوم خود درباره پرستش بتها
- توضيحى در باره حقيقت بت پرستى و اينكه بت بصورت قبله اى براى عبادت خداىسبحان نبوده است
- اعتراض ابراهيم عليه السّلام بر بت پرستى قوم خود
- ابراهيم عليه السّلام رب العالمين را با وصف خلق و هدايت (تدبير) معرفى و توصيف مىكند (الذى خلقنى فهو يهدين ...)
- اشاره ابراهيم عليه السّلام به نعمتهاى مادى خداوند
- وجه اينكه ابراهيم عليه السّلام فرمود به مغفرت خدا طمع دارم ، و مراد از خطيئه اى كهبه خود نسبت دارد
- مقصود از ((حكم )) و الحاق به صالحين كه ابراهيم عليه السّلام (از پروردگار خودتقاضا كرد (رب هب لى حكما والحقتى بالصالحين )
- مراد از ((لسان صدق در آخرين )) در دعاى ابراهيم عليه السّلام : ((واجعل لى لسان صدق فى الاخرين ))
- بيان اينكه سود نداشتن مال و فرزندان در قيامت نتيجه انحلال اجتماع مدنى و بطلان اسباب اعتبارى در آن روز است
- وجوه مختلف در باره مفاد و نوع استثناء ((الا من اتى اللّه بقلب سليم )) در آيه : يوم لاينفع ...))
- فرجام بد مشركان و جنود ابليس در قيامت
- بحث روايتى (رواياتى درباره ((لسان صدوق فى الاخرين ))، استغفار ابراهيم عليهالسّلام براى پدر، قلب سليم ، شفاعت و...)
- دو روايت در ذيل ((و اغفر لابى )) و تصويرحال فرزند مؤ من و پدر مشرك در قيامت
- بيزارى مجرمين در روز قيامت از يكديگر
- دو روايت در ذيل ((فما لنا من شافئين ...)) و نااميدى كافران از شفاعت روز جزا
نکات آیه
۱ - رستاخیز، روز استقبالِ شایانِ بهشت از قدوم تقواپیشگان (و أُزلفت الجنّة للمتّقین) «إزلاف» (مصدر مجهول «أُزلفت») به معناى نزدیک آورده شدن است. بنابراین از مفاد آیه استفاده مى شود که بهشت را براى استقبال و خوش آمدگویى به تقواپیشگان، نزدیک مى آورند.
۲ - تقواپیشگان، دارندگان قلب سلیم (من أتى اللّه بقلب سلیم . و أُزلفت الجنّة للمتّقین)
۳ - ظهور ارزش تقوا و مقام متقین در رستاخیز (و أُزلفت الجنّة للمتّقین)
۴ - تقواپیشگى و دورى کردن انسان از انجام گناه در دنیا، سبب نزدیک شدن بهشت به وى در رستاخیز (و أُزلفت الجنّة للمتّقین)
موضوعات مرتبط
- بهشت: موجبات بهشت ۴
- تقوا: آثار تقوا ۴; ارزش اخروى تقوا ۳
- قیامت: ظهور حقایق در قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۱
- گناه: آثار اجتناب از گناه ۴
- متقین: استقبال از متقین ۱; فضایل متقین ۱، ۲; قلب سلیم متقین ۲; متقین در قیامت ۱; مقامات اخروى متقین ۳